جنگ لفظی بین ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران در روزهای گذشته قدم به مرحله جدیدی گذاشت. پس از مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، که در یک سخنرانی در «بنیاد هریتیج» واشنگتن، دوازده خواست را از سوی دولت آمریکا از ایران مطرح کرد، علی خامنهای نیز در دیداری با مسئولان نظام به مناسبت ماه رمضان، شرایطی را برای باقی ماندن ایران در «برنامه جامع اقدام مشترک» برای اروپاییها تعیین کرد. کمیسیون مشترک برجام که جمعه ۴ خرداد در وین، این بار بدون حضور آمریکا، تشکیل جلسه داد، پس از دو ساعت و نیم بدون ارائه هیچگونه «ضمانتی» به جمهوری اسلامی ایران پایان یافت. نماینده روسیه نیز در خاتمه این نشست تنها به گفتن اینکه «ادامه حیات برجام بستگی به اراده سیاسی» دارد بسنده کرد.
کارشناسان، قبول برخی از ۱۲ خواسته مطرح شده توسط وزیر خارجه آمریکا از جمهوری اسلامی ایران را بسیار دشوار میدانند، البته اعتقاد دارند که برخی دیگر در نهایت و زیر فشار تحریمهای سنگین پذیرفته خواهد شد و علی خامنهای «نرمش قهرمانانه» دیگری از خود نشان خواهد داد. همین کارشناسان قبول هر کدام از خواستهای مطرح شده توسط رهبر جمهوری اسلامی از اروپا را کاملا غیرواقعی و غیرقابل قبول ارزیابی میکنند.
آشفتگی علی خامنهای
به عنوان مثال مطرح کردن قطعنامهای از سوی کشورهای عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه آمریکا به دلیل خروج این کشور از برجام، که علی خامنهای آن را نقض قطعنامه ۲۲۳۱ همین نهاد میداند، غیرقابل تصور است. گذشته از اینکه تصویب چنین قطعنامهای با توجه به حق وتوی آمریکا امکانپذیر نیست، مطرح ساختن آن به معنای پایان اتحاد سیاسی- نظامی دو سوی اقیانوس آتلانتیک است که آغاز آن به زمان جنگ حهانی دوم باز میگردد. اروپاییها که تا کنون بارها، و شاید قبل از آمریکا، نگرانی خود را از برنامههای موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی ابراز کردهاند، نمیتوانند و نخواهند پذیرفت که این نگرانی را، چنانکه علی خامنهای خواسته است، کنار بگذارند. اگر برای آمریکا، این برنامه موشکی تهدیدی برای متحدانش در منطقه است، اتحادیه اروپا موشکهای دوربرد جمهوری اسلامی را تهدیدی مستقیم برای برخی از کشورهای عضو خود چون قبرس، یونان و یا جزایر جنوب ایتالیا میداند.
خواستهای دیگر علی خامنهای چون تضمین همکاری بانکهای اروپایی با جمهوری اسلامی ایران و یا آمادگی خرید هر مقدار نفتی که دولت حسن روحانی لازم بداند از سوی اتحادیه اروپا، با توجه به غیردولتی بودن نهادهای اقتصادی اروپایی و تبعیت آنها از بازار و نه حکومت، نشان از آشفتگی فکری رهبر جمهوری اسلامی دارد. سکوت دولت حسن روحانی در مورد شروط علی خامنهای نیز نشان از این سردرگمی در رأس جمهوری اسلامی دارد. پس از سخنرانی علی خامنهای در دیدار با مسئولان نظام، دیپلماسی جمهوری اسلامی که تا آن لحظه تلاش در به دست آوردن حمایت سیاسی کشورهای اروپایی داشت، فعلا سرگرم آرام ساختن مخاطبان خود در اروپاست.
نگرانی از واکنش اروپا به شروط خامنهای
یک منبع اروپایی در بروکسل به کیهان لندن می گوید روز بعد از سخنرانی علی خامنهای، دیپلماتهای ایرانی تلاش داشتند مخاطبان خود را قانع سازند که موضع دولت کاملا متفاوت از صحبتهای رهبر جمهوری اسلامی است و نباید خواستهایی را که او مطرح ساخته جدی گرفت زیرا تنها مصرف داخلی داشتند و هرگز رسما چنین خواستهایی از دولتهای اروپایی در دستور کار قرار نخواهد گرفت. احتمالا این بار هم چون گذشته نباید برای صحبتهای علی خامنهای ارزشی بیش از یک ژست سیاسی قائل شد. در روزهایی که امضای برجام در دستور کار قرار داشت نیز علی خامنهای چنین تهدیدهایی را مطرح کرده بود. به عنوان مثال گفته بود که تصویب هرگونه تحریمی در رابطه با نقض حقوق بشر به خروج ایران از برجام و از سر گرفتن غنیسازی اورانیوم خواهد انجامید. بعد از امضای برجام، چه اروپا و چه آمریکا چندین تحریم علیه اشخاصی که متهم به نقض حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران هستند به تصویب رسید و اعتراض به این تحریمها تنها نمادین بود و در هیچ لحظهای آینده برجام را زیر سوال نبرد.
