پت‌شاپ‌بویز: موسیقی، اروتیسم، و رؤیا

یکشنبه ۱۷ تیر ۱۳۹۷ برابر با ۰۸ ژوئیه ۲۰۱۸


رضا پرچی‌زاده (+عکس، ویدئو) «پت‌شاپ‌بویز» (Pet Shop Boys) یکی از مشهورترین گروه‌های موسیقی پاپ است. این گروه دونفره‌ی موسیقی «پاپ الکترونیک» (Electronic Pop)  در سال ۱۹۸۱ در لندن تشکیل شد. نیل تننت (Neil Tennant) خواننده اصلی گروه است و کریس لو (Chris Lowe) بیشتر به نواختن می‌پردازد. از مشخصه‌های آثار آنها استفاده‌‌ی فراوان از کیبورد و سینثسایزر و نُت‌های تلفیقی الکترونیک و اُرکسترال است که باعث شده عمده‌ی کارهای‌شان چیزی بین پاپ و تکنو با مایه‌های کلاسیک باشد. بهترین ترانه‌های پت‌شاپ‌بویز به همان دوران آغاز کارشان در اواخر دهه هشتاد میلادی برمی‌گردد که چند تک‌ترانه بیرون دادند که در زمان خودشان جزو بهترین و پرفروش‌ترین آثار موسیقی پاپ شدند.

پت‌شاپ‌بویز برای من و همدوره‌های من یادآور آن روزگاری است که «گازا» (پل گاسکوئین) «موتور جزیره» بود، و شاگردان بابی رابسون را با چنگ و دندان و از جان‌گذشتگی تا نیمه‌نهایی جام نود ایتالیا بالا کشانده بود تا در پنالتی‌ها به شاگردان بکن‌بائر ببازند تا حسرت فینالیست شدن در جام جهانی تا به امروز به دل انگلیسی‌ها بماند؛ و روزهای رانی کریون بود و داریوس جدبرگ در «لبه تاریکی»؛ و البته روزهای واکمن و نوار کاست‌های خاکستری‌رنگ ۲۶ دقیقه‌ای اوریجینال انگلیسی.

همان روزها بود که نیل تننت با صدای تودماغی فرا‌جنسی‌اش و با کلماتی که نمی‌فهمیدم‌شان مرا مسحور کرد.

اینجا قصد دارم چهار تا از تک‌ترانه‌های شگفت‌انگیز نیل و کریس را معرفی کنم تا علاقمندان به موسیقی پاپ امروز بدانند «قدیم‌ها» موسیقی پاپ هم چیز دیگری بود! اینها هر کدام از لحاظ موسیقی و سبک کلیپ‌سازی چنان هوشمندانه و خلاقانه بودند که در زمان خودشان انقلابی به پا کردند و بدین ترتیب خط سیر جدید موسیقی پاپ را تعیین کردند. عنوان ترانه‌ها را ترجمه نمی‌کنم چون این کار را دوست ندارم، و ترجمه به‌خصوص وقتی پای ترانه در میان باشد معمولا حس زبان اصلی را منتقل نمی‌کند.

It’s a Sin

ترانه‌ای مذهبی است. این ترانه حدیث نفس نیل تننت است که خود کاتولیک است و در کودکی تربیت مذهبی داشته. بنابراین، ترانه پر از نمادهای مذهبی کاتولیک از جمله «مازوخیسم» و «هم‌سُرایی» (کُر) است. خواننده درباره‌ی «گناه» و جداافتادن از جامعه در اثر گناه نامعلومی که مرتکب شده می‌خواند. کلیپ ترانه را درک جارمَن کارگردانی کرده. در کلیپ، نیل را دادگاه تفتیش عقاید تیره و تاری دستگیر کرده و مورد شکنجه و بازجویی قرار می‌دهد. کریس زندانبان اوست، و ران مودی فقید نقش مُفَتّش اعظم را بازی می‌کند. هفت گناه کبیره هم به صورت کاریکاتورهای تجسم‌یافته گه‌گداری خودی نشان می‌دهند.

ران مودی در نقش مفتش اعظم

فضای مذهبی ترسناک و در عین حال غمناک این کلیپ آدم را یاد دکتر فاستوس می‌اندازد. در مکان‌های نیمه‌تاریک سیاهچال و دخمه‌‌مانند، سایه‌های دراز که در برابر شعله‌های آتش روی دیوارهای بلند و بی‌انتها می‌افتند وهمی دلپذیر به بیننده القا می‌کنند. گرچه نیل در ترانه طلب بخشایش می‌کند، اما راهب‌های باشلُق‌پوش که دوره‌اش کرده‌اند انگار آخر کار او را در آتش می‌سوزانند، که هم تطهیرش می‌کند و هم او را به دیار باقی می‌فرستد. این یکی از محبوب‌ترین ترانه‌های پت‌شاپ‌بویز تا به امروز بوده است. برای کسانی که فکر می‌کنند موسیقی پاپ فقط درباره‌ی عشق و حال است این ترانه می‌تواند روشنگر باشد. طُرفه اینکه بسیاری از ترانه‌های پاپْ مذهبی هستند.

