سه کشور عضو اتحادیه اروپا (انگلیس، فرانسه و آلمان) که از امضاکنندگان توافق اتمی یا برجام هستند، از تصمیم دولت آمریکا برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران ابراز تاسف کردهاند. این کشورها به دقت گزارشها و تحلیلها و اظهارات مقامات آمریکایی را درباره توافق اتمی بین ایران و کشورهای ۱+۵ تحلیل و بررسی میکنند.
پس از خروج آمریکا از توافق هستهای اتحادیه اروپا در برابر یک مشکل فنی در رابطه با ادامه این توافق قرار گرفت به همین دلیل کشورهای قدرتمند عضو اتحادیه اروپا تلاش کردند تا از مهلتی که ایالات متحده برای بازنگری مجدد در محتوای توافق برای آنها تعیین کرده بود، استفاده کنند تا شاید بتوانند راه حلی برای نجات این توافق بیابند اما زمان به سرعت گذشت و بالاخره روز سهشنبه هفته گذشته، هفتم اوت ۲۰۱۸، اولین بسته تحریمهای آمریکا علیه رژیم ایران اعلام شد. دومین بسته تحریمها که از نوع اول بسیار شدیدتر است قرار است در ماه نوامبر آینده علیه جمهوری اسلامی اعمال شود. تصمیم ایالات متحده بر تحریم ایران برای اروپاییها مشکلی بزرگ به شمار میرود به این دلیل که این کشورها قرار بود ماه نوامبر برخی امتیازات اقتصادی و مالی را به ایران تقدیم کنند اما تصمیم آمریکا و تعیین ماه نوامبر برای اعمال بسته دوم تحریمها تمام برنامه اروپاییان را بر هم ریخت.
اتحادیه اروپا با وجود شروع تحریمها هنوز هم جهت یافتن راهکاری برای ایجاد توافقی با تهران جهت برقراری روابط تجاری، اقتصادی، سرمایهگذاری، تسهیل خدمات بانکی و همچنین خرید نفت تلاش میکنند اما این تلاشها به جایی نخواهد رسید. رژیم ایران که اکنون بسیار نگران شرایط جدید بینالمللی و داخلی خود است خوب میداند که شرکتهای بزرگ اروپایی قادر نیستند با تحریمهای آمریکا رویارویی کنند. از زمان آغاز تهدیدهای آمریکا خیلی از این شرکتها داوطلبانه و بدون توجه به تصمیمات رهبران اتحادیه اروپا، ایران را ترک کردند. تهدیدهای مکرر واشنگتن به جریمه شرکتهایی که با ایران وارد معامله شوند بدون شک آنها را از هر گونه داد و ستد یا سرمایهگذاری در ایران منصرف خواهد کرد.
در این میان، تهران بسیار علاقمند است که روابطاش را با اتحادیه اروپا حفظ کند چرا که اروپاییها ارز معتبر دارند.
علاقمندی شدید ایران در حفظ ارتباط با اروپا به خاطر ان است که این کشورها در ازای نفت و گاز ارز معتبر پوند یا یورو به تهران میپردازند. علاوه بر این شرکتهای اروپایی تکنولوژی مورد نیاز ایران به ویژه در بخش صنایع دفاعی را دارند به همین دلیل اروپا واقعا یک نیاز مبرم و راه حل مهم برای تهران تلقی میشود.
با این حال اما اقدامات عملی همیشه نتایجی گویاتر و رساتر از اظهار نظرهای تئوریک دارد. تضمینهای امانوئل ماکارون رئیس جمهوری فرانسه، آنگلا مرکل صدراعظم آلمان و ترزا می نخست وزیر بریتانیا، با پاسخ سرد ایران مواجه شد. تهران به اروپاییان گفته است که بسته ارائه شده از سوی این سه کشور قادر نیست اقتصاد ورشکسته این کشور را نجات دهد چرا که اگر بخش صادرات نفت محاصره شود و کانالهای مبادلات مالی تهران با جامعه بینالمللی قطع گردد، اقتصاد ایران ضربه مرگباری را متحمل خواهد شد و بسته اروپاییها به رژیم دیگر هیچ دستاورد جدیدی برای تهران به همراه نخواهد داشت.
