جواد طالعی – روز دوشنبه ۲۲ امرداد علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی در تازهترین سخنرانی خود اعلام کرد که تا دولت فعلی آمریکا بر سر کار است، تهران حاضر به مذاکره با واشنگتن نخواهد بود.
در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ میلادی نیز، در حالی که سفرهای پنهانی علیاکبر ولایتی مشاور بین المللی رهبر جمهوری اسلامی به عمان و آمریکا از پرده بیرون افتاده بود، خامنهای همواره وانمود میکرد که به غرب و در صدر آن آمریکا اعتماد ندارد و معتقد نیست که مذاکره با آنها سودی خواهد داشت.
اسلام با مجاز شمردن خدغه و تقیه امکان به راه انداختن بازی موش و گربه را برای همیشه به پیروان خود داده است. مسلمانان مجاز هستند هرگاه منافعشان به خطر میافتد، با پیش گرفتن تقیه باورهای اصلی خود را پنهان دارند و با خدغه و فریب، در مسیر شکست دادن دشمن خود بکوشند.
البته بر هیچکس پنهان نیست که بر اساس آموزههای دیگر اسلام، نزدیکترین دوست مسلمانان هم میتواند یکشبه به دشمن تبدیل شود. مثل خوارج در صدر اسلام و سازمان مجاهدین خلق و حزب توده ایران در سالهای نخست بازگشت روح الله خمینی از تبعید.
رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی روز ۲۲ امرداد خود، باز هم از همین دو وسیله پیشبرد سیاست همیشه دوگانه خود بهره برده است. از زمانی که دونالد ترامپ رسما اعلام کرد آماده است در هر زمان و مکانی بدون هیچ قید و شرطی با رهبران جمهوری اسلامی ایران به گفتگو بنشیند، بسیاری از ناظران بارها تصریح کردهاند که دو طرف در تلاش تهیه مقدمات مذاکراتی هستند که احتمالا تا مدتی محرمانه خواهد ماند. با این همه، خامنهای میکوشد افکار عمومی را مجاب کند که هر مذاکرهای به زیان ایران است. اما در عین حال، شرطی هم برای انجام این مذاکره تعیین میکند و تلویحا میگوید که مذاکره را باید به بعد از خروج دونالد ترامپ از کاخ سفید واشنگتن ارجاع کرد.
رویای خامنهای: شکست ترامپ در سال ۲۰۲۰
اظهارات رهبر جمهوری اسلامی، یک چیز را کاملا آشکار میکند: او بر این گمان است که دونالد ترامپ در پایان نخستین دوره ریاست جمهوری خود این مقام را از دست خواهد داد، زیرا با توجه به دشمنان زیادی که در صحنه بینالمللی برای خود آفریده است، آمریکاییها دیگر به او رای نخواهند داد.
خامنهای امیدوار است که بتواند دو سال دیگر مثل سالهای ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۵ باز هم به بازی موش و گربه با جهان غرب ادامه دهد، تا احتمالا رئیس جمهور منعطفتری به جای ترامپ بنشیند و همان راهی را از سر بگیرد که سلف ترامپ، باراک اوباما در پیش گرفته بود.
خامنهای تاکید میکند که «نه جنگی درخواهد گرفت و نه مذاکرهای انجام خواهد شد». او توضیح نمیدهد که اگر مذاکره ای مستقیم یا غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن صورت نگرفته و قرار نیست بگیرد، از کجا و بر اساس کدام اطلاعات دقیق میداند جنگی صورت نخواهد گرفت! آیا این قوت قلب را ولادیمیر پوتین پشتیبان ظاهری خامنهای پس از دیدار با ترامپ در هلسینکی به او نداده است؟
اظهارات خامنهای در عین حال نشان میدهد که او برای تحولات داخل کشور، مشکلات کمرشکن اقتصادی و اجتماعی، نارضایتی مردم ایران و اعتراضهای گسترده داخلی اهمیت چندانی قائل نیست و این بار همه تخم مرغهایش را در سبد تحولات خارجی نهاده است. اما آیا امیدواری او به پایان نخستین دوره ریاست جمهوری ترامپ، دارای مبنایی حساب شده است؟ یا از ناآگاهی صرف وی در زمینه تحولات امروزی جامعه آمریکا نشان دارد؟
رهبر جمهوری اسلامی علاوه بر این هنوز باور نکرده است که با توجه به شدت یافتن بحران اقتصادی، فساد رهبران سیاسی و ناامیدی از اصلاحپذیری حکومت اسلامی، مردم ایران ممکن است بسیار زودتر از پایان یافتن دوران نخست ریاست جمهوری ترامپ بساط رژیم پادرهوای او را برچینند. او درنیافته است که مردم وقتی به ستوه میآیند دیگر منتظر کمک کسی نمیمانند بلکه با دست خالی وارد میدان میشوند و رهبران خود را نیز در جریان مبارزات ملیشان مییابند.