Always on My Mind

ترانه‌ای بسیار مشهور درباره‌ی عشقی از دست رفته که نسخه‌ی پت‌شاپ‌بویزش از آن جهت اهمیت دارد که یکی از بهترین اجراهای این ترانه است. شعر ترانه‌ در سبک «کانتری» (Country) آمریکایی را جانی کریستوفر، مارک جیمز و وین کارسون در سال ۱۹۷۲ نوشتند، و از آن زمان تا به امروز بارها اجرا شده است. الویس پریسلی، ویلی نلسون، و کریس دبرگ از خواننده‌های مشهوری هستند که این ترانه را اجرا کرده‌اند. با این وجود، من نسخه‌ی پت‌شاپ‌بویز را بهترین اجرای این ترانه می‌دانم. نسخه‌ی آنها در سبک «سینث‌پاپ» (synthpop) است. آنها نُت‌های موسیقی را کمی تغییر داده‌اند و بدین ترتیب ترانه را موسیقایی‌تر کرده‌اند. اولین اجرای‌شان هم به مناسبت یادبود الویس پریسلی در دهمین سال درگذشت وی بود که در شبکه‌ی آی‌تی‌وی اجرا و با چنان استقبالی مواجه شد که تصمیم گرفتند آن را ضبط استودیویی کنند.

کلیپ «Always on My Mind» در حقیقت قسمتی از فیلم موزیکال «It Couldn’t Happen Here»  به کارگردانی جک باند و با شرکت پت‌شاپ‌بویز است که صحنه‌های مختلف فیلم در آن ریمیکس شده‌اند، و بدین ترتیب یکی از سورئال‌ترین کلیپ‌های پت‌شاپ‌بویز و کل دهه هشتاد را رقم زده‌اند. در این کلیپ، کریس و نیل سوار اتوموبیلی کلاسیک‌اند. کریس راننده است و نیل کنار او نشسته، که مسافری عجیب که ظاهرا باید یک قاتل زنجیره‌ای باشد سوار ماشین شده و روی صندلی عقب می‌نشیند. نقش مسافر را جاس اَکلَند، هنرپیشه‌ی برجسته‌ی انگلیسی، بازی می‌کند. وقتی که او به جلو خم می‌شود و رادیوی اتوموبیل را روشن می‌کند، مجموعه‌ای از تصاویر نامتجانس و بی‌ربط ما را در خود غرق می‌کنند:

قطعه‌ای از فیلمی مربوط به قرن‌ نوزدهم که در آن «جنتلمن»ها با خدمتکار خانه «شیطنت‌ها»ی شهوانی می‌کنند؛ دو نفر مامور راه‌آهن که با صورت‌های رنگ‌شده به شکل گورخر افسار گورخری را در دست گرفته‌اند و او را از سکوی ایستگاه بالا می‌برند؛ ایستگاه قطاری که سربازان انگلیسی اعزامی به جنگ جهانی دوم در آن آخرین لحظات آرامش را می‌گذرانند، و در حالی که سیگار دود می‌کنند به آخرین قطعه‌ی موسیقی (شاید) عمرشان گوش می‌سپارند؛ و بسیاری تصاویر نامتجانس دیگر که حتی نمی‌شود تشریح‌شان کرد. «Always on My Mind» یکی از محبوب‌ترین ترانه‌های پت‌شاپ‌بویز است.

Heart

ترانه‌ی عاشقانه‌ی ساده‌ای است که روی موسیقی تکنو و گیتار «واوا» (wah-wah guitar) اجرا شده. گیتار واوا را آنهایی که موسیقی دهه هفتاد میلادی را گوش کرده‌اند و فیلم‌های دهه هفتاد را دیده‌اند– اگر اسمش را هم ندانند- حتما می‌توانند با گوش تشخیص بدهند. «واوا» نام‌آواست. وقتی گیتار برقی را طوری می‌نوازند که صدایش کش می‌آید و قوس پیدا می‌کند و صدایی مثل واوا تولید می‌کند، آن را وا وا می‌گویند و «Heart» با استفاده از واوا فضای دهه‌ی هفتاد را زنده می‌کند.

اما فراتر از شعر و موسیقی ساده و سرراست، این ترانه از این جهت اهمیت دارد که کلیپ‌اش تنها کلیپ پت‌شاپ‌بویز در دهه هشتاد است که داستان نسبتا مشخصی دارد. کلیپ «Heart» را جک باند کارگردانی کرده. این کلیپ بر اساس داستان فیلم «نوسفراتو» (۱۹۲۲) اثر فریدریش ویلهلم مورنائو، کارگردان اکسپرسیونیست آلمانی، ساخته و مشخصه‌های ظاهری و کارگردانی هنری آن بر مبنای ژانر دراکولا/ خون‌آشام تدوین شده است. محل فیلمبرداری هم اسلوونی است.