رهبران سه کشور انگلیس و فرانسه و آلمان در تلاش برای قانع کردن شرکتهای اروپایی به مشارکت در روند تسهیل امور برای رژیم تهران با مشکلات زیادی مواجه هستند. غول نفتی فرانسه «توتال» پیشاپیش اعلام کرده بود با توجه به تحریمهای آمریکا نمیتواند به تعهدات خود در بخشی از قرارداد چند میلیارد دلاری پروژه گاز «پارس جنوب» پایبند بماند.
دو شرکت از بزرگترین شرکتهای تدارکاتی جهان، «CMA-CGM» و «DANISH DSV»، نیز اعلام کردهاند که قصد دارند تجارتشان با ایران را متوقف کنند. همچنین شرکت هواپیمایی هلند اعلام کرده است که همه پروازهایش به ایران را از ماه سپتامبر آینده متوقف خواهد کرد. شرکت هواپیمایی «فرانسایر» که با هواپیمایی هلندی ادغام شده است، این شرکت نیز پروازهایش به تهران را متوقف خواهد کرد.
انتظار می رود شرکتهای فولاد اروپایی نیز عرضه فولاد به ایران را متوقف کنند چون شرکت فولادساز روسیه «SEVERSTAL»، پیشاپیش تمام فعالیتهای تجاری خود را با ایران متوقف کرده است. شرکت «رنو» سازنده اتومبیل فرانسوی نیز اعلام کرد که بر خلاف اعلامیههای تبلیغاتی قبلی خود فعالیت در ایران را متوقف خواهد کرد، شرکت «رنو» شریک بزرگ شرکت نیسان در ایالات متحده است و نقش مهمی در بازار ایالات متحده ایفا میکند از همین رو این شرکت حاضر نیست در آمریکا تحریم یا جریمه شود.
رئیس بانک سرمایهگذاری اروپا « EIB» نیز با اعلام اینکه هیچ بانک اروپایی در حال حاضر قادر به معامله با ایران نیست، نگرانی شرکتها را افزایش داد بطوری که حتی شرکتهای کوچک یا شرکتهای «ثانویه» اروپایی به علت تحریم های آمریکا، نمیتوانند در ایران فعالیت کنند چون این شرکتها از شرکتهای عظیم چندملیتی به مراتب آسیبپذیرترند.
یکی از مشکلاتی که رهبران اروپا با آن مواجهاند موضوع عدم تبعیت شرکتهای اروپایی از رهبری اتحادیه اروپا است. این مشکل برای رهبران اروپا شاید قابل درک باشد چرا که در اروپا قانونی نیست که شرکتها را مجبور یا ملزم به تبعیت از مواضع سیاسی کشورهایشان بکند مگر در رابطه با برخی قوانین استثنائی مربوط به مبارزه با تروریسم. بنابراین عدم همکاری یا همراهی شرکتها قابل درک است اما آنچه بیشتر برای اروپاییان غیرقابل درک و هضم است و این کشورها را در برابر افکار عمومی مردم خود در تنگنا قرار می دهد، ادامه اقدامات تروریستی رژیم ایران در خود کشورهای اروپایی است. درست در زمانی که سه کشور انگلیس، آلمان و فرانسه از هیچ تلاشی برای راضی کردن دولت حسن روحانی فروگذار نمیکنند، نهادهای تروریستی جمهوری اسلامی در اروپا به فعالیت خود ادامه میدهند و آخرین تلاش آنها طرح ناکام بمبگذاری در مراسم «سازمان مجاهدین خلق ایران» در پاریس بود. این توطئه تروریستی که به وسیله پلیس اتریس، آلمان و بلژیک کشف و خنثی شد بار دیگر نقاب کریه تروریستی از چهره رژیم ایران را برداشت. این رفتار برای اروپاییان غیرقابل درک بود در حالی که آنها برای نجات این رژیم تلاش می کردند، رژیم ایران بیپروا برای اقدامات تروریستی خود تلاش میکرد. پس از فاش شدن این طرح تروریستی هیچکس نمیتوانست میزان خجالت، شرم و فضای درماندگی حاکم بر دفتر ریاست جمهوری حسن روحانی در اروپا را در آن لحظه تصور کند بخصوص بعد از سیلی از گزارشهای موثق و متوالی که درباره این طرح تروریستی منتشر شد.
