(+ویدئو) در ایران هزینههای آموزش زبان انگلیسی و دریافت مدارک مربوط به آن افزایش پیدا کرده و مسیر یادگیری را برای زبانآموزان در مقاطع و سطوح مختلف سخت کرده است. افزایش تورم روی قیمت کلاسهای زبان تاثیر زیادی گذاشته و هزینه برگزاری آزمونهای آیلتس و تافل سر به فلک میکشد.
در یک نمونه طبق اعلام سازمان سنجش آموزش هزینه شرکت در آزمون آیلتس به حدود ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان رسیده که تامین آن برای خیلی از داوطلبان این آزمون مقدور نیست. مدرک آیلتس از نیازهای ضروری بسیاری از دانشجویان برای ادامه تحصیل در دانشگاههای خارج از کشور است و بسیاری از متخصصان جویای کار و مهاجرت باید آن را داشته باشند.
خبرگزاری ایرنا به نقل از رییس سازمان سنجش گزارش داده که طبق دستورعمل بانک مرکزی ارز دولتی شامل آزمون آیلتس نمیشود که این به معنای صدمه علمی و آموزشی است.
اما مشکلات فقط محدود به این نیست. یادگیری زبان انگلیسی از نیازهای امروز جوامع رو به رشد است با این حال شرایط در ایران متفاوت است. افزایش هزینههای کلاسهای آموزش زبان انگلیسی باعث بیرونقی بسیاری از آکادمیها و موسسات آموزش زبان شده است. بسیاری از معلمان شغل خود را از دست دادهاند و کم نیستند آموزشگاههایی که مجبور به اخراج همکاران خود شدهاند.
جمهوری اسلامی و در راس آن علی خامنهای دشمن شماره یک زبان انگلیسی است و بارها در مورد ترویج آن اخطار داده است.
به چه مناسبت شما انگلیسى حرف مىزنید؟!
۲۹ بهمن ۱۳۷۰ (۲۷ سال پیش) او در دیدار با اعضاى فرهنگستان زبان و ادب فارسى در سخنانی عجیب و به دور از عقل و تخصص، به انگلیسی صحبت کردن خلبانهای ایرلاینهای ایرانی انتقاد میکند و میگوید: «الان شما در ایران سوار هواپیما مىشوید و مىبینید کسى که در برج مراقبت هست و یک ایرانى است، با این خلبان که او نیز یک ایرانى است، حتماً انگلیسى حرف مىزند! بنده گفتم در آن هواپیمایى که من سوار مىشوم، این کار ممنوع است!… مثلاً در پرواز مشهد به چه مناسبت شما انگلیسى حرف مىزنید؟!» خامنهای در این سخنرانی استفاده از عبارات انگلیسی را «جهل» نامید.
لزوم خانهتکانی شدید فرهنگی
اما برای رهبر جمهوری اسلامی مسئله بسیار فراتر از ترویج زبان انگلیسی است و وی که دچار پارانویای «دشمن» است، دغدغههای ریشهایتری در مقولهی آموزش دارد. خامنهای در دوم دیماه سال ۱۳۹۶ نیز به لزوم ارتقاء سطح آموزش و پروش تاکید میکند و با اشاره به «اهمیت نقش شعرا و نویسندگان در راسخ کردن حکومت رضاخان» گفت: «حکومت بدیُمن و شوم خاندان پهلوى بدون برخوردارى از آثار فکرى و فرهنگى ادبا، متفکران و شعرا، قادر به ادامه حیات نبود و این کار فرهنگى سبب شد که دستگاه پلیسى رضاخان در کنار داغ و درفش انگلیس، ادامه حیات پیدا کند. در واقع عناصر فکرى و فرهنگى آن روز، صلاحیتهاى خود را در خدمت سیاستهاى انگلیس که بر تقویت رضاخان متمرکز شده بود، قرار دادند و در تاریخ و سرنوشت ملت ایران اثر منفى خود را بر جاى گذاشتند.»
