کیفیت چای ایرانی در سالهای گذشته اُفت چشمگیری پیدا کرده و زمینهای زیر کشت محصول چای در کشور از ۳۴هزار هکتار به زیر ۲۰هزار هکتار کاهش یافته است و بسیاری از چایکاران بیکار شدهاند.
تا چند سال پیش ۳۴هزار هکتار باغ چای از غرب گیلان تا غرب مازندران وجود داشت که به دلیل بیتوجهی مسئولان به زیر ۲۰هزار هکتار کاهش یافته است و هماکنون حدود ۱۵هزار هکتار باغ قابل کشت در ایران شمال ایران وجود دارد و بقیه مخروبه شدهاند یا برای ساختمانسازی و ویلاسازی تغییر کاربری پیدا کردهاند.
همچنین حدود ۵۰درصد از کارخانههای چای در شمال کشور تغییر کاربری دادهاند و به این ترتیب بسیاری از باغداران، کارگران باغهای چای و کارگران شاغل در کارخانههای چای بیکار شدهاند؛ بسیاری از کارگران بیکار شده به حاشیه شهرها مهاجرت کرده و به دستفروشی و حتی گدایی رو آوردهاند.
در سالهای گذشته ۲ میلیون نفر در شمال ایران در باغها و کارخانههای چای و بازار این محصول اشتغال داشتند اما اکنون تعداد فعالان در مشاغل مربوط به تولید و برداشت محصول چای به ۱۰۰هزار نفر کاهش پیدا کرده است.
محسن موسیپور رئیس هیئت مدیره تعاونی چایکاران منطقه پنج مرکزی در استان گیلان درباره مشکلات چایکاران به خبرگزاری ایلنا گفته است: «سال ۱۳۷۹ که شروع نابسامانی در حوزه چای کشور بود و از آن پس لحظه به لحظه وضعیت بدتر شده است. باغهای چای مازندران به ۲۰درصد رسیده است و گیلان هم کمکم در حال نابودی است؛ این در حالی است که سرسبزی گیلان میلیاردها تومان ارزش دارد.»
محسن موسیپور که خود ۲۰ هکتار باغ چای و ۲۰ کارگر دارد، درباره نگرانیها و مشکلات چایکاران گفته است: «درست است که سازمان چای خرید تضمینی از کشاورز دارد و این مسئله پشتوانه بزرگی محسوب میشود اما تا بخواهم چای را تحویل بدهم و در بازار سود کنم و وام بگیرم و پول کارگر را جوابگو باشم، تا سه ماه دیگر که پول به دستم برسد، هیچگونه توجیه اقتصادی برایم ندارد.»
این چایکار که کارهای مقدماتی کشت چای همچون زدن علفهای هرز را از دوم فرودین ماه شروع میکند، به هر یک از کارگرانش روزانه ۶۰هزار تومان دستمزد میدهد و از اوایل اردیبهشت ماه هم کار چیدن چای را در حالی آغاز میکند که دستمزد کارگران در این مرحله برای برداشت هر کیلو برگ چای ۶۰۰تومان است.
به گفته این چایکار اینها فقط بخشی از هزینههایی است که پیش از رسیدن چای به مرحله کارخانه، بر کشاورز تحمیل میشود و تا زمانی که پول به دست کشاورز برسد هیچگونه درآمدی از باغ خود به دست نمیآورد.
موسیپور با بیان اینکه ۵۰درصد از باغهای گیلان و مازندران همه رها شده است، گفته است: «از شهرهای دیگر افرادی آمدهاند و باغها را خریدهاند و ۸۰درصد آنها که ویلاسازی کردهاند، باغهای چای مردم را چند سال قبل به متری ۵هزار تومان خریدهاند و در این شرایط زندگی این باغدارها از هم پاشیده شده است.»
به گفته این چایکار هنوز هم افرادی به صورت قاچاقی باغهای کشاورزان روستاها را به قیمت ۷۵ یا ۸۰هزار تومان میخرند در حالی که قیمت اصلی آن متری ۵۰۰ تا ۶۰۰هزار تومان است.
جالب اینجاست که مقامات سازمان جهاد کشاورزی در استانهای شمالی اجازه فروش زمین یا ساخت و ساز در آن را به کشاورزان نمیدهند اما با این حال دولت هیچ حمایت موثری هم از چایکاران نمیکند. در چنین شرایطی است که به گفته رئیس هیئت مدیره تعاونی چایکاران منطقه پنج مرکزی وقتی که کارخانه بسته باشد و دولت نتواند بودجه به موقع به سازمان بدهد و باغدار هیچگونه منبع درآمدی نداشته باشد، مجبور است که زمین خود را بفروشد و مال خود را به آتش بکشد تا زندگیاش را پیش ببرد.
یکی دیگر از مشکلاتی که بروز بحران برای چایکاران منجر شده است نبود کارخانه چای است. موسیپور در این رابطه گفته است: «در منطقه لاهیجان ۱۰ کارخانه چای وجود دارد که پنج کارخانه به سازمان چای بدهکار هستند اما چون میدانند سازمان چای اهرمی ندارد، برای گرفتن باج از دولت و سازمان چای میگویند ما در کارخانه را باز نمیکنیم. زمانی هم که در کارخانه را به رویمان باز میکنند، فقط ۱۰ روز است که در این مدت نمیشود کاری کرد؛ زیرا اگر هوا مناسب باشد و کارگر داشته باشیم و کارخانه ترافیک نباشد، میتوان ظرف یک ماه چایها را جمع کرد و تحویل کارخانه داد بنابراین در ۱۰ روز کاری نمیتوان کرد.»
چایکاران یکی دیگر از عوامل مشکلآفرین را واردات بیرویه چای عنوان میکنند. مصرف سالانه چای در ایران معادل ۱۱۰هزار تن است و این در حالیست که چایکاران ایران اکنون یک پنجم میزان مصرف داخلی را تولید میکنند که نصف آن هم به انبارها میرود یعنی از ۲۰هزار تن چای خشک تولید شده، ۱۰هزار تن آن مصرف و ۱۰هزار تن به انبارها میرود و صادر هم نمیشود.
پرویز شعبانی، نائب رئیس اتحادیه چایکاران کشور، تولیدکننده و کارخانهدار چای در اینباره میگوید: «با واردات ۱۲۰ هزار تن چای خشک حدود چند هزار میلیارد تومان نصیب سودجویان و دلالانی میشود که چای را وارد میکنند.»
در واقع دولت به جای حمایت از تولید داخلی ترجیح میدهد چای را از خارج وارد کند چون سود بیشتری از آن میبرد. در شرایطی تولید چای ایرانی به عنوان محصولی که روزی آوازه جهانی داشت امروز با روندی رو به نابودی روبرو شده است که علی خامنهای در پیام نوروزی خود شعار «حمایت از کالای ایرانی» را به عنوان شعار سال ۹۷ برگزیده است اما دولت نه تنها اقدامی برای جلوگیری از نابودی باغهای چای شمال کشور و حمایت از چایکاران صورت نمیدهد بلکه مرزهای کشور را رو به چایهای خارجی گشوده و تیشه به ریشه چای ایران میزند.
مشکلی نیست؛ مثل برنج از چین و هند وارد می کنیم