در این کلیپ، نیل که تازه ازدواج کرده، با عروسش سوار ماشینی هستند که راننده‌اش کریس است. آنها ظاهرا برای گذراندن ماه عسل دارند به قصری در مکانی دورافتاده می‌روند که از قضا خون‌آشامی در آن زندگی می‌کند. هنگامی که نوعروس و تازه‌داماد قدم به قصر می‌گذارند، خون‌آشام فعال می‌شود. وقتی که عروس و داماد عشقبازی می‌کنند، خون‌آشام که آنها را مخفیانه دید می‌زند، دلش هوس عشقبازی می‌کند، و یواش یواش عروس را از راه به در کرده و در نهایت او را از داماد دزدیده و به «عروس دراکولا» تبدیل می‌کند. نقش خون‌آشام را یان مَک‌کلن استادانه بازی می‌کند.

یان مک کلن در نقش خون‌آشام رمانتیک

در این کلیپ، اضمحلال رابطه‌ی عاشقانه در کمتر از پنج دقیقه به موجزترین و زیباترین شکل ممکن تصویر شده. روند رنگ‌پریده‌تر شدن نوازندگان بسیار جالب است، که یعنی زور خون‌آشام دارد می‌چربد و تاثیرش روی عروس هی بیشتر و بیشتر می‌شود. نیل بچه‌ی ساده و خوبی است، ولی جذابیت خطرناک خون‌آشام را ندارد؛ برای همین هم پس از مدتی «نبرد قدرت» را می‌بازد و عروس سکسی را توی بغل خون‌آشام شهوانی می‌اندازد. عروس از همان راهی که آمده- این بار با داماد جدید و در وسیله‌ی نقلیه‌ی جدید- بازمی‌گرد، و داماد قدیمی را در قصر تنها می‌گذارد. نکته‌ی جالب این است که هم مک‌کلن و هم تننت همجنسگرا هستند.

Domino Dancing

درباره‌ی عشق دو پسر نوجوان به یک دختر و دعواهای‌ آنها با هم بر سر او و با اوست. این ترانه که در سبک «پاپ لاتین» (Latin Pop) است در میامی فلوریدا ضبط شده. تلفیق استادانه‌ی سینثسایزر با گیتار کلاسیک و ترومپت و ساکسوفونْ اثری بی‌نظیر از این ترانه ساخته است. کلیپ‌اش که اریک واتسون کارگردانی کرده در پورتوریکو فیلمبرداری شده؛ و بازیگرانش نیز همه اهل پورتوریکو هستند. کلیپ داستانک شُل و ولی دارد، و رقابت نسبتا دوستانه‌ی دو پسر برای جلب نظر یک دختر در مواضع و مکان‌های مختلف را تصویر می‌کند. اما این فقط ظاهر قضیه است.

کلیپ «Domino Dancing» یکی از شاعرانه‌ترین و در عین حال سیاستمدارانه‌ترین کلیپ‌هایی است که به عمرم دیده‌ام. در جایی که ظاهر قضیه‌ای که این کلیپ تصویرش می‌کند امری «دیگرجنس‌خواهانه» (heterosexual) است، باطن‌اش به میزان زیادی «همجنس‌خواهانه»(homosexual)  است. سوای از اینکه اروتیسم در جای جای این کلیپ موج می‌زند و دغدغه‌ی کلیپ مشخصا دیسکورس «بدن» است، هومو- اروتیسم– بدون اینکه رک و راست بیان شود– در کلیپ تنیده شده است. بدن‌های لخت لطیف خیس پسرانه‌ی دو رقیب که ظاهرا به حال دعوا و مرافعه در هم می‌پیچند و در حقیقت عشقبازی نیمه‌خشن هومو- اروتیک را به نمایش می‌گذارند.

و این شیوه‌ای بود که در دهه هشتاد– که نمایش همجنسگرایی هنوز «کراهت» داشت– همجنسگرایی را تصویر می‌کردند. کلیپ «Domino Dancing»  یکی از بهترین و مشهورترین نمودهای این نوع تصویرگری است. وقتی کلیپ را تماشا می‌کنید دقت کنید که آیا در آن رابطه‌ی دیگرجنس‌خواهانه بر رابطه‌ی همجنس‌خواهانه غلبه دارد یا برعکس، یا اینکه قطب‌گرایی جنسی چنان کم‌رنگ می‌شود که فقط اروتیسم ناب باقی می‌ماند. این کلیپ و سبک موسیقی‌اش، از این جهت که دو مؤلفه‌ی کاتولیسیسم و اروتیسم را با هم تلفیق می‌کند (که این دو حقیقتا قرابت باطنی زیادی نیز با هم دارند) با یکی از مشهورترین آثار انگلیسی‌زبان پاپ لاتین یعنی  «La Isla Bonitaی مدونا قابل مقایسه است.

https://www.youtube.com/watch?v=qqIIW7nxBgc

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=122219