آزاده کریمی – پذیرش پناهجویان در کشورهای عضو اتحادیه اروپا سالهاست که به موضوع بحثبرانگیزی بدل شده ولی اکنون آلمان به عنوان کشوری که بیشترین تعداد پناهجویان را جذب کرده، در تلاش برای تقسیم آنان در بین کشورهای اتحادیه اروپاست. این سیاست موجب سختگیریهایی در برخورد با پناهجویان و شیوه رسیدگی به پروندههای آنان شده است.
در حال حاضر اگرچه از موج پناهجویان به سوی اروپا نسبت به دو سال گذشته کاسته شده، اما همچنان بسیاری از آسیا و آفریقا برای رسیدن به اروپا تلاش میکنند و حتی جان خود را در این راه از دست میدهند. شاید کاهش حساسیت مردم جهان نسبت به این پناهجویان، آنان را از تیترهای نخست خبری و تصاویر برجسته صفحات اول روزنامهها و سوژه فیلمهای مستند پاک کرده باشد ولی مهاجران و پناهجویان واقعیتی تلخ در روندی هستند که روزانه در حال آفریدن فاجعه است؛ جنگ، فقر و خفقان مردم را در کشورهای گوناگون بیسرپناه و از خانه و کاشانه و محیط مأنوس خود آواره میکند و برای داشتن آرامش و امنیت و معیشت زندگی آنها را زیر نام «پناهجو» طبقهبندی میکند.
در این میان، قوانین موجود در آلمان که برخلاف فرانسه و انگلستان و دیگر کشورهای پرمدعای اتحادیه اروپا، مرزهای خود را در سال ۲۰۱۵ به روی هزاران هزار پناهجو گشود و دولت آنگلا مرکل را به شدت از سوی نیروهای سیاسی این کشور تحت فشار قرار داد، به چه شکل درآمده و چه مسیری را در پیش گرفته است؟ این پرسش و نکات دیگری را با حمید نوذری مدیر کانون پناهندگان سیاسی ایرانی (برلین) در میان گذاشتیم.
-آقای نوذری، با اخباری که از مذاکرات آلمان در اتحادیه اروپا شنیده میشود، به نظر میرسد این کشور قصد دارد شرایط را برای پذیرش پناهجویان سختتر کند. آیا قوانین جذب پناهجو در آلمان تغییر کرده؟
-شرایط بطور عمومی تغییر چندانی نکرده ولی پاراگراف و بندهایی که موقعیت پناهجویان را سختتر میکند، شدت گرفته است. قوانین پناهجویی در آلمان عوض نشده ولی مثلا قرار است برای پناهجویان تازهوارد چند مرکز خیلی بزرگ پناهجویی یا مراکز ورود در چند منطقه آلمان تاسیس کنند (مراکز ترانزیت). هنوز محل این مراکز مشخص نیست ولی از اوایل پاییز راهاندازی میشوند. همچنین در این مراکز، در عرض چند روز مشخص میشود که چه کسانی واجد شرایط پناهجویی هستند و به چه کسانی پناهجویی تعلق نمیگیرد. در واقع قرار است در یک تصمیمگیری خیلی سریع، کسانی که پناهندگی شامل حالشان نمیشود به کشورهایی که از آنها آمدند بازگردانده شوند. بسیاری معتقدند این در عمل از نظر اداری بسیار مشکل است. بسیاری از نهادهای حقوق بشری و حامی پناهجویان اصولا با اردوگاههای بزرگ مخالف هستند، و معتقدند که عملا بررسیها به سرعت انجام نخواهد شد و پناهجویان مجبورند در مدت زمان طولانی در این مقرها و مراکز بمانند و به این ترتیب از جامعه جدا میمانند و این مسئله پیوستن یا انتگراسیون آنها در جامعه آلمان را سختتر میکند.
