مانی گیلانی – پس از سخنان علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی مبنی بر افزایش غنیسازی اورانیوم، روز سه شنبه، ١۵ خرداد علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران در یک نشست خبری اعلام کرد که زیرساخت ایجاد چند صد هزار سو در تاسیسات غنیسازی نطنز آماده شده است.
اگر فرض کنیم که ایران قصد ساخت سلاح هستهای دارد ابتدا باید بررسی کنیم آیا ایران از زیرساخت لازم و پشتوانه کافی برای رسیدن به این هدف برخوردار است؟ و انتخاب این سیاست چه تبعاتی برای ایران دارد؟ احتمالا ایران بطور بالقوه قادر است ظرف چند ماه به سلاح هستهای مجهز شود اما باید توجه داشت کشور تا چه زمانی قادر است از این قابلیت برخودار باشد و آیا این قدرت دارای پشتوانه است و میتواند پایدار باشد؟
در حال حاضر تنها کشور دارای سلاح اتمی در خاورمیانه اسرائیل است به همین دلیل ابتدا مقایسهای از وضعیت اقتصادی دو کشور ایران و اسرائیل خواهیم داشت تا امکان اقتصادی ایران برای هماوردی با اسرائیل را بررسی کنیم.
ایران با جمعیتی بالغ بر ۸۱ میلیون نفر حدودا ۱۰ برابر اسرائیل جمعیت دارد و با وسعتی بالغ بر ۱٫۶ میلیون متر مربع ۷۴ برابر از اسرائیل پهناورتر است. با این وجود تولید ناخالص داخلی ایران تنها به میزان ناچیزی از تولید ناخالص داخلی اسرائیل بیشتر است. عمده اقتصاد ایران مبتنی بر انرژیهای هیدروکربنی است و دولت در تولید و خدمات مالی نقش قابل ملاحظهای دارد. فعالیتهای اقتصادی و درآمدهای دولت در مقیاس وسیعی وابسته به درآمدهای نفتی است بنابراین به راحتی میتواند با تغییرات قیمت نفت دچار نواسانات زیادی شود. میزان تخمینی مازاد حساب جاری به دلیل افزایش قیمت نفت با اندکی بهبود به ۴٫۱ درصد تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۱۷ رسیده است (بالاتر از ۳٫۹ درصد در سال ۲۰۱۶) البته در کشورهای در حال توسعه معمولا حساب جاری، مازاد است که بیانگر عدم امکان کافی برای جذب سرمایههای خارجی است. میزان تولید ناخالص داخلی (GDP) ایران در سال ۲۰۱۷ حدود ۴۲۷٫۷ میلیارد دلار بود که نسبت به قبل از برجام رشد چشمگیر ۱۷٫۶ درصدی داشته است. در مقام مقایسه تولید ناخالص داخلی اسرائیل در سال ۲۰۱۷ حدود ۳۴۸ میلیارد دلار بود یعنی GDP ایران تنها ۱٫۲ برابر اسرائیل است.
به این ترتیب ایران با وجود برخورداری از پهنه جغرافیایی وسیعتر و جمعیت به مراتب بیشتر و با وجود دستیابی به منابع نفتی نتوانسته است از اقتصادی قوی بهرهمند شود در حالی که اسرائیل از منابع محدود خود نهایت استفاده را میبرد و نمودارهای بانک جهانی روند رو به رشد و تصاعدی را برای این کشور نشان میدهد. ناگفته پیداست که یکی از دلایل این عقبماندگی اقتصادی به خاطر وضع تحریمهای سخت علیه ایران است و با وجود بهبود نسبی بعد از برجام، با خروج آمریکا از آن وضعیت اقتصادی ایران مجددا دچار رکود خواهد شد.
متحدین ایران در عرصه بینالمللی طیف گستردهای از کشورها نیستند و تنها محدود به عراق، لبنان، سوریه، روسیه و ونزوئلا هستند. پس از گذشت ۷ سال از شروع جنگ داخلی سوریه برآوردها تا سال ۲۰۱۵ نشان میدهد که آسیبهای وارد شده به زیرساختهای سوریه ۶۷٫۳ میلیارد دلار است و درآمد ناخالص داخلی این کشور به شدت سقوط کرده است. در عراق ائتلاف سائرون به ریاست مقتدی صدر با کسب ۵۴ کرسی در صدر قرار گرفت با اینکه حامیان اصلی مقتدی صدر شیعیان ساکن محلات شیعهنشین بصره و بغداد هستند اما او با متحد شدن با احزاب کمونیست و سکولار، نماز خواندن در مساجد سنیها و اعلام برنامههایی برای حل اختلافات بین فرقههای اسلام توانست مخاطبان و طرفداران بیشتری را جذب کند.
