فیروزه رمضانزاده- روحانی تندرو انقلابی و همیشه مسلح، غلامرضا حسنی، معروف به ملاحسنی، امام جمعه سابق اورمیه و نماینده سابق ولی فقیه در آذربایجان غربی، پس از سپری کردن عمری به مدت ۹ دهه، بر اثر بیماری و پیری از دنیا رفت.
فارغ از سخنرانیهای جنجالی و طنزآمیز این مخالف سرسخت «دولت اصلاحات» در خطبههای نماز جمعه اورمیه که شنبههای هر هفته در میان تیترهای نخست صفحات اول روزنامههای به قول خودش زنجیرهای جای میگرفت، زندگی سیاسی و خانوادگی وی چهره دیگری هم دارد که شاید کمتر به آن پرداخته شده است.
از ناسازگاری با اصلاحات تا خانهنشینی
ناسازگاری غلامرضا حسنی با «دولت اصلاحات» تا آن اندازه بود که در سفرهای محمد خاتمی به اورمیه هیچگاه حاضر به استقبال از او و اعضای کابینهاش نشد.
یکی از روزنامهنگاران اهل اورمیه به کیهان لندن میگوید: «وقتی خاتمی رییس جمهور بود دو بار به اورمیه آمد و حسنی برخلاف پروتکل، هیچ وقت به پیشواز او نرفت، من یک بار از او سوال کردم آقای حسنی امامان جمعه سایر شهرها به پیشواز آقای خاتمی رفتند شما چرا نرفتید؟ علت رفتن آنها چه بود؟ جواب داد: «اونا دوست داشتن برن و من نرفتم و آقای خاتمی بر اساس میزان علاقمندی که به اونا داشت ازشون تقدیر کرد و پول داده بهشون» پرسیدم چند داده به هر کدوم؟ گفت متغیر بوده بر اساس میزان سواری (در ترکی اصطلاحی هست به نام مینیش) که به خاتمی دادن پول گرفتن.»
رسانههای داخل ایران، در دیماه ۱۳۹۳ نوشتند که غلامرضا حسنی ۸۶ ساله به «تشخیص رهبر جمهوری اسلامی» به دلیل کهولت و بیماری از سمتهای قبلی یعنی امامت جماعت اورمیه و نمایندگی ولی فقیه در آذربایجان غربی «معاف» شده است. در آن زمان، علی خامنهای، با صدور حکمی مهدی قریشی را به عنوان امام جمعه اورمیه و نماینده ولی فقیه در آذربایجان غربی منصوب کرد.
یکی از فعالان سابق دانشجویی اهل اورمیه با اشاره به برکنار کردن حسنی از مناصب سیاسی گذشتهاش به کیهان لندن میگوید: «پس از اینکه از امامت جمعه و سمت ولی فقیه در استان برداشته شد خانهنشین شد چون به برکناری خود از این پستها معترض بود.»
به گفته وی، لابی قریشی قویتر بود و آنها توانستند ملاحسنی را حذف کنند؛ امام جمعه فعلی فرزند آیتالله قریشی است که رقیب حسنی و حتی میتوان گفت که دشمن یکدیگر هم بودند.
حسنی سابقه زندان و محکومیت نداشت اما به نوشته خبرگزاری ایسنا، از مخالفان حکومت پهلوی بود و علیه این حکومت دست به مبارزه مسلحانه زده بود.
با این وجود یکی از فعالان سابق سیاسی اهل اورمیه که نخواست نامی از او برده شود به کیهان لندن میگوید: «در دهه ۵۰ خورشیدی، حدود ۶۰ نفر از معتمدان و اهالی با نفوذ اورمیه خطاب به استاندار وقت آذربایجان غربی نامهای نوشتند که در آن درخواست کرده بودند یکی از خیابانهای اصلی اورمیه به نام «شهبانو فرح» نامگذاری شود و حسنی هم یکی از امضاکنندگان آن نامه بود. سند این نامه که چند سال پیش آن را از نزدیک دیدم اکنون در رکن دو لشکر ۶۴ پیاده اورمیه نگهداری میشود.»
حسنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی گروههای مخالف جمهوری اسلامی به نقش داشتن در کشتار روستای قارنا از توابع شهرستان نقده متهم شد.
به گزارش تارنمای کردپا در ۱۱ شهریور ۱۳۵۸ نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به روستای کردنشین قارنا یورش بردند. در جریان این حمله، ۴۷ زن، مرد، کودک، نوجوان و پیر از اهالی این روستا گلوله باران شدند.
حسنی در جایگاه پدر
رشید حسنی پسر بزرگ حسنی، پس از پیروزی انقلاب، به سازمان کمونیستی چریکهای فداییان خلق پیوست؛ ملاحسنی پسرش را لو داد و رشید با اطلاعاتی که پدرش در اختیار مأموران گذاشت بازداشت و اعدام شد.
هرچند حسنی در همان سالها گفته بود که از شنیدن خبر اعدام پسرش ناراحت نیست اما ۳۰ سال بعد در سال ۱۳۹۰ به خبرگزاری رسا گفت که اعدام فرزندش برایش فوقالعاده سخت بوده وهمچنان از آن رنج میبرد.
در ۹ مهرماه ۸۲ خبر خودسوزی حمیده حسنی یکی از دختران امام جمعه اورمیه بدون اشاره به دلایل و چگونگی خودسوزی وی در رسانههای ایران منتشر شد.
خبرنگار رادیو فردا همان زمان، به نقل از یک روزنامه نگار ساکن ایران، علت خودسوزی دختر حسنی را اختلافات خانوادگی معرفی کرد و نوشت: «شوهرش به علت سوء ظنی که نسبت به ایشان داشته، اجازه نمیداده از خانه خارج شود و مثل یک زندانی با او رفتار میکرده.»
عبدالحق حسنی هم یکی دیگر از ۴ پسر امام جمعه سابق اورمیه است که در جریان سوء قصد به جان پدرش در سال ۱۳۶۰ همراه با او زخمی شد.
از آن تاریخ، نامی از عبدالحق حسنی در رسانههای ایران برده نشد تا اینکه در سال ۱۳۸۸ قوه قضائیه جمهوری اسلامی با انتشار گزارشی از کلاهبرداری ۱۷میلیون دلاری از دو بانک دولتی فهرست اسامی کلاهبرداران را منتشر کرد.
در بین این اسامی بدون هیچ توضیح اضافهای، نام فردی به نام عبدالحق حسنی فرزند غلامرضا به چشم میخورد: «عبدالحق حسنی فرزند غلامرضا از حیث اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع و اخفاء ادله جرم به تحمل هجده ماه حبس تعزیری وپرداخت جزای نقدی به مبلغ پانصد میلیون ریال (۵۰۰/۰۰۰/۰۰۰ریال) در حق دولت محکوم گردید (ضمناً مبلغ چهار میلیارد ریال رد مال را مسترد نموده است).
نورالدین حسنی پسر دیگر حسنی نیز در مهر ماه ۱۳۹۴ براثر سکته قلبی از دنیا رفت.
فعال سابق سیاسی اهل اورمیه در ادامه گفتگو با کیهان لندن به یکی از دامادهای حسنی اشاره میکند: «او اوایل آغاز به کار روزنامه سلام تا حوالی سال ۷۰ سرپرستی آن را در استان برعهده داشت اما بعد از مدتی از دختر حسنی طلاق گرفت و از ایران به اروپا رفت.»
ارتباط «ژنرال حسنی» با کشتار قرانا
حسنی معروف به ژنرال حسنی که به گفته خودش از کودکی با اسلحه مانوس بوده و حتی هنگام خواب هم اسلحهاش را از خود دور نمیکرد تنها کسی بود که با اسلحه و فشنگ به ملاقات روحالله خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی رفت. در آن زمان بود که رهبر ایران به همراهانش گفته بود: «همه ما باید مثل حسنی مسلح باشیم».