در حالی که روحانی در اروپا برای یافتن راه دیپلماتیک تلاش میکرد همزمان اسد لله اسدی دیپلمات ایرانی در اتریش به دلیل مشارکت در طراحی یک عملیات تروریستی و بمبگذاری بازداشت شد، اسدی یک مقام تابع وزارت اطلاعات ایران است که در وزارت امور خارجه این کشور شبکههای تروریستی نظام اسلامی را هدایت میکند. وزارت اطلاعات معمولا باید به دستورالعملهای مستقیم روحانی عمل کند.
اقدامات تروریستی رژیم ایران در اروپا چیز جدیدی نیست اما رهبران اروپایی تصمیم گرفتهاند که با آن برخورد نکنند. در طی سه سال گذشته، وزارت اطلاعات تعدادی از مخالفان رژیم را در هلند، آلمان و ترکیه ترور کرده و حداقل چهار نفر را کشته است.
این ترورها در واقع در چارچوب ادامه سیاست وزارت اطلاعات رژیم ایران برای قلع و قمع و ترور مخالفان انجام میگیرد که از بدو تاسیس رژیم اسلامی در ایران آغاز شد. رژیم جمهوری اسلامی از سال ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۶ بیش از ۲۰۰ عملیات بمبگذاری تروریستی در سطح بینالمللی انجام داده است. یکی از رویدادهای بسیار شناخته شده در سپتامبر ۱۹۹۲ بود که وزارت اطلاعات رژیم ایران چهار تن از رهبران حزب دمکرات کردستان ایران را در رستوران «میکونوس» در برلین به قتل رساند. جمهوری اسلامی البته دست داشتن در این عملیات را تکذیب کرد اما دادگاه بعدها با شواهد و دلایل قاطع دست داشتن رژیم ایران در این عملیات تروریستی را ثابت کرد. دادگاه اعلام کرد عملیات به دستور رژیم ایران و توسط افرادی وابسته به سفارت این کشور انجام گرفته و به همین دلیل برای برخی از مقامات تهران حکم بازداشت صادر کرد.
رژیم ایران در آن زمان صدای اعتراض شدید اروپاییها را شنید و پیام روشن و قاطع اتحادیه اروپا مبنی بر عدم تحمل هر گونه فعالیت تروریستی از سوی تهران در کشورهای عضو را دریافت کرد البته تازه پس از آنکه دادگاه آلمان حکم بازداشت فلاحیان وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی و برخی مقامات مسئول این کشور از جمله علی اکبر ولایتی و هاشمی رفسنجانی را صادر کرد. کشورهای اروپا در آن زمان ۱۵ سفیر خود را بطور هم زمان از تهران فراخواندند.
واکنش رژیم ایران در برابر اروپاییان بسیار ملایم بود چون ایران نمیخواست اروپا را از دست بدهد پس با عقبنشینی موقت، پروسه ترورها را برای مدتی متوقف کرد.
اما اکنون با وجود آخرین تلاش رژیم ایران برای انجام عملیات تروریستی، نمایندگان اروپا باز هم از بازگشت کمیته هماهنگی مشترک به میز مذاکره با تهران خودداری نکردند. به نظر میرسد رهبران سه کشور بزرگ اروپایی در تلاشهایشان برای راضی کردن ایران با مشکلات زیادی روبرو خواهند شد.
سوال این است که اروپاییان تا کجا میتوانند با رژیم ایران پیش بروند؟ تقدیم یک بسته مالی به رژیم تهران یکی از راهکارهایی است که مشاوران ارشد سه کشور اروپایی پیشنهاد میکنند، اما چقدر و چگونه؟ چون تحریمهای جدید ایران را از خرید یا نگهداری ارز آمریکایی منع میکند و هیچ دولتی قادر به انجام هیچ معاملاتی نخواهد بود.
مشاوران اروپایی همچنین سعی خواهند کرد تا کشورهای عضو اتحادیه اروپا را به بقا و پایبندی به چارچوب توافق هستهای قانع کنند. اروپاییان سعی میکنند برای کم کردن فشار بر ایران، خود را به مشکلی در برابر آمریکا تبدیل کنند اما در این گام موفق نخواهند شد چون خود اروپاییها در این مورد با همدیگر اختلاف نظر دارند. کشورهای اروپای مرکزی و شرقی مانند لهستان و لیتونی و برخی دیگر از کشورهای اروپایی منافع مالی قابل توجهی مانند آلمان یا انگلیس یا فرانسه در رابطه با ایران ندارند و از همین رو آنها بیشتر با آمریکا همسو خواهند بود.
