سیاوش آذری – یکی از عادات انسانها با هر دین و آئینی که داشته یا نداشته باشند، حضور برآرامگاه عزیزان در فرصتهای مناسب به ویژه روزهای تعطیل آخر هفته و قرار دادن شاخه گلی بر مزار آنهاست. مردم این عمل را نوعی “درمان” برای کاهش درد و رنج خود میدانند و میگویندرفتن به سر خاک مردگان “غم انسان راکم میکند”.
هنگام حضور بر مزار بستگان و آشنایان، درعین حال کنجکاوند بدانند، در حول و حوش گور عزیزانشان کدام اشخاص آشنایی در خاک خفتهاند، بخصوص هنرمندان در کجا به خواب ابدی فر رفتهاند.
آرامگاه بزرگان و هنرمندان از دیرباز تا آنجا مورد توجه مردم ما قرار داشته است که زندهیاد مهدی سهیلی شاعر توانا که دررادیو ایران برنامه مشاعره را اجرا میکرد روزی به مزار هنرمندان در گورستان ظهیرالدوله رفت و در مجموعه اشعارش به نام “اولین غم و آخرین نگاه” در متنی پر احساس زیر عنوان «بزم خاموش» نوشت:
«در یک روز غمانگیز پائیزی، در گورستان ظهیرالدوله به سلام مردگان رفتم. بسا زیبائیها، رعنائیها، طنازها و نازها، قدرتها و هنرها و هیاهوها که در پرده خاک مستوربودند.
به خاک افتادگان، خاموش خاموش
همه گردنکشان، گردن خمیده…
خنیاگران آوازشان درگلو مرده
آشوبگران طناز با سروقامتشان در خاک خفته…
شاعران بی گفتار بودند و سروقدان، بی رفتار. همه در زیر سنگی، نه آوای چنگی، نه ترنم آهنگی…»
سپس میافزاید:
«ای دوست! من و تو نیز مسافر آن دیاریم، همان به که توشهای برداریم و یاد و یادگاری نیکو از خود بر جای گذاریم.»
آنگاه میاندیشد: «با خود گفتم: کجا رفتند آن عاشقان دروغین که در پای این گلاندامان به خاک خفته سر میسودند؟ چه شد آن شورها و نشاطها، آن نازها و نیازها؟ دستافشانیها، چه شد؟ فسوسا که اینک دختران بزم آفرین و سیهچشمان آشوبگر را حجلهای جز مغاک و آغوش خاک نیست.»
سهیلی سپس با این بیت به سراغ هنرمندان نامآور میرود:
گذرکردم به گورستان یاران
به خاک نغزگویان، گلعذاران
همه آتشبیان و نغمهپرداز
دریغا در گلوشان مرده آواز
در همین حالت به مزار هنرمندان میرسد:
چو میخواندم خطوط سنگها را
در آنجا یافتم خاک “صبا” را
صبا موسیقیدان بزرگ ایران که موسیقی ایرانی را به نت در آورد.
و هنگامی که به مزار قمرالملوک وزیری خواننده پر آوازه ایران میرسد میسراید:
مرا برگورغمگینی گذربود
که روی سنگ آن نام قمر بود
قمر روزی که در کشور قمر بود
کجا او را از این منزل خبربود؟
و بر مزار داریوش رفیعی خواننده سوخته دل میگوید:
به زیر سنگ دیگر “داریوش” است
که مست افتاده و در گل خموش است
ز خاطر رفته عشق و یادگارش
همان “روزی که بودی زهره یارش!
آنگاه مزار مرتضی محجوبی استاد و نوازنده پیانو توجهاش را جلب میکند:
در انگشتان محجوبی نوا، نیست
ز انگشتش به جزخاکی بجا نیست
و لب گوئی که از او میشنودم
“من از روز ازل دیوانه بودم”
مهدی سهیلی همین طور با شعر به مزار سماعی نوازنده نامدار میرسد:
به گوش ما نوا از گور او نیست
طنین نغمه “سنتور” او نیست
و به مزار شادروان حسین تهرانی اعجوبه تنبک که میرسد میخواند:
به جای ضرب “تهرانی” ز باران
صدای ضرب خیزد در بهاران
ز رگباری که بر این سنگ ریزد
به هر ضربت “صدای ضرب” خیزد
آنگاه چشمش به مزار صبحی مهتدی قصهگوی بچهها در برنامه روزهای جمعۀ رادیو ایران میافتد:
به یک سو “صبحی” افسانهگو بود
که سنگ کهنهای بر گور او بود…
مزار ملکالشعرای بهار را این گونه توصیف میکند:
میان صفهها گور “بهار” است
فرامشخانهای در لالهزار است
“تو ای مرغ سحرها ناله سر کن
به بانگی داغ ما را تازهتر کن”
و از مزار برخی دیگر چهرههای شهیر خفته در خاک چنین میگذرد:
رشید یاسمی استاد دیرین به تلخی شسته دست از جان شیرین
نسیم آسا از این صحرا گذشتیم سبکرفتار و بی پروا گذشتیم
ز سوئی تربت مسرور دیدم توانا شاعری در گور دیدم
در آنجا چون رهی را خفته دیدم دلم را ازغماش آشفته دیدم
برآمد نالهای از پرده خاک شنیدم از رهی این شعرغمناک
“الا ای رهگذر کز راه یاری قدم بر تربت ما میگذاری”
در اینجا شاعری غمناک خفته است رهی در سینه این خاک خفته است
تا اینکه سنگ مزار فروغ فرخزاد شاعر از دست رفته به چشم سهیلی میآید:
به نزدیک رهی خاک فروغ است
تو گوئی آن همه شهرت دروغ است
پس از فروغ به ایرج میرزا شاعر طنزپرداز و تُندسخن میرسد:
تماشا کن که ایرج لال لال است
خموش از آن خروش و قیل و قال است
به این ترتیب با این مرور شاعرانه، هر کسی از گورستان ظهیرالدوله در شمیران دیدن نکرده باشد با شعر سهیلی در آن فضا قرار میگیرد.
