فِرِد پروانه (+عکس، ویدئو) اروین خاچیکیان، خواننده و آهنگساز ایرانی- آمریکایی در سال ۱۹۷۳ در یک خانواده ارمنی در تهران متولد شد. از همان دوران کودکی موسیقی بخش مهمی از زندگی او بوده است.
پدر او کشیش یک کلیسای محلی بود و اروین در ۹ سالگی نواختن در کلیسا را آغاز کرد و سرانجام رهبر گروه شد. او سلیقهی متنوع موسیقیاش را به تمرینهای کلاسیک که هنگام اجرا در کلیسا داشته نسبت میدهد.
در سال ۱۹۸۷، اروین خاچیکیان برای ادامهی تحصیلات در رشتهی موسیقی به آمریکا رفت. پس از فارغالتحصیلی از مدرسهی موسیقی گرُو در لسآنجلس، مدرک کارشناسی خود را در رشتهی روانشناسی از دانشگاه ایالت کالیفرنیا دریافت کرد اما موسیقی، پیشهی او باقی ماند و به عنوان مؤسس گروه «کارمندان» و عضوی از گروه تکنوازی سِرژ تنکیان به نام «افسیسی»، شور و اشتیاق خود را در موسیقی حرفهای به سمتی برد که در آن خوش درخشید.
در فوریه امسال، خاچیکیان آخرین آلبوم خود با نام «گذرگاه» را منتشر کرد. کیهان لایف فرصتی یافت تا با وی درباره آثار و فعالیت هنریاش گفتگو کند.
– چرا «گذرگاه» با کارهای قبلی شما متفاوت است و با کدام هنرمندان در تولید این اثر همکاری داشتید؟
-آلبوم «گذرگاه» ۹ ترانه دارد که من در ساخت آن از همکاری با یغما گلرویی، امید اولیایی، ملودی صفوی و نیکلاس نامی که از مدتها پیش با هم در تولیدات همکاری داریم لذت بردم. بر این باورم که در ظرف چند سال گذشته به عنوان یک فرد از لحاظ عاطفی رشد کردهام و آلبوم «گذرگاه» این دگرگونی را بازتاب میدهد. با کمک دوستانم توانستم اثر موسیقی خوبی منتشر کنم که شامل تلفیقی از تجربیات سالهای گذشته عمرم باشد.
– شما یک موزیسین موفق در دو زمینه هستید؛ هم در هنر سولو و هم عضویت در گروه مشهور «کارمندان» و «سرژ تانکیان و اف.سی.سی». ارتباط شما با این گروهها چگونه شکل گرفت و تفاوت آنها از نظر سبکهای موسیقی چگونه است؟
-«کارمندان» به شکل شوخی آغاز شد؛ از آنجا نشأت گرفت که میخواستم توجههای اجتماعی خودم را بیان کنم و شگفتآور اینکه مورد توجه عموم قرار گرفت. بنابراین آن را در آلبوم «گذرگاه» کمی بیشتر جدی گرفتم. مقداری از شوخیهای اولیه که در نسخه نخست بود را بیرون کشیدم و کوشیدم افکارم را با لحنی جدیتر و جسارت بیشتر بیان کنم.
اما پروژه مشترکمان با سرژ تنکیان وجوه زمختتری داشت. شناخت من از سرژ به زمانی بر میگردد که او با گروه خود «System of a Down» آثاری ارائه داد. او کاملا سابقهی هارد راک داشت، و آنچه برای تور افسیسی تهیه میکردیم، بازتاب همان سلیقهی او در موسیقی بود.
افسیسی با نامهای شناختهشدهای در دنیای راک، مثل آرایام، فو فایترز، متالیکا، آزی آزبورن و رِیج اگینست دِ ماشین، تور داشته است.
– خاطراتی هم از این گروهها دارید؟
-همه اینها اوقات خوشی بودند؛ چیزهای زیادی از گروهها و مدیریت آنها آموختم. من در جریان نحوه ضبط و مارکتینگ و تورگردانی آنها قرار داشتم و خوشحالم که توانستم آن آموختهها را به ریشهها و جامعه خودم ببرم. چه شبهایی که شما در مسافرت با این گروه بیخوابی میکشید و یا فراموش میکنید در کدام شهر هستید. به یاد میآورم که با این ستارهها در اتوبوس تور یا هتل به هم فشرده بسر میبردیم و من برای همه آن روزها و دقایق قدردان و ممنون هستم.
– شما در برابر ۸۰هزار نفر در گلم راک آلمان اجرا داشتید. با همکاری برخی از سمفونیهای معتبر اروپایی در جیمی کیمل، جی لنو و جانی کارسون نمایش داشتید؛ این لیستی طولانی از دستاوردهای یک هنرمند پاپ ایرانی است. کدام تجربه از این اجراها را دوست داشتید؟
-هنگامی که برای جمعیتی بیش از ۸۰هزار نفردر حال اجرا هستید هیچ نسبت خصوصی و صمیمیتی میان خواننده و جمعیت برقرار نیست. من با جمعیت ارتباطی نداشتم به عبارت دیگر نمیتوانستم منتظر باشم که برگردم به هتل و سپس زنگ بزنم به دوستانم و در مورد جمعیت مباهات کنم.