کشورهای اروپایی که با آلمان و بریتانیا و فرانسه همراه نیستند به دقت خط مشی موفقیتآمیز ایالات متحده آمریکا در برخورد با کشورهایی مانند کره شمالی را بررسی و دنبال میکنند. آنها شاهد موفقیت سیاست آمریکا در برخورد با پیونگ یانگ بودهاند. سیاستی که باعث شد آزمایشهای موشکی کره شمالی متوقف، سکوهای پرتاب موشکی جمعآوری و مذاکرات دیپلماتیک آغاز شود. در صورتی که سه کشور انگلیس و فرانسه و آلمان پس از ۴۰ سال مدارا و مماشات و «دیالوگ انتقادی» با جمهوری اسلامی نتوانستند هیچ تغییری در رفتار رژیم تهران به وجود آورند و در نتیجه تلاشهای این اتحادیه در این زمینه با شکست مواجه شد. بنابراین اعتماد کشورهای اروپای مرکزی و شرقی به قدرت تاثیرگذاری آمریکا بیشتر است.
سیاست رژیم ایران در اصرار بر بقا در سوریه، گسترش و نشر گفتمان فرقهگرایی در منطقه به ویژه در عراق، ادامه تجهیز و تسلیح شبهنظامیان خارج از سلطه دولتها در لبنان وعراق، حمایت از سازمانهای تروریستی شیعی مانند حوثیها و سنی مانند حماس، جهاد اسلامی و طالبان، پناه دادن به رهبران گروه تروریستی القاعده و تهدیدهای مکرر به بی ثبات کردن فعالیتهای کشتیرانی و تجارت بینالمللی در تنگه هرمز و بابالمندب، پس از امضای توافقنامه هستهای «اوباما» با ایران همچنان ادامه یافت. ادامه این سیاست ویرانگر همه نتیجه سیاست و مواضع ضعیف دولتهای اروپایی نسبت به رفتار رژیم ایران است. ولی اروپا حاضر نیست انتقادها را بپذیرد و در رفتار خود با ایران تجدید نظر کند.
حالا اما شرایط فرق کرده و زمان آن فرا رسیده که رهبران اروپا تمایزی میان نقش ایران در ترویج فعالیتهای تروریستی و رسیدن به آرمانهای هستهای قائل نشوند. رهبری رژیم ایران میخواهد حل و فصل پرونده اتمیاش از موضوع حمایتهای آن از تروریسم جدا باشد. بنابراین اروپا به موضع محکمتری در برابر رژیم ایران نیاز دارد. اروپا نباید به خواستههای رژیم ایران که نتیجهای جز ویرانی منطقه نداشته تن بدهد. اروپاییان پیش از آنکه به منافع مالی کشورهایشان فکر کنند، باید ببینید که پس از رفع تحریمها از ایران بعد از توافق هستهای اوباما و اعطای میلیاردها دلار پول نقد به رژیم ایران، این رژیم چه خدمتی به مردم ایران ارائه داده است!
مردم ایران حدود یک سال است که بطور مداوم علیه گرانی، فقر، کمبود آب آشامیدنی و بیکاری و دزدی مقامات دست به تظاهرات اعتراضی میزنند و هر روز بر خشم مردم این کشور از رژیمی که اروپاییان از آن دفاع میکنند، افزوده میشود. حال پرسش اینجاست که اروپاییان تا کی میخواهند از چنین رژیمی حمایت کنند؟!
*منبع : شرق الاوسط
*نویسنده : هدی الحسینی
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
مسعود پزشکیان، نایب رئیس مجلس ، روز دوشنبه (۲۲ مرداد/ ۱۳ اوت) در نخستین همایش ملی تشکلهای اقتصادی بخش خصوصی!، در برابر خبرنگاران از جمله گفت: «ما وقتی پرچم آمریکا را آتش میزنیم، افایتیاف را رد میکنیم، باید بپذیریم که با آمریکا رودررو خواهیم شد. پس باید خود را آماده کنیم. آمریکا از نظر اقتصادی یک قدرت است و بسیاری از قدرتهای بزرگ در مقابل آن کوتاه میآیند. حالا نمیخواهیم کوتاه بیاییم، پس باید هزینه آن را بپردازیم. این کوتاه نیامدن سختیهایی دارد و تقصیر حسن و حسین نیست، بلکه تقصیر سیاستی است که در پیش گرفتهایم.