اگر صحبتهای علی خامنهای در دیدار با مقامات عالیرتبه نظام را نباید زیاد جدی گرفت، برعکس سیاست جدید آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران، اگر بر همین منوال پیش رود، کاملا جدی است و ادامه حیات نظام کنونی را بسیار مشکل خواهد ساخت. شرایط این روزها با سالهای اول تشکیل جمهوری اسلامی کاملا متفاوت است. با وجود تلاش گسترده حامیان رسمی و خجالتی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از ایران، بسیار مشکل به نظر میآید که بتوانند تحریمهای جدید آمریکا و تغییر سیاست این کشور را به عامل انسجامی تبدیل سازند که آتش اعتراضهای ماههای گذشته را خاموش سازد. بارها و بارها در هفتههای گذشته در اعتراضها شاهد بودیم که مردم ناراضی از جمهوری اسلامی فریاد زدند «دشمن ما همینجاست، الگی میگن آمریکاست.»
تحریمهای سنگین
بسیاری از مقامات جمهوری اسلامی ایران نه تنها میدانند که نخواهند توانست در این مرحله از احساسات ملیگرایانه مردم به نفع خود استفاده کنند، بلکه به شدت از عواقب سیاست جدید آمریکا واهمه دارند. محمدجواد ظریف که پس از خروج آمریکا از برجام سراسیمه به مسکو، پکن و بروکسل رفت، به خوبی میداند که هیچ کدام از این کشورها نمیتوانند ایران را در مقابل تحریمهای آمریکا «بیمه» کنند. حسن روحانی و وزیر خارجهاش به خوبی میدانند که خواستهایی که مایک پمپئو مطرح ساخته است، خواستهای کشورهای اروپایی هم هستند، و تنها اختلاف آنها با آمریکا بر سر زمان و زبان و بیان این خواستهاست. بیهوده نیست که محمدجواد ظریف در واکنش به صحبتهای مایک پمپئو تنها به گفتن اینکه «آنقدر بیحساب و کتاب و خارج از نزاکت و بدون منطق هستند که ارزش پاسخگویی ندارند»، بسنده میکند. حسن روحانی نیز با اشاره به سابقه امنیتی وزیر خارجه آمریکا از هرگونه پاسخگویی طفره میرود. البته حسن روحانی گویا سابقه فعالیتهای امنیتی خود را که درازمدتتر از حضور مایک پمپئو در راس سازمان سیا، در دستگاه اطلاعاتی و امنیتی سرکوبگر جمهوری اسلامی حضور داشته و دارد، فراموش کرده است.
تحریمهای جدید آمریکا در روندی که ۶ ماه از آغاز آن برای تکمیل به طول خواهد انجامید، آغاز شده است و بدون وقفه پیش میرود. اگرچه این تحریمها از پشتوانه شورای امنیت برخوردار نیستند، ولی آمریکا نیر در اجرای آنها تنها نیست. برخی کشورها، به ویژه همسایگان ایران چون امارات متحده عربی، در اجرای آنها با خزانهداری واشنگتن همکاری فعال دارند. اهمیت همکاری امارات متحده عربی، با توجه به نقشی که این کشور تا کنون در اقتصاد بانکی و تجاری جمهوری اسلامی ایران داشته است، حیاتی و حائز اهمیت بسیار است. کشورهای دیگری هم همکاری با آمریکا را در این زمینه آغاز کردهاند؛ از جمله میتوان به گرجستان و مالزی اشاره کرد که اقدام به مسدود کردن و یا بستن حسابهای شهروندان جمهوری اسلامی کردهاند. در سالهای اخیر جمهوری اسلامی اقدام به تاسیس شرکتهای بسیاری در این دو کشور کرده بود که میتوانستند با بازگشت تحریمها، نقشی بسیار فعال در دور زدن آنها بر عهده بگیرند، چنانکه در دور قبلی تحریمها شرکتهای ایرانی مانند قارچ در برخی از کشورها چون بلغارستان و یا ترکیه رشد کرده بودند.