با وجود اینکه مقتدی صدر در ابتدا فاقد تعصب ضد ایرانی بود و از آیت الله حائری که اصالتا ایرانی است تقلید میکرد و همچنین چهار سال در ایران تحصیلات فقهی را ادامه داده است اما در سال ۲۰۱۰ جریان صدری و شخص مقتدی صدر با ادامه کار نوری المالکی به شدت مخالفت کرد و همین امر موجب تیرگی روابط بین ایران و مقتدی صدر شد. این روند تیرگی روابط تا آنجا پیش رفت که سال گذشته مقتدی صدر برای دیدار با بن سلمان به عربستان سفر کرد، اتفاقی که سیاست جدید عراق نسبت به کشورهای همجوار عربی خود و اتخاذ مواضع مستقل را نشان میدهد.
در این بین اما وضعیت حزبالله لبنان متفاوت است. این گروه سیاسی توانسته است نقش بازوی اعمال قدرت ایران را در منطقه بازی کند و به نحوی توانسته است اهرم فشار و دیواری مقاوم در برابر نفوذ اسرائیل باشد.
ایران سعی دارد همین الگوی موفق حزبالله را در عراق، افغانستان، پاکستان، یمن، فلسطین و اخیرا مراکش پیاده کند اما با وجود دستیابی به برخی موفقیتها، با توجه به مقاومت سایر کشورهای منطقه مثل عربستان، اسرائیل و ترکیه این سیاستها خیلی موفق نبودهاند.
روسیه ظاهرا از سیاستهای ایران در برخی مواقع حمایت کرده است اما در بزنگاهها و وقتی مسائل جدیتری پیش بیاید نشان داده است همواره از دیگر متحدان خود که سود بیشتری برایش دارند مانند عربستان و اسرائیل حمایت کرده است. در یک نمونه بعد از ماجرای ورود پهپاد ایرانی به خاک اسرائیل سفیر روسیه در اسرائیل به صراحت اعلام کرد که «در صورت حمله به اسرائیل، نه فقط آمریکا از اسرائیل طرفداری خواهد کرد، بلکه روسیه نیز از اسرائیل حمایت خواهد کرد. بسیاری از هموطنان ما در اسرائیل زندگی میکنند و اسرائیل بطور کلی یک کشور خوب و دوستانه است. از اینرو ما اجازه هیچگونه عملیات خصومتآمیز علیه اسرائیل را نخواهیم داد».
از آنطرف وضعیت اقتصادی ونزوئلا آنچنان وخیم و رو به نابودی است که متحد بودن یا نبودن این کشور با ایران زیاد کاربرد و مزیت خاصی ندارد.
برای مقایسه توان نظامی ایران و اسرائیل ابتدا نگاهی به بودجه دفاعی دو کشور میاندازیم. بودجه دفاعی ایران حدود ۱۲٫۵ میلیارد دلار در یک سال است در حالی که بودجه دفاعی اسرائیل حدود ۲۱٫۶ میلیارد دلار در سال است که ۱٫۷ برابر بودجه ایران است. دانش تولید بسیاری از تجهیزات نظامی ایران که در داخل تولید میشود توسط مهندسی معکوس و تجزیه ادوات نظامی سلاحهای روسی به دست آمده است و از تکنولوژیهای قدیمی در ساخت آنها استفاده شده است. در حالی که اسرائیل جدیدترین ادوات نظامی را از آمریکا خریداری کرده است که شامل سامانههای هوشمند ضدموشکی و جنگندههای رادارگریز اف-۳۵ میشود. البته پروپاگاندای اسرائیل سعی دارد که قدرت نظامی خود را بیش از آنچه که هست نشان دهد. فرمانده نیروی هوایی اسرائیل ژنرال امیکام نورکین در ماه می ۲۰۱۸ در کنفرانسی خبر داد جتهای رادارگریز اف-۳۵ آدیر که به تازگی از آمریکا خریداری کردند در عملیاتی در سرتاسر خاورمیانه به پرواز درآمدهاند. این ژنرال اشاره کرد که این اولین حمله هوایی در خاورمیانه با استفاده از اف-۳۵ در خاورمیانه است و تا کنون با دوجنگنده به اهدافی در خاورمیانه حمله شده است. یکی دیگر از افسران ارشد نیروی هوایی اسرائیل اعلام کرد که تصمیم مبنی بر اطلاعرسانی حملات توسط اف-۳۵ پس از ارزیابیهای اطلاعاتی و امنیتی صورت گرفته است. وی گفت علاوه بر حصول رضایتمندی از کارایی و تواناییهای جت آدیر، بار روانی و مانور تبلیغاتی نیز از اهداف انتشار این خبر است. به گفته مقامات اسرائیلی، فعالیت اف-۳۵ در کنار نیروی زمینی و دریایی اسرائیل برای خنثی کردن تحرکات نظامی حزب الله حیاتی است.
در این کنفرانس نام اهدافی که مورد حمله اف-۳۵ اسرائیل قرار گرفته است نیامده اما چندی پیش اورشلیم پست به نقل از روزنامه الجریده خبری درج کرده بود مبنی بر اینکه حدود سه ماه پیش جنگندههای رادارگریز اف-۳۵ اسرائیل با عبور از آسمان سوریه و عراق به ایران رسیده و حتی موقعیتهایی در شهرهای بندرعباس، اصفهان و شیراز را مورد هدف قرار دادهاند.