او در این سخنرانی به لزوم خانه تکانی شدید فرهنگی برای از میان بردن آثار ۵۷ سالهی حکومت پهلوی سخن میگوید.
با این وجود در تمام این سالها یادگیری زبان انگلیسی از جمله به دلیل تکنولوژی ارتباطات و اینترنت و تلفنهای همراه بین مردم بیش از پیش رواج یافت و نگرانیهای خامنهای را بیشتر کرد.
آموزش انگلیسی میراث پهلوی
در ۱۳ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵، خامنهای باز از اصرار به ترویج زبان انگلیسی در ایران انتقاد کرد و آن را ناسالم و میراث دوران پهلوی خواند. وی در دیدار با جمعی از معلمان پیشنهاد کرد به جای آموزش انگلیسی، زبانهایی مثل اسپانیایی، فرانسه یا زبان آلمانی و حتی زبانهای کشورهای پیشرفتهی شرقی مثلا چینی و ژاپنی تعلیم داده شود!
او همچنین ادعا کرد «کشورهای دیگر جلوی نفوذ زبانهای بیگانه را میگیرند… نمیگویم از فردا آموزش انگلیسی را تعطیل کنیم، اما بدانیم چه میکنیم».
https://www.youtube.com/watch?v=ifqDRlnfHX0
پس از این سخنرانی تب مقابله با آموزش زبان انگلیسی در نهادهای حکومتی که به راستی مقلد بی چون و چرای رهبرشان هستند داغ شد و مقابله حتی با تابلوهای مغازهها و فروشگاهها به زبان انگلیسی نیز شروع شد و پیشنهاداتی برای حذف نوشتههای انگلیسی از روی تابلوهای راهنمایی و رانندگی هم مطرح گشت!
گرچه دولت حسن روحانی مقاومتهای سطحی با این دستور غیرمعقول و غیرتخصصی کرد و خود روحانی در یک سخنرانی به فشارها برای مقابله با زبان انگلیسی انتقاد کرد اما در نهایت آموزش آن در مدارس ابتدایی ممنوع شد. در مقابل نهادهایی مانند حوزه علمیه و نیروی انتظامی با کارکردهای خاص، طلاب و افسران پلیس را تشویق به یادگیری زبان انگلیسی کردند!
از آنجا که حکومت ایران به ترویج زبان انگلیسی روی خوش نشان نمیدهد، بسیاری از موسسات بینالمللی آموزشی زبان هرگز به ایران نیامدند. آنهایی هم که به صورت محدود ریسک فعالیت در ایران را به جان خریدند پشیمان شدند.
شورای فرهنگی بریتانیا (بریتیش کانسیل) از مراکز معتبر آموزش زبان انگلیسی وابسته به دولت بریتانیا یکی از آنهاست. این موسسه در بسیاری از کشورها تحت شرایط خاص با رعایت استاندارهای مورد نظر به آموزشگاهها مجوز فعالیت و خدمات ارائه میدهد، از جمله برگزاری دورههای آموزشی، مشاوره حرفهای، آموزش و تربیت معلم و ارائه روشهای آموزشی. بخشی از فعالیتهای بینالمللی این مجموعه نیز شامل فعالیتهای هنری و اجتماعی است.
نوشا عشقیپور در بریتانیا معلم زبان است و حدود ۲۰ سال است با موسساتی که زیر نظر بریتیش کانسیل فعالیت میکنند همکاری دارد که سه سال از آن را مدیر بخش آیلتس موسسه «LSBF School of English» بوده و با زبانآموزانی که از ایران و دیگر کشورهای دنیا برای یادگیری و طی دورههای تکمیلی به بریتانیا اعزام میشوند سر و کار داشته است.
