مجله اکونومیست در شمارۀ مورخ اول مه ۲۰۱۵ مقالۀ مفصلی زیر عنوان «خواهان صلح یا جنگ» دربارۀ روابط ایران و آمریکا و کشورهای منطقۀ خاورمیانه منتشر کرده که در ادامه میخوانید.
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجۀ ایران به تازگی در روزنامۀ نیویورک تایمز مقالهای نوشته و ضمن آن به این مطلب اشاره کرده است که نیل به توافق دربارۀ مسئلۀ اتمی ایران مقدمۀ تحولات دیگری خواهد بود و موجب خواهد شد تشنج موجود در منطقه به آرامش تبدیل شود.
وی در بخشی از این مقاله مینویسد: «یک گفتگوی منطقهای میتواند بین دولتها، بخش خصوصی و جامعۀ مدنی تفاهم به وجود آورد و به توافقی عظیم در بسیاری از موارد مورد اختلاف، ایجاد اطمینان و استقرار امنیت منجر شود و تروریسم، تمامیتخواهی و تفرقهافکنی را از میان ببرد. آزادی کشتیرانی را تأمین کند و موجب جریان آزادانۀ نفت و دیگر منابع طبیعی شود و محیط زیست را نگهبان باشد. یک گفتگوی ناحیهای میتواند شامل نیل به عدم تجاوز رسمی و ایجاد همکاری شود.»
ولی اگر ایران واقعاً خواهان عادی ساختن روابط خود با همسایگان عرب خود و بخشهای دیگری از جهان باشد راه عجیبی برای ارائۀ آن انتخاب کرده است. این کشور دو آبراه از مهمترین آبراههای کشتیرانی جهان را مورد تهدید قرار داده است که در دو طرف شبه جزیرۀ عرب قرار دارد و شاهرگ اقتصاد جهان به شمار میرود. مهمترین اقدام مخاطرهآمیز که در تنگۀ هرمز به وقوع پیوست این بود که نیروی دریایی ایران یک کشتی باری متعلق به دانمارک را وادار کرد به بندر عباس برود. حتی اگر این اقدام مربوط به اختلافی با شرکت صاحب کالا در سال ۲۰۰۵ بوده باشد، باز هم ایران مجاز به آن نبود.
آقای ظریف مصراً اظهار میدارد که ایران طرفدار تردد آزادانۀ کشتیها در تنگۀ هرمز است و گاهی اوقات کشتیها برای عبور از تنگۀ مزبور، داخل آبهای ساحلی ایران میشوند ولی ایران آن را عبور بی ضرر تلقی میکند (در حقوق بینالملل، اصلی به نام Innocent Passage وجود دارد که به موجب آن، همین که دولتی از عبور بی ضرر و بدون سوء نیّت از مرزهای دریایی و زمینی خود اطمینان یافت میتواند به آنها اجازۀ عبور بدهد) ولی اقدام ایران، آمریکا را نگران کرد و وادار ساخت که چند واحد کشتیهای جنگی خود را به محل اعزام دارد تا از عبور بی حادثۀ کشتیهای بازرگانی و نفتکش آمریکایی از تنگۀ هرمز مراقبت کند.
در سوی دیگرعربستان، نیروهای ایران و اعراب در منطقه بابالمندب در مقابل یکدیگر قرار دارند. بابالمندب تنگه و آبراههای است که محل عبور کشتیها به بحر احمر و کانال سوئز میباشد. عربستان سعودی و تعدادی از کشورهای عرب منطقه مراقب امنیت یمنـ حیاط خلوت عربستان سعودیـ میباشند و نیروهای دریایی این کشورها بندر عدن واقع در جنوب یمن را محاصره کردهاند تا از ارسال اسلحه و مهمات به حوثیها جلوگیری کنند. چند کشتی ایرانی خواستند محاصره را بشکنند و در بندر عدن پهلو بگیرند ولی آمریکائیان یک ناو هواپیمابر به منطقه اعزام داشتند و موجب فسخ عزیمت کشتیهای نیروی دریایی ایران شدند.
