مجید محمدی – در جریان دو ترور سعید کریمیان مدیر شبکه تلویزیونی جِم و احمد مولا نیسی از فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی، وبسایت تابناک تحت نظر محسن رضایی نقشی ویژه در داستانسازی پیرامون این دو رویداد ایفا کرد.
گزارش تفصیلی ترور احمد مولا نیسی در فضای داخلی تنها توسط تابناک منتشر شد و دیگر وبسایتها متن تابناک را منتشر کردند. در ادامه لحن و پیامهای آن را مورد بررسی قرار میدهم.
در جریان ترور سعید کریمیان نیز وبسایت تابناک یکی از مفصلترین گزارشها را در رفع شبهه از دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی منتشر کرد.
برنهادهی این نوشته آن است که در جریان ترورهای اخیر که سپاه قدس و عوامل آن یا سربازان گمنام نقش اصلی را بر عهده دارند «برادرمحسن» از حیث تبلیغاتی مسئولیتهایی را که قبلا کیهان تهران (تحت نظر حسین شریعتمداری) و خبرگزاریهای فارس و تسنیم (نزدیک به سپاه قدس و قاسم سلیمانی) برعهده داشتند بر گردن گرفته است.
در جریان بازداشت عباس عدالت نیز وبسایت الف ماموریت توجیه را بر عهده گرفت و احمد توکلی کار شستشوی عملیات حفاظت اطلاعات سپاه را بر عهده داشت. تابناک و الف به علت پربیننده بودن به کمک کیهان تهران و خبرگزاریهای نظامی و روزنامهی جوان (وابسته به سپاه) آمدهاند.
بازتاب ترور احمد مولا نیسی در وبسایت تابناک
وبسایت تابناک بخش اعظم صفحات خود را با مطالب وبسایتهای دیگر پر میکند اما در موضوع ترور نیسی تولیدکننده و منتشرکنندهی این ظاهرا گزارش خبری در ایران بود در حالی که دو وبسایت سپاه یعنی فارس و تسنیم و روزنامه کیهان تهران بطور کلی در این مورد سکوت پیشه کردند. خبر تابناک موضوع ترور را به تحولات منطقه نسبت میدهد تا شکی باقی نگذارد که ترور در واکنش به تحرکات اخیر عربستان سعودی انجام شده است: «همزمان با تشدید تنشها در منطقه، احمد مولا نیسی سرکرده یک گروهک تروریستی مورد حمایت عربستان که هدف خود را جدایی خوزستان از ایران از طریق اقدام نظامی اعلام کرده است، در آستانه راهاندازی یک شبکه تلویزیونی، در لاهه هلند به هلاکت رسیده است.» (۲۱ آبان ۱۳۹۶)
عباراتی مثل «گروهک» و «هلاکت» در زبان تریبونهای امنیتی جمهوری اسلامی به معنای ابراز رضایت از این ترور است. مطلب تابناک در ادامه تلاش میکند ترور وی را با توجه به اقداماتی که به نیسی و گروه وی نسبت میدهد موجه جلوه دهد: «مولا نیسی که سرکردگی گروهک موسوم به جنبش آزادیبخش الاحواز را بر عهده داشت، از سال ۲۰۰۵ به هلند رفته است. شاخه نظامی گروهک مذکور که گردانهای محی الدین ال ناصر در سالهای گذشته چندین بار در استان خوزستان دست به اقدامات تروریستی زده است و از جمله در سالهای ۲۰۰۵، ۲۰۰۶، ۲۰۱۳، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۷ به اهدافی از جمله خطوط انتقال نفت و مراکز پلیس حمله کرده است.»
انجام ترور از نگاه تابناک در روزهای اخیر نیز مرتبط با تلاش نیسی برای راهاندازی یک فعالیت رسانهای بوده است: «همزمان با انتشار ویدئوهای مربوط به حملات اخیر، این گروه برنامههای جدیدی را برای راهاندازی رسانه و همچنین جمعآوری منابع مالی در دستور کار قرار داده است… وی در حال آماده شدن برای راهاندازی شبکهای تلویزیونی بوده که کارکنان آن توسط عربستان سعودی آموزش دیده و هزینههای آن نیز از طرف همین کشور پرداخت شده است.» سایت تابناک نمی گوید این اطلاعات را که معمولا با شنود و تعقیب و مراقبت به دست میآیند از کجا آورده است.
