آزاده کریمی – وزارت ارشاد میگوید تا پایان مهرماه سال جاری به ۶۴ موسسه ۱۲۶ میلیارد و ۵۵۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان کمک مالی کرده است. فقط در یک فقره، صندوق اعتباری حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان مبلغ ۲۸ میلیارد تومان پول گرفته، با این اوصاف شاید خیلی هم عجیب نیست که هنرمندان حامی نظام نمیخواهند بدانند، دارو جزو تحریمهای آمریکا نیست!
گروهی از هنرمندان به عنوان «سلبریتی»ها و بخشی از جامعه هنری ایران همواره در تلاش برای جداسازی سهم خود از دولت و حتی نشستن در جایگاه اپوزیسیون خودیِ نظام هستند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نهادهایی چون حوزه هنری و سازمان تبلیغات نیز هنرمندان نزدیک به وزارت ارشاد را در مقام اپوزیسیون خودیِ نظام تلقی میکنند و با اینهمه بر این باورند که این سلبریتیها که «آلوده» به اینستاگرام و توئیتر هستند، از محمد خاتمی، میرحسین موسوی و حتی حسن روحانی حمایت میکنند، جایی در چارچوب تعریف شده نظام اسلامی و خصوصا دم و دستگاه بیت رهبری ندارند.
این اتفاق البته در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد هم افتاد و جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی وقت، خودی و غیرخودی هنرمندان را تعیین کرد و برخی را حتی تا ۴ سال ممنوعالکار و ممنوعالتصویر کرد. اما پس از اعتراضات دیماه ۹۶، مسیر دیگری هم پیش پای هنرمندان قرار گرفت؛ با مردم بودن و حامی مردم بودن.
مسیری که نه تنها در میان این «سلبریتی»ها حامی ندارد، بلکه بسیار پردردسر، خطرناک و بدون مزایاست. میگوییم بدون مزایا چون حداقل از سال ۸۸ تا کنون، بخش عمدهای از سلبریتیهای نظام اسلامی، به حقوقبگیری، سکه و بنهای وزارتخانهها عادت کردهاند. اینها را اگر از جواد شمقدری نمیگرفتند، از خانهسینما میگرفتند، اگر از خانهسینما نمیگرفتند از صدا و سیمای رژیم میگرفتند.
حالا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جزئیات کمکهایش به نهادها و اشخاص حقوقی در سال ۹۶ و ۹۷ را منتشر کرده است. این وزارتخانه در سال ۹۶ به ۱۹۱ موسسه مبلغ ۳۶۲ میلیارد و ۹۹۸ میلیون و ۹۰ هزار و ۹۱۱ تومان پول پرداخت کرده است. تا پایان مهر ۹۷ هم به ۶۴ موسسه ۱۲۶ میلیارد و ۵۵۶ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان کمک مالی کرده است.
جزئیات این کمکها به این شرح است: صندوق اعتباری حمایت از نویسندگان و روزنامهنگاران و هنرمندان ۲۸ میلیارد تومان، انجمن موسیقی ایران ۵۵۰ میلیون تومان، انجمن شاعران ۲۰۰ میلیون تومان، انجمن قلم ۳۰ میلیون تومان، انجمن هنرمندان حاجیآباد ۵۷ میلیون تومان، بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان ۷۰۰ میلیون تومان، خانه هنرمندان ایران ۲۰۰ میلیون تومان، موسسه انجمن هنرهای نمایشی ایران یک میلیارد و ۷۸۲ میلیون تومان، بنیاد فرهنگی رودکی ۶ میلیارد و ۱۵۰ میلیون تومان، خانه موسیقی ۱۸۰ میلیون تومان، موسسه توسعه هنرهای تجسمی معاصر حدود ۱۶ میلیارد تومان، موسسه مطبوعاتی نشرآوران ۲ میلیارد و ۴۳۴ میلیون تومان و موسسه هنرمندان پیشکسوت ۷۰۰ میلیون تومان تا پایان مهر ۹۷ از وزارت ارشاد کمک دریافت کردهاند.
همچنین وزارت ارشاد در سال ۹۶ به ۱۹۱ موسسه و شخصیت حقوقی کمک مالی کرده است از جمله انجمن سینمای جوانان ایران ۲۷ میلیون و ۱۴۴ هزار تومان، خانه هنرمندان ایران ۱۰۰ میلیون تومان، خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ۵۰ میلیون تومان، خبرگزاری رسا ۱۰۰ میلیون تومان، خبرگزاری سلامت ۵۰ میلیون تومان، دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی یک میلیارد، دفتر شعر جوان ۲۵۰ میلیون تومان، موسسه شهر کتاب حدود ۵۰۰ میلیون، موسسه فرهنگی مطبوعاتی ایران بیش از ۱۷ میلیارد تومان، صندوق اعتباری حمایت از نویسندگان، روزنامهنگاران و هنرمندان ۵۸ میلیارد تومان و موسسه فرهنگی هنری توسعه هنرهای معاصر ۳۶ میلیارد و ۶۸۰ میلیون تومان.
