از زمان «ویرانی بصره» در دوره خلافت عباسیان تا «سقوط بغداد» در اوایل این قرن در سال ۲۰۰۳ به دست آمریکا- بریتانیا، مناطق تشکیلدهنده عراق کنونی به علت ماهیت ساختاری منحصر به فرد از جهت تنوع قومی، دینی و مذهبی و به خاطر موقعیت بسیار حیاتی و استراتژیک جغرافیایی که در قلب جهان عرب و در خط تماس و ارتباط با ایران و ترکیه و نه چندان دور از اسرائیل قرار دارد، این کشور شاهد انواع فتنهها و اختلافات مذهبی، قومی، نزاعها، جاهطلبیهای منطقهای و خارجی بوده است. از سال ۲۰۰۳، وضعیت و ثبات عراق به روابط، هماهنگیها و نوع همکاری میان آمریکا و ایران ارتباط عمیق داشته و این امر هیچ کمکی به بازسازی «دولت» و بازگرداندن «حاکمیت ملی» این کشور نکرده است.
بحران و درگیریهای سیاسی فعلی در عراق و خشم عمومی که در قیام بصره نمایان شد، نتیجه بسیاری از عوامل مرتبط با تنش آمریکایی- ایرانی در عراق است. تشدید تحریمها از سوی دولت دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا علیه رژیم ایران و افزایش تنشها میان واشنگتن و تهران، کشوری چون عراق را که برای بازگرداندن سیادت و حاکمیت ملی و روی آوردن به فضای عربی خود تلاش میکند با بحران بزرگی روبرو کرده است. فقدان یک اراده و فرهنگ تفاهم برای حل و فصل مشکلات میان اجزای تشکیلدهنده این کشور (شیعه، سنی، کرد و عرب) بازی سیاسی را پیچدهتر کرده و راه رهایی از پیامدهای منفی نفوذ خارجی را دشوارتر نموده است.
پروسه سیاسی عراق پس از انتخابات پارلمانی ماه مه به دلیل عدم دستیابی احزاب و ائتلافهای پیروز به یک توافق ملی برای تشکیل فراکسیون بزرگتر و تشکیل دولت جدید، با شکست روبرو شده است.
آشفتگی و درگیری سیاسی در عراق تنها به ناسالم بودن روند پروسه سیاسی، نوع ائتلافهای انتخاباتی، شخص نخست وزیر کنونی و سهمیهبندی بر اساس فرقهای در ساختار نظام کنونی این کشور محدود نمیشود بلکه به خروج واشنگتن از توافق هستهای (وین، ژوئیه ۲۰۱۵) و بازگشت مجدد تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران نیز ارتباطی عمیق دارد.
اعتراضات بصره نیز که در ۶ ژوئیه رخ داد، تنها در محدوده مطالبات مردم برای خدمات عمومی مانند آلودگی محیط زیست یا بحران آب آشامیدنی، نرخ بالای بیکاری، فقر و فساد نیست بلکه این اعتراضها هشداری جدی برای «دولت ناکام» (failed state) عراق به شمار میرود.
در گذشته نه چندان دور از رویدادهای اخیر بصره، بغداد و الانبار شاهد تظاهرات گسترده هواداران مقتدی الصدر بودند که این اعتراضات به روشهای مختلفی سرکوب شد اما بصره شهر نفتخیز و پایتخت بزرگترین استان شیعهنشین که مجرای تنفسی «دولت ناکام» عراق است، به مثابه زنگ خطری است که از داخل خانه شیعیان، نظام حاکم در بغداد را تهدید میکند. به همین دلیل قیام بصره که در شهر شیعیان اتفاق افتاد نه تنها موجب نگرانی عمیق تهران و وابستگانش در بغداد شده بلکه فراتر از این نگرانیها بُعد ماهیت «ملیگرایانه» این قیام و عمق مخالفت مردم عراق با دخالتهای رژیم ایران در این کشور را از طریق به آتش کشیدن کنسولگری جمهوری اسلامی توسط معترضین به نمایش گذاشت. به همین دلیل جریانهای وابسته به ایران در عراق «سوزاندن کنسولگری ایران» را برنامهای آمریکایی دانسته و به سرعت با شلیک چند موشک به سوی سفارت آمریکا در منطقه الخضراء در مرکز بغداد واکنش نشان دادند.
اما صرف نظر از ارتباطات دقیق وقایع، میتوان گفت که حیدر العبادی نخست وزیر کنونی عراق بیشترین هزینه را در این رویدادها پرداخت کرده است زیرا تا پیش از رویدادهای بصره فراکسیون بزرگتر با نامزدی او برای دور دوم نخست وزیری در حال تکوین بود اما اعتراضات بصره و نتایج خونین آن و تقاضای مقتدی الصدر و هادی العامری از العبادی برای تقدیم استعفای خود اوراق بازی را به هم زد و به «کودتایی» علیه العبادی با متهم کرىن وى به گرایش زیاده از حد به آمریکا منجر شد که در نتیجه یک توافق آمریکایی- ایرانی جایگزین نوری المالکی شکست خورده از داعش، به نخست وزیری رسیده بود.
