حسن روحانی بسته پیشنهادی سه کشور اروپایی در مورد نحوه ادامهی برجام بدون حضور آمریکا را مأیوسکننده خوانده است.
روحانی که در جریان کنفرانسهای خبری در سفر اخیرش به اروپا با لحنی تند با رییس جمهوری سوئیس و صدراعظم اتریش در مورد اسراییل واکنش نشان داد و تلویحا تهدید به بستن تنگه هرمز کرد، پس از آنکه به تهران بازگشت گفت متأسفانه در پیشنهادات ارائه شده از سوی آلمان، بریتانیا و فرانسه راهکار عملیاتی و شیوه مشخصی برای ادامه همکاریها وجود ندارد و یک سری تعهدات کلی در حد بیانیههای پیشین اتحادیه اروپا عنوان شده است.
روحانی در تماس تلفنی با آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان نیز گفته است که پس از خروج آمریکا از برجام فرصت محدودی در اختیار اروپا قرار گرفت تا مواضع خود را روشن و صریح درباره چگونگی ادامه برجام اعلام کند و بعد از حدود دو ماه، «انتظار ارائه یک برنامه روشن از سوی آنها داشتیم.» معلوم نیست دستگاه سیاسی جمهوری اسلامی و حسن روحانی از مناسبات بینالمللی چه برداشتی دارند که فکر میکنند سه کشور مهم اروپا رژیم آنها را به روابط تاریخی و اقتصادی خود با آمریکا ترجیح خواهند داد!
روحانی همچنین تاکید کرده «پس از خروج آمریکا از برجام مشکلاتی در زمینه اقتصادی، روابط بانکی و نفتی ایجاد شده و شرکتهای سرمایهگذار در ایران برای ادامه فعالیتشان دچار تردید شدند.»
روحانی در این تماس تلفنی با صدراعظم آلمان ابراز امیدواری کرده نشست وزرای ۵ کشور اروپایی در وین پیام امیدوارکنندهای برای ادامه برجام داشته باشد. این نشست قرار است روز جمعه ششم ژوییه ۲۰۱۸ برگزار شود و در آن وزاری خارجه و نمایندگان آلمان، روسیه، چین، فرانسه و انگلیس با فدریکا موگرینی رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مورد سرنوشت برجام گفتگو و تبادل نظر کنند.
خبرگزاری ایسنا تصویری از صبحانهی کاری محمدجواد ظریف و موگرینی در وین منتشر کرده که ظریف را با لبخند نشان میدهد تا نشان داده شود که اوضاع تحت کنترل است.
آنچه جمهوری اسلامی برای حفظ برجام از اروپاییها مطالبه کرده اگر بر اساس همان شروط علی خامنهای باشد که دوم خرداد ۱۳۹۷ مطرح کرد معلوم است که مرکل و ماکرون و می اصلا به آن گوش هم نمیدهند. رهبر جمهوری اسلامی که در موضع ضعف قرار دارد، کاملا متوهمانه چنین شرط گذاشته بود:
– در دوسال گذشته آمریکا بارها برجام را نقض کرده و اروپاییها ساکت ماندهاند. اروپا باید آن سکوت را جبران کند.
– آمریکا قطعنامهی ۲۲۳۱ را نقض کرده است؛ اروپا باید یک قطعنامه علیه نقض آمریکا، صادر کند.
– اروپا باید متعهد شود که بحث موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی را مطرح نخواهد کرد.
– اروپا باید با هر گونه تحریم جمهوری اسلامی مقابله کند و مقابل تحریمهای آمریکا صریح بایستد.
– اروپا باید فروش کامل نفت ایران را تضمین کند تا تحریمهای آمریکا ضربهای به فروش نفت ما نزند.
– بانکهای اروپایی باید تجارت با جمهوری اسلامی را تضمین کنند.
شرط هفتم خامنهای نیز این بود که اگر اروپاییها در پاسخگویی به مطالبات ما تعلل کردند، حق ایران برای آغاز فعالیتهای هستهای محفوظ است!
در واقع «سنگ بزرگ علامت نزدن» مصداق کامل شروط هفتگانه خامنهای است به ویژه آنکه بعضی از آنها از اساس عملی نیست مثل صدور قطعنامه علیه آمریکا و کنار گذاشتن موضوع برنامههای موشکی آن هم با توجه به اینکه در مورد فعالیت موشکی اتفاقا اروپاییها بیش از آمریکا در دسترس هستند و احساس نگرانی میکنند!
با این حال به یک دلیل ناگفته، دولت حسن روحانی و طرفین اروپایی همچنان به پیشبرد مذاکرات امیدوار بودند. آن دلیل چیست؟ که «حرف علی خامنهای حرف نیست» و یا به قول معروف کلاه او پشم ندارد و میتوان شرایط او را «دور» زد!
خامنهای قبلا هم در ۱۹ مرداد ۱۳۹۴ در جریان توافق اتمی با ۱+۵ مطالباتی را به عنوان پیشنیاز امضای توافق مطرح کرده بود:
-اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریمها.