دونالد ترامپ، با سیاست فاصله گرفتن از توافقهای بینالمللی، زیرپا نهادن بسیاری از مقررات سازمان تجارت جهانی و پیمانهای بینالمللی زیست محیطی، در اروپا و آسیا مخالفان زیادی دارد. اما آیا در داخل ایالات متحده آمریکا نیز، آنطور که خامنهای گمان، یا آرزو، میکند، منفور مردم آمریکا است؟ یا خامنهای خود را در آیینه میبیند؟!
ترامپ و آمریکاییهایی که نفس میکشند
مارک پیتسکه تحلیلگر اقتصادی اشپیگل آنلاین در مقالهای که روز ۱۷ اوت انتشار یافته مینویسد که تولید ناخالص ملی آمریکا در سه ماهه دوم سال جاری میلادی بیش از ۴ درصد رشد داشته که در قیاس با سالهای گذشته بیسابقه است.
اشپیگل آنلاین البته با گزینش عنوان «معجزه اقتصادی فریبنده ترامپ» و با استناد به ارقام منتشر شده از سوی «دفتر بودجه مستقل کنگره» نشان میدهد که رشد اقتصادی آمریکا در سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به ترتیب ۲.۴درصد و ۱.۶درصد خواهد بود. اما این بدان معنا نیست که لایههای میانی و زیرین جامعه آمریکا یک بهبود نسبی را در زندگی روزمره خود احساس نکنند. چیزی که میتواند سبب گزینش ترامپ برای دومین دوره ریاست جمهوری آمریکا باشد.
دفتر بودجه مستقل کنگره، رشد تولید ناخالص ملی آمریکا را برای سال جاری میلادی ۳.۱درصد پیشبینی کرده است و توضیح میدهد که این رشد ناشی از فاکتورهای موقتی مثل پرداختهای دولت، اصلاح قوانین مالیاتی و ارجحیت بخشیدن به صادرات است. اما هرچه هست در دو سال گذشته از تعداد بیکاران در آمریکا کاسته شده، بار مالیاتی بخشهایی از جامعه سبکتر شده و بازار داخلی رونقی کمسابقه را تجربه کرده است.
ترامپ هم اغراق میکند، اما…
طبیعی است که دونالد ترامپ، مثل همه سیاستمداران پوپولیست در این موارد اغراق میکند و به عنوان مثال از «بهترین اقتصاد آمریکا در همه دورانها» سخن میگوید، با این همه، آمریکاییهایی که پس از بحران بزرگ بانکها و مستغلات سال ۲۰۰۸ همه امید خود را به آینده از دست داده بودند، وقتی اندکی نفس تازه کردند، به سختی حاضر خواهند بود این موقعیت را از دست بدهند، حتی اگر رئیس جمهور در میان آنها محبوبیت اوباما را نداشته باشد.
ترامپ اعلام کرده است که در انتخابات سال ۲۰۲۰ هم نامزد مقام ریاست جمهوری خواهد شد. بنابراین او از هر فرصت و امکانی برای جلب توجه بیشتر آمریکاییها بهره میبرد. علاوه بر بهبود نسبی اوضاع اقتصادی، او پس از چندین دهه مناقشه مداوم با کره شمالی، موفق شد رهبر خشکاندیش این کشور را با فشار و تهدید وادار به پذیرایی صمیمانه از خود کند. او همچنان به سیاست شیرینی و شلاق در برابر کیم ایل جونگ ادامه میدهد و امیدوار است سرانجام بتواند کره را از اردوی دشمن خارج کند.