واکنش ایران به موشکپرانی علیه سفارت آمریکا و اتهام العبادی در رسانههای وابسته محدود نماند بلکه به محدود کردن تحرک و عملکرد روزنامهنگاران خارجی در عراق نیز منجر شد.
اواخر این هفته گزارش شد که عادل عبدالمهدی، شخصیت چپ قدیمی و معاون رئیس جمهور سابق عراق (طالبانی) واسلامگرای نزدیک به رژیم ایران در حال حاضر، قرار است نخست وزیر شود نه فالح الفیاض که حیدر العبادی او را از ریاست «حشدالشعبی» برکنار کرد. از سوی دیگر مقتدی الصدر نیز گفته است با شخصیتی موافقت خواهد کرد که به هیچ تشکیلات حزبی وابسته نباشد. با این روند نتیجه بازی سیاسی آمریکا و ایران و نبرد برت مک گورک فرستاده ویژه ریاست جمهوری آمریکا در ائتلاف بینالمللی علیه داعش و مرد واشنگتن در بغداد از یک سو و قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مسئول پرونده عراق از سوی رهبری رژیم ایران از سوی دیگر ، «برنده و بازنده» نخواهد داشت. اکنون مقامات تهران تلاش میکنند تا با تقویت نیروهای شبهنظامی حشدالشعبی و تشکیل نیروی بسیج در شهرهای قیامکرده عراق و نیز تعقیب سیستماتیک فعالان و رهبران جنبش اعتراضی در بصره حرکت مخالفان عراق را در نطفه خفه کنند و بار دیگر ابتکار عمل از دست رفتهشان را به دست گیرند. هجوم موشکی به مراکز حزب دمکرات کردستان ایران در شمال عراق از سوی سپاه پاسداران به عنوان پیامی هشدارآمیز و بازدارنده برای همه دشمنان جمهوری اسلامی به شمار میرود کما اینکه پیام تهدیدآمیز به مسعود بارزانی نیز هست که از مخالفان سرسخت نفوذ حکومت ایران در عراق است.
آمریکا تا اطلاع ثانوی از حیدر العبادی حمایت میکند و سفر وی به واشنگتن که قرار است به زودی صورت گیرد در چارچوب بررسی این تحولات با مقامات آمریکاست. آمریکا از زمان به قدرت رسیدن دونالد ترامپ تا کنون هیچگونه امتیازی به جمهوری اسلامی نداده بلکه در هفته گذشته پیامی قوی با این مضمون ارسال کرد که «هر گونه آسیب یا زیانی که در عراق متوجه منافع آمریکا» شود ایالات متحده بطور مستقیم جمهوری اسلامی را مسئول آن دانسته و به شدت پاسخ خواهد داد. دولت ترامپ معتقد است که رژیم ایران اصل محور شرارت و مسبب همه فجایع در منطقه است، بنابراین برای متوقف کردن این عامل بیثباتی در منطقه باید اول از حیاط خلوت آن وارد عمل شد. در حالی که تهران میخواهد آمریکا، غرب و کشورهای منطقه در برابرش تسلیم شوند و عراق و امور داخلی آن را به عنوان امتداد استراتژیک برای جمهوری اسلامی رها کنند. این حوادث و رویدادها در حالی اتفاق میافتد که دولت حسن روحانی هر گونه امید به کمک و حمایت اروپاییها از تهران در برابر تحریمهای ایالات متحده را به کلی از دست داده است مسئلهای که ایران را به انتخاب راه فرار به جلو و ادامه سیاست هجومی سپاه پاسداران و ادامه جنگهای نیابتی در یمن، سوریه، عراق و لبنان سوق داده است. ادامه این سیاست توسط تهران با نوعی ترس و اضطراب همراه است به همین دلیل تهران تلاش میکند تا جایی که امکان دارد قدرت موشکی خود را حفظ و شبهنظامیان مسلح پراکنده در کشورهای منطقه را تقویت کند. موضوعی که نه تنها آمریکا با آن مخالف است بلکه تمام کشورهای اروپایی و منطقه خواستار متوقف شدن آن هستند. در واقع بدون متوقف شدن گزینههای فعالیت موشکی و دخالت رژیم تهران در منطقه هیچ توافقی نه با آمریکا ونه با اروپا صورت نخواهد گرفت.
به این ترتیب با توجه به این دادهها و با در نظر گرفتن رویدادها در صحنه پر تلاطم منطقه، عراق در آینده جولانگاهی برای ادامه درگیری آمریکا و ایران خواهد بود. اگر چه برخی از دیپلماتهای آمریکایی در واشنگتن در باره احتمال مذاکره مجدد با تهران شرطبندی میکنند و تمایل دارند بجای مقابله مستقیم با تهران از طریق تفاهم تجاری بطور غیرمستقیم مشکلات با رژیم تهران را حل و فصل کنند، اما این امر در شرایط فعلی عملی نخواهد بود چرا که قدرت ایالات متحده برای تاثیر بر تحولات به تصمیمگیریها در تهران و آینده حکومت ولیفقیه پس از رهبر فعلیاش گره خورده است.