اصفهان حمله یک بسیجی به راننده خودرو با چکش به خاطر پخش موزیک
https://www.youtube.com/watch?time_continue=30&v=-TkKBJOQJBY
تنها را نجات ایران همبستگی ملی ایرانیان است و شورش علیه اشغالگران اسلامی
هرکسی فکر میکند که اگر اروپا از رژیم اخوندی دست بکشد چیزی تغییر خواهد کرد سخت در اشتباهند. اروپایی ها برای منافع خود حتا حاضرند صیغه هم بشوند.
تا زمانی که اخوندها وجود داشته باشند . چرا انها قدرتشان حفظ و تکان نخورده است ؟
چگونه اخوندها در طی این چهل سال حکومت داری کرده اند ؟ یکی از دلایل اصلی ان عدم وجود اپوزیسیون متحد بوده است . لطفا این پرسش را یک خدا خیر داده جواب دهد !
نیروهای اپوزیسیون چه جریانهایی هستند ؟
– ایا شاهزاده رضا پهلوی تنها هستند و یا هزاران نفر هوادار پا رکاب در خارج از کشور دارد؟ نمیدانم !
– اقایان دکتر ابوالحسن بنی صدر و اقای مهندس حسن شریعتمداری و اقای بهرام مشیری و….چه عده نیرو دارند ؟
– اقای دکتر حسین موسویان و نیروهای ملی و جبهه ملی ایران چه میزان نیروی پای کار دارد ؟نمیدانم !
– بدون سازمان مجاهدین خلق ایا مرد پای دیگری وجود دارد ؟!!!
لعنت ابدی خداوند بر انگلیس و فرانسه… این دو خبیث بزرگ…
تا لحظه آخر میخواهند ازین رژیم بچاپند… با آمدن شاهزاده عزیز مطمئن باشید دیگر جایی برای اقتصاد اروپا در ایران نخواهد بود..
خون هزاران جوان ایرانی وبی گناهانی مانند فروهرها و فریدون فرخزاد و دکتر شاپور بختیار و صادق شرفکندی و رستوران میکونوس که با گرفتن باج زیاد در دهه هفتاد شمسی از وزارت اطلاعات ایران به راحتی قاتلان را به آلمان و فرانسه راه دادند بر گردن امثال خانم موگرینی و مرکل است.
خانم موگرینی کمونیست! روز دوشنبه گفت: «برای ما، حفط برجام به !خاطر منافع اقتصادی نیست. به خاطر منافع امنیتی است!!».
آخه اگر آخوندها به این برنامه اتمی وصدور بمب و تروریست ادامه بدهد چه امنیتی برای اروپا بوجود میاورد که این هودار آن هست!؟ غیر از جنبه اقتصادی برای محدود شرکتهای ورشکسته با کیفیت پایین تولیداتشان سود دارد چیز دیگری نیست، کشتار و زجر مردم ایران برای اینها هیچ ارزش ندارد و فقط پول و پول حالا از یک دیکتاتور باشه یا فرشته گابریل!?
به افرادی که از این رهبران پاسداری میکنند رسانیده شود، اما هیچ یکی از افراد حتی اعضای این گروهها نیز نمیتوانند به صورت مستقیم با این رهبران دیدار کنند.
گروههای «تروریستی» مختلفی که در غزنی حملات انجام دادند به دهشتافگنیهای زیادی از جمله آتش زدن مارکیتها و آزار و اذیت شماری از مردم، آتش زدن خانه و موترهای مقامات دولتی و چپاول دکانها دست میزنند.”
او گفته است، زمانی که جنگ در غزنی شدت گرفت گروهای «تروریستی» از گوشههای مختلف وارد این ولایت شدند تا غزنی را به صورت کامل سقوط دهند.
امانالله کامران، عضو شورای ولایتی غزنی امروز سهشنبه ۱۴ اوت مدعی شد، سپاه پاسداران ایران و استخبارات پاکستان در کنار گروههای مخالف دولت افغانستان در سقوط شهر غزنی دست دارند.
وی ادعا کرد،: “مردم ولایت غزنی، تازه از نعمت جادهها و امکانات شهری بهتر برخوردار شدند که پاکستان و سپاه پاسداران ایران تمامی آرزوها، آرامش و سرمایههای تاجران را به خاک یکسان کردند.