با وجود این، روز ۳۰ آوریل، حبیبالله سیاری فرمانده نیروی دریایی ایران اظهار داشت که این کشور دو فروند رزمناو به بابالمندب اعزام داشته تا بر اساس حقوق بینالملل عبور کشتیهای بازرگانی ایران را تأمین و حمایت کند.
از طرف دیگر، هواپیماهای سعودی باند فرودگاه یمن را بمباران کردند تا هواپیمای ایرانی که بنا به ادعای مقامات آن کشور حاوی کمکهای جنسی، خواربار و دارو برای مردم یمن بوده نتواند در فرودگاه به زمین بنشیند. مقامات سعودی اظهار داشتند که هواپیمای مزبور حاضر نشد در یکی از فرودگاههای عربستان سعودی به زمین بنشیند و مورد بازرسی قرار گیرد تا اطمینان حاصل شود که حامل اسلحه نیست.
رژیم ایران پشتیبانی خود را از حوثیها تکذیب میکند. از طرف دیگر محمدعلی جعفری فرمانده سپاه پاسداران اعلام میدارد که رژیم سعودی متزلزل است و به زودی سرنگون خواهد شد.
با آنکه کشورهای عرب منطقه رسماً مطلبی اظهار نمیکنند ولی مانند اسرائیل از توافق نادرست آمریکا و ایران در مورد فعالیتهای هستهای این کشور نگرانند و معتقدند که برتریجویی ایران در منطقه با لغو تحریمها و بهبود اوضاع اقتصادی آن کشور تشدید خواهد شد و به آن کشور امکان خواهد داد به نیروهای دستنشاندۀ خود در اطراف کشورهای عربی بیشتر کمک کند.
زمامداران عرب منطقه در ماه جاری با پرزیدنت اوباما قرار ملاقات دارند و میخواهند آمریکا به نحوی تعهد کند که جلو توسعهطلبی زمامداران ایران را بگیرد.
این شمشیر از رو بستن رژیم ایران، جلب رضایت کنگرۀ آمریکا را دربارۀ توافق نهائی دشوارتر میکند. با آنکه ایرانیان از توافق مقدماتی دربارۀ چارچوب مذاکرات خوشحال شدند و پایکوبی کردند اما هنوز «مرگ بر آمریکا» تکیهکلام اجتماعات ایرانی است. با وجود این، قرائنی وجود دارد که نشان میدهد ایران تلاش میکند روابط خود را با «شیطان بزرگ» بهبود بخشد.
ماه گذشته گروهی در حدود ۲۴ نفر از بازرگانان و شخصیتهای علمی آمریکایی از ایران دیدن کردند و به آنان اجازه داده شد از محل سفارت آمریکا که بازداشتگاه ۶۰ دیپلمات آمریکایی در سال ۱۹۷۹ بود بازدید کنند و به ملاقات ملاها بروند. در این ملاقاتها آمریکائیان خاطرنشان کردند که این بیانات ضد آمریکایی دیگر موردی ندارد. مقامات ایرانی مخصوصاً در زمینۀ سرمایهگذاری آمریکا در ایران اصرار میورزیدند.
با تمام این احوال، استحضار از نظر و سیاست ایران کاری بس دشوار است. از یک طرف روحانی خواهان بهبود و توسعۀ روابط با آمریکاست و در عین حال سپاه پاسداران به دنبال توسعۀ نفوذ خود در عراق و سلطه بر آبراههاست. آیتالله خامنهای نیز به نحوی معماآمیز تمام آنان را زیر بال و پر خود دارد.
یکی از نزدیکان روحانی اظهار داشته است، محیط آن چنان سرشار از سوء ظن است که مقامات ایرانی فکر میکنند آمریکائیان پس از استقرار روابط، دست بهکار سرنگون ساختن جمهوری اسلامی خواهند شد و اگر آمریکا از روحانی پشتیبانی کند سوء ظن موجود شدیدتر خواهد شد.