-وضع هر تحریمی در دوره ۸ ساله اجرای برجام از سوی کشورهای غربی نقض برجام بوده و در آن صورت دولت موظف است از این توافق خارج شود.
-نوسازی نیروگاه اراک تنها در صورتی آغاز میشود که قرارداد قطعی و مطمئن درباره طرح جایگزین آن امضا شود.
-معامله اورانیوم غنیشدهی در برابر کیک زرد با دولت خارجی در صورتی آغاز شود که قرارداد مطمئن در اینباره همراه با تضمین کافی منعقد شده باشد.
-طرح لازم برای پیشرفت در صنعت هستهای تا بازه ۱۵ سال آینده که منتهی به ۱۹۰ هزار سو است در دستور کار قرار گیرد.
-سازمان انرژی اتمی توسعه فنآوریهای خود را به گونهای انجام دهد که در پایان دورهی ۸ ساله هیچ کمبود فنآوری برای ایجاد غنیسازیِ مورد قبول در برجام وجود نداشته باشد.
حالا سه سال گذشته و مشخص شده توصیههای او در توافق اتمی ۲۰۱۵ نقشی نداشته! در واقع جمهوری اسلامی در چنان شرایط وخیمی قرار داشت که این زیادهخواهیها اساسا قابل طرح نبود مگر در رسانههای خود جمهوری اسلامی!
تجربه به تکرار ثابت کرده که رژیم ایران در سیاست خارجی خود همواره زمانی پای میز مذاکره مینشیند که تمام راهها برای چانهزنی و گرفتن امتیازات بسته شده است و مجبور به تن دادن به آن چیزی است که پای میز دیکته میشود. قطعنامه ۵۹۸ درباره آتشبس با عراق نیز در شرایط مشابه جام زهر را به خمینی نوشاند.
اما شرایط امروز چند تفاوت عمده با سه سال پیش که به توافق اتمی انجامید دارد:
-از باج دادنها و بده و بستانها و مماشات باراک اوباما و جان کری با محمدجواد ظریف و حسین فریدون و عباس عراقچی خبری نیست.
-دونالد ترامپ پیش از رسیدن به ریاست جمهوری در سخنرانیهای خود بارها گفته بود توافق اتمی یک قرارداد افتضاح است که باید از شرّ آن خلاص شد و از همان دوران زمزمههایی شنیده شد که او در پی تغییرات بنیادی در نظام جمهوری اسلامی است.
-دولت آمریکا متوجه شد پولهایی که پس از برجام به ایران سرازیر شده به جیب ملایان و نظامیان رفته و خرج موشکپراکنی و حمایت از تروریسم و گروههای شبهنظامی منطقه شده است بدون آنکه تغییری در وضعیت مردم ایران ایجاد شود.
– برجام برای جمهوری اسلامی دریچهای رو به فرصتهای اقتصادی بود. اما رهبران رژیم و به ویژه سپاه نه تنها از این دریچه گذر نکردند بلکه از بیراههی یمن سر درآوردند و حوثیها را تقویت میکردند تا به عملیات ایذایی علیه ریاض بپردازند. جمهوری اسلامی در چنین شرایطی بود که عربستان را بیش از پیش با خود دشمن کرد.
-بعد از برجام، جمهوری اسلامی بیش از گذشته برای اسراییل شاخ و شانه کشید. اگر تا میانههای جنگ سوریه تهدیدات ایران علیه اسراییل تنها لفظی و روی بیلبورد و شعارهای راهپیماییهای حکومتی بود اما مدتهاست که دو طرف در سوریه و مرزهای جنوبی این کشور وارد جنگ رو در رو شدهاند و علی خامنهای خود آتش بیار این معرکه شده است. بر همین اساس دو قدرت اقتصادی و سیاسی غرب آسیا یعنی اسراییل و عربستان برای ضربه زدن به حکومت ایران همسو شدهاند و این یکی از بزرگترین شکستهای دیپلماتیک رژیم و نتیجه میدانداری سرداران سپاه در اقتصاد داخلی و سیاست خارجی است.
این عوامل بیرونی شانس جمهوری اسلامی را برای چرخش قهرمانانهای که بتواند آن را سر پا نگهدارد بسیار کم میکند اما از آن مهمتر اعتراضات گسترده مردم علیه شرایط اقتصادی و سیاسی موجود است که از دی ماه گذشته آغاز شده و همچنان ادامه دارد. این اعتراضات آنقدر مهم است که حتی اگر قدرتهای غربی بر اساس منافع خود قصد داشتند شرایط نوشیدن جام زهری دیگر را برای تهران مهیا کنند و تشکی برای چرخش قهرمانانه دیگر پهن کنند تا استخوانهای نظام نشکند، حالا با شنیدن صدای اعتراضات مردم و خواست آنها مبنی برای تغییرات اساسی، دیگر مانند دوران اوباما عمل نکردند و یا چه بسا نتوانستند عمل کنند. از قرار معلوم اینبار به رسمیت شناختن اسراییل نیز پیش روی رژیم ایران گذاشته شده تا اگر علی خامنهای برای این چرخش تازه دورخیز کرده باشد بداند در کجا فرود خواهد آمد.
