جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران در سوریه رو دست خوردهاند. صرف میلیاردها دلار هزینه در جنگی که پس از هفت سال سرنوشت آن مشخص نیست با لشکری از تلفات انسانی چیزی عاید رژیم اسلامی/ شیعه ایران نکرده و آنچه امروز شاهد هستیم نه پیروزی توهمات حاکمان ایران بلکه توافق روسیه و اسراییل برای حل بحران سوریه است.
سید حسین موسویان سفیر سابق جمهوری اسلامی در آلمان در زمان «ترور میکونوس» و عضو پیشین تیم مذاکرهکننده هستهای روز شنبه، ۱۲ خرداد، در گفتگو با ایلنا ادعا کرده چند روز پیش در کنفرانسی در اروپا شرکت داشته و از کارشناسان مطلع اروپایی شنیده که اسراییل و روسیه در حال مذاکره در مورد نهایی کردن طرحی در مورد حل بحران سوریه هستند. البته خبر این گفتگو و مذاکره در خبرگزاریهای بینالمللی منتشر شده است. مبنایی که موسویان برای این مذاکره برشمرده عبارتند از:
۱- بشار اسد در قدرت بماند.
۲- به حضور نظامی جمهوری اسلامی ایران و حزبالله در سوریه خاتمه داده شود.
۳- اسرائیل به حملات نظامی خود به سوریه خاتمه دهد.
۴- حضور نظامی روسیه در سوریه تثبیت شود.
۵- درصورت لزوم، مستشاران روسی و سازمان ملل در کنار سربازان سوریه در مرز این کشور با اسرائیل مستقر شوند.
۶- بعد از مدتی آمریکا هم به تدریج نیروهای نظامیاش را از سوریه خارج کند
۷- عادیسازی روابط سوریه با اعراب انجام شود که با پول کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، بازسازی سوریه و بازگشت آوارگان آغاز شود.
او همچنین ادعا کرده کارشناسان اروپایی گفتهاند که برنامه بعدی اسراییل دو چیز است:
اولا: کشورهای عربی خلیج فارس کمکهای میلیاردی خود به سوریه را به کاهش نفوذ سیاسی- امنیتی ایران در سوریه مشروط کنند.
ثانیا: بلندیهای جولان سوریه را با حمایت آمریکا بطور رسمی به خاک اسرائیل الحاق کند که در این صورت دیگر قدرتهای بزرگ و کشورهای عربی، همچون موضوع پایتخت شدن بیتالمقدس، به صدور بیانیههای مخالفت سیاسی اکتفا کرده و این پروسه به پیش برده میشود.
موسویان که از لابیگران شاخص جمهوری اسلامی در آمریکا در دوران اوباما بوده و حالا ظاهرا روی اروپا متمرکز شده است، همچنین گفته «من قبلا شنیده بودم که محمد بنسلمان در سفر دو سه ماه پیش خود به واشنگتن به آمریکاییها اطمینان داده بود به زودی ورق در یمن برخواهد گشت.»
وی همچنین تاکید کرده «تلآویو با پذیرش اسد در قالب طرح مذکور آسوده خاطر خواهد بود که هم سوریه تا بیست سال آینده قادر به جبران خسارات و مصیبتهای چند ساله گذشته نخواهد بود و هم بشار اسد یک دولت قدرتمند و با ثباتی نخواهد داشت.»
از سویی دیگر شیخ صادق النابلسی از مسئولان نزدیک به حزبالله لبنان در گفتگو با تلویزیون «روسیا الیوم»، گزارشها درباره خروج ایران و حزبالله لبنان از سوریه را رد کرده و گفته «چنین خبرهایی صحت ندارد. این گزارشها با هدف مخدوش کردن وجهه حضور ایران در سوریه و در راستای منافع اسرائیل منتشر میشود که خواهان خروج کارشناسان ایرانی از سوریه است.»
از سوی دیگر منابع رسمی خارجی گزارش دادند که اسراییل به فرانسه پیام داده بعد از پایان جنگ داخلی سوریه و خروج نیروهای ایرانی و حزبالله از این کشور مشکلی با ماندن اسد در قدرت ندارد.
