در حالی که همکاری با سازمان فرهنگی رسانهای «اوج» از زیرمجموعههای سپاه پاسداران برای فیلمسازانی چون ابراهیم حاتمیکیا بدنامی به بار آورده، رئیس سازمان سینمایی در سخنانی عجیب گفته است: «دست سازمان اوج و حوزه هنری را میبوسیم که فیلم استراتژیک میسازند!»
محمدمهدی حیدریان رئیس سازمان سینمایی در برنامه «سینما دو» صدا و سیمای جمهوری اسلامی ضمن اعلام تعیین یک برنامه جامع برای سینما گفته است: «سینمای استرانژیک یعنی سینمایی که به موضوعات استراتژیک جامعه می پردازد. جنگ تنها موضوع استراتژیک نیست بلکه یکی از موضوعات است.»
حیدریان یکی از مدیران سینمایی دهه شصت سینما که اقدام به یکسانسازی سیاستها و رادیکالکردن سینما کرد، این بار نیز با تاکید بر ادامه این روند در قالب یک برنامه جامع از محصولات استراتژیک این روزهای سینمای ایران به عنوان نمونههای قابل الگوبرداری سخن به میان آورده و گفته است: «فیلمی که درباره حضرت رسول ساخته شد هم یکی از موضوعات استراتژیک است و فیلمهایی که نقد عمیق اجتماعی میکنند هم استراتژیک هستند.»
وی گفته که «باید مسائل استراتژیک را شناسایی کنیم و با قوت به آنها بپردازیم.»
رئیس سازمان سینمایی آب پاکی را روی دست بخش خصوصی ریخته و گفته است: «بازار کنونی سینمای ما قابل انجام توسط بخش خصوصی نیست.»
این مقام ارشد سینمایی ایران گفته که «از هر فرد و گروهی از خانواده سینما که بتواند امکاناتی فراهم کند تا بتواند فیلمهای خوبی بسازد، استقبال میکنیم.»
حیدریان که با این سخنان مجوز حضور تمام و کمال نهادها و ارگانهای حکومتی را بیش از پیش صادر کرد، پا فراتر گذاشته و با چاپلوسی تمام گفته است: «دست سازمان اوج و حوزه هنری را میبوسیم تا کارگردانهای ما بتوانند آثارشان را بسازند!»
این در حالیست که سازمانهایی همچون سازمان فرهنگی رسانهای «اوج» از بدنامترین نهادهای چندسال اخیر سینما به شمار میروند که حوزه هنری تبلیغات اسلامی زیر نظر بیت رهبری هم به پای بدنامی آن نمیرسد!
همکاری کارگردانان شناختهشده و حکومتی چون حاتمیکیا با این سازمان چیزی جز بدنامی برای آنها به بار نیاورده است. علی قنواتی از روزنامهنگاران اصولگرا و موسس سازمان تلویزیونی سوره در سخنانی افشاگرانه ادعاهایی درباره مناسبات درون این سازمان و نقش حاتمیکیا در «اوج» مطرح کرده است.
قنواتی در یادداشتی که در بخش وبلاگهای خبرآنلاین آمده نوشته است: «اوج معمولا ۳-۴ پروژه سینمایی همزمان در حال اجرا دارد که همیشه یکی از آنها متعلق به ابراهیم حاتمیکیا است!»
مدیر سابق روابط عمومی وزارت نفت نوشته که «حضور حاتمیکیا به نوعی به سایر فعالیتهای سینمایی اوج مشروعیت میدهد. حاتمیکیا این را میداند و در برابر دید فرماندهان ارشد، مثل اکرانهای خصوصی و صحنه اختتامیه، در ایفای این نقش سنگ تمام میگذارد.»
این روزنامهنگار اصولگرا نوشته که «از آن طرف هم البته آن را «خوب» با اوج حساب میکند که بتواند همانطور که گفت برای عده بیشتری کارآفرینی کند. ضمن اینکه مشکل قدیمی توقیف را هم دیگر ندارد. به نظرم از خدمات متقابل اوج و حاتمیکیا، این آخری برای فیلمساز جسور و تابوشکنی مثل او از همه مهمتر است.»
بر مبنای این ادعا، حاتمیکیا پس از همکاری با سازمان «اوج» قرار نیست دیگر به سانسور و توقیف فیلمهای «به رنگ ارغوان» و «گزارش یک جشن» دچار شود و در ازای مشروعیتی که به این سازمان میدهد، با آنها خوب هم «حساب» میکند!
قتوانی درباره ساز و کار «اوج» نوشته: «اوج در سیما و سینما چند ساز و کار کاملا متفاوت دارد. میتوان گفت اینجا هم بهنوعی ملوکالطوایفی است! اما با طیفهای داخلی خودش. و البته بین این طیفها بیشتر سازش برقرار است و کمی رقابت. تا جایی که میدانم بخش سینما در اوج را مستقیما رئیس این سازمان هماهنگ میکند. کار چندان عجیبی هم نیست.»
این نویسنده با اشاره به ضعفهای سازمان اوج نوشته که آنها باوجود گرانی پروژهها، مهارت جمع کردن یک اثر هنری را ندارند و نبود این مهارت، «تولیدات عظیم (بیگ پروداکشن) ولی بی سر و ته و بیمعنا و خندهدار مثل «فهرست مقدس» است که با هیچ چسبی، حتی واژه مقدس در نام فیلم، به ادعاها و ارزشهای اوج نمیچسبد…! بگذریم که اصولا فیلم سینمایی نیست و داستان آن در حد یک بازی رایانهای حادثهای است.»
این روزنامهنگار همچنین درباره دلایل اصلی اعتراض حاتمیکیا در اختتامیه جشنواره فیلم «فجر» نوشته «اما بخش تلویزیونی اوج کلا حکایت دیگری است. اینجا هم رئیس سازمان، مثل خود صدا و سیمای فعلی، دخالتی در تصمیمگیریها ندارد و حضورش تقریبا فرمایشی است.»
وی تصمیمگیرنده بخش تلویزیونی اوج را «یک نیروی ارشد امنیتی کشور» خوانده که «کمتر به این عنوان شناخته میشود» و «او در معدود حضورهای رسانهای، خود را فعال فرهنگی- رسانهای و استاد دانشگاه معرفی میکند. نفوذ امنیتی او در کشور ورای حد تصور و درک او از رسانه ناچیز» است.
قتواتی به پروژههای ناموفق و فساد مالی اوج نیز اشاره کرده و نوشته است: «اما چرا بعد از این همه پروژه مندرآوردی، پرهزینه و ناموفق در آنتن، روش تولید در اوج اصلاح نمیشود؟ ساده است: چون شوراهای ساختگی تصمیمگیری در اوج از بچههایی تشکیل میشود که در این پروژهها مستقیما ذینفعاند! به عبارتی اصلی به نام منع مداخله کشک! من امضا میکنم پول را به من بدهند! بروز فساد و ریخت و پاش مالی در چنین ساختاری بدیهی است. شما چند قدیس را هم به مدیریت مجموعهای بگذارید که خود را غیردولتی معرفی میکند، هولدینگی برای ۷-۸ شرکت خصوصی است، اما هزاران میلیارد بودجه را با منشأ بیتالمال بدون هیچ ضابطهای هزینه میکند. نتیجه همین میشود و بدتر. »