در مورد استفاده ترامپ از شکوفایی اقتصادی فعلی آمریکا، نویسنده اشپیگل مینویسد: دونالد ترامپ عاشق موقعیتهای عالی است. پیش از هرچیز او در موقعیت اقتصادی، اوجی سرگیجهآور میگیرد و توییت میکند: «اقتصاد ما بهتر از دهها سال گذشته است» و بعد آن را «فوقالعادهترین اقتصاد در تاریخ ایالات متحده آمریکا» یا «بهترین اقتصاد و بازار کار نسبت به همه دورانها» مینامد.
این همان ترامپی است که دو سال پیش در آستانه راه یافتن به کاخ سفید واشنگتن توییت کرده بود: «اقتصاد آمریکا بد است و بدتر هم خواهد شد».
تحلیلگر اشپیگل به نقل از کارشناس اقتصادی بانک بیانپی در دنباله مقاله خود مینویسد: «در نگاهی سطحی، اقتصاد آمریکا واقعا شکوفا شده است. تولید ناخالص ملی افزایش یافته، بیکاری کم شده، کنسرنها سودآور شدهاند و آمریکاییها مالیات کمتری میپردازند. اقتصاد اوج گرفته است». البته همین کارشناس هشدار میدهد که رشد اقتصادی آمریکا احتمالا به نقطه اوج خود رسیده و ادامه نخواهد یافت.
این تنها کارشناس بانک بیانپی نیست که نسبت به لرزان بودن احتمالی اقتصاد دوران ترامپ هشدار میدهد، بلکه پاول کروگمان برنده نوبل اقتصاد هم به تازگی در نیویورک تایمز از معجزه اقتصادی ترامپ به عنوان یک «خانه کاغذین لرزان» نام برده است.
در بخشی دیگر از مقاله تحلیلی اشپیگل آنلاین میخوانیم: «تنها انفجار هزینههای دولت ترامپ و هدایای مالیاتی برای ثروتمندان و شرکتها، در نیمه نخست سال جاری رشد تولید ناخالص ملی را به یک درصد بیش از آنچه میتوانست باشد رساند. علاوه بر این، تولیدکنندگان حبوبات سویا از ترس جنگ تجارتی ترامپ محصولات خود را تا سرحد امکان سریعتر به چین صادر کردند. همین موضوع ۶ دهم درصد بر رشد اقتصادی افزود».
در بخشی دیگر از مقاله، تحلیلگر اشپیگل درباره کسربودجه دولت ترامپ مینویسد: «مشاور اقتصادی ترامپ مدعی است که کسر بودجه دولت کاهش یافته و همچنان رو به کاهش است. اما کارشناسان دولت میگویند در نیمه نخست سال جاری کسر بودجه به بالاترین حد از سال ۲۰۱۲ به این سو رسیده است».
با توجه به همه این اطلاعات، ادعای ترامپ در مورد معجزه اقتصادی میتواند اغراقآمیز باشد، اما این روزها بیشتر مردم عادی آمریکا نسبت به چشمانداز اقتصادی خود خوشبینتر از دو سال پیش هستند.
تقریبا همه تحلیلها بر این نکته تصریح میکنند که ترامپ تصمیم قاطع دارد که پس از مجبور کردن کیم ایل جونگ رهبر کره شمالی به پذیرایی از خود، رهبری جمهوری اسلامی ایران را با تشدید فشار تحریمهای اقتصادی، در موضعی کاملا ضعیف به پای میز مذاکره بکشاند. او پیش از خروج از برجام این قصد خود را بارها به صراحت اعلام کرده است. ترامپ حتی تا آنجا پیش رفته که گفته است: «مطمئن هستم که آنها به زودی درخواست مذاکره خواهند کرد».
آیا علی خامنهای بر خلاف ادعای عدم مذاکره با آمریکا تا همین امروز از طریق میانجیهای گوناگون خود چنین درخواستی از ترامپ نکرده است؟
برای راستآزمایی این ادعای محافل سیاسی ایرانی سندی در دست نداریم. اما تجربه ۴۰ سال گذشته نشان داده است که جمهوری اسلامی هرگاه خود را در خطر دیده، منافع ملی ایرانیان را قربانی بقای خود کرده است: پایان خفتبار جنگ عراق، امضای قرارداد الجزایر پس از سه سال گروگانگیری و در پی آن پایمال شدن ۲۴ میلیارد دلار ثروت ملت ایران در آمریکا، عقبنشینی در برنامه هستهای با وجود سردادن دائمیشعار «انرژی هستهای حق مسلم ماست» سه نمونهاند. نمونه آخر هم بخشیدن منافع ایرانیان در کاسپین به پوتین است که در ارتباط با ایران همواره دوست ظاهری گلّه و همدست واقعی گرگ بوده است.