او در بارهی نحوهی فعالیت شورای فرهنگی بریتانیا در ایران به کیهان لندن میگوید: «بریتیش کانسیل یک موسسه دولتی است که هم روشها و تکنیکهای نوین آموزش زبان ارائه میدهد و هم استانداردهای خاصی برای معلمان و آموزشگاهها دارد که اگر آنها رعایت شوند و شورای فرهنگی تایید کند مجوز میگیرند که با گواهینامه بریتیش کانسیل فعالیت کنند. کلاسها و نحوه آموزش به صورت دورهای تحت نظارت است. شورای فرهنگی دائم کیفیت عملکرد موسسات تحت نظارت را که در حدود ۹ هزار موسسه در سراسر جهان هستند کنترل میکند تا استانداردها رعایت شود.»
به گفته عشقیپور، بسیاری از معلمهایی که برای گذراندن دورههای تدریس به انگلیس میآیند خودشان دچار ضعف آموزشی هستند و مشخص است در سیستمی زبان یاد گرفتهاند که ناقص عمل کرده است. روش آموزش زبان داخل ایران پر از ایراد است اما بطور خاص بریتیش کانسیل در ایران با دو مشکل عمده روبرو شده که یکی فنی و آموزشی است و دیگری امنیتی و سیاسی. عشقیپور میگوید: «در بُعد آموزشی موسسات داخل ایران نمیتواستند استاندارهای لازم این مجموعه را رعایت کنند، مدارک معلمان و آموزگارانی که جذب موسسات ایرانی میشدند مسئله داشت، سابقه و تجربه بسیاری از آنها کافی نبود، معلمها لیسانس انگلیسی یا آیلتس دارند اما نحوه آموزش آیلتس را طی نکرده و مدرک CELTA و DELTA نداشتند، بعضی هم که برای دریافت این مدرک اعزام میشدند تازه باید زبان انگلیسی خودشان تکمیل میشد اما به صرف اینکه مدرک آیلتس داشتند در ایران جذب موسسات میشدند و کیفیت آموزش بسیار پایین بود و همچنان هم هست. هیچ موسسهای در ایران نتوانست مجوز فعالیت از بریتیش کانسیل بگیرد.»
او در ادامه عنوان میکند اگر موسساتی هم بودند که به نحوی با این مجموعه همکاری داشتند با خاتمه فعالیت بریتیش کانسیل در ایران سه مرحله از بازدیدهای استاندارد این سازمان را که هر سه سال یک بار انجام میشود از دست دادهاند. این یعنی مجموعههایی که زیر این اسم فعالیت میکنند برای آموزش و تعلیم تایید نشدند. اگر هم از کتابها و جزوات تکمیلی آموزشی این سازمان برای تدریس استفاده میکنند با روشهای آموزشی بریتیش کانسیل متفاوت است و دورهها استاندارد نیست.
مشکل دیگر آنجا بود که بعضی ایرانیها از طریق شرکتهای داخل انگلیس به اسم زبانآموز ویزا میگرفتند اما به انگلیس که میرسیدند به دنبال اقامت و پناهندگی میرفتند و همین موضوع اعتبار این شرکتها و موسسات و بطور کل ایرانیها را کاهش داده است.
با وجود هزینههای بالا، دلالها به اسم شرکت در دورههای آموزش زبان انگلیسی پُلی از ایران به بریتانیا زده بودند برای اینکه «ژن خوبها» و آقازادهها راحت ویزا بگیرند.
برخوردهای امنیتی
دردسر دوم که حساستر هم است مسائلی خارج از حوزهی آموزشی است. اشاره نوشا عشقیپور به دامنهی وسیعی از سانسور و ممیزی است شامل دستکاری و حذف تصاویر زنان بیحجاب و با لباس باز در کتابهای درسی تا محدود کردن نحوهی آموزش مثلاً حذف موسیقیهای داخل سیدیها و دیویدیهای آموزشی! اما موضوع فقط اینها نیست. از بعضی نهادهای حکومتی با مسئولان نمایندگی بریتیش کانسیل در ایران تماس گرفته شد و به آنها اعلام کردند که کارمندان انگلیسی استعفا دهند.