*منبع: روزنامه العرب
*نویسنده: دکتر خطار ابودیاب استادعلوم سیاسی در مرکز بینالمللی ژئوپلیتیک پاریس
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
لطفا نظر خود را در مورد کتاب رفیق ایت الله نوشته امیر عباس فخر اور که به عقیده بسیاری با حمایت سازمان سیا امریکا نوشته شده است بیان بفرمایید .
این کتاب با مدرک میگوید که خامنه ای در روسیه در قبل از انقلاب تحصیل نموده و بر اساس برنامه از پیش تعیین شده انها بهشتی و باهنر و رجایی و…. را توسط محمد علی نظران که او هم در دانشگاه پاتریس لومبای مسکو ترور شده است .
بنده از اشغال سفارت امریکا تا کنون همواره در سخنان و نوشته های خود تاکید کرده ام که
-روسیه و مارکسیست های روسی و اسلامی در این پروژه خاینانه علیه ایران و ایرانیان دست دارند که با هزینه کردن از جیب ایرانیان منافع ضد امریکایی و ضد غربی روسیه در منطقه را حفظ کنند. این مطلب امروز بر همه ثابت شده.
-رابطه روسیه باایران از سیصد سال پیش مخصوصا از شهریور ۱۳۲۰ و از اشغال سفارت امریکا رابطه گرگ و میش و اشغالگر و اشغال شده بوده حتا در زمان شاهنشاه متحد امریکا توابان توده ای گرداننده نقاط حساس حکومت بوده و روشنفکران و روزنامه نگاران مارکسیست روسی انحصار رسانه ها را در دست دارند به کار مین گذاری علیه هر تفکر لیبرال دموکرات و یا ناسیونالیم ترقیخواه مشغول وده اند.
-رابطه روسیه باایران از سیصد سال پیش ( از شهریور ۱۳۲۰ و به ویژه از اشغال سفارت امریکا) رابطه گرگ و میش و اشغالگر و اشغال شده بوده حتا در زمان شاهنشاه متحد امریکا توابان توده ای گرداننده نقاط حساس حکومت بوده و روشنفکران و روزنامه نگاران مارکسیست روسی که اکنون با نقاب سکولار و سلطنت طلب و سوسیال انحصار رسانه ها را در دست دارند به کار مین گذاری علیه هر تفکر لیبرال دموکرات و یا ناسیونالیم ترقیخواه همساز باغرب مشغول بوده و در مقابل تفکر امپریالیستی موشک باز شیمیایی روسی را به مرحله تقدس عروج داده اند. حاصل تلاش هفت دهه اینها مسلط شدن روسیه بر سرنوشت کشور از طریق چند اخوند روسی با اتحاد با این جاسوسان بدون هیچ جنگ و کودتا و هزینه و یاقبول مسؤلیت قیمومت به دست امده
– اخیرا به دلیل لبریزشدن فضای سیاسی از بوی گند این خیانت عمال مارکسیست روسی باوقاحت دنبال نرمالیزاسیون رفتار اشغالگرانه روسی وتبریه روسیه از این خیانت نه فقط به ان ملاهای روسی بلکه به مردم ایران برامده و طلب کارانه این جنایت امپریالیستی را ناشی از ذکاوت روسها میدانند و کاسه کوزه ها را سر ملاهای روسی می شکنند. همین ها وقتی پای امریکا و اسراییل جایی وسط باشد یکسره دموکراسی و بازار ازاد و توسعه و ازادی را هم به لجن می کشند حتا اگر فاشیست های بعثی و روسیه و تروریست های روسی عامل اصلی جنایت باشند
https://www.radiofarda.com/a/commentary-on-ruusia-apraoch-to-relation-with-iran/29500020.html
بنده به هر تحلیلی که توجیه کننده و ماست مالی کننده نقش امپریالیستی تجاوز کننده روسیه در ایران و جهان باشد جز ادامه توطیه کثیف فراماسیونری مارکسیست های روسی نگاه نمی کنم. ملاهای روسی خاین بایستی این متحدین نیمه راه روسی را مجازات کنند
https://www.radiofarda.com/a/commentary-on-ruusia-apraoch-to-relation-with-iran/29500020.html
بغ کلمه فارسی به معنی خدا است و معنی بغداد یعنی خداداد . کلمه عراق هم کلمه فارسی است به معنی سرزمین پست و هموار .
از زمانی که امریکایی ها در زمان بوش پسر معامله (نفت) در برابر (صدام و عتبات ) را با ملاها انجام دادند
فاتحه عراق به عنوان کشوری که در تقابل ایران باشد خوانده شد .
اکنون باید گفت دو کشور شیعه عراق و ایران به عنوان امت اسلامی در واقع یک کشور با دو نام در منطقه هستند .کسانی که از شرایط مرجعیت شیعه در عراق که بعنوان اعلم مراجع مطلع نیستند تفسیر های غیر واقعی بیان میکنند . ایران و عراق توسط ایت الله سیستانی از جنبه مذهبی و صدور فتوی مدیریت و هدایت میشود .
امریکا همانند اسب عصاری در این قضیه دور خود میچرخد و ول معطل است !