حال باید دید با این وضعیت فلاکتبار اقتصادی در ایران و رشد اقتصادی در آمریکا، حتی اگر لرزان و موقت هم باشد، آیا این خامنهای است که زودتر میرود یا ترامپ؟!
ترامپ اگر بتواند امریکا را از سقوط نجات دهد جهان را از سقوط در چنگال کمونیزم و اسلامیزم نجات داده است. ماموریت او ماموریتی جهانیست. امیدوارم رهبران چپگرا و بی عقل و شعور اروپایی تا دیر نشده اهمیت وجود ابرمردی به مانند ترامپ را درک کنند و به یاری او بشتابند. روسیه در برابر ترامپ زانو زده است. هرکس که باور ندارد نادان است. منتهی اروپای چپگرا که حامی تمامی رهبران چپول و ضد امریکایی در سراسر جهان است و حتی چین را به امریکا ترجیح میدهد بزرگترین مانع در تغییر سریع و نجات جهان است.
مگر این قصاب آدمخوار قصد زنده ماندن تا سال ۲۰۲۰ را دارد! شنیده بودیم که مُردنی است! ظاهراً قرنهاست که تنها مرگ دوست و کمک حال مردم ایران بوده (با مردن مستبدان و دیکتاتورها مردم از دیکتاتوری نجات یافتهاند و بدست دیگری گرفتار آمده اند).
ظاهراً این جماعت دغل باز سر ازرائیل را نیز زیر آب کردهاند!!
در زمان انتخابات, سفیر روسیه در مشهد با رییسی ملاقات و از او حمایت کرد.
زیبا کلام نیز به پارلمان انگلیس دعوت شد و در نطق تاریخی به دموکراسی جمهوری اسلامی نمره ۱۲ قبول داد وگفت تعداد محدودی زندانی سیاسی هستندو از انها پشتیبانی از اصلاح طلبان را خواست!.
در دوران حکومت قاجار، در کنار ایرانیان وطن پرست وآزادیخواه مشروطه طلب ، دو گروه در میان سیاستمداران و صاحب منصبان در ایران به وجود آمد: روسوفیلها و انگلوفیلها.
گروه نخست برای به حداکثر رساندن منافع روسها در ایران و گروه دوم برای به حداکثر رساندن منافع انگلیسها در ایران، تلاش میکردند. حتی زمان وثوق الدوله ایران را بین روس و انگلیس تقسیم کردند!
پس از روی کار امدن حکومت اسلامی ٫ این دو گروه تحت اصلاح طلب و اصولگرا عملا همان نقش را انجام میدهند و در عقب نگهداشتن مملکت از قافله تمدن تلاش میکنند….
مملکت بزور چماق و تقلب توسط یک عده بیسواد با مدرک قلابی و با افکار قرون وسطایی متظاهر به دین و بدون هیچ سازمان بازرسی و حسابرسی اداره میشود تا جیبشان را پر کنند.
مردم از ۴۰ سال چماق و تحقیر واسیدپاشی و زندان ودروغ و اختلاس و نابودی اقتصاد وکشاورزی و منابع طبیعی و به با دادن میلیاردها پول وفراری دادن هزارها متخصص و سرمایه انسانی و بی برنامه ای و دخالت در کشورهای بیگانه خسته شده اند.