توافق اسراییل و روسیه برای حل بحران سوریه بیاعتمادی به مسکو را در تهران به اوج خود رسانده است. به ویژه آنکه با خروج دونالد ترامپ از برجام روسوفیلهای دانهدرشت از علی خامنهای گرفته تا علاءالدین بروجردی و علی اکبر ولایتی رسما روی لزوم «نگاه به شرق» که محور آن تقویت کُرنش و چاکری برای چین و روسیه است تاکید کردند. حالا معلوم نیست زمامداران جمهوری اسلامی به کدام طرف باید نگاه کنند!
یقه گرفتن از روسوفیلها
آش عالیجنابان روسوفیل آنقدر شور شد که صدای خودیها را هم درآورد. گرچه زیر سوال بردن علی خامنهای در داخل ایران ممکن نیست اما گرفتن یقهی مشاورعالی او در امور بینالملل برای برخی از خودیها شدنی است.
روزنامه جمهوری اسلامی، در گزارشی به چرخش ۱۸۰ درجهای موضع علی ولایتی در مورد برجام اشاره کرده و او را متهم کرده که «حرفهای تودهایها را تکرار میکند».
این روزنامه ابتدا تجربه و سواد ولایتی در امور سیاسی را زیر سوال برده و به سوابق ولایتی و نقش او در نوشاندن جام زهر به خمینی و قطعنامه ۵۹۸ اشاره کرده و نوشته، «این حقیقت تلخ را چگونه پنهان کنیم که خود وزیر خارجه که در راس دستگاه سیاست خارجی و مسئول مذاکرات بود در آن زمان یک متخصص اطفال بوده و تخصصی در کار خودش (سیاست خارجی) نداشت! و اگر نبود حماقت صدام در حمله به کویت و حمله متقابل امریکا به او؛ چه بسا ما حتی اسرا و سرزمین اشغال شده آخر جنگ خود را نمیتوانستیم آزاد کنیم!»
روزنامه جمهوری اسلامی سپس به گرایش ولایتی به روسها اشاره کرده و با لحن تند و افشاگرانه نوشته «در طول هشت سال جنگ چهار بار به روسیه (حامی اصلی صدام) سفر کردند؛ بفرمایند چه تاثیری مذاکرات ایشان در تقلیل حمایتهای نظامی روسیه از صدام داشت؟ هیچ! بلکه روسها غیر از بمب اتمی، هر سلاح پیشرفتهای را به صدام دادند. آنها وسط جنگ پس از پایان پیمان ده ساله روسیه با عراق در سال ۶۲ ش مجددا پیمان ۲۵ ساله همکاری نظامی با صدام بستند اما حتی خبر آن در داخل پخش نشد زیرا تبلیغات داخلی ما (که دست چپیها بود) سخت درگیر خصومت با امریکا و اسراییل بود و همگی بجای این واقعیت تلخ جنایات و خصومتهای آمریکا و اسرائیل را هوار میکرد بطوری که مردم ایران خیال میکردند آمریکا به صدام اسلحه میدهد! و وزارت خارجه که باید در این باره خط و هشدار دهد ساکت بلکه موید آن بود؛ این تبلیغات مثل آن است که شما درحال جنگ با بنیعباس بر ضد بنیامیه (خصم بنیعباس) شعار بدهی!»
ولایتی که عضو هیات عالی نظارت بر برجام است، چهارشنبه، در نشست «تجربه ماندگار» در مؤسسه پژوهشی- فرهنگی انقلاب اسلامی، برجام و ظریف را زیر سوال برد و تاکید کرد «باید قدرت موشکی و منطقهای را به کوری چشم آمریکا حفظ کنیم و تقویت هستهای در حوزههایی که محدودیت ندارد، انجام شود.»
فعلا موضعگیری علیه مشاور رهبر جمهوری اسلامی علنی شده و حتی ایرنا خبرگزاری وابسته به حکومت هم به او تاخته است.
