آنچه در چندین بخش خواهید خواند، پژوهشی است که حنیف حیدرنژاد مددکار اجتماعی در امور پناهجویان و مهاجرین و مشاور روحی- اجتماعی تهیه کرده و به دلیل ادامه مهاجرت ایرانیان که به دلایل مختلف سرزمین خود را ترک کرده و به کشورهای دیگر، از جمله آلمان، پناه میبرند، در کیهان لندن منتشر میشود.
مطالبی که در این مجموعه گرد آورده شده، اگرچه عمدتا بر روی مسائل و مشکلات پناهجویی و پناهندگی در کشور آلمان متمرکز است اما در بسیاری موارد شامل همه پناهجویان و پناهندگان میشود.
مقدمه
مشکلات روحی- اجتماعی[۱] : فشارهائی هستند که بر روح و روان و تندرستی فرد تاثیر میگذارند. ریشه آنها در اساس ناراحتی یا بیماریهای جسمی نیست. عامل اصلی در ایجاد و تشدید این ناراحتیها شرایط محیطی و وضعیت اجتماعی از جمله وضعیت خانوادگی، سکونتی، کاری، تحصیلی، مالی و در مورد خارجیان در یک کشور جدید (در اینجا: پناه جویان در آلمان)، علاوه بر موارد فوق، وضعیت اقامتی آنها و شرایط جدید زندگیشان نیز اهمیت پیدا میکند. ادامه این ناراحتیها میتواند به مرور زمان موجب ناراحتی یا حتی بیماریهائی شود که درد جسمی را نیز با خود به همراه دارد (بیماریهای روان- تنی)[۲]. تاثیر متقابل این عوامل بر همدیگر وضعیت را پیچییدهتر میکند، به نحوی که تشخیص مشکل و ریشه آن به سادگی امکان پذیر نیست.
ادامه این ناراحتیها می تواند فراتر از خود فرد، روابط و مناسبات انسانی او با محیط اطراف به ویژه خانواده، دوستان و همکاران را مستقیم یا غیر مستقیم در برگرفته، بر آنها تاثیر گذارد و یا از آنها تاثیر بپذیرد.
در سالهای اخیر، به ویژه از سال ۲۰۰۰ به بعد، مشکلات اجتماعی در آلمان روندی رو به رشد داشته است. گسترش بیکاری و فقر مشکلات خانوادگی و شخصی متعددی را موجب شده است. جدائی و طلاق بیشتر شده و تاثیرات آن بر روی کودکان متنوعتر گردیده است. خانوادههای مهاجر و مهاجرتبار که تقریبا یک چهارم جمعیت را در آلمان تشکیل میدهند عموما در مناطق خاصی در شهرها اسکان مییابند و یا به دلیل فقر و کمبود درآمد، ناگزیر از سکونت در محلههای خاصی میشوند و روزانه با مشکلات اجتماعی زیادی درگیر هستند. به دلیل گسترش روزافزون مشکلات روحی- اجتماعی در آلمان، چندین مدرسه عالی مددکاری اجتماعی چند سالی است که رشتهای با نام “مشاوره روحی- اجتماعی”[۳] را به طور مستقل به عنوان یک رشته تحصیلی تدریس میکنند و برخی دیگر آن را به عنوان یک رشته تکمیلی یا فوق تخصصی در ادامه رشته مددکاری اجتماعی یا علوم تربیتی دنبال میکنند.[۴]
همچنان که گفته شد ریشه و علت مشکلات روحی- اجتماعی را باید در شرایط محیطی و وضعیت اجتماعی جستجو کرد. اما در کنار این عوامل “بیرونی” و خارج از فرد، مجموعهای ازعوامل “درونی” نیز وجود دارد. متاثر از همین عوامل درونی است که شخص درگیر با این مسائل، برای حل مشکلات روحیای که از بیرون به او فشار میآورد، از خود واکنش نشان میدهد. (مثلا دوگانگی رفتاری یا بهره گیری از برخی تاکتیک ها برای رسیدن به هدف و حل مشکل خود). او تلاش میکند تا از طریق این مبارزه “راز بقا”گونه، خود و خانوادهاش را حفظ کند. اما در صورتی که فشارِعامل بیرونی مدتی طولانی ادامه پیدا کند، رفتارهای واکنشی و تاکتیکی فردِ درگیر با مشکلات نیز تکرار و تکرار و پیچیده و پیچیدهتر میشود. به نحوی که این رفتارها به مرور زمان در او “جا افتاده” و نهادینه میشوند. میزان و اهمیت جا افتادگی این رفتارها در شخصیت و منش و روحیات فرد تا آنجاست که با تغییر شرایط اجتماعی و محیط (مثلا ترک کشور و زندگی در خارج از آن)، آن رفتارها همچنان در کشور و محیط جدید ادامه پیدا میکنند و دیگر به عنوان یک ویژگی شخصیتی، ادامه زندگی در شرایط جدید را برای او سخت و دشوار میسازند.