فقط این جمله را اصلاح میکنم ” دوست ظاهری گرگ است ”
ایران را پس خواهـیم گرفت با قدرت مردم و رهـبرى رضا شاه دوم
انتقال شرمآور وکلای معترض به واگذاری دریای خزر
دکترشعلهسعدی حقوقدان شریف به همراه دیگر همکار آزادهاش کیخسروی، با دستبند و پابند به دادسرای اوین برده شدند
https://www.youtube.com/watch?v=K3VF3Xss6qs
اشپیگل یک روزنامه چپگراست و نوشته هـا و تحلیلهـایش چندان جذاب نیست
شکی نیست هر دو از بد ترین و هر دو در یک جهنم سوزان در کنار هم خواهند سوخت . Donald the liar – ترامپ -در دریائی از فساد و رسوایی و فریب و دروغ غرق است ولی مقایسه او با علی خامنه در کمال بی انصافی است . به دستور ترامپ هیچ کس بی گناه دستگیر ،شکنجه ،تجاوز و اعدام نشده است ،در این سی سال جهنمی یکی از مسئولان قتل عام حد اقل یک میلیون ایرانی نبوده است . ترامپ ذره ای از خاک و آب آمریکا را به روسها نبخشیده، مردک تریاکی نیست و با امام زمان تلفنی تماس نمی گیرد. نه عمامه نه عبا ، نه قصاص و غسل جنا بت و جنایت ، او لا اقل به شکل و شمایل مردم آمریکا ست ،آمریکائی هست ، نه اهل عراق !
امروز در مراسم رونمایی از یک اسباب بازی وزارت دفاع، روحانی گفت:
دو سال دعوای سیاسی را قطع و به مردم آرامش دهیم!!!
بنظر می رسد جیم الف استراتژی تحمل فشارها و صبر ومماشات را برای مدت دو سال اتخاذ کرده و امید دارد ترامپ بار دیگر انتخاب نشود. بنابراین، اینبار خبری از مذاکره پنهان و یا علنی نخواهد بود و منتظر یک باراک حسین دیگر است.
بر فرض ارزوی مخالفین ولایت فقیه براورده شد . ما نگران چندین موضوع هستیم .
– وضعیت هفته های اول در ایران بعد از فروپاشی حکومت ملاها چگونه خواهد شد ؟
– وضعیت خانواده های جوان اعدام شده وکشته داده با حاکمان معزول چگونه خواهد بود ؟
– وضعیت اموال مصادره شده در طی این چهل سال و ساکنان و صاحبان انها به چه روز خواهد افتاد ؟
– وضعیت امنیت و غارت و چپاول و….توسط مردمان عاصی و ناراحت حاشیه و اطراف شهرها با داخل شمال شهرها چطور ؟
– وضعیت راهها و فرودگاه ها و مرزها و ملاها و اخوندها و پاسدارها و حکومتیان و……..چطور ؟و…………..
اپوزیسون لطفا از خواب اصحاب کهف بیدار شوید….امیدوارم شرایط را جدی بگیرید !!!!
موزائیک استراتژیک ایران برای برنامه ریزان و تئوریسینهای امریکایی جهت حضور قوی و همیشگی همچون دهه گذشته در خاورمیانه نفت خیزبسیار حیاتی و بدین سبب جلوگیری از پیشرفت سریع و خطر ناک خرسهای روسی و اژدهای چینی در عالم سیاست جهانی و منطقه ای بسیار حیاتی است .
با برقراری تحریمهای ثانویه اوضاع دگرگون و به قولی این تو بمیری دیگر متفاوت از گذشته خواهد بود . وضعیت داخلی هیچ شباهتی به اوضاع زمان تحریمهای گذشته ندارد . مردم منتظر تغییر روحانی و کودتای نظامیان پاسدار همچون قالیباف تشنه قدرت هستند و خودرو فکسنی پراید منتظر رسیدن به قیمت ۵۰ میلیون تومان ؟!
اکثر قریب به اتفاق مردم مطمئن هستند که عمر حکومت به اخر رسیده و ماههای انتهایی است .
به نظر موضوع فقط ترامپ نیست بلکه سیاستهای کلان جهانی امریکا پشت اتفاقات پیش رو قرار دارد .
چرا امریکا تقابل با چین و اروپا را از طریق تعرفه بر تجارت کالا و تقابل با روسیه و کره شمالی و ایران را با تحریم انتخاب میکند ؟
و با اولی تعامل و با دومی سیاست تقابل را پیشه کرده است.
چین و اروپا جانشان و نفسشان به درامدهایشان برای ترقی کشور و مردمشان بسته است و گروه دوم حفظ قدرت حکومتی با گذشتن از منافع ملیشان انتخاب وهدف گذاری شده است .
در شرق اسیا کره شمالی و در غرب اسیا ایران ، دو مهره کلیدی چین و روسیه واقع شده اند .رهبر کره دستها را به نشانه تسلیم بالا برده و در ایران مغز و دستهای چلاق رهبرش فلج و قابل دست دادن و دوستی نمیباشد .