-آیا این سختگیری تاثیری در تعداد درخواستهای پناهندگی ایرانیان یا مردم افغانستان داشته؟
-باوجود همه این سختگیریها و ورود مشکل به آلمان، تعداد پناهجویان ایرانی و افغانستانی نسبت به سالهای پیش، هنوز بسیار قابل توجه است. طبق آماری که ما داریم تا آخر ماه مه ۲۰۱۸، حدود ۴ هزار ایرانی و بیشتر از آن افغانستانی وارد آلمان شده و تقاضای پناهندگی دادهاند. این نشان میدهد که مشکلات در این دو کشور نه تنها حل نشده که بیشتر هم شده و باعث شده که با این همه شرایط سخت ورود به آلمان، باز هم تلاش کرده و خودشان را به اینجا برسانند. حدس من با خبرهایی که از داخل ایران میشنویم، و سوالاتی که به صورت ایمیل و آنلاین با ما مطرح میشود و همچنین مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در کشور این است که تعداد پناهندگان ایرانی در یکی، دو سال آتی بیشتر هم خواهد شد.
-یک سوالی که پیش میآید این است که چقدر خود آلمان توانسته در پیوند پناهندگان به جامعهی میزبان موفق باشد که حالا تصمیم گرفته شده متقاضیان پناهندگی را از جامعه جدا نگهداری کنند تا تکلیف پروندهشان روشن شود؟
-مشکل دقیقا همین است. این سیاست عملا باعث به وجود آمدن پناهنده خوب و بد میشود. سیاست دولت آلمان، به ویژه هورست زِهوفر وزیر کشور آلمان (که از حزب راست و محافظهکار «سوسیال مسیحی» است) این است که تا آنجایی که میتواند تعداد پناهجویان را کمتر کند. شما میدانید که یکی از مشکلات دوران انتخابات ایشان با آنگلا مرکل صدراعظم آلمان این بود که یک سقفی برای پذیرش پناهجویان بگذارند که تا حدود ۲۰۰ هزار نفر در سال راضی شدند. برای این وزیر و مقامات جدید، مهم کشور پناهجو است. هر کسی بطور مثال از شمال آفریقا بیاید که بیشتر شامل مراکش، تونس و الجزایر است، اصولا نباید پناهندگی بگیرد. یا کسانی که از اروپای شرقی میآیند، حتی اقلیتهایی مثل «روما» و «سینتی» (گروههای قومی در برخی کشورهای به ویژه اروپای شرقی که گفته میشود بیش از هفتصد سال پیش از شبهقاره هند به اروپا کوچ کردهاند) یا پناهجویان گرجستان و بخشهایی از روسیه را قبول نمیکنند؛ این پناهجویان را باید بلافاصله برگرداند. در حالی که این کار عملا زیرپا گذاشتن قوانین پناهندگی است چرا که به دلایل پناهجو گوش نمیدهند بلکه به این نگاه میکنند که از کدام کشور آمده است.
بخش دیگر، شامل پناهندگانی است که از کشورهای دیگر وارد آلمان میشوند و به عبارت دیگر در چارچوب قرارداد «دوبلین ۳» قرار میگیرند. بر اساس این قرارداد، پناهندگانی که پیش از ورود به آلمان، ورودشان در کشور دیگری ثبت شده یا پناهندگان که با ویزای کشور دیگری وارد آلمان شدهاند، باید به همان کشور بازگردانده شوند. سیاست جدید آلمان این است که این پناهندگان را خیلی سریع به کشورهایی که از طریق آنها وارد آلمان شدهاند برگرداند. البته این قرارداد موضوع جدیدی نیست و مثلا در سال گذشته ۲۶ هزار پناهجو مشمول قانون «دوبلین ۳» وارد آلمان شدند که حدود ۴هزار نفرشان برگشتند. این را هم باید گفت که به بعضی کشورها خیلی اندک برگردانده میشوند به ویژه به کشورهای جنوب اروپا مثل مجارستان و بلغارستان و رومانی. وزیر کشور آلمان (هورست زِهوفر) میخواهد فشار را بیشتر کند و اینها را به سرعت به این کشورها برگرداند. پیشتر صحبت بر سر این بود که اگر یک توافق اروپایی به دست نیاید، اردوگاههایی بین اتریش و آلمان بنا کنند و همه پناهجویان را در آنجا اسکان دهند. ولی دولتهای اتحادیه اروپا در این موضوع به توافق نرسیدند و قرار شد چنین اردوگاههایی در مرزها ایجاد نشود و این پناهجویان در عرض ۴۸ ساعت به کشورهای مبدأ برگردانده شوند.
