آرش چوپانی – در کشاورزی سنتی و نیمهسنتی، بیشترین نهاده مصرفی در بخش کشاورزی آب است. طبق آمار سازمان خواربار جهانی (فاوو) بیش از ۹۰ درصد آب در ایران در بخش کشاورزی مصرف میشود و راندمان تولید از این میزان در بهترین حالت ۳۵ درصد است.
حال که پس از دو دهه تنش آبی شدید، بدون اینکه روشهای مراقبت از آب، مصرف آب و مدیریت آبخیزداری در سیاستهای کلان کشور تغییر کرده باشد، وارد مرحله بحران و در بسیاری از نقاط کشور دچار نبود آب هستیم. در چنین شرایطی ادامه سیستم کشاورزی رایج در منطقه، به معنی کامل خودکشی آبی است.
طبق آمار گمرک جمهوری اسلامی در سال گذشته میزان کل واردات کشور ۴۳٫۷ میلیارد دلار بوده است. از این میزان ۸٫۶ میلیارد دلار معادل ۱۷٫۶ میلیون تن سهم واردات محصولات کشاورزی و مواد غذایی بوده است.
این میزان از واردات بدون هیچگونه محاسبه نیاز کشور و بدون محاسبه میزان تولید محصولات مشابه در کشور صورت میگیرد. یعنی ما هم میکاریم و برای آن کشت، آب فراوانی مصرف میکنیم و هم وارد میکنیم و منابع مالی گستردهای را به آن اختصاص میدهیم و این منابع ارزی، از ارقام ارزی دولتی تامین میشود. اگر از مسئله استفاده از رانتهای این بخش برای دریافت ارز و واردات که مربوط به حوزه اقتصاد کشاورزی و مبارزه با فساد مالی هست بگذریم، نبود آمار درست، پیشبینیهای علمی و تخمینهای کارشناسی از تولید محصولات مختلف کشاورزی در فصل کشاورزی آینده، خلاء بزرگی در جلوگیری از مصرف بیهوده آب، حتی در روشهای سنتی است.
از آنطرف یک عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس شورای اسلامی، با انتقاد از کاهش تعرفه واردات محصولات کشاورزی گفته است که این کار دولت خلاف برنامههای اقتصاد مقاومتی است. واردات محصولات کشاورزی چندین برابر نیاز کشور است.
جلال محمودزاده در گفتگو با ایسنا در خصوص معاف شدن واردات انواع چای از پرداخت مالیات، با بیان اینکه، این معافیت نه تنها در مورد چای بلکه در خصوص سایر محصولات مانند شکر، برنج و همچنین محصولات باغی نیز مطرح است، اظهار داشت: ما در حال حاضر در بیشتر محصولات استراتژیک به غیر از روغن، در داخل کشور نزدیک به خودکفایی هستیم. سالانه به حدود ۲۰ هزار تن برنج نیاز داریم که تولید داخل به میزان نیازمان نزدیک است. در رابطه با چای هم همینگونه است. در داخل تولید خوبی داریم و به این میزان از واردات نیاز نیست.
سیاست اقتصاد مقاومتی و خوکفایی کشاورزی دو مقوله مهم سرسیاستهای کلان هر کشوری به حساب میآید، اما آیا این سیاست در بخش کشاورزی کشوری که با بزرگترین تنش آبی دوران خود روبرو است میتواند به پیش رود؟
جواب مثبت است. اما با شرط و شروطهایی.
برآورد صحیحی از نیاز کشور در مصرف انواع محصولات کشاورزی، دامی اولین قدم و مهمترین گامی است که بایستی به دقت و با نیمنگاهی به آمار مصرف در سالهای قبل انجام شود. قدم بعدی برآورد هزینه دلاری همان میزان و همان محصولات است در صورتی که بخواهیم آنها را وارد کنیم.
تعیین اینکه چه مقدار از این مبلغ هزینهی تمامشده تولید همان محصولات در داخل کشور است مهمترین نکته در تصمیمگیری برای واردات آن محصول و یا تولیدش در داخل است.
یعنی رقم ارزی واردات محصول X به کشور/ رقم ارزی هزینه تمام شده تولید محصول X در کشور= شاخص تعیین واردات و تولید.
اگر عدد به دست آمده از ۱ کمتر باشد. واردات آن محصول توصیه میشود.
قدم بعدی، انتخاب محصولاتی است که با کمترین میزان آب، قیمت تمامشده تولید آنها چند برابر کمتراز مبلغ فروش آنهاست و میتوان با صادرات آنها ارز مورد نیاز دیگر محصولاتی را که نیازمند آنها هستیم و تولید آنها مقرون به صرفه اقتصادی و آبی کشور نیست تامین کنیم.
هزینه تولید گل ٣٠ درصد قیمت تمامشده یک شاخه گل است. اما هزینه تولید یک بشکه نفت بیش از ٣٠ درصد قیمت تمام شده آن است.
این یعنی ارزآوری یک شاخه گل بیشتر از حتی یک لیتر نفت است. در تولید گل در محیط های گلخانهای، مصرف آب تا ۷۰ درصد پایینتر است و علاوه بر کمک به حفظ آب و عدم صادرات آب مجازی، ارز دریافتشده از تولید و صادرات آن میتواند جایگزینی مناسب برای تولید محصولاتی شود که توجیه اقتصادی و آبی برای تولید ندارند.