هدف این گزارش بررسی موضوعهای زیر بر اساس دادههای آماری و تجربه کاری با ایرانیان پناهجو و پناهنده است:
– اساسیترین مشکلات روحی- اجتماعی ایرانیان پناهجو و پناهنده در آلمان کدامند؟
– ریشه وعلت این مشکلات در کجا قرار دارد؟
– چگونه تربیت و رفتار نهادینه شده در فرد که ریشه در داخل کشور دارد، کماکان در خارج کشور در جهت دادن روابط اجتماعی او نقش بازی میکند؟
نوشته حاضر در اساس برای کسانی تنظیم شده که درگیر مسائل و مشکلات روحی- اجتماعی هستند تا درک و خود آگاهی خویش نسبت به این موضوع را تعمیق دهند. اگر چه شرایط و زمینههای خارجی که در این نوشته مطرح شده است جنبه عام دارند و همه پناهجویان و پناهندگان از کشورهای مختلف را شامل میگردد، در جای جای نوشته نمونهها و یا وضعیتهای خاص ایرانیان پناهجو و پناهنده نیز توضیح داده شده است. از شماره ۶٫۲ به بعد به برخی عوامل درونی اشاره میشود. از شماره ۷ به طور خاص به ارتباط رفتارهای نهادینه شده ایرانیان پناهجو و پناهنده که ریشه در داخل ایران دارند توجه شده و اهمیت آنها با جهتدهی رفتاری و روابط اجتماعی آنها در کشور جدید را بررسی کردهام و در قسمت ۸ به نتیجهگیری پرداخته شده است.
این نوشته میتواند برای همه کسانی که به لحاظ تخصصی در زمینه امور انسانی و اجتماعی با ایرانیان پناهجو، پناهنده و مهاجر در آلمان کار میکنند مفید باشد. کسانی که در همین زمینه با ایرانیان در دیگر کشورهای جهان کار میکنند نیز میتوانند با مطالعه این نوشته مشابهتها و یا تفاوتهای موجود در کشور خود با آلمان را به دست بیاورند.
نویسنده از دریافت نظرات شما به گرمی استقبال خواهد کرد. آدرس تماس:
- کلیات
۱٫۱ روش کار
گزارش حاضر یک بررسی تحقیقی- تحلیلی و بر پایههای زیر استوار است:
– کارعملی و تجربی و تخصصی نگارنده از سال ۱۹۹۷ با ایرانیان پناهجو و پناهنده
– تبادل نظر تخصصی با متخصصین مختلف ازجمله روانشناسان، پزشکان، وکلا، قضات دادگاه، کارمندان دولتی در امور پناهندگی و تبادل نظر تخصصی با همکاران در سمینارهای تخصصی
– دادههای آماری ادارههای رسمی آلمان از جمله گزارشهای سالیانه اداره فدرال مهاجرت و پناهندگی آلمان[۵]، گزارشهای آماری نماینده ویژه دولت آلمان در امور مهاجرین، پناهندگان و انتگراسیون[۶]، گزارشهای اداره آمار فدرال آلمان[۷]
– دادههای رسمی آماری محل کار نگارنده: “مرکز یاریهای پزشکی به پناهجویان در شهر بوخوم.[۸]
- تعریفها
گروه اجتماعی مورد نظری که این گزارش بر روی آن تمرکز دارد “ایرانیان پناهجو و پناهنده” ساکن در آلمان است. از آنجا که افراد مختلفی با وضعیتهای اقامتی متفاوت در این دستهبندی قرار گرفته و نیز از آنجا که در یک دستهبندی عام به این گروه “مهاجر” نیز اطلاق میشود، تعریف برخی از مهمترین مفاهیم مورد استفاده در این گزارش در زیر آورده میشود:
