قابل پنهان کردن نیست که «تغییر رژیم» کارگزاران جمهوری اسلامی در هر دو جناح حکومتی را نگران کرده است نه فقط به دلیل انتصاب مایک پمپئو و جان بولتون که هر دو در بیان لزوم تغییرات اساسی در ساختار سیاسی ایران بیتعارف و صریح هستند، بلکه بیش از هر چیز به این دلیل که خود بیش از همه از ناتوانیهای رژیم و از انبوه مطالبات و نارضایتیهای جامعه مطلع هستند و این نگرانی به ویژه پس از تظاهرات سراسری دیماه در سخنان آنها موج میزند.
گرچه هنوز پمپئو و بولتون به طور رسمی کار خود را در مسئولیتهایی که به آنها واگذار شده آغاز نکردهاند اما بار روانی آمدنشان در جمهوری اسلامی اثر بسیار زیادی گذاشته و این پیام را هم به دولت و هم به شهروندان و هم به رهبران دنیا که به نوعی با ایران طرف هستند رسانده که عزم آمریکا برای حمایت از مخالفان جمهوری اسلامی در داخل و خارج در مسیر براندازی جدی است.
واکنشها در ایران به چهرهی جدیترِ آمریکا با تغییرات تازهی دولت ترامپ به چند شکل بروز کرده است.
تغییرات دولت آمریکا عملیات روانی است!
حسین شریعتمداری مدیر مسئول کیهان تهران بولتون را مترسک خوانده و میگوید «ترامپ از پذیرش شروط سهگانه خود در برجام ناامید شده و با انتصاب بولتون در پی ترساندن ایران از حمله نظامی و در نتیجه، تندادن به شرایط مورد نظر آمریکاست و این انتخاب با هیاهوی پیرامونی آن نشان میدهد که چنته آمریکا در مقابله با ایران اسلامی خالی است و از این روی با انتخاب بولتون علیه کشورمان دست به عملیات روانی زده است.»
همین موضع را همسو با شریعتمداری، اما با زبانی نه بیادبانه، محمود سریعالقلم استاد دانشگاه نزدیک به اصلاحطلبان که از او به عنوان یک فرد میانهرو و واقعگرا یاد میشود بیان میکند. او معتقد است «کلا جمهوری اسلامی در آمریکا دوستی ندارد، نه در چپ و نه در راست. هر دو جریان در آمریکا، تعریف مشترکی از جمهوری اسلامی ایران دارند و تغییر رژیم ۴۰ سال است مطرح میشود اما در دولت ترامپ علنی شده است.»
به گفته این استاد دانشگاه «بهشتی» (دانشگاه ملی ایران)، آمریکا در قبال جمهوری اسلامی سیاست حداقلی (تحریم، انزوا و تضعیف) و سیاست حداکثری (تغییر رژیم) دارد و هدفش از هر دو سیاست «در انزوا نگهداشتن»، «در هوا نگه داشتن» و «تغییر سیاستهای منطقهای» است. وی میگوید: «معتقد نیستم با بنیان نظام و هویت سیاسی و قانون اساسی ایران مشکل دارند و خیلی به این مسائل اهمیت نمیدهند.»
تغییرات دولت آمریکا فراتر از عملیات روانی است
گروه دیگری هستند که طرح تغییر رژیم را فراتر از عملیات روانی و شوهای استراتژیک میدانند. سید رسول موسوی مدیرکل پیشین دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی و سفیر پیشین جمهوری اسلامی در فنلاند میگوید بیان تغییر رژیم از سوی آمریکا «تهدید روانی» است اما هم بحث تغییر رژیم مطرح هست و هم بحث عقب زدن ولی اگر «حواسمان به داخل نباشد به مشکل بر میخوریم» و «تصمیمگیران نظام چارهای جز اتحاذ تصمیمات اساسی ندارند.»
لیست مفصل اقدامات برای تغییر رژیم
سیدحسین موسویان سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان در زمان ترور میکونوس و عضو پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای جمهوری اسلامی معتقد است مثلت تلآویو، واشنگتن و ریاضـ ابوظبی در هماهنگی با سیاستهای آمریکا علیه ایران به «اتحاد و هماهنگی بیسابقه» رسیدهاند.