سالها بعد با روی کار آمدن جمهوری اسلامی در ایران که در واقع زندگی طبیعی ایرانیان از مسیر خود خارج شد و بسیاری چهرهها را به کشورهای دیگر تاراند، شماری از هنرمندان نیز که در میهن خود از هنرنمائی باز مانده و به خارج آمدند، در همین جا درگذشتند و در خاک بیگانه دفن شدند. اکنون در تعطیلات پایان هفته، غالب ایرانیانی که بر سر مزارعزیزان خود میروند سری هم به گور هنرمندان در خاک خفته خود میزنند و شاخه گلی بر مزار آنان قرارمیدهند.
گورستانهای لس آنجلس
لس انجلس در میان سایر شهرهای جهان بیشترین درگذشتگان ایرانی را در خود جای داده است و بیشتر هنرمندان جلای وطن کرده نیز پس از فوت در گورستانهای این شهر به خاک سپرده شدهاند. شاید بسیاری از ایرانیان مایل باشند بدانند هنرمندانی که سالها از طریق هنر خود با روح و احساس آنان سر و کار داشتهاند، در کجا به خواب ابدی فرو رفتهاند.
وست وود مورچواری در قلب لس آنجلس، گورستانی است کوچک و سرسبز که دو خواهرهنرمند مشهور موسیقی ایرانی هایده و مهستی در فاصلهای از هم در آن آرمیدهاند. گورستانی است در مقایسه با سایر آرامگاههای عمومی لس آنجلس بسیارمحدود ولی بهای قبر آن گرانتر از همهشان است. در این گورستان مریلین مونرو و ناتالی وود، دو ستاره مشهورهالیود در قفسه دیوار قر
ار دارند. بسیاری از امریکائیان مقیم ایالات دیگر وقتی از اماکن دیدنی لس انجلس دیدن میکنند حتما از جایگاه پیکر سکسی هالیوود و همتای غرق شدهاش در اقیانوس نیز به عنوان یکی از دیدنیهای شهر فرشتگان بازدید میکنند. علاوه بر این برخی ثروتمندان امریکائی نیز در همین محل به خاک سپرده شدهاند. از دیگر چهرههای ایرانی، شادروان نادر نادرپور شاعر معاصر نیز در همین گورستان دفن است. از شگفتیهای روزگار اینکه مزار مهندس داوود رجبی وزیر راه کابینه دکترمصدق با قبر شعبان جعفری از دو طیف مختلف سیاسی در واقعه بحثبرانگیز ۲۸ مرداد سال ۳۲ به فاصله کمی از یکدیگر در همین گورستان قرار دارند. چهره شعبان جعفری با ریش سفید که بر سنگ مزارش تراشیده و تذهیب شده چند بار از سوی مخالفان مخدوش شده و هر بار ترمیم گشته است.
بهای قبر در این آرامگاه تا چند سال پیش به یک صد و پنجاه هزار دلار بالغ میشد! مشخصات چهرههای درگذشته ایرانی، به فارسی و گاهی با حروف انگلیسی غالبا همراه با نقش چهره متوفی بر سنگ مزارش مشخص گردیده است.
هالیوود
فورست لاون، گورستان مشهور و عمومی لس آنجلس است که بر تپههای سرسبز هالیوود قرار دارد. چهرههای هنری و اجتماعی ایرانی که در این مکان به خاک سپرده شدهاند عبارتند از: اسدالله پیمان گوینده مشهور رادیو و تلویزیون، هدیه شاعر ترانهسرا و سالیان بعد تورج نگهبان شاعر و ترانهسرای مشهور که بسیاری ترانههای خوانندگان مشهور ایران از ساختههای اوست، حسن شهباز نویسنده، شاعر و مجری برنامه “با آثار ادبیات جهان آشنا شوید” در رادیو ایران و بنیانگذار فصلنامه «ره آورد» در لس آنجلس، جمشید شیبانی خواننده و فیلمساز معروف، برهان ابن یوسف دانشور و محقق، محسن فرید هنرمند تئاتر و رادیو. تابوت پیکر ایرج گرگین چهره رادیو- تلویزیونی نیز در دیوارهمین گورستان قراردارد.
