فرد پروانه (+عکس، ویدئو) یاری استوانی هنرمند سبک آبستره (انتزاعی) است که در ۱۶ سالگی از ایران به آمریکا مهاجرت کرد.
آثار او به صورت گستردهای در آمریکا و در عرصه بینالمللی به نمایش گذاشته شده و همچنین در مجموعهای از نهادهای فرهنگی و هنری از جمله موزهی نیو بریتن هنر آمریکایی در شهر نیو بریتن در ایالت کانتیکت، موزهی بانک پاسارگاد در تهران و دانشکده هنر رینو در دانشگاه نوادا به نمایش درآمده است.
وبسایت کیهان لایف (کیهان لندن به زبان انگلیسی) فرصتی یافت تا با یاری استوانی در شب افتتاحییه نمایش آثار او در لسآنجلس که اخیرا در گالری ربکا ملایم برگزار شد، گفتگو کند.
– آقای استوانی چرا شما این گالری ویژه را برای نمایش آثار خود برگزیدید و چه مدت است که ربکا ملایم را می شناسید؟ آیا پیشتر با او همکاری داشتهاید؟ فکر میکنید بهترین راه برای نمایش نقاشیهایتان چیست؟
-نقاشیها واجد حضوری هستند که لازم است به شکل شخصی و رودررو تجربه شوند. انرژی و حضور یک نقاشی با صرفا انتشار بطور کامل و صحیح اجرا نمیشود و به همین دلیل ترجیح میدهم اثر را در مکانهای سنتیِ ارائه آثار مانند گالریها و موزهها به نمایش بگذارم.
با ربکا ملایم و گالری ملایم حدود سه سال پیش از طریق کارهای آنلاین وی آشنا شدم و دو سال پیش پس از تماس با او برنامهریزی برای نمایشگاه را آغاز کردیم. خیلی ساده باید بگویم که فضای این گالری را دوست دارم و فکر میکنم برای کارهای من بسیار مناسب است.
– شما یک هنرمند ایرانی هستید اما در هنری با گرایش جهانی است کار میکنید. علت این انتخاب چیست؟
-زندگی در فضای بین دو فرهنگ مرا همواره به مطالعه و بررسی تحرک بین دو فضا علاقمند کرده است؛ بین ظهور و خفا، بین جامد بودن و جریان داشتن. به مکانیسم همزیستی بین هنر ایران و غرب علاقمند بودهام، بین شخصیت شرقی نخستینی که با آن زاده شدهام و شخصیت دومی که در سنت غرب با آن پرورده شدم. من علاقه زیادی به جداسازی (سنتز) سبکها نداشتهام و به جای آن رویکرد معرفتی را برگزیدهام تا آن دادههای بصری را به سرحد احساسات و اجزای انتزاعیِ فرهنگی و آشکارشان از هم تفکیک کنم. این روش را به عنوان نقطه عزیمت برای حرکت هر چه بیشتر به سوی ناحیهای که میان موسیقی و معماری قرار دارد برگزیدهام.
– در ایران چگونه از هنر شما حمایت میکنند؟ میتوانید در مورد گذشته خود نیز برای ما تعریف کنید؟
-من همیشه به ریشههایم نزدیک بودهام. در همه سالهایی که از ایران دورم، تا جایی که مقدور بوده پیگیر هنر و فرهنگ ایران بودهام. با خیلی از هنرمندان آنجا آشنا هستم و در چند سال گذشته در حوزه هنر ایران با سه نمایشگاه گروهی و دو نمایشگاه انفرادی آثارم را در تهران به نمایش گذاشتهام.
من در تهران زاده شده و رشد کردم. در ۱۶ سالگی به آمریکا آمده و مطالعات خود را در هنر پیگیری کردم؛ نخست در دانشگاه نوادا در رنو و سپس در سانفرانسیسکو فوق لیسانس هنرهای زیبا را در سال ۱۹۹۵ دریافت کردم.
– چه چیزی شما را به هنر آبستره میکشاند و آیا به عنوان یک فرد خلاق در هنرهای دیگر نیز فعالیت دارید؟
-در ابتدا آثارم فیگوراتیو و سوررئال و خیلی زیاد تحت تاثیر ماکس ارنست و جورجیو دی چیریکو بود. اشکال رفته رفته رهاتر و آزادتر شدند. بیشتر فرم اکسپرسیونیستی به خود گرفتند و بعد از آن به سمت غلیظ و متراکم شدن حرکت کردند؛ اشکال رنگدانهای روشن سایهدار بر پسزمینههایی که آزادانه رنگ شده است. پس از آن بود که آنچه در پسزمینه در حال رخ دادن بود نظرم را بیشتر جلب کرد و مرا در خود فرو برد و سرانجام از نقاشی فیگوراتیو فاصله گرفتم.
اگر چه کارهایی در زمینه چاپ روی پارچه نیز داشتهام اما به عنوان یک هنرمند، متمرکز و وقف نقاشی شدهام.
– هنرمندان ایرانی و هنر ایرانی مدتیست که در صنعت مد نیز حضور دارند؛ نظر شما در این مورد چیست؟
-من آن را یک شمشیر دو لبه میبینم؛ یک نوع سرگرمی رایج؛ و پست کردن نظر و عقیده خودم. شرقگرایی جدید در دنیای هنر امروز به وسیله اشتیاق سیریناپذیر تازه به دوران رسیدهای تحریک شده که برای اینکه از نظر فرهنگی به رسمیت شناخته شود صحنه هنر را بطور وحشتناکی به هم ریخته است. اگرچه از میان همه اینها برخی از هنرمندان ایرانی به شایستگی به جایگاه بینالمللی رسیدهاند اما برخی هم از این موج تازهی شرقگرایی سواری گرفتهاند. بسیاری از هنرمندان جوان به جای توسعه زبان بصری خود میکوشند از آثاری که در حراجها و مزایدهها عرضه میشود کپی کنند. فکر میکنم زمانی که گرد و خاک فرو بنشیند خواهیم دید که این شیوه بیشتر از اینکه به هنر ایرانی یاری برساند، ضربهزده است
– کدام هنرمندان را میپسندید و تحسین میکنید؟ اگر مسئله پول نباشد دوست دارید صاحب کدام قطعه هنری باشید و چرا؟
– راستش هنرمندانی که میپسندم بسیار زیادند. آنچه مرا به سوی خود جذب میکند همیشه چشمانداز و حساسیت شاعرانه است که در آثار گرهارد ریشتلر و بیل ویولا و آنتونی تاپیس و ادواردو چیلیدا دیده میشود.
بعضی از آثاری که میتوانم انتخاب کنم برای اینکه با آنها زندگی کنم، احتمالا تابلوی بانو با یک قاقم لئوناردو داوینچی، «بشارت» اثر فرا آنجلیکو و یا یکی از نقاشیهای باشکوه آبستره گرهارد ریشتر هستند.
– فعالیت هنری بعدی شما چیست؟
-همزمان با این نمایشگاه، آثارم در سالن هنر فاخر اسلون میزاتو سان فرانسیسکو و در کلیسای سنت پیتر نیویورک و مرکز هنرهای معاصر اورنج کانتی نمایش داده خواهد شد.
نمایشگاههای آینده شامل یک نمایشگاه انفرادی در سانفرانسیکو ، ایستگاه پوینت ریز و واشنگتن دی است. همچنین در ماه نوامبر ۲۰۱۹ در مقر هنرمندان در Chateau d’Orquevaux فرانسه خواهم بود.
*منبع: کیهان لایف
*ترجمه از کیهان لندن