در مورد پرسش شما و اینکه آلمان برای پیوستن پناهجویان پذیرفته شده به جامعه میزبان چه کرده، باید بگویم که دولت آلمان میگوید کسانی میتوانند وارد روند همپیوستگی یا انتگراسیون در این کشور شوند که شرایط پناهندگی را داشته باشند و پذیرفته شوند. ولی آنهایی را که در بالا برشمردم میخواهند از شرایط پناهندگی خارج کنند و عملا آنها وارد سیستم پیوستن به جامعه مانند برخورداری از خدمات تحصیلی و غیره نمیشوند چون دولت بر این نظر است که هزینهبردار است. ولی به نظر من بیشتر به این دلیل است که مسئله پناهندگی یک مسئله سیاسی جنجالبرانگیز است و میدانیم که بر همین اساس هم حزب راست افراطی رأی بسیار آورد و وارد پارلمان آلمان شد. حالا احزاب حاکم فکر میکنند با این سختگیریها میتوانند رأیهای از دست رفته را به دست بیاورند. آلمان قوانین جدیدی تصویب نکرده ولی میخواهند از همان پاراگرافهایی که از قبل وجود داشته، سختگیرانهتر استفاده کنند.
-این سختگیریها نسبت به پناهجویان ایرانی و افغان هم اعمال میشود؟
-برای پناهجویان شرایط چندان تغییر نکرده. غیر از اینکه، برای کسانی که پیش از آلمان، در کشور دیگری بودند مثلا از یونان، مجارستان و ایتالیا وارد آلمان شدهاند، شرایط سختتر خواهد شد. اینکه آیا شرایط پناهندگی در آلمان سختتر شده یا نه، باید بگویم که شرایط ورود به آلمان نسبت به یکی دو سال گذشته به شدت سختتر خواهد شد. با توجه به جمعبندیکه از توافقهای احزاب مختلف برمیآید، آلمان شرایط ورود را سختتر میکند به ویژه برای کسانی که با ویزای کشور دیگری و یا پس از ثبت نام در کشور دیگری وارد آلمان میشوند. در مورد پناهجویان کشورهایی مثل ایران و افغانستان نیز که پناهندگان سیاسی دارند، نگاه میکنند که آیا پیش از آلمان در جای دیگری بودهاند یا نه. اگر در کشور دیگری بوده باشند، شرایط پذیرفتن آنها سختتر خواهد بود.
-در آلمان قانون پیوستن اعضای خانواده به پناهندگانی که تقاضای آنها پذیرفته شده، وجود دارد. آیا اجرا میشود یا نه؟
-بله، آلمان این قانون را پذیرفته ولی در عمل بسیار سخت انجام میشود. از اول اوت سال ۲۰۱۸ هر ماه، هزار نفر از پناهجویان سوری میتوانند خانواده خودشان را بیاورند. بسیاری از نهادها انتقاد میکنند که پیوستن به خانواده در قانون آلمان اشاره شده و این شرط هزار نفر، عملی قانونی و انساندوستانه نیست. حالا باید در عمل دید، بعد از دو سال و نیم تعطیلی یعنی از اوایل سال ۲۰۱۶ این روند پیوستن چطور انجام میشود. این قانون شامل افراد درجه یک خانواده یعنی زن و شوهر و از طرف والدین بچههای زیر ۱۶ سال است؛ و از طرف بچههای زیر ۱۶ سال چنانچه تقاضای پناهندگی داده باشند در صورتی است که والدین آنها در اروپا باشند. به عنوان مثال بسیاری از جوانان افغانستانی تنها آمدهاند و پدر و مادر آنها اگر مثلا در یونان باشد، میتوانند آنها را به آلمان بیاورند. ولی در عمل این کار با سرعت لازم انجام نمیشود و خیلیها شکایت دارند که مراحل اداری، از سرعت کافی برخوردار نیست.