وست لِیک
از گورستان دیگری که چند تن از هنرمندان ایرانی را در خود جای داده است باید از آرامگاه وست لِیک در غرب لس انجلس نام برد. ویگن خواننده معروف و «سلطان جاز» ایران، جهان قشقائی و توفان سه خواننده با سبکهای متفاوت در کنار هم در این گورستان به خاک سپرده شدهاند. بر سر مزار ویگن تصویر و گیتار او به عنوان «سلطان جاز» به صورت برجسته و رنگی حتی بازدیدکنندگان غیر ایرانی را نیز به سوی خود میکشاند.
مرتضی طاهری نوازنده تنبک و تمپوکه بیشتر سالها در ایران با آغاسی و دیگرخوانندگان کوچه و بازار یا جمیله رقصنده معروف تمپو مینواخت در این گورستان آرمیده است.
غرب لس آنجلس
سوسن خواننده کوچه و بازار در گورستانی در امتداد خیابان ویکتوری به خواب ابدی رفته است.
سانتا مونیکا
گورستان سانتا مونیکا در شمال غربی لس انجلس یکی دیگراز آرامگاههایی است که برخی چهرههای مشهور ایرانی در آن دفن شدهاند. تورج فرازمند روزنامهنگار، مترجم، برنامهسازرادیوئی و مدیر عامل رادیو- تلویزیون ملی ایران در کابینه دکتر شاپور بختیار، سوسن آبادی مینیاتوریست نامدار، اسدالله مروتی مدیر رادیو ۲۴ ساعته صدای ایران در این گورستان خفتهاند.
جنوب لس آنجلس
آرامگاهی در جنوب لس آنجلس که حتی ایرانیهای مقیم لس آنجلس آگاهی چندانی از آن نداشتند به علت دفن یکی از چهرههای مشهور رسانهای بر سر زبان ایرانیها افتاد. گورستانی نزدیک به فرودگاه بینالمللی لس آنجلس درمنطقه اسلاسن که نورالدین ثابت ایمانی گوینده رادیو و تلویزیون در آنجا به خاک سپرده شده است.
اورنج کانتی
گورستان دیگر لس آنجلس در فاصله یک ساعته در منطقه اورنج کانتی واقع شده که به دلیل دفن دو هنرمند مشهور ایرانی در سالهای اخیر بیش از پیش مورد توجه ایرانیان قرار گرفته است. این دو، بیژن طراح معروف لباس و عطرمردانه و دیگری منوچهر سخائی خواننده معروف پاپ و خبرنگار پیشین کیهان است.
سن دیه گو
در سن دیه گو شهر مرزی کالیفرنیای جنوبی با مکزیک نیز شماری از ایرانیان در گورستانهای این شهر دفناند. برجستهترین چهره ایرانی که در یکی از قبرستانهای پارک مانند این شهر درخاک خفته سناتور پیشین و بنیانگذارموسسه کیهان، دکتر مصطفی مصباح زاده است که یادگاران برجستهاش نشریات کیهان و همین کیهان لندن است.
در واشنگتن
ژاله کاظمی گوینده خوشصدای تلویزیون ملی ایران و دوبلور بسیاری از ستارگان سینما و نیز شماری از چهرههای مطبوعاتی چون فیروز مجللی و داود ذوالفقاری نویسندگان روزنامه اطلاعات در گورستان ویرجیینای این شهر دفناند. ژاله کاظمی که پیش از مرگ به هنر نقاشی روی آورده و آفرینشهای خود را در نمایشگاه هتل سنچری سیتی لس آنجلس بر پا کرده بود، در مراجعت از ایران و ورود به واشنگتن قرار بود کار خود را در صدای امریکا آغازکند که به علت ابتلاء به سرطان پیشرفته دو هفته بعد درگذشت و در ویرجینیا به خاک سپرده شد.
در فرانسه
سایر چهرههای هنری درگذشته در خارج، هر یک به علت اقامت در کشورها و شهرهای مختلف در همان جا نیز به خاک سپرده شدهاند. از جمله مرضیه که پیوستن او به سازمان مجاهدین خلق با بحث و گفتگوهای بسیار همراه بود، با تشییع جنازه مفصل و حضور مریم رجوی رهبرسازمان مجاهدین خلق در پاریس به خاک سپرده شد. همین طورغلامحسین ساعدی (گوهرمراد) نمایشنامهنویس معروف درخاک این کشورآرمیده است.
در آلمان
فریدون فرخزاد شاعر، هنرپیشه و شومن معروف که به دست آدمکشان جمهوری اسلامی در آلمان به قتل رسید و نیز فرزین خواننده ترانههای دلنشین در آلمان به خاک سپرده شدهاند.
درایران
پوران و الهه خوانندگان برنامههای گلها که پس ازسالها اقامت در خارج به ایران بازگشتند، هر یک در گورستان دورافتادهای در خارج تهران آرمیدهاند. سنگ مزار پوران چندین بار مورد حمله کسانی قرار گرفت که حتی مردگان را نیز آرام نمیگذارند و سرانجام به حال خود رها شد.