چاله عنکبوت: سرنوشت محتوم رهبران ایدئولوژیک و اقتدارگرا

(+ویدئو) بسیاری از مقامات کشوری و لشکری در ایران مدعی‌اند نه تنها جمهوری اسلامی از نظر نظامی در سطحی قراردارد که هیچ دشمنی قدرت دست‎درازی به ایران را ندارد بلکه اگر کسی فکر و خیال آن را در سر بپروراند و اقدامی در این جهت انجام دهد پشیمان خواهد شد.

اقتدار نظامی در هر کشوری اگر برای آسایش و امنیت شهروندانش باشد امتیاز و اگر سدی برای سرکوب مطالبات و صدای آنها شود قطعا آسیبی سیاسی و خطرناک است. آیا اقتدار نظامی جمهوری اسلامی آنطور که سرداران و اُمرا در ایران ادعا می‎کنند برای دشمنان سبب وحشت و پشیمانی می‌شود و یا زمامداران کشوری و لشکری نظام در ایران گرفتار توهم قدرت شده‌اند؟

علی خامنه‌ای، دوم خرداد، در سخنانی که شروط برجامی خود را اعلام کرد گفت «همه بدانند که جمهوری اسلامی قطعا از مؤلفه‎های قدرت دست نخواهد کشید که یکی از آنها نیروی دفاعی (دفاع از دور) است.»

از شروط رهبر جمهوری اسلامی برای مذاکره بر سر ادامه‎ی برجام این بود که «اروپایی‎ها باید متعهد شوند و قول دهند که بحث موشکی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی را قطعا مطرح نخواهند کرد.»

یک روز پس از آن یعنی پنج‌شنبه، سوم خرداد، رییس مرکز مطالعات راهبردی ارتش جمهوری اسلامی در مراسم یادبود آزادسازی خرمشهر با بیان اینکه آمریکا به دنبال توطئه برای براندازی است گفت که «ما خرمشهر را با ایمان به خدا ‌و اطاعت از ولایت و همدلی و‌ یکپارچگی و صبر و مقاومت فتح کردیم و در ادامه مسیر انقلاب هم باید از همین فرمول استفاده کنیم.»

احمدرضا پوردستان ادعا کرد نیروهای مسلح تمام تحرکات دشمن را رصد می‌کنند و «حتی نسبت به پایگاه‌های اردن، امارات، قطر و عربستان اشرافیت اطلاعاتی داریم و می‎دانیم چه‌چیزهایی وجود دارد و تعداد شناورهایی را که دشمنان در خلیج فارس دارند می‌دانیم و حتی رفتارشناسی دشمن را هم‌ می‌دانیم.»

او همچنین تهدید کرد «ما هیچگاه شروع‌کننده تجاوز نخواهیم‌ بود اما اگر تهدیدی چهره عملی به خود بگیرد در هر جایی که باشد برای جبران آن اقدام می‌کنیم. ما دنبال تسلط بر جغرافیای خارج از کشورمان نیستیم اما این بدان معنا نیست که در جهت افزایش اقتدار دفاعی خودمان گام برنداریم.»

این ادعا که جمهوری اسلامی بر پایگاه‌های نظامی اردن، امارات، قطر و عربستان اشراف اطلاعاتی دارد در شرایطی مطرح می‌شود که در دو ماه گذشته ارتش اسراییل ۱۱ بار مواضع و پایگاه‎های سپاه قدس در سوریه را هدف قرار داده اما اشراف اطلاعاتی جمهوری اسلامی نتوانسته کمکی به دفع این حملات بکند. اگر حدود و اندازه اشراف اطلاعاتی و توان نظامی رژیم تا این حد زیاد است چرا به اسراییل اجازه داده پایگاه‌های سپاه و حزب‎الله در سوریه را شخم بزند؟ فاصله میان حرف تا عمل در نمایش قدرت نظامی چه اثری روی جسورتر شدن و با انگیزه‎تر شدن اسراییلی‎ها در طراحی و اجرای عملیات هوای و موشکی علیه مراکز تسلیحاتی و اردوگاه‎های سپاه قدس در سوریه داشته است؟!

توهم اقتدار، تجربه‎ تاریخی صدام حسین و معمر قذافی

در همین گیر و دار علی نجفی‌خوشرودی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی ادعا کرده اگر اقدامات جدی ایران در مبارزه با تروریسم در منطقه نبود، امروز گروه‌های تروریستی بخش اعظمی از جهان را تسخیر کرده بودند!