فعالیت نیسی در ادامه به دیگر فعالیتهای ادعایی عربستان در برخورد با ایران نسبت داده میشود: «در شرایطی که عربستان سعودی در هفته گذشته با وادار کردن نخستوزیر لبنان به استعفا، تلاش کرده بیثباتی و احتمال جنگ در لبنان را به عنوان متغیر جدیدی وارد روابط با ایران بکند، این کشور با انتشار سندی به عنوان راهنمای ایجاد بیثباتی در استان سیستان و بلوچستان و همچنین راه انداختن سیل کمکهای مالی به سوی گروههای ضدایرانی مستقر در خاک پاکستان، تلاشهای خود علیه ایران را تشدید کرده است. محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در ماه می سال جاری میلادی با اعلام اینکه آتش بیثباتی و درگیری را وارد خاک ایران خواهد کرد، تنش در روابط بین دو کشور را وارد مرحله جدیتری کرده است. شاهزاده ترکی الفیصل رئیس سابق دستگاه اطلاعاتی سعودی و سفیر این کشور در آمریکا و بریتانیا نیز در سالهای اخیر دو بار در مجامع مربوط به گروه مجاهدین خلق حاضر شده است و از اقدامات براندازانه آنها علیه نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت کرده است.» سپس موضوع تلاش سعودیها برای تجزیهی ایران مطرح می شود: «در بخشی از سند منتشر شده توسط مرکز سعودی موسوم به مرکز تحقیقات ایرانی خلیج عربی، با اشاره به رقابت چین و هند برای توسعه بندر گوادر پاکستان و بندر چابهار ایران ادعا شده است که بلوچها، هیچگاه مرز تعیین شده میان ایران و پاکستان توسط ژنرال گلداشمیت انگلیسی و همچنین خط دیوراند به عنوان مرز بین پاکستان و افغانستان را نپذیرفتهاند و کشورهای عربی برای مقابله با ایران در حوزه خلیج فارس، اقیانوس هند و دریای عرب باید از جداییطلبی در بلوچستان حمایت و پشتیبانی کنند.» (۲۱ آبان ۱۳۹۶) توجه داشته باشید که در اینجا نظر یک نویسنده یا محقق در وبسایت یک موسسهی خصوصی (که رابطهی آن با دولت سعودی روشن نیست) با سیاست دولت سعودی یکی دانسته شده است. این زبان نیز به زبان دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی بسیار نزدیک است.
چنانکه این متن نشان می دهد تابناک با ذکر سه اتهام ۱) فعالیت تروریستی گروه نیسی، ۲) راهاندازی یک شبکهی تلویزیونی با منابع سعودی، و ۳) نقش عربستان در ایجاد بیثباتی و تجزیهی ایران با کمک عوامل مخالف، پروندهی نیسی را به محکمهی ترور می فرستد. هیچ یک از این اتهامات برای ناظران مستقل قابل تایید نیست چون شواهدی برای آنها عرضه نشده است. تنفر نسبت به سعودیها که در میان بسیاری از ایرانیان به چشم میخورد نمیتواند ترور افراد را توجیه کند.
تابناک و الف البته ترور احمد امیراحمدی و قادر قادری و صلاح احمدی را پوشش ندادند. به گزارش کردستان مدیا، ارگان حزب دموکرات کردستان ایران احمد امیراحمدی از اعضای این حزب صبح جمعه ۳۰ مارس/۱۰ فروردین در شهر «دیانا» کردستان عراق به ضرب گلوله کشته شد. به نظر می آید در این مورد نیازی به شستشوی رخت چرکهای نظام ندیدهاند.