یکی دیگر از فعالان سیاسی اورمیه ساکن تهران هم به کیهان لندن میگوید: «حسنی در خانه شخصیاش کلکسیونی از اسلحه داشت، وزیر دفاع زمان خاتمی و وزیر دفاع زمان احمدی نژاد هر وقت به اورمیه می آمدند برای سوغات به حسنی اسلحه می دادند، حسنی به اسلحه خیلی علاقه داشت، اعتقادش این بود که همیشه باید چریک، مبارز و انقلابی باشیم».
این فعال سیاسی در ادامه میگوید: «یک بار در زمان جنگ و اعلام وضعیت قرمز، وقتی اورمیه را بمباران کردند درست در یک نقطه از خیابان اتومبیل شخصی وی پارک شده بود و ما عابران پیاده بودیم و یک جایی پناه گرفتیم، وقتی هواپیماهای عراقی دور شدند و وضعیت سفید شد، حسنی از ماشینش پیاده شد کلاشنیکفاش را رو به آسمان گرفت و شروع به تیراندازی هوایی کرد!»
او به نقل یکی از محافظان حسنی نیز اشاره میکند: «در دهه هفتاد یک روز یک نفر آمد و با اصرار از حسنی خواست میخواهم از ملازمان و نزدیکان تو باشم؛ حسنی به او گفت: هر کاری بگم انجام میدی؟ او گفته بود بله. حسنی اسلحه اش را به او داد و اشاره کرد به سمت محافظش و گفت: اینو بزن! او گفته بود: برای چی؟ او که کاری نکرده؟! همان موقع اسلحه را به محافظاش داد و محافظ حسنی با اشاره اوگلنگدن را کشید و اسلحه را گذاشت روی شقیقهی آن مرد! همان موقع حسنی گفت: من همچین آدمی میخوام که در رکابم باشه که اگه بگم بکش باید بکشه و با من چونه نزنه! که بعد آن مرد از آن کار صرف نظر کرده و رفته بود.»
این فعال سیاسی افرادی نظیر حسنی را «تبلور حماقت در جمهوری اسلامی» توصیف میکند و میگوید: «خطبههای نماز جمعه او هر هفته دستمایه جوکهای زیادی بود مثلا یک بار شنیدم که در نماز جمعه گفت این استادیوم تختی چیست؟ بروید و در آن گوجه فرنگی بکارید!»
حسنی در تمام مصاحبه هایش خود را یک کشاورز معرفی می کرد و همواره تاکید میکرد که در تمام عمر خود از طریق کشاورزی امرار معاش کرده است.
فعال سیاسی اهل اورمیه در ادامه گفتگوی خود با کیهان لندن به تمکن مالی خانواده حسنی در دوران پیش از انقلاب اسلامی اشاره می کند: «او پیش از انقلاب زمین و ملک داشت، اما بیشتر ثروت او پس از انقلاب و از طریق زمینهای منابع طبیعی به دست آمد، در حقیقت از طریق رانت، زمینهای منابع طبیعی را به قیمت ناچیزی خریداری و تصرف کرد.»
ملاحسنی مُرد، رشید حسنی زنده است!
http://www.iranglobal.info/node/66384
چه زندگی پر ماجرا ای، میشه یه فیلم دو ساعته سیاسی. اکشن از روش ساخت، عنوان خوبه ( وداع با اسلحه ) قبل از تیتراژ باید این جمله بیاد : همه ما باید مثل حسنی مسلح بشیم، بعد از طریق فلاش بک به زندگی ملا حسنی میرسیم، پایان فیلم هم مثل زندگی همه تنهایی و بیماری و مرگ
ملا حسنی را «تبلور حماقت در جمهوری اسلامی» می نامیدند. این جمله بهترین توضیح است.
حسنى حتما و قطعا کمتر از خاتمى و استمرار طلبان به ایران و مردمش آسیب زِد.
خواهـر مرى هـم چریک بود
این مملکت چقدر چریک داره ؟!حسنى چریک و محسن چریک و شیرین چریک و پارتیزان وووووووووووو??