۲٫۱ فراری پناهجو[۹] : فردی است که مطابق کنوانسیون ۲۸ جولای ۱۹۵۱ژنو[۱۰] در خاک کشور خود تحت تعقیب است و جانش در خطر قرار دارد، در کشور خود محل امن دیگری ندارد و یا نمیتواند از حفاظت لازم از سوی قدرت حاکم در کشورش برخوردار شود و ناگزیر از کشورش فرار یا آنجا را ترک کرده و در پی یافتن کشوری امن برای ادامه زندگی است. جان فرد میتواند به دلیل تعلق به یک ملیت، قوم یا مذهب خاص و یا تعلق به یک گروه خاص اجتماعی و یا به دلیل داشتن باورهای سیاسی خاص در خطر باشد. جان فرد میتواند از سوی دولت و قدرت حاکم یا نیروهای شبه نظامی و یا نیروهای غیر دولتی در خطر باشد. در زبان گفتاری روزمره، واژه “پناهجو” و واژه “فراری آواره” به طور یکسان به کار گرفته میشود. در یک تعریف کلی فراریان و آوارگانی که از کشور خود خارج و هنوز در جائی درخواست پناهندگی ارائه ندادهاند، و همچنین پناهجویانی که درخواست پناهجوئی خود را در آلمان ارائه دادهاند، و همچنین آنهائی که در خواست پناهندگیشان رد شده و برگه یا ابلاغیه ترک خاک کشور گرفتهاند و بالاخره آن دسته که پناهندگی و یا اقامت به دلایل انسانی به آنها تعلق گرفته، همه در زیر این نام و تعریف کلی، یعنی (فلوشتلینگه[۱۱]) قرار میگیرند. تعریف هر یک از اسامی که در بالا نام برده شد به طور جداگانه در پی خواهد آمد.
۲٫۲ پناهجو/ متقاضی پناهندگی[۱۲]: فردی است که درخواست پناهندگی خود را به اداره امور مهاجرت و پناهندگی در آلمان ارائه داده است، یا این اداره هنوز در مورد درخواست او تصمیم نگرفته است، یا به او جواب منفی داده است، از طریق مجاری قانونی در ارتباط با پرونده پناهندگیاش به دادگاه شکایت کرده است، شکایت او به دادگاه پس از طی مراحل مختلف رد شده و پرونده درخواست پناهندگی او کاملا پایان یافته اعلام شده، و نهایتا به او برگه ترک خاک کشور ابلاغ شده اما او از ترک خاک آلمان خودداری کرده و هنوز در آلمان ساکن است.
۲٫۳ پناهنده[۱۳]: فردی است که با در خواست پناهندگی او که به اداره امور مهاجرت و پناهندگی داده بود موافقت شده است. یا اینکه پس از یک بار دریافت جواب منفی از این اداره، در مراحل بعدی از طریق دادگاه موفق به دریافت پناهندگی شده است. پناهندگی در آلمان یا بر اساس ماده ۱۶آ قانون اساسی[۱۴] و یا بند یک ماده ۶۰ قانون اقامت[۱۵] اعطا میشود.
فردی که بر درخواست پناهندگی او بر اساس ماده ۱۶آ قانون اساسی آلمان پذیرفته شده، پناهنده[۱۶] محسوب میشود. فردی که بر اساس بند یک ماده ۶۰ قانون اقامت پذیرفته شده پناهنده تحت حمایت کنوانسیون ژنو[۱۷] محسوب میشود. هر دو دسته از این پناهندگان گذرنامه آبی دریافت میکنند و از حقوق و مزایای یکسان قانونی- اجتماعی برخوردار هستند.