بعد از انتشار، تحلیلگران گفتهاند به احتمال زیاد این خبر دروغین و برای ایجاد یک جنگ روانی کار شده است. آنها اشاره کردند که نکتههای عجیب و غریبی در این خبر وجود دارد: اول از همه منبعی که خبر را منتشر کرده یعنی الجریده روزنامهای است که به عنوان پروپاگاندای اسرائیل در یبن کشورهای عرب شهرت دارد. نکته بعدی اینکه محدوده پرواز جنگندههای اف-۳۵ بدون درگیری حدود ۲۲۲۰ کیلومتر است و این جنگندهها نمیتوانند در حالت مخفی و رادارگریز بدون توقف یا سوختگیری هوایی تا ایران پرواز کنند و برگردند. همچنین با اینکه اف-۳۵ از سال ۲۰۱۷ آماده بهرهبرداری بود و انجام برخی عملیات پیشبینی میشد اما احتمال اینکه اطلاعات چنین عملیات مهمی درز کرده باشد بسیار پایین است. به هر روی، اینها حدس و گمانهایی است که در این مورد زده میشود.
با توجه به مقایسهی کوتاهی که انجام دادیم به نظر میرسد جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر در بحرانیترین و ضعیفترین شرایط خود است.
در حالی که طی ۷ سال جنگ داخلی در سوریه جمهوری اسلامی ایران میلیونها دلار در این کشور هزینه کرده است اما به نظر میرسد روسیه بیشترین بهره را از جنگ داخلی سوریه برده است. روسیه نه مثل کشورهای اروپایی شاهد موج مهاجرت سوریها به کشور خود بوده، نه نسبت به عربستان و ایران به طرفهای درگیر کمک کرده است. اما بعد از پایان جنگ پوتین بشار اسد را به روسیه دعوت میکند که قطعا برای امتیازاتی است که قرار است بشار اسد به روسیه بدهد وگرنه سوریه و بشار اسد در موقعیتی نیستند که بخواهند مذاکره کنند یا امتیازی بگیرند.
بعد از سقوط رژیم صدام حسین که تا حدودی کنترل کننده نفوذ ایران در منطقه بود اسرائیل ایران را به عنوان یک تهدید جدی میبیند و هم اکنون بهترین فرصت برای ضربه زدن به ایران است و چه نقطه ضعف و بهانهای بهتر از اقدام برای دستیابی به سلاح اتمی. از طرفی روسیه وقتی توانست در سوریه موقعیت مستحکمی به دست بیاورد چرا همین تجربه را دوباره در ایران امتحان نکند. احتمال این امر که در آینده روسیه و اسرائیل بر سر تضعیف هر چه بیشتر ایران توافقی خواهند کرد دور از ذهن نیست.
با توجه به بحرانهای فراوانی که پیش روی ایران است شروع غنیسازی بیشتر اورانیوم دقیقا در جهت خواستههای اسرائیل است که پروژه خود را از این طریق پیش ببرد.
در آغاز مسابقات جام جهانی ۲۰۱۸ در روسیه در هنگام قرعهکشی برای میزبانی جام جهانی ۲۰۲۶ ایران تنها کشوری بود که در رأیگیری شرکت نکرد چرا که روابط سیاسیاش با سه طرف رقابت یعنی آمریکا و کانادا و مراکش قطع است. در این وضعیت به نظر میرسد مقامات جمهوری اسلامی ایران بهتر است کمی معقول رفتار کرده و با توجه به امکانات خود بهترین استراتژی برای دفاع را انتخاب کنند و از هرگونه راهبرد تهاجمی دوری نمایند.
مشکل ایران داشتن حاکمیت دینیست تا بتواندحکمرانی کندچه برملت باشدوچه برجامعه جهانی .
مقاله خوب شروع میشود ولی متاسفانه کامل نیست.
به عنوان کسی که دستی در آتش دارد فقط میتوانم بگویم که فرقه تبهکار و تمام کادر مهندسش از ظرفیت علمی-فنی بسیار نازل و سطحی برخوردارند.شاید در تمام تاریخ هیچ نظامی اینقدر میلیارد ها صرف دستیابی به تکنولوژی اتمی نکرده، ولی کاملا بی حاصل، بطور مطلق.
وقتی ظرفیت فنی و علمی وجود ندارد، با میلیارد ها دلار پول نفت هم نمیشود آنرا جبران کرد. خیلی از کشورهای آفریقایی از نظر فنی از ایران بمراتب پیشرفته ترند. به نظر من ترس آمریکا از قدرت مهندسان ایرانی نیست، بلکه از برنامههای ج ا برای خریدن بمب و سلاح اتمی از کره شمالی، پاکستان یا کشورهای مشابه.