موسویان دهم فروردین ۹۷ در پاسخ به این پرسش خبرگزاری ایسنا که «برخی بر این نظرند تحولات و اعتراضات اخیر در ایران این آدرس را به آمریکا داده است که باید به طور علنی از تغییر از داخل ایران حمایت کند» گفته «شک نکنید که مثلث مذکور یک لیست اقدام مفصل در دست پیگیری دارد که تظاهرات اعتراضی در ایران، اختلافات مسئولان، مشکلات داخلی ایران به ویژه مشکلات اقتصادی و اجتماعی، مشکلات سایر کشورها به ویژه کشورهای همسایه و منطقه با ایران از جمله این موارد است.»
اینها نظرات به اصطلاح عقلای جمهوری اسلامی از جناحین اصولگرا و اصلاحطلب است. در این میان گروهی اساسا فاقد نظر و تحلیل هستند و فلهای موضعگیری میکنند. این افراد نه قدرت تحلیل و پیشبینی دارند و نه علاقهای به حقایق دارند و به دلیل موقعیت خود مجبورند درباره سیاست نیز حرفهایی بزنند که گروهی از روحانیون از جمله امامان جمعه جزو این دسته هستند.
باورهایهای فلهای و توهم محبوبیت نظام بین مردم
کاظم صدیقی امام جمعه موقت تهران در یک سخنرانی گفته «این مسئولانی که از غرب و قدرتهای بزرگ میترسند و یکی بعد از دیگری به دنبال توافق با دشمنان هستند اگر یک قطره از معرفت حضرت زینب سلامالله علیها را داشتند از مسیر خارج نمیشدند و همانند حضرت زینب سلامالله علیها با دست بسته خود را پیروز میدان جنگ میدانستند». وی ادعا کرده «ملت ایران زیر پرچم ولایتفقیه نهضت حسینی را ادامه میدهد.»
این دسته معتقدند که مردم پشت نظام هستند و خواهند ماند. بسیاری از شخصیتها و مقامهای عالی نظام از جمله شخص علی خامنهای نیز همین نظر را دارند. خامنهای نیز در سخنرانیهای خود با وجود اعتراف به مشکلات بارها مدعی شده که مردم پشت نظام را خالی نخواهند کرد و از اصلاح نظام دفاع میکنند. خبرگزاریهای حکومتی و فرماندهان سپاه نیز عین همین مواضع را تکرار میکنند.
در بعضی رسانهها مثل ایسنا و ایلنا رویکرد شخصیتها نسبت به «تغییر رژیم» صریحتر مطرح میشود و به بهانهی ترجمه از مطبوعات و خبرگزاریهای خارجی که با تحریف و تزریق چند واژه منتشر میشوند، موضوع نارضایتیها و تغییر رژیم را مطرح میکنند.
واقعیت این است که سیاست تغییر رژیم بدون اعتراضات داخلی و جنبش اجتماعی در ایران زمینهای پیدا نمیکند و مسئولان نظام از این موضوع به شدت نگران هستند. این نگرانی را نیز از عملکرد نیروهای امنیتی و سخنان برخی مقامات میتوان دریافت.
قاسم میرزایی نیکو نماینده عضو فراکسیون امید مجلس صریحا گفته است «فضای سیاسی ایران امنیتی اداره میشود.»
مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه عنوان کرده «تلخترین واقعه ۹۶ نوع برخورد با اعتراضات مردمی بود» و «نارضایتی عمومی محصول عملکرد بد مسئولان در پاسخگویی به نیازها بود.»
اسماعیل گرامیمقدم عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی تاکید میکند فاصله طبقاتی تحملناپذیر و منجر به اعتراضات خیابانی میشود.
اصلاحطلبان از یک سو با بیان حقایق و هشدار نسبت به فروپاشی نظام، در عمل با اصولگرایان برای حفظ وضعیت موجود همصدا میشوند و به بازی گرفتن خود را به عنوان یکی از راههای جلوگیری از این فروپاشی مطرح میکنند. این در حالیست که محمدرضا خاتمی نماینده اصلاحطلب مجلس ششم در مصاحبهای با سالنامه شرق گفته اصلاحطلبان به طور کلی یک مشکل عمده دارند، شعارها و اهداف آرمانی را مطرح میکنند ولی عملاً نمیتوانند آنها را محقق کنند.
احساس مشترک غالب در هر دو طیف، بازنده بودن نظام در تحولاتی است که احساس میکنند هدایت و مهار آن از توانایی آنها خارج است.