دستهای از پناهجویان که پذیرش آنها بر اساس بند ۲ تا ۷ ماده ۶۰ قانون اقامت است[۱۸]، پناهنده (مطابق تعریف بالا) محسوب نشده، بلکه به آنها اقامت به دلایل انسانی (ممانعت از اخراج به کشورش به دلیل امکان و احتمال رفتارهای غیر انسانی که در انتظار آنهاست و یا ممانعت از اخراج به دلایل خاص پزشکی یا خانوادگی) داده میشود. این دسته از حقوق و مزایای برابر با دو دستۀ اول (در بالا گفته شده) برخوردار نیستند و به آنها از طرف اداره خارجیان گذرنامه آبی[۱۹] داده نمیشود، بلکه باید از سفارت یا کنسولگری کشور خود درخواست گذرنامه نمایند و در همان گذرنامه اجازه اقامت آنها ثبت میشود. (از اواخر سال ۲۰۱۱ به جای ثبت عنوان اقامت در گذرنامه، برای افراد یک کارت، به نام “کارت الکترونیکی اقامت” صادر میشود[۲۰]) در موارد خاصی که سفارت یا کنسولگری یک کشور از صدور گذرنامه برای چنین فردی خودداری کرده و یا اگر چنین فردی دلایل قابل قبولی ارائه دهد که نتوان از او انتظار داشت که از سفارت یا کنسولگری کشورش درخواست گذرنامه بنماید، تنها در چنین حالتی، او می تواند از اداره خارجیان شهر محل سکونتش درخواست گذرنامه مخصوص خارجیان[۲۱] نماید. این گذرنامه به دلیل رنگ خاکستریاش در نزد ایرانیان پناهجو و پناهنده به “گذرنامه طوسی یا گذرنامه خاکستری” معروف است.
۲٫۴ مهاجر[۲۲]: فردی است که نه به اجبار و یکباره، بلکه با فکر و برنامه قبلی برای ادامه درس، کار، تجارت، تشکیل خانواده و نهایتا برای پیریزی زندگی بهتر و موفقتر، از طریق قانونی کشورش را ترک کرده است، در کشور جدید محل سکونت دارای اجازه اقامت است و در اساس در دریافت اجازه کار نیز مشکل جدی ندارد. مهاجر اگرچه با هدف ادامه زندگی به کشور دیگری میرود، ارتباط فیزیکی با کشور زادگاهش را حفظ کرده و مشکل قانونی برای مسافرت به آنجا و برگشت ندارد.
در گزارشهای آماری و نیز در گزارشهای رسانهها و در زبان گفتاری، به قبول شدگان پناهندگی به دلیل داشتن وضع مستحکم اقامتی “مهاجر” خطاب میشود. بعدا، که این دسته از پناهندگان/ مهاجران تابعیت آلمانی کسب مینمایند به آنها و نیز به فرزندان آنها، “مهاجرتبار”[۲۳] خطاب میشود.
۲٫۵ دوتابعیتی/ چند تابعیتی[۲۴]: در قانون اقامت آلمان عنوانی به نام “دوتابعیتی یا چند تابعیتی” وجود ندارد، اما به طورغیر رسمی از عنوان “به واقع دو تابعیتی” استفاده میشود. شهروندان برخی از کشورها، از جمله ایرانیان که برای دریافت تابعیت آلمانی امکان ترک تابعیت اولیه خود را ندارند (یا این کار بسیار سخت است)، پس از دریافت تابعیت آلمانی، اجازه دارند تابعیت اولیه خود را نیز حفظ کنند. این دسته از افراد در صورتی که بخواهند به کشور خود سفر کنند باید گذرنامه و تابعیت کشور زادگاه خود را به همراه داشته باشند و در زمان مسافرت و یا زندگی در آنجا، قانون کشور زادگاهشان در مورد آنها حاکم است. در برخی از گزارشهای آماری یا رسانهای از این دسته از افراد که تابعیت آلمانی یا تابعیت دوگانه دارند و نیز در مورد فرزندان آنها و یا آن دسته از کودکانی که والدین آنها دارای دو تابعیت متفاوت هستند، با عنوان “مهاجرتبار” یاد میشود.
پناهندگانی که تابعیت آلمانی کسب میکنند، از آمار پناهندگان ایرانی یا آمار “خارجیان” حذف میشوند.