فاز اول تحریمهای آمریکا که از مردادماه به اجرا گذاشته میشوند ماشین و کارخانجات اتومبیلسازی و تجارت طلا را هدف قرار میدهد. تحریمهای آبانماه نیز مربوط به تبادلات بانکی است و بخش انرژی ایران را هدف قرار میدهد و محور آن انسداد صادرات نفتی است و در این بین حمل و نقل ایران نیز چه هوایی و چه دریایی به شدت محدود خواهد شد.
*عبارت «بر بساطی که بساطی نیست» برگرفته از شعر «داروَگ» (قورباغه درختی) از نیما یوشیج است. «داروَگ» در مازندران پیامآور روزهای ابری و باران است.
اسلامی فراموش نمیشود با جمع آوری ۵۰۰ امضای نمایندگان پارلمان اروپا برای حفظ برجام (توافق نامه محرمانه برای همه ؟!)و قراردادهای ترکمانچای با حکومت اسلامی تلاش میکنند!!
– سیاستمدار ازاده مثل فروهرها را با چاقو سلاخی میکنند
– وکیلش مثل نسرین ستوده به جرم وکالت دهها سال زندانی محکوم میشود!
– قاری آغا(طوسی مشهور)و مرتضوی(دادستان؟ معروف)و رحیمی (معاون احمدی نژاد معروف) با وجود محکومیت آزادانه با محافظ مسافرت میکنند!
– فقط یک دلیل بیاورید تا مردم شعار ندهند «جمهوری اسلامی ؍ نمیخواهیم نمیخواهیم
– نخست وزیر المان و فرانسه وظریف به امریکا میروند وفدریکا موگرینی که عکسهای سلفی اش با نمایندگان حکومت
– پولهای مردم هم که به حزب اله و ونزویلا و عراق ویمن فرستاده میشود و یا صرف صدور موشک و بمب شیمیایی میشود
– دخترانش به استادیوم راه داده نمیشوندواز سکوی مخابراتی پرتاب میشوند و یا موردکتک شدید و یا اسیدپاشی قرار میگیرند و یا مثل زهراکاظمی و ندا باچماق و گلوله کشته میشوند یا بزندان می اندازند.
کشاورزو کارگرش نیز بیکارو بی آب و زندانی و مورد اصابت گلوله قرار میگیرد.
– متخصص تحصیکرده اش نیز در زندان با آمپول کشته میشود و میگویند خودکشی کرده و یا از ترس به خارج فرار میکند
– وبلاگ نویسش مثل ستار بهشتی از سقف اویزانش میکنند و بدنش را با چماق درب و داغان میکنند و نویسنده اش را مثل سعیدی سیرجانی بجرم نوشتن نامه خفه میکنند…
– حکومتی که کلید وعده های انتخاباتی بنفش اعتدالی ؟!ریس جمهورش بکلی زنگ زد! ازجمله بازبا سپاه قراردادهای آنچنانی بست و..
– وزرایش تاجر و امنیتی و بازجو بوده اند واقوامشان شرکتهای انحصار وارداتی باز کرده و مشغول چپاول هستند
– دیپلماتش در برزیل هنگام زیر آبی در استخر بدن دختران را لمس میکند ویا در اتریش با بمب و موادمنفجره در ماشین بنز دولتی دستگیرمیشوند.
– نمایندگان مجلسش رشوه بگیر و مشغول ردو بدل عکس دختران و یا سلفی بگیر با خانم نماینده اروپا و…هستند
– پاسدارانش نیزمشغول ساخت وساز برج وفروش نفت و ناپدید کردن دکل نفتی و واردات اسکله ای هستند
حکومت اسلامی توقع دارد دنیا٫ صدور دیپلمات تروریست و موشک و بمب را نادیده بگیرد و به آنها اعتبار و پول بدهد ؟!
… مم جواد چاخان و موگیر ” کمی comi ” هیچکاره اند!
سوای گزارش انتقادی و فراگیر خوب کیهان، عکسها هم مثل همیشه بهترین انتخابها. سپاس.
به عکس صبحانه خوردن ظریف و موگرینی مینگرم و میاندیشم:
در کشورهای متمدن شام کاری سیاست مداران معمول است. وقتی پای مهمانان جاعشی میشوداقتضا میکند که صبحانه بخورند، تا اوضاع از آن که هست افتضاحتر نشوند: که
مبادا گوشت خوک روی میز بیاید
یا گوشت گاو غیر ذبح اسلامی
یا مشروبات الکلی
یا …
شاید هم برای اینکه جاعشی ها نمیتوانند یا یاد ندارند با کارد و چنگال غذا بخورند یا …