رهبران جنگ غزنی در یک مسجد در منطقه اسفندی این ولایت موقعیت دارند و به هیچکس اجازه نزدیک شدن به این مسجد داده نمیشود.
سه وعده غذا و چای رهبران این گروههای «تروریستی» به موقع در همین مسجد از مناطق مختلف دست به دست شده تا
به نظر میرسد استراتژی اصلی و راهبرد اینبار و حکومت جمهوری اسلامی در مقابل تحریمهای امریکا مراوده با همسایگان خود بوده تا بتواند قفل این مسئله را باز کند .
اخیرا در مجلس اخوندی قانون ایجاد هفت منطقه ازاد اقتصادی در شهر های مرزی کشور به راحتی تصویب و برای اجرا ابلاغ شده است تا بتوانند کلیه مرودات تجاری به راحتی با همسایگان صورت گیرد و مشکل تحریمها را حل کنند ؟!
شرکتهای فعال اصلی اروپایی در کشور چند مدتی است که جل و پلاس خود را جمع کرده و دیروز هم اعلام شد شرکت خودرو سازی چینی وی.ام.وی و چری هم در حال بستن بار و بنه خود بوده و تولید و عرضه ماشین را نیز متوقف کرده اند .
سید علی گدای خامنه ای همانند بچه پرو های قدیم که هر چه کتک میخورد دست از فحش دادن بر نمیداشت دیروز یک مشت افراد حکومتی روستا زاده و دهاتی را از سراسر کشور در حسنیه اش جمع نموده و همانند چند دهه گذشته وراجی و رج خوانی نمود .او چون میدانست که اینبار این تو بمیری از ان تو بمیری ها نیست حرفهای گنده تر از دهانش زد .
اقا ترامپ اینبار میدان رو کم کنی است . این گوی و این میدان . مردم هم میگویند مرگ یکبار و شیون یکبار !
انگونه که ما داخلی ها از تحریمهای امریکا بر علیه ملاها برداشت میکنیم این است که قرار شده با وضع تحریمهای ثانویه در ۱۳ ابان برنامه خفه نمودن اقتصاد دلال محور ملاها بصورت کامل اجرایی شود . یعنی هر کشوری که با ایران معامله کند حق ندارد در بازار امریکا فعالیت کند . اگر این امر درست و واقعی باشد که دیگر جای نگرانی برای طرف درگیر با اخوندها نباید وجود داشته باشد ؟
مطمئنا چین و اروپا هرگز حجم معامله تجاری خود با امریکا را فدای ملاها نخواهند کرد . هرگز و به نظر بسیاری مانورهای اروپا و چین در این قضیه سر کارگذاشتن و از روی ناچاری است !!!
نتیجه کم محلی و بیرون کردن امریکا توسط اروپا و چین از بازار ایران و خاورمیانه این پیامدها را هم دارد ؟!
نکته بعد درخصوص سه کشور اروپایی است. این سه کشور اروپایی تا دقیقه ۹۹ امضای برجام تا توانستند از آیتاللهها »اشانتیون« و »گیفت« امضای برجام گرفتند.
اما آقای ترامپ این سفره هفت رنگ را بهم ریخت. حال آنها ناراحتند از بهم ریختن آن. و تا جای ممکن سعی در حفظ و ادامه ارتزاق دارند. البته از آنها هیچ گِلِهای نیست. تمامی آن رهبران در فکر کشور خود هستند، و این طبیعی و قابل درک است. اما ما مردم ایران باید بدانیم با دزدان و غراتگران کشورمان در نقش مسئولان و رهبر چه معاملهای بکنیم.
دیروز بیبیسی فارسی مقالهای در دفاع از امضای توافق حوزه خزر منتشر کرد که به نوبه خودم از خواندن آن شوکه شدم، نه بدان جهت که دفاعی تمام قد از جمهوری اسلامی بود بلکه بدلیل طرز ارائه مقاله که به هر لطائفالحیلی قصد توجیه اینکه ایران هرگز ۵۰ درصد خزر را نداشته و قبول آن توسط کشورهای منطقه کاملاً بعید بنظر میرسید و … داستان پشت داستان!
همانروز آقای رجبصفروف اظهار داشت که ما از اینکه ایران ادعای ۵۰ درصد نداشت شوکه شدیم!! البته امروز حرفش را پس گرفت!!!
ظاهراً آقای صفروف مانند روحانی ما با بیبیسی زیاد هماهنگ نکرده بود!!