۲٫۶ اقامت “تَحّمُلی” یا “دولدونگ”[۲۵] : وقتی که پرونده یک متقاضی پناهندگی تمام مراحل قانونی را طی کند و نهایتا درخواست پناهندگیاش به طور کامل رد شود، به متقاضی پناهندگی دستور ترک خاک آلمان ابلاغ میشود. او موظف است در مهلتی که برایش تعیین شده است خاک آلمان را ترک کند. اگر او نخواهد خاک آلمان را داوطلبانه ترک کند، اداره خارجیان میتواند او را اخراج کند. اما اگر اداره خارجیان گذرنامه معتبر این فرد را در اختیار نداشته باشد و یا به دلایل پزشکی نتوان آن فرد را از طریق هوائی اخراج کرد، اداره خارجیان به او برگهای میدهد که اجازه اقامت محسوب نمیشود، اما معنی آن این است که اداره خارجیان باقی ماندن این فرد در آلمان را به ناچار “تحمل” میکند. این برگه “دولدونگ” نام دارد.
نسبیت گزارش: نگارنده به کلیه ایرانیان پناهجو و پناهنده ساکن در آلمان دسترسی نداشته و دادههای آماری محل کار او نیز تنها بخشی از این ایرانیان را در بر میگیرد. تقریبا ۹۰% این مراجعان از ایالت نورد راین وستفالن[۲۶] و بقیه از چند ایالت دیگر از جمله هسن، نیدرزاکسن، راینلاند فالز، بایرن و زاکسن[۲۷] هستند. از آنجا که تعداد ایرانیان ساکن در ایالت نورد راین وست فالن بسیار بالا است (آمار رسمی در دست نیست اما به نظر میرسد که بیشترین ایرانیان ساکن در آلمان، در این ایالت ساکن باشند) و از آنجا که در سهمیهبندی رسمی دولتی، ایالت نورد راین وستفالن با ۲۲٫۴% بالاترین سهمیه پناهجویان را دارد[۲۸]، میتوان نتیجهگیری کرد که اگر چه نتایج به دست آمده از این گزارش نسبی است و قابل تعمیم به دیگر مناطق نیست، اما نظر به ثبت دادههای بخش قابل توجهی از ایرانیان پناهجو و پناهنده، گزارش حاضر را میتوان مبنای قوی و مناسبی برای کار با ایرانیان پناهجو و پناهنده در سراسر آلمان تلقی کرد.
[ادامه دارد]
[۱] psychosoziale Probleme
[۲] Psychosomatische Erkrankungen
[۳] Psychosoziale Betreuung
[۴] برای نمونه به مدارس عالی مددکاری دارمشتات، نیدرراین و بوخوم توجه شود:
Evangelische Fachhochschule Darmstadt
Evangelischen Fachhochschule RWL in Bochum
[۵] Bundesamt für Migration und Flüchtlinge (BAMF)
[۶] Beauftragte für Migration, Flüchtlinge und Integration
[۷] Statistische Bundesamt
[۸] Jahresbericht 2011 des Flüchtlingssozialdienstes der MFH Bochum e.V.
بخش مددکاری این انجمن به طور سالیانه گزارشهای خود را به زبان آلمانی منتشر و یا در موارد مشخص با انتشار بیانیه مطبوعاتی به جلب افکار عمومی درمورد موضوعات خاص اقدام میکند. ترجمه خلاصهای از این گزارشها و بیانیهها در سایت انتگراسیون به زبان فارسی منتشر شده است.
[۹] Flüchtlinge
[۱۰] Genfer Flüchtlingskonvention. vom 28. Juli 195
[۱۱] Flüchtlinge
[۱۲] Asylbewerber
[۱۳] Asylberechtigter
[۱۴] Politisch Verfolgte genießen Asyl
[۱۶] Asylberechtigter
[۱۷] anerkannte Flüchtlinge
[۱۹] Reiseausweis für Flüchtlinge
[۲۰] elektronische Aufenthaltstitel
[۲۱] Reiseausweis für Ausländer
[۲۳] Menschen mit Migrationshintergrund
[۲۴] Mehrstaatigkeit, Doppelte Staatsbürgerschaft
[۲۶] Nordrhein-Westfalen
[۲۷] Hessen, Niedersachsen, Rheinland–Pfal, Bayern, Sachsen
[۲۸] به هر یک از ایالت های شانزده گانه آلمان بسته به میزان جمعیت هر ایالت سهمیه مشخصی از پناه جویان اختصاص یافته است.