پایان ماه عسل با روسیه
در این میان روسیه هم روند رها کردن جمهوری اسلامی ایران به حال خود را آغاز کرده است. دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین، میگوید: «ما انتظار داریم که ایران ۱۲ مورد یاد شده در سخنان مایک پمپئو را مورد بازبینی و بررسی قرار دهد». سخنگوی کرملین معتقد است که «آینده برجام به واکنش ایران به این خواستها بستگی دارد». ضربه اصلی را ولی ولادیمیر پوتین به جمهوری اسلامی وارد ساخت. رئیس جمهور روسیه در نشست مطبوعاتی مشترک با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان، خواهان «خروج کلیه نیروهای نظامی خارجی از سوریه شد». نماینده ویژه کرملین در امور سوریه، آلکسی لاورنتیف، در پاسخ به پرسشی که آیا این خواست ولادیمیر پوتین شامل نیروهای ایران نیز میشود گفت: «نیروهای نظامی ایران و نیروهای تحت حمایت ایران چون حزبالله نیز باید سوریه را ترک کنند».
واکنش جمهوری اسلامی ایران به سخنان ولادیمیر پوتین به بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت خارجه سپرده شد و هیچ کدام از مقامات دولتی و نظامی دیگر تا کنون واکنشی از خود نشان ندادهاند. بهرام قاسمی نیز در پاسخ به پرسشی در این رابطه تنها به گفتن این بسنده کرد که «کسی نمیتواند ایران را مجبور به کاری کند زیرا ما کشور مستقلی هستیم که سیاستهای خود را بر اساس منافع ملی خود در منطقه تعیین میکند».
مقامات سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی به خوبی میدانند که روسیه مدتها است راه خود را در سوریه از ایران جدا ساخته است. شرکت دادن ترکیه در کنفرانس صلح موازی روسیه که در «آستانه» برگزار میشود و ملاقاتهای پی در پی ولادیمیر پوتین با بنیامین نتانیاهو و عدم واکنش مسکو به بیش از ۵۰ حمله هوایی اسرائیل به مواضع نیروهای سپاه قدس و حزبالله در سوریه، همه حکایت از پایان این ماه عسل دارند.
احمد رأفت
“شیخ”
ای که دوری ز رهِ دانایی/ پیِ کشتاری وبی همتایی/ ما، زهرمسجد ومنبر، بیزار/ درپیِ میکده ایم، مینایی/
خسته ازدستِ خرافه، فتوا/ رفته دل درگروِ رعنایی/ ندهد کهنه حنایت رنگی/ جاهل وبی بَر و تن آسایی/
جان ودل، درپیِ “مِی” افتاده/ هان، بپاخیز، اگربامایی/ جز رهِ میکده، هرجا بن بست/ راه این است، اگربینایی/
“مِی” بزن، پای بکوبان به زمین/ که همین است، رهِ شیدایی/ دوره فتنه گری گشت تمام/ پسِ امروزِ تو نیست فردایی/
کن رها سفره ملت، ای شیخ/ که دگر، زانِ تو نیست آقایی/ رو به “صحرا ” و غنیمت دان، دَم/ نانِ جو گیر وبزن، خرمایی/
پاینده “ایران.
It’s taken the regime 40 years to be reaching the end of the political slope. The first step downward was taken on the first day these thugs took charge of the country. From then on, it’s just been a long gradual downfall. There are no more steps left to take, only the last tumbles to the bottom of the dark dirty pit
این بار شرایط تغییر کرده برای اولینبار رژیم هم از داخل تحت فشار هست هم از خارج.باید گفت خامنهای به آخرت سلام کن
وقتی مار هفت خط حکومت ملاها را در استخر کوشک خفه نمودند ، بسیاری گفتند حکومت در سراشیبی قرار خواهد گرفت و کارش تمام است .
زمانی که سید علی گدا در سخنرانی خود دستور داد تا از ورود کالاهای امریکایی منجمله محموله ثبت سفارش شده خودرو ممانعت بعمل اید ، بسیاری گفتند فاتحه برجام خوانده شد .
و زمانی که مردم تلفنهایشان برای اتحادو همبستگی بین یکدیگر بکار گرفتند ، سران مخالف حکومت هریک اعتراضات مردمی را به خود منسوب کردند .
انچه امروزه بسیاری به ان باور دارند این است که اوضاع به نفع اخوندها نبوده و شرایط به سمت بحرانی شدن و سرنگونی انها پیش میرود .