به نظر میرسد تمایل شدید ولایتی به روسها و توافق اسراییل و روسیه و رودست خوردن رژیم در سوریه و چرخش او در مورد برجام کار دست مشاور خامنهای داده است. ضمن اینکه روی کاغذ یکی از دلایل اصلی خروج ترامپ از توافق اتمی و زمین خوردن برجام حضور نظامی در سوریه بود که علی اکبر ولایتی به شدت موافق آن است.
البته روزنامه جمهوری اسلامی ننوشته بجز علیاکبر ولایتی، دیگران مانند ظریف و روحانی چقدر در امضای قطعنامه ۵۹۸ سهمیم بودند و اساسا مگر راهی غیر از پذیرفتن آن داشتند؟ همچنان که ولایتی در یکی از مصاحبههای خود در حمایت از برجام نیز اعتراف کرد که راهی بجز پذیرفتن توافق اتمی نبود و اگر ایران قبول نمیکرد آن سوی دیگرش جنگ بود.
نباید فراموشکرد که قرارداد خفتبار نفت در برابر کالا با روسیه نیز در دولت حسن روحانی امضا شد.
روزنامه جمهوری اسلامی اشاره کرده در طول جنگ با عراق ولایتی بارها به روسیه سفر کرده و بعد پرسیده حاصل آن چه شد؟ اما نپرسیده در طول جنگ روسیه قاسم سلیمانی و محمدجواد ظریف و خیلیهای دیگر نیز دائم در خط تهران- مسکو بودند، حاصل آن رفت و آمدها چه شد؟!
در یکی از آخرین اظهار نظرها، دبیر شورای عالی امنیت ملی در گفتگو با روزنامه شرق تاکید کرده «امنیت سوریه امنیت ماست». شمخانی در این گفتگو برای توجیه سیاست حضور در سوریه فهرستی از دلایل را شرح داده اما نگفته عاقبت گره زدن امنیت ملی با این جنگ سوریه و سرمایهگذاری روی بشار اسد کمرشکسته و مفلوک که به گفته موسویان «تا بیست سال آینده قادر به جبران خسارات و مصیبتهای چند ساله گذشته نخواهد بود» چه دستاوردی به همراه دارد؟ حاصل چهار سال کنفرانسهای پی در پی از آستانه و تهران تا مسکو و سوچی و استانبول و آنتالیا در مورد حل بحران سوریه با روسیه و ترکیه چه شد؟!
شکست در سوریه، شکست در برجام، دخالت و شکست در انتخابات عراق، شکست در کاهش بحرانهای داخلی و یک اقتصاد رو به سقوط همه اینها دستاورد کسانی است که از ابتدای انقلاب در قدرت بودهاند و تصمیم میگرفتهاند و اجرا میکردهاند و همچنان ادامه میدهند.
پس سرباز ایرانی ُمرد و میلیارده دلارِ ایرانیان تلف شد با یک هدف که جولان رسما مال اسراییل بشود،و سرمایه ملل عرب تلف شود،برنده ۴۰ سال خفت مردم ایران پیروزی همه جانبه اسراییل و دستیابی اسراییل به آرزوهای دور و درازی که همیشه دست نیافتنی و خیالبافی انگاشته میشد،حالا میفهمید چرا ملل عرب از ما متنفرند و چرا مراکز اصلی قدرت در جهان مایل به حفظ رژیم ایران هستند۰
مرکب ایمانت اگر لنگ شد…قصد سوی کلبه ٔ بیطار کن ؛ (ناصرخسرو)
حکایت سعدی: مردکی (سیدعلی روسی!؟) را درد چشم خاست پیش بیطاری (پزشک چهار پایان) رفت که مرا دوا کن و بیطار از آنچه در چشم حیوانات کردی در دیده او کشید و کور شد حکومت پیش داور بردند گفت بر او هیچ تاوان نیست اگر این خر نبودی پیش بیطار نرفتی …ندهد هوشمند روشن رای \\ به فرمایه کارهای خطیر!…
دکتر متخصص استفراغ و اسهال بچه شده متخصص ، مسئول و مشاور سیاست خارجی مملکت امام زمان! با اینهمه تجربه و گواه تاریخی، اگر خر نبودی پیش روسها نرفتی!