سال ۹۷ خورشیدی با گسترش نارضایتیها، به ویژه اعتراضات کارگری در ایران و ادامهی درگیریها و جنگهای نفرتانگیز و بیسرانجام در منطقه آغاز شد. اما بسیار دورتر، در خاور دور، اتفاقی افتاد که ترکشهای آن حتما به نظام جمهوری اسلامی اصابت خواهد کرد. ترکشهایی نه از شلیک و تهدید بلکه از خلع سلاح و مصالحه که به قلب زمامداران جنگطلب و بحرانآفرین ایران فرو میرود.
کیم جونگ اون رهبر کره شمالی روز یکشنبه ۲۵ مارس با قطار ویژه اما مخفیانه به پکن سفر کرد. بسیاری از رسانهها ویدئوی این قطار را پخش کردند اما همه منتظر ماندند تا ببینند رهبران دو کشور چه واکنشی نشان میدهند. صبح روز چهارشنبه در آخرین روز سفر کیم جونگ اون، نخستین خبر رسانهها درباره پذیرش خلع سلاح اتمی توسط رهبر کره شمالی بود.
مقدمات این سیاست که قطعا پیش از برگزاری بازیهای المپیک زمستانی در کره جنوبی چیده شده بود با حضور نمایندگانی از کشور منزوی و بستهی کره شمالی در این مسابقات آشکار شد. خواهر رهبر کره شمالی در همان جایگاهی نشست که مقامات آمریکایی نشسته بودند. هیئت کره شمالی از جمله با مون جائهاین رئیس جمهوری کره جنوبی دل دادند و قلوه گرفتند و رهبر کره شمالی در پیونگ یانگ با هیئت کره جنوبی عکس یادگاری گرفت.
پس از آن بود که اعلام شد قرار است دونالد ترامپ رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا و کیم جونگ اون رییس جمهوری مادامالعمر کره شمالی که بر جای پدر نشسته، در ماه مه ۲۰۱۸ با یکدیگر دیدار کنند. از همین رو«قطار ویژه»ی پیونگ یانگ راهی پکن شد تا پس از اطمینان از همراهی کره جنوبی، از پشتیبانی چین قدرتمند نیز در این مصالحه مطمئن شود.
به غیر از کشورهایی مانند آفریقای جنوبی که کاملا مسالمتآمیز و داوطلبانه از برنامههای هستهای خود صرف نظر کردند، معمر قذافی نیز از برنامه اتمی خود چشم پوشید اما سبب نشد که به آن سرنوشت فجیع دچار نشود. صدام حسین نیز قربانی بلوفهای ماجراجویانهی خود شد. تأسیسات اتمی سوریه را هم اسرائیل بمباران کرد که چندی پیش توسط خود اسرائیل تأیید شد تا زهرچشمی هم از جمهوری اسلامی باشد. و حالا نوبت کره شمالی است؛ تنها یار اتمی جمهوری اسلامی که در کنار رژیم ایران در «محور شرارت» قرار داشت.
مردم کره شمالی سالهاست توسط نظام این کشور در انزوا و بیخبری نگاه داشته میشوند. حالا رهبر این کشور میخواهد از بلوفهای بیسرانجام خود کوتاه بیاید و دریچهها را به سوی جهان باز کند.
مردم ایران را اما هرگز هیچ انزوایی نتوانست از عرصهی جهانی دور بدارد. اگر در کره شمالی رهبرانش سرانجام به فکر گشودن روزنهها به سوی جهان افتادهاند، به نظر میرسد در ایران این مردم باشند که با کنار زدن «رهبران» بار دیگر در آغوش جامعه جهانی بیارامند.
How stupid and mother fucker one journalist could be to call Assad regime Syrian elected government after all those uprising and the fact that he destroyed his own country and killed more than 600 thousands and created 7 million asylum. Are these asylums who are more than half of Syrian population not Syrian people
It is funny an occupier militarist criminal says Syrian people left their own city. This is when Russian Marxists in Farsi media shamelessly blame the victim and praise the accused
BBC Which is occupied by pro-Russian Marxists and Russian agents is also legalizing the Islamic Republic and Russian invasion against poor people of Syria under the stupid reason that they have been invited by Assad regime so their presence is according to international law.
فرق ماهوی نظام ولایت فقیه ایران با حکومت کره شمالی، در فرق میان حکومت دینی با سکولار است. حتی اگر استبدادی هم باشد حکومت سکولار و همچنین رهبر و سرانش بومی آن کشور باشند، در نهایت می توانند در این شرایط حساس تصمیمی بگیرند که حداقلی از منافع ملی را بعلاوه ادامه بقای حکومت بهمراه داشته باشد. ناتوانی حکومت ولایت فقیه در حل مشکلات و بحران ها، دقیقا به همین دلیل فرق ماهوی است.
بسیار جالب بود. البته شما اگر در ایران باشید و واکنش های هراس آلود و عصبی و همراه با عدم اعتماد به نفس نظام اسلامی را درباره وا دادن هسته ای رفیق کیم ببینید نمی توانید جلوی قهقهه خود را بگیرید. به طرز مضحکی در اخبار رسانه های اسلامیسم از هر قدمی که امریکای ترامپ به پیش می رود و کره ی شمالی رفیق کیم به پس می رود با وحشت و حیرت یاد می شود و می توان به وضوح دید که لرزه بر وجود بی وجود اسلامیسم حاکم بر ایران مستولی می شود و حتی لحن خواندن این اخبار در تلویزیون اسلامیسم بسیار برای مخالفان نظام یا همان مردم ایران شعف انگیز است. جمهوری اسلامی عاقبت خودش را بسیار بدتر از رفیق کیم جونگ اون می بیند.