پس از رخدادهای سال ۸۸ در ایران و اعتراض به نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ که روابط سیاسی جمهوری اسلامی و بریتاتیا تیره شد ویزای کارمندان خارجی بریتیش کانسیل در ایران را لغو کردند و بسیاری از کارمندان بومی این موسسه را بارها به وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه احضار کردند. در نهایت بریتیش کانسیل از فوریه سال ۲۰۰۹ بخش زیادی از فعالیتهای خود در ایران را تعلیق کرد اما گرفتاری کارمندان آن تمام نشد.
۲۳ اسفند سال ۱۳۹۶ ارس امیری دانشجوی ۳۳ ساله کارشناسی ارشد رشته فلسفه دانشگاه کینگزتون بریتانیا و کارمند موسسه بریتیش کانسیل به اتهام اقدام علیه امنیت ملی از سوی ماموران وزارت اطلاعات در تهران بازداشت شد.
امیری حدود ۱۱ سال پیش از آن به قصد ادامه تحصیل و اقامت به انگلیس رفته و برای دیدار با خانواده و مسائل شغلی به تهران آمده بود.
در واکنش به بازداشت ارس امیری، سخنگوی شورای فرهنگی بریتانیا میگوید: «ما از این موضوع که یکی از کارمندان ما که برای دیدار با خانواده به ایران سفر کرده بود و در بازداشت است آگاه هستیم. این همکار ما دارای ملیت ایرانی است. این ادعا که او برای انجام امور شغلی به ایران سفر کرده صحت ندارد، همکار ما برای شغلش به ایران سفر نکرده است. او در بریتانیا برای حمایت و نمایش هنر معاصر ایران کار میکرد. شورای فرهنگی بریتانیا دفتر و یا نمایندهای در ایران ندارد و ما هیچ کاری در ایران انجام نمیدهیم.»
به گفته این سخنگو، «شورای فرهنگی بریتانیا یک سازمان بینالمللی با اهداف فرهنگی و آموزشی است که بر روی هنر و فرهنگ، زبان انگلیسی، تحصیلات و جامعه مدنی کار میکند. ما سازمانی غیرسیاسی و متعهد به ارتباط با مردم هستیم.»
آغاز یک پروژه سیاسی- امنیتی نان و آبدار
برخورد امنیتی با شهروندان خارجی و دوتابعیتیها یا آن دسته از شهروندانی که به دلایل شغلی و تحصیلی به کشورهای غربی رفت و آمد دارند ادامه پیدا کرد. فشار به کارمندان بریتیش کانسیل مقدمهای برای یک پروژه بزرگتر شد که بعدها از درون آن گروگانگیری سازمان یافته دوتابعیتیها بیرون آمد و پروفسور عباس عدالت استاد ریاضی و کامپیوتر امپریال کالج، ماهان عابدین تحلیلگر سیاسی، کمال فروغی مهندس عمران، محمدرضا هاشمی نبی و نازنین زاغری همکار موسسه تامسون رویترز از جمله بر همین اساس بازداشت شدند.
همگی آنها شهروندان دوتابعیتی ایرانی- بریتانیایی هستند. مشابه این پروژه در مورد شهروندان دوتابعیتی ایرانی- آمریکایی نیز پیاده شد.
در واقع بازداشت دوتابعیتیها به صورت یک فعالیت سازماندهی شده درآمد و به پروژه گروگانگیری برای «درآمدزایی» تبدیل شد! این پروژه یک سرش به وزارت خارجه و وزارت اطلاعات و شورایعالی امنیت ملی وصل است و سر دیگرش به اطلاعات سپاه و قوه قضاییه. اعترافگیری اجباری، پروندهسازی، حبسهای طولانی و در نهایت تبدیل زندانی به یک کارت برنده برای گرفتن امتیاز و همچنین باج مادی از کشورهای غربی.
این پروژه که در دههی هفتاد و هشتاد خورشیدی بروز کرد، پس از اعتراضات سال ۸۸ به صورت جدی پی گرفته شد و در دولت روحانی با راهنماییهای عقیدتی علی خامنهای به اسم «مقابله با نفوذ» ادامه یافت.