توهمات و تخیّلات مقام‎های نظامی و امنیتی رژیم در روزهای اخیر فزاینده شده است. در یک نمونه دیگر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیه‌ای تهدید کرده آمریکا در صورت تعدی و تعرض به ایران اسلامی، سرنوشتی متفاوت از فرجام صدام نخواهند داشت!

 صدام چه سرنوشتی داشت؟

صدام متهم بود تسلیحات کشتار جمعی نگهداری می‎کند و دست به سرکوب داخلی می‎زند و همسایگان خود را تهدید می‌کند. ۲۱ مارس سال ۲۰۰۳ (اول فروردین ۱۳۸۲)، آمریکا به عراق حمله کرد و حوالی ظهر روز ۲۰ فروردین سال ۱۳۸۲ بغداد سقوط کرد اما صدام حسین که ادعا می‎کرد عراق را قبرستان سربازان آمریکایی می‎کند متواری  شد و به سوراخی پناه برد.

تیم‎های شناسایی رد دیکتاتور عراق را زدند و ۹ بعد روز، ۱۳ دسامبر ۲۰۰۳ (۲۲ آذر ۱۳۸۲)، او را در سوراخی تنگ و تاریک کنار یک مزرعه در تکریت در شهر زادگاهش پیدا کردند. او وقتی از این گودال که بعدها به «چاله عنکبوت» مشهور شد بیرون آمد بیش از آنکه شبیه صدام ریش‌تراشیده و مغرور باشد شبیه موش ریشویی بود که از سوراخ‌اش بیرون آمده و از ترس می‎لرزید. رییس جمهوری دیکتاتور عراق سه سال بعد به اعدام محکوم شد و ۳۰ دسامبر ۲۰۰۶ (نهم دی ۱۳۸۵) به دار آویخته شد.

پس از حتمی شدن حمله نظامی به عراق، صدام در سخنانی مشهور گفت: «خدا به آنهایی که مجبور به جنگیدن برای دفاع از حقوق و اولیای مقدس خود هستند، در مقابل دشمن پیروزی عطا خواهد کرد… ملت و رهبران بغداد مصمم هستند تا مغول زمان را بر در و دیوارهای این شهر نیست و نابود کنند. مهاجمان به این کشور، به سرنوشت هلاکوخان دچار خواهند شد.»

محمد سعید الصحاف وزیر تبلیغات و اطلاع‌رسانی عراق بعثی بود و از دایره‌ی نزدیک‎ترین سیاستمداران به صدام. او در جریان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ به خاطر تکذیب مکرر پیشروی آمریکایی و تکذیب حمله به فرودگاه بغداد نام‌اش بر سر زبان‌ها افتاد؛ در حالی که موشک‎های آمریکایی‌ در خیابان‎های بغداد فرود می‌آمد و یگان‎های پیاده ائتلاف به پایتخت نزدیک می‎شدند و همه اینها مستقیم از تلویزیون‌های جهان پخش می‌شد و میلیون‌ها نفر آن را می‌دیدند، سعید الصحاف همه را تکذیب می‌کرد! الصحاف چند ماه بعد از سقوط صدام خود را تسلیم کرد و بازجویی شد و پزشکان ظاهرا تشخیص دادند که گرفتار مشکلات روحی و روانی است و چون پریشان احوال بود و خطری نداشت، آزادش کردند.

در فروردین ۱۳۸۶، سرهنگ معمر قذافی رهبر وقت لیبی در مراسم بیست و یکمین سالگرد حمله‌ی هوایی آمریکا به لیبی به واشنگتن نسبت به تکرار اینگونه اقدامات هشدار داد و گفت، «لیبی توانایی مبارزه با دشمن را چه در خارج و چه در داخل دارد.» او با تقدیر از توانایی قدرت و کارآیی نیروهای لیبی آنها را به نیروهای حزب‌الله لبنان تشبیه و ادعا کرد «نیروهای ما همچون مبارزان حزب‌الله توانستند قدرتمند‌ترین ارتش کره‌ زمین را شکست دهند. آنها توانایی شکست دشمنان را دارند.»

حالا، در سال ۲۰۱۸ آیا سپاه پاسداران طبق بیانیه‎ای که صادر کرده و تهدید کرده که ترامپ سرنوشت متفاوتی از فرجام صدام نخواهد داشت،  این توان را دارد که از نیم کره شرقی به نیم کره غربی نیرو اعزام کند و عملیات هوایی و زمینی علیه آمریکا انجام دهد و واشنگتن را تسخیر کند؟ در این سناریوی مضحک و تخیلی قرار است دونالد ترامپ رییس جمهوری آمریکا فرار کند و جایی در کویینز نیویورک، زادگاهش، یک چاله پیدا کند و مانند صدام پنهان شود! این سناریو می‎تواند سوژه خوبی برای فیلمی کمدی باشد که خود ترامپ هم از دیدن آن بخندد!