-برخورد آلمان با پناهجویان در حال حاضر چگونه است؟ جریان بررسی دوبارهی برخی پروندهها که مطرح شده چیست؟
-اولا کسانی که جدید میآیند، قرار است کارشان سریعتر انجام شود. عملا کسانی هم که تازه آمدند، نسبت به قدیمیها زودتر به کارشان رسیدگی و جواب داده میشود. ولی هنوز هستند کسانی که در سالهای قبل آمدهاند و منتظر بعضی تصمیمات هستند. اصولا تصمیم آلمان این است که سریعتر به کارهای پناهجویان رسیدگی شود ولی نهادهای پناهندگی معتقدند نباید دقت در رسیدگی به پروندهها را فدای سرعت کرد. پناهجویان باید بعد از معرفی چند روزی فرصت داشته باشند تا آرامش خودشان را پیدا کنند، حداقل وکیلی پیدا کنند و به مشاوره بپردازند و بعد مورد مصاحبه از سوی نهادهای مسئول قرار بگیرند. این در بسیاری موارد انجام نمیشود. مسئله دیگری که در مورد پروندههای قدیمی وجود دارد این است که در سالهای ۲۰۱۴، ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ به دلیل فشارهای موجود، به بسیاری از مسائل به ویژه در مورد مشخصات فرد و اطلاعات هویتی بطور دقیق رسیدگی نشده؛ مثلا در مورد شهر «بِرِمِن» قرار شده ۱۰ تا ۱۵ درصد پروندهها، خصوصا آنها را که پاسخ مثبت گرفتهاند، دوباره بررسی کنندکه آیا این جوابهای مثبت بر اساس استانداردها بوده یا فقط برای افزایش سرعت در کار به آنها پاسخ مثبت داده شده. مثلا بسیاری از پناهجویان از کشورهای دیگر، خودشان را به عنوان پناهنده سوری معرفی کردهاند، به خاطر اینکه میدانستند به سوریها پناهندگی داده میشود. یا افرادی اسامی اشتباه دادهاند یا بدون هیچ بررسی، هویت ادعایی آنها پذیرفته شده که در این موارد، قرار است پروندهها دوباره بررسی شود و در حال اجرا هم هست. در مجموع می توان گفت آلمان دارد شرایط ورود پناهجویان جدید را به شدت سخت میکند: اردوگاههای متمرکز، اخراج سریعتر و توجه بیشتر به چگونگی ورود پناهجویان به آلمان از موارد اصلی این سیاست است.
شمار مهاجران و پناهندگان کشور بهترین شاخص برای نمایش میزان نا امیدی مردم ایران از بهبود اوضاعشان است. این افراد قطعاً هوشمند ترین بخش جمعیت هستند چرا که شواهد نشان داده که با خروج آنها متوسط سطح هوش جامعه ایرانی به یکی از پایین ترین میزانها در خاور میانه افول کرده است. این افراد هوشمند خوب فهمیده اند که با یک جمعیت ۸۱ میلیونی خرافاتی، آشفته ذهن و بی عار هیچ شانسی برای بازگشت به جریان سالم توسعه وجود ندارد. لذا آنها با همه سختی ها فرار را بر قرار ترجیح می دهند. مملکت امام زمان بیخ ریش امتش!
بله دیگه احتمالا توافق اروپا براى بردن کمپ هاى پناهندگى در خارج اروپا و بردنشون به شمال افریقا ،واسه ایرانى هاست که قرار آواره بشن،
برای ما بچه های کیهان بچه ها خوان هنوز سخت بود بفهمیم که چرا یک مرد ایرانی در فرودگاه پاریس پناهنده شده . بعد پدرم گفت اینها ضد سلطنت هستند و چند نفر هم پناهنده در آلمان شرقی داریم. همین .یکی به اضافه چند تا . این بود سهم ما از آوار گان دنیا. تیمور بختیار پنا هنده بی پناه بعدی بود. سپاس و تشکر از غارتگر انی که وقتی آمدند ملیون ها ایرانی باید ترک دیار می کردند ولی فرار این جانور ران چپا و لگر نزدیک است .عبا و عمامه پنهان ،تیغ ژیلت در دست .من امیدوارم همه بر می گردیم .منهم بر می گردم .ای ایران ، ای مرز پر گوهر …