در ۲۶ اوت ۲۰۱۸ وبسایت روزنامه گاردین به بازخوانی قضیه محدودیت آموزش زبان انگلیسی در ایران پرداخت که با بهبود نسبی روابط تهران و لندن و تلاش دو طرف برای حفظ توافق اتمی همزمان شده است.
این در حالیست که همراه با ستیز حکومت ایران با زبان انگلیسی، در میدانی دیگر مقابله با ترویج مسیحیت نیز جریان داشت و دستگاههای امنیتی به دنبال شناسایی نوکیشان مسیحی و کلیساهای خانگی بودند. علی خامنهای، در مهرماه سال ۱۳۸۹ کلیساهای خانگی را «ابزارهای دشمنان جمهوری اسلامی جهت ضعیف کردن دین در جامعه» توصیف کرد؛ رسانههای مرتبط با سپاه و نهادهای امنیتی نیز کلیساهای خانگی را غیرقانونی اعلام کرده و آنها را مرتبط با «موسسههای تبلیغی صهیونیستی مستقر در خارج از کشور» میدانند.
به هر روی، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، سیستم آموزش زبان انگلیسی در ایران بسیار ناکارآمد است. این ناکارآمدی بخشی به مشکلات فنی و علمی باز میگردد و بخشی دیگر سیستماتیک است که ریشه در نظام آموزش و پرورش و دیدگاه عقیدتی و ایدئولوژیک رژیم جمهوری اسلامی دارد.
درروانشناسی مباحثی وجود دارد برای انسانهای که رشد فیزیکی داشته ولی عقب مانده ویا هنوز دردوران کیندرگارتن بسرمیبرنند. صحبت های بسیار زیادی از سران نظام نشان دهنده این واقعیت تلخ آن دیاراست. آدم ازخود میپرسد که اینها از کدام سیاره رسیذه اند.
البته تعدای ازهمین سیاره برگشت ها درکشورهای انگلیسی زبان مدرکی دست وپا کردند.
مخالفتهای سید y با این یا آن موضوع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی ویا بین الملل اصلا تناسبی با واقعیتهای جامعه خود ندارد، اینکه چگونه کسی از ر رهبری درجا زده رهبرمیشود ازسوالاتی بدون پاسخ وقایع این چنینی تاریخ است.
خامنه ایی خره چهل سال کلاس اوله. خخخخخخ
نه که خودش روسی رو خیلی خوب تو KGB یاد گرفته دلش میخواد مردمانی که بهش دل بستن و تلاشی برای اسقاطش نمیکنن هم روسی رو مثل بلبل صحبت کنند که اگر اینطور نبود برای پرسنل و مهندسین سازمان انرژی اتمی کلاس اجباری آموزش زبان روسی نمیذاشت!!
اعتیاد حکومت ایران برای ایجاد تنش و جنگ داخلی و بحران در منطقه و شمال افریقا و تلاش در صدور موشک و بمب و فساد مالی مسولان٫ عامل اصلی ورشکستگی کامل کشور و نارضایتی شدید داخلی و خارجی شده.
آخه سیدعلی مگه تو میدونی تموم مقالات ISI جهان باید به زبان انگلیسی نوشته بشن و ۳۵ درصد مقالات علمی جهان فقط از کشور آمریکا (آنهم به زبان انگلیسی) تولید میشود؟؟؟ تو میدانی بیشتر کتابهای جهان ابتدا به زبان انگلیسی برگردان میشوند و سپس به زبانهای دیگر؟؟؟
و هزاران چیز دیگر که تو نمیدانی… حق داری چون نمیدانی این پرت و پلاها را میگویی…
مستر سید علی جنایتکار،تو می گویی به جای زبان انگلیسی ،مردم اسپانیولی،آلمانی،چینی،ژاپنی،فرانسوی و ……..یاد بگیرند.آیا می دانی که مردم این کشورها خودشان چقدر تلاش می کنند که زبان انگلیسی یاد بگیرند. خریت نه تنها علف خوردن است.