حاضر شدن در برنامههای گفتگوی تلویزیون یک تجربه فوقالعاده است.در ابتدا شاهد حضور شبکههای بزرگی بودم که نشان میدادند، چگونه اجراهای آنها با آنچه من از طریق شبکههای محلی میدیدم دنیاهای متفاوتی دارند.
– سبک موسیقی شما هم کاملا متفاوت به نظر میرسد. از چه کسانی تاثیر پذیرفتهاید و از کدام نوع موسیقی بیشتر لذت میبرید؟
-من همیشه از اجراهایی مثل کویین، پینک فلوید، آلن پارسن پروجکت، سوپر ترمپ، دورن دورن و اجراهای جدیدی مثل کین، میوز و کولد پلی لذت میبرم. من هنوز به همه اینها گوش میکنم و از طریق اینترنت کارهای زیبای تاثیرگرفته از این گروهها را در سراسر جهان می شنوم؛ تمپر ترپ از نیوزلند یکی از این نمونههاست.
– روال عادی کار شما وقتی یک آهنگ مینویسید، چگونه است و چه مقدار از آغاز تا انجام آن طول میکشد؟
-اگر بنا بر حدس باشد میتوانم بگویم از ابتدا تا انتهای هر آهنگ بالغ بر صد ساعت وقت میبرد. اغلب نمیدانم که چگونه آغاز و تمام میشود اما فکر و ایده موسیقیایی کاملا تصادفی ممکن است در هواپیما، ماشین یا هنگام دوش گرفتن به ذهنم برسد.
– علاوه بر اجرا و ضبط آثار خود، شما یک آهنگساز مشهور هم هستید. با کدام هنرمندان کار کردهاید و کدام یک از آثاری که برای هنرمندان دیگر تولید کردهاید را دوست دارید یا ندارید…
-کار تولید و تنظیم آهنگ را از اواخر دهه ۲۰ زندگیام آغاز کردم. فکر میکنم بسیاری از کارهایی که برای سیاوش قمیشی انجام دادهام را تصدیق میکنم. پس از آن برای مارتیک و حبیب و هلن و بسیاری دیگر کارهایی کردهام. از خلق اثری برای این هنرمندان با استعداد که من خودمانی به آنها «بچهها» میگویم بسیار لذت میبرم و لحظهای که خنده بر صورتشان مینشیند خیلی احساس رضایت میکنم. به زندگی آوردن یک معنای موسیقیایی برای من یک دنیا مفهوم دارد و تجربه بسیار لذتبخشی است.
ناراحتکننده است که برخی از هنرمندان قدردان کار من به عنوان یک آهنگساز نیستند و در پایان کار فاصله میگیرند و یا حقوق تولید اثر را پرداخت نمیکنند. در ابتدا از این رفتار به شدت عصبانی میشدم اما بعد متوجه شدم که آنها از خودشان بیشتر از من دور میشوند چون دیگر به ایدههای موسیقی آینده من دسترسی نخواهند داشت.
من شاهد بودهام که این هنرمندان نرم نرمک از صحنه ناپدید میشوند چرا که آنها در قدرشناسی از دیگر نویسندگان نیز و هزینههای تولید و کار سختی که صرف کارشان شده ناموفق بودهاند.
موزیک ویدئوی رسمی «بارون»:
– پروژه بعدی شما چیست؟
-من این روزها هر چه بیشتر شو و فستیوال تولید میکنم. برای شوی «بگذار بخواند» که پارسال در سانفرانسیسکو برگزار شد و ده زن خوانندهی ایرانی در آن هنرنمایی میکردند یک قطعه موسیقی تهیه کردم. این شو بسیار موفقیتآمیز بود و امسال هم قرار است شوی دوم را برگزار کنیم و به شهرهای دیگر در آمریکا و کانادا ببریم، که شروع آن در سال آینده ۲۰۱۹ خواهد بود. همچنین یکی از برنامهریزان «جشنواره تابستان» در غرب کانادا، و همینطور فستیوال سالانه «چهارشنبه سوری» در استکهلم سوئد هستم، که میزبان بیش از هفتهزار شرکتکننده است.
– آیا برنامهای در ایران انجام داشتید و آیا پیام خاصی برای خوانندگان ما دارید؟
-من هواداران زیادی در ایران دارم و آخرین بار در سال ۲۰۱۶ در آنجا اجرا داشتهام. با من مانند یک ستاره بزرگ هنر راک برخورد و استقبال شد و با هیچ مشکلی از سوی دولت ایران مواجه نشدم. خیلی خوشحال شدم که از همه جای ایران مردم در این کنسرت حاضر شدند اگر چه فقط در یک روز اطلاعرسانی شده بود.
سخنم با خوانندههای شما این است که امیدوارم توانسته باشم در این گفتگو هم تصویری از خودم ارائه بدهم. اگر بتوانم تفکر شما را از راه موسیقی در ذهنتان ارتقا بدهم آنوقت آهنگهای من موفق بودهاند.
*منبع: کیهان لایف (کیهان لندن به زبان انگلیسی)
*ترجمه از کیهان لندن