این روزها ژنرال‎های نظام مقدس چه می‎گویند؟

علی شمخانی در اظهاراتی تازه گفته «به تقویت توان موشکی خود ادامه می‌دهیم و از نیروهای مقاومت حمایت می‎کنیم و آمریکا جرأت حمله به ایران را ندارد.» او ادعا کرده «ما هرگز از سوریه خارج نخواهیم شد و حضور ما در این کشور بنا به درخواست دولت سوریه ادامه خواهد داشت».

امیر حاتمی وزیر دفاع جمهوری اسلامی گفته «آمریکا اگر غلطی همچون حمله به هواپیمای مسافری کند، ناوهایش را به قعر دریا می‌فرستیم» حال آنکه اصلا چنین تهدیدی از سوی آمریکا و هیچ کشور دیگری در دنیا مطرح نشده و این جمهوری اسلامی است که برای کل دنیا پیام مرگ می‎فرستد!

سیدیحیی رحیم صفوی مشاور خامنه‎ای و فرمانده پیشین سپاه در سخنانی به مناسب آزادسازی خرمشهر عنوان کرده «خداوند آلترناتیوی برای جمهوری اسلامی ندارد و در بین ۱۹۴ کشور مستقل شکل گرفته تنها حکومتی است که بر اساس آموزه‌های قرآن شکل گرفته است.»

او می‎گوید، «ترامپ هم عقل و خردش و هم محبوبیت‌اش کمتر از رئیس جمهورهای پیشین آمریکا است. آنها نتوانستند براندازی کنند شما به دنبال براندازی هستید؟»

سردار نقدی رییس پیشین بسیج معتقد است اگر جمهوری اسلامی ایران به آمریکا حمله کند، آنها قدرت پاسخگویی ندارند:

https://www.youtube.com/watch?v=VOv0wfIJJEk

چرا مقام‎های جمهوری اسلامی در چنین شرایط حساسی و وضعیت فلاکتباری که خودشان در آن قرار دارند همچنان زبان تهدید خود را ادامه می‌دهند؟ چرا در شرایطی که اروپایی‎ها نیز برای حفظ برجام در موضع ضعیفی قرار دارند و رژیم به کمک آنها نیاز دارد علی خامنه‌‏ای با زبان تهدید و دست بالا می‎گوید: «اروپا تعلل کند، حق ایران برای آغاز فعالیت هسته‌ای محفوظ است»؟ کارکرد اغراق و بلوف و تهدید برای دیکتاتورها چیست؟

محمد باقری رییس ستاد کل نیروهای مسلح به مناسبت سالگرد آزادسازی خرمشهر پیامی صادر کرده که در بخشی از آن آمده «در شرایطی که فتنه‎های سهمگین و توطئه‌های زنجیره‌ای دشمن در عرصه‌های سخت، نیمه‌سخت و نرم فاقد تاثیر راهبردی برای تأمین اهداف شوم و شیطانی در براندازی، مهار، استحاله و تضعیف نظام اسلامی شده و جبهه بدخواهان با تعریف جنگ‎های پیچیده و غیرسخت خرمشهرهای دیگر ایران در حوزه اقتصاد و معیشت مردم را نشانه رفته […باید] تفکر انقلابی در صحنه جنگ اقتصادی و آزادسازی خرمشهرهای اقتصادی کشور از نفوذ و اشغال دشمن ظهور پیدا کند»!

در ماه‎های منتهی به اعلام خروج رسمی آمریکا از برجام اکثریت نخبگان و مسئولان جمهوری اسلامی این باور را که «لغو برجام» با «تغییر رژیم» پیوند خورده را تقویت کردند و با این پیش‌فرض که آمریکا جرأت خروج از برجام و رویارویی با نظام را ندارد ادعا کردند ترامپ از برجام خارج نمی‎شود اما این تحلیل اشتباه از کار درآمد.

حالا همین مقام‎ها و مسئولین در ابعاد گسترده‎تر پمپاژ می‎کنند که آمریکا جرات حمله به ایران را ندارد و براندازی بی‌نتیجه خواهد بود در حالی‌ که حتی تندروهای آمریکا هم در مورد احتمال حمله به ایران تا این اندازه که در تهران  از جنگ و حمله سخن می‎گویند، حرفی نمی‌زنند. این جنگ‎طلبی‎ها بیشتر از شیپورهای نظام در تهران به گوش می‌‏رسد.