بازتاب ترور سعید کریمیان در تابناک
پس از کشته شدن سعید کریمیان و همکار کویتیاش در ترکیه با شلیک ۲۷ گلوله دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی که توسط نیروهای امنیتی سابق و لاحق اداره میشود، مهندسی افکار عمومی را آغاز کرد. اولین داستانپردازی توسط وبسایت تابناک انجام شد که زیر نظر محسن رضایی اداره میشود: «آنگونه که شواهد نشان میدهد، ضاربان ترک بودهاند… کریمیان که شبکه جم را با حمایت مالی غیرمداوم راهاندازی کرد، عمده منابع مالی را که برای راهاندازی این شبکه در اختیارش قرار گرفته بود در ترکیه سرمایهگذاری شخصی کرده بود که ظاهراً نه تنها این منابع از دست رفته، بلکه او با طلبکاران خطرناکی نیز مواجه شده است… برخی بازیگرانی که از شبکه جم در یک سال اخیر جدا شدهاند نیز از بحران مالی این شبکه و تسویه حساب سخت به ایشان خبر داده بودند. یکی از احتمالهای قابل طرح، منتهی شدن درگیریهای اقتصادی به تسویه حساب مسلحانه با کریمی است؛ سناریویی که با توجه به برنامهریزی برای قتل همزمان کریمیان و شریک کویتیاش قوت گرفته است. همچنین با توجه به روابط کریمیان، احتمال تسویه حساب درونسازمانی با او از سوی عوامل سازمان منافقین نیز دور از انتظار نیست. کریمیان قبلاً هرگونه ارتباط خود را با سازمان منافقین تکذیب کرده بود اما در ادامه تصاویری از او در کنار سرکرده این سازمان منتشر شده بود.» (۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۲ و ۳۱ دقیقهی صبح)
روال شبکههای خبری این است که در این موارد از حدس و گمان و سناریوسازی بپرهیزند تا پلیس و خانوادهی مقتول اطلاعات دقیق به دست آمده در روند تحقیقات را بازگو کنند؛ اما تابناک چنین رویهای را در پیش نگرفت. تابناک با اشاره به سه موضوع تلاش کرد اصولا ترور وی را از روی دوش دستگاه ترور جمهوری اسلامی بردارد: با ترک خواندن ضاربان نقابپوش (بدون هیچ گزارشی در این مورد از سوی پلیس ترکیه)، با طرح اختلافات مالی که اگر صحت داشته باشد معلوم نیست چرا باید با شلیک ۲۷ گلوله به وی و سه گلوله به همراهش تسویه شوند، و با ربط دادن موضوع به ارتباط سازمان مجاهدین خلق و مقتول (بالاخره کدام یک از این دو؟). موضوع سوم همیشه مخاطب را به یاد «خودزنی» مخالفان و تسویهحساب درونی میاندازد که دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی ترورهایشان را بدانها نسبت میدادهاند.
تابناک عکسی فتوشاپ شده از کریمیان با حضور مریم رجوی منتشر کرد تا این دو را به صرف حضور در یک عکس با هم مرتبط سازد و قتل وی را برای مخالفان داخلی سازمان موجه کند. پس از همهی داستانپردازیها نیز همهی آنچه گفته شده را خودش نفی میکند با این جمله که «هنوز هیچکدام از این سناریوها قطعیت ندارد و باید منتظر بررسی ابعاد حادثه و شناسایی عامل این حادثه برای قضاوت دقیقتر درباره انگیزه ضاربان مدیر این شبکه ماهوارهای فارسیزبان بود».
این سناریو نیز مملو است از عناصر داستاننویسی پرسشبرانگیز: در کدام منبع، اعتراض سازمان مجاهدین به کریمیان ثبت شده است؟ چه منبعی برای تامین مالی جم توسط سازمان مجاهدین وجود دارد؟ اعتقادات کریمیان به نوع برخورد با جمهوری اسلامی در کجا ثبت شده است؟ استفاده از عباراتی مثل پنهانکاری، فساد اخلاقی و روابط مشکوک، از بخشهای جداییناپذیر زبان و بیان عوامل امنیتی جمهوری اسلامی است تا ترور یک فرد را موجه جلوه دهند. گزارش بالا از تبیین این نکته عاجز است که چگونه اختلاف سلیقه در ادارهی یک مجموعه شبکهی تلویزیونی در میان دستاندرکاران (با فرض حضور سازمان مجاهدین در ادارهی جم که موضوعی است اثبات ناشده میتواند به شلیک ۲۷ گلوله و ترور دو نفر منجر شود.
مطالب وبسایت تابناک ساعتی بعد از ترور کریمیان در ساعات نیمهشب و بامداد منتشر شد؛ ساعاتی که معمولا این وبسایتها فعال نیستند. تابناک در ساعات بعد از ۱۲ شب به وقت تهران معمولا مطلبی منتشر نمیکند. انتشار گزارش مربوط به ترور سعید کریمیان تحت عنوان «جزییات کامل قتل مدیر شبکه ماهوارهای جم در استانبول» آن هم در ساعت دو و نیم صبح به وقت تهران تنها در صورتی معقول به نظر میآید که شهروندان ایرانی خارج از کشور را هدف قرار داده باشد. بسیار بعید است برای قتلی که در ساعت هشت و ربع به وقت استانبول و نه و ۴۵ به وقت تهران رخ داده سه ساعت بعد آن در ساعات انتهایی شب یک خبرنگار عادی کشیک شب در تابناک بوده باشد که موضوع را تبدیل به گزارش کند.