چرا بعد از خروج آمریکا از برجام نظامی‎ها میداندار سخنرانی‎ها و موضع‌گیری‌ها شده و دیپلمات‎ها را عقب زده و به دنبال نخود سیاه راهی پکن و مسکو و بروکسل کرده‌اند؟ چه تحولاتی در حال رخ دادن است که زبان و بیان دیپلمات‎ها و نظامی‎ها نزدیک به هم شده؟ آیا احتمال حمله نظامی به ایران جدی‎تر است یا براندازی؟ آیا اعتراضات داخلی که رژیم آنها را اقدام علیه امنیت ملی و وابسته به بیگانگان دانسته و مقصرش را نیز نیروهای برانداز می‎داند با توپ و تانک و موشک قابل سرکوب است؟

به راستی سرمنشاء این‌ بُلوف‌ها و شاخ و شانه کشیدن‎ها در چیست؟ چرا مقامات لشکری جمهوری اسلامی این اندازه بلوف می‌زنند؟ ‌پاسخ را می‌بایست در «ایدئولوژی آسمانی» آنها جست که تجربه نشان داده همزمان کر و کور می‌کند و به توهم اقتدار دامان می‌زند.

هم صدام و هم قذافی به عنوان اسلامگرایان چپگرا (مرتجعان سرخ و سیاه) باور داشتند که «خداوند» پشت آنها و نظام‏‌هایشان است و هر چه به پایان خود نزدیک می‌شدند، بیشتر این باور را بر زبان می‎آوردند. هر دوی آنها می‎دانستند شکست در این کارزار یعنی سقوط و برچیده شدن بساط قدرت. آیا در ایران هم امروز با چنین وضعیتی روبرو هستیم؟ آیا رهبران جمهوری اسلامی و مقامات سیاسی و نظامی در وضعیتی مشابه صدام و قذافی و وزرای تبلیغاتشان قرار گرفته‎اند و نگران موقعیت مشابه هستند؟!

روحانیون در این شرایط چه می‌گویند؟

محسن اراکی دبیرکل مجمع تقریب مذاهب گفته است «حوزویان دل به نصرت الهی بسته‎اند؛ نه برجامی که آمریکا آن را پاره کرده است همه ما گوش به فرمان رهبر انقلابیم، آنها فکر می‎کنند با جنگ، ملت ما را تهدید و تحت فشار می‎گذارند؛ اما ما به آنان می‎گوییم شما ما را در جنگ تحمیلی آزمودید و قدرت عظیم ملت ایران را درک کردید؛ ما همچنان در سایه تبعیت از مقام معظم رهبری آماده مقابله با همه گزینه‎های دشمنان هستیم.»

علیرضا اعرافی مدیر حوزه‎های علمیه گفته است «خروج از برجام برای ایران برکت خواهد داشت.»

احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران بر این نظر است که «آمریکا از ابتدای انقلاب به‌دنبال براندازی نظام اسلامی بوده و دشمنان می‌خواهند مردم را ناامید کنند ولی به‌یاری خداوند آینده این کشور روشن است و به‌فضل خدا از این گردنه‌ها عبور کرده و دایره مقاومت را خواهیم گشود.»

علی خامنه‏‌ای رهبر مذهبی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز تأکید می‌کند «دشمنی مستمر، عمیق و براندازانه آمریکایی‌ها، دشمنی با اینجانب یا دیگر مسئولان کشور نیست بلکه خصومت با مجموعه نظام اسلامی و ملتی است که این نظام را انتخاب کرده و در راه آن حرکت می‌کند.»

همه این سخنان نشان می‌دهد که ملایان جمهوری اسلامی ظاهرا حکومتشان را به آسمان متصل می‌دانند! به زبان آوردن این پیوند ماورای طبیعی و غیرعقلانی در مواقع بحران از نظر روانی به سه علت تشدید می‎شود: یکی برای آرام کردن درون خود حاکمان؛ دیگری برای اطمینان خاطر بخشیدن به مخاطبان و هوادارانشان؛ و سوم پیام به دشمنان، که البته این سخنان بی سر و ته پشیزی برایشان نمی‌ارزد. درست مثل کسی که در تاریکی برای غلبه بر وحشت خود سوت می‌زند و یا به صدای بلند آواز می‌خواند!