داستانسازی برای چه؟
پلیس ترکیه و هلند اطلاعاتی در مورد هویت ضاربان و مباشران و دستوردهنگان منتشر نکردهاند اما رفتار وبسایتهای نزدیک به نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی عجیب و غریب به نظر میآید از چهار جهت:
۱.نوع خبر رسانی که طبعا ابتدا باید خبر مربوطه در چند جمله منتشر شود و بعد مطالب تفصیلی با اتکا به اطلاعات موجود عرضه شود. در مورد این دو ترور نه خبرهای اولیه به صورت کوتاه منتشر شد و نه گزارشها به روال عادی عرضه شدند.
۲.مجموعهای از اتهامات تحت عنوان خبر منشر شد، اخباری که منبع آنها روشن نیست در توجیه ترورها ذکر شده است. البته ربط دادن قربانیان به گروهها و دولتهای متخاصم دستورالعمل همیشگی جمهوری اسلامی برای توجیه سر به نیست کردن افراد بوده است.
۳.وبسایتهای تبلیغاتی حکومت یک ترور را به طور هماهنگ پوشش میدهند و تا جایی که میتوانند علیه قربانی داستان میسازند و در مورد ترور دوم اکثر آنها به نظاره مینشینند.
۴.وبسایت یا وبسایتهایی که اخبار و گزارشهای ترور را منشر میکنند و نزدیکی آنها به نوع مراکز قدرت در این حوزه اهمیت دارد. اینکه از وبسایتهای نزدیک به نهادهای نظامی و امنیتی برای توجیه ترورها استفاده میشود تردیدها نسبت به نقش جمهوری اسلامی را افزایش میدهد و نه کاهش.
برای حدود دو دهه بعد از ترور میکونوس، ترور مخالفان جمهوری اسلامی در اروپا متوقف شده بود. ترورهای سال ۹۶ نشاندهندهی عدم هراس ترورکنندگان از پیامدها در کنار ایجاد رعب و وحشت (ترور) در شرایط اخیر کشورهای اروپایی (حملات داعش) است. همچنین نوع گزارشها و وبسایت گزارشدهنده نشان می دهند که «برادرمحسن» همچنان بخش تبلیغاتی سازمان سرکوب و ترور را پشتیبانی میکند.
توجیه بازداشتها
در ماجراهای بازداشتهای امنیتی حفاظت اطلاعات سپاه نیز وبسایتهای تابناک، الف و روزنامهی کیهان تهران عینا پروندهی افراد بازداشت شده را برای توجیه افکار عمومی منتشر می کنند.
به عنوان نمونه پس از بازداشت عباس عدالت روزنامه ی کیهان تهران و وبسایت الف عینا متن پروندهی این فرد در حفاظت اطلاعات سپاه را منتشر کردند. مطلبی که منتشر شد نه جنبهی خبری داشت و نه یادداشت روزنامهای بود. مطلبی بود طولانی (خیلی شبیه به یادداشتهای موجود در یک پرونده) که یکی از عناصر اطلاعاتی با نظریهی توطئهی معمول در نهادهای اطلاعاتی رژیم پس از چند ماه وقت مطالبی را از پروندههای دیگر، بولتنهای محرمانه و مطالب رسانهها برای پروندهسازی پشت سر هم ردیف کرده بود.
تراژدی مضاعف
تبدیل وبسایتهای ظاهرا خبری به رختشویخانهی نهادهای امنیتی و نظامی و مالهکشی ترورها و بازداشتهای آنها تراژدی است. اما تراژدی مضاعف، شکست خوردن وبسایتهای فارسیزبان خارج از کشور است که با بودجهی دولتهای اروپا و آمریکا در جهان آزاد و دمکراتیک از این وبسایتهای تبلیغاتی و توجیهکنندهی ترور و شکنجه و سرکوب کم میآورند. وبسایتهای فارسیزبان خارج کشور با وجود برخورداری از آزادی و بودجهی کافی از وبسایتهای تابناک و الف از هر جهت (تعداد دیدار روزانه، زمان ماندن افراد در وبسایت، تعداد صفحات بازدید شده) شکست میخورند.
اخیرا دلقک شبهای جمعه این هفته با نمایش ۳×۴ پیکر شاهرضا وی را «رضاخان» (دوبار) خطاب کرد و مدعی شد مردم بعد از تب اولیه خبری، او را به فراموشی سپرده اند.