اگرچه وزارت ارشاد در مقایسه با نهادهای نیمهخصوصی زیرمجموعه سپاه پاسداران فقیر به نظر میرسد ولی یک مو از خرس کندن هم برای جماعتی غنیمت است. نهادهایی که در بالا نام بردیم، سینما، هنرهای تجسمی، حوزه نشر و کتاب و موسیقی نفتی و رانتی را تشکیل میدهند. همچون آدم آهنی به برقِ، پول و نفت وصل هستند و حالا که هرکدام اینستاگرام و کانال تلگرامی دارند، میتوانند بیش از عکس یادگاری با کاندیدای ریاست جمهوری و وزیر و وکیل مجلس، با یک پست اینستاگرامی، به داد دولت مورد حمایت خود برسند. کما اینکه پس از بازگشت تحریمهای آمریکا، سینماگران سینمای نفتی، بودجهبگیران و آنها که همیشه سر تقسیم پولها به موقع میرسند، نامه نوشتند و اعتراض کردند.
اما چه اعتراضی؟ مسعود دهنمکی، بهمن فرمانآرا، رضا کیانیان، پرویز پرستویی، باران کوثری، امیرمهدی ژوله، مهتاب کرامتی، سحر دولتشاهی و… با انتشار ویدئوی مشترکی از یک کودک سرطانی با هشتگ «هدف تحریم من هستم» بهتحریمهای آمریکا اعتراض کردند، آنهم وقتی وزیر بهداشت پیشتر از جوّسازیهای کنونی گفته بود که «تحریم تاثیری در میزان و قیمت داروها ندارد!»
اساسا کاری را که دولت محمود احمدینژاد برای طرح رفاقت هنرمندان اصولگرا و اصلاحطلب نتوانست اجرا کند و یک شکاف عمیق پدید آورد، وزارت ارشاد و نهادهای خصوصی زیر نظر سپاه پاسداران از پس آن بر آمدهاند. چه کسی فکرش را میکرد که یک روزی از همانجایی که مسعود دهنمکی فیلمساز استراتژیک نظام بودجه میگیرد، امثال خواص روشنفکرنمایی تأمین شوند که از کنار کاخ سعدآباد هم رد نمیشدند تا مبادا سایهی شاه بر آنها بیفتد! شاید اصغر فرهادی هنرمند با استعداد رو به افول، از اولین کسانی بود که برای تهیه فیلم «درباره الی»، محمود رضوی تهیهکننده اصولگرای هفت آتشه را انتخاب کرد که بعدها «معراجیها»، «ماجرای نیمروز»، «لاتاری» را ساخت و سرپرست کل تبلیغات ستاد انتخاباتی شد.
حالا این اصغر فرهادی را ضرب در رقم قابل توجهی از هنرمندان کنید که امروز در صف گرفتن بودجه از صدا و سیمای جمهوری اسلامی هستند، فردا با حوزه هنری وقت ملاقات دارند، هفته آینده برای اکران فیلم خود در برلین از بنیاد فارابی نامه میگیرند. جای تعجب هم ندارد چطور در بازار پرتلاطم ارز و گران شدن قیمت بلیت و هتل و سفرهای خارجی، پروژههای ایرانی که خارج از کشور تولید میشوند به فراوانی زیاد شده. از فیلم و سریالهای درجه یک تا دو و سه صدا و سیمای رژیم بازیگر خارجی استخدام میکنند، برای تماشای فوتبال جام جهانی بازیگر برای بوق زدن روانه میکنند و همه اینها را روی پوست نازکی از شرافت و مردمداری و با منت غیرقابل تحمل کار فرهنگی زندگی میکنند. اما مردم همواره منتقدان خوبی هستند، همانقدر که صفحه نفتیها و رانتیها را فالوو میکنند، حواسشان به اعتباری هم هست که روز به روز از دست میدهند.
تینا پاکروان تهیهکننده و بازیگر امروز سینما از واکنش منفی مردم به سلبریتیها انتقاد کرده و گفته که «خیلی متاسفم از اینکه مردم ما اینقدر حالشان خوب نیست و اینقدر فکر میکنند ما از خودشان نیستیم. اما ما هم حالمان خوب نیست و به نظرم این مهمترین مسئلهای است که مردم هم باید بدانند. همه ما حالمان خوب نیست، چون در شرایط، دوران تاریخی و موقعیتی زندگی میکنیم که به لحاظ اقتصادی، سیاست بینالمللی و اجتماعی فشار روی همه ما خیلی زیاد است. ما در تحریمهای بینالمللی در شرایطی ویژه هستیم، در شرایطی که الان قرار است بعضی از اقلام اساسی کوپنی شوند، بنزین گران شود و از همه لحاظ فشار رویمان است. دلار و طلا بالا رفته، وضع معیشت مردم سخت شده، امکان رفاه الان جزو شوخیهاست ولی زندگی عادی هم مسئلهای شده که همه ما تقریبا برایش چالش داریم و برای اینکه بتوانیم زندگی خودمان و خانوادهمان را پیش ببریم باید تلاش کنیم.»
او گفته که «شما اعتمادتان را از دست دادید، اطمینانتان کم شده، حالتان خوب نیست چون مثلا به یک بانکی اعتماد کردید و پولتان را گذاشتید و بالا رفتن تورم باعث شده همه سرمایهتان را از دست بدهید اما الان من نوعی میخواهم یک جای دیگر کار دیگری کنم. مثلا زلزله شده و میخواهم کمک جمع کنم، این فعالیت باید تشویق شود، چون کسی که برنده این قضیه است که خانهاش را از دست داده، آن کسی که زیر آوار مانده، آن بنده خدایی که مسکناش را در زلزله از دست داده و تمام داراییاش زیر آوار مانده. من میگویم به کسانی اعتماد ندارید، اما حالا یک سلبریتی میگوید که این کار را میکند و واقعا هم انجام میدهد. اما بعد آن سلبریتی باید برود دادگاه یا عدهای شروع میکنند به حمله کردن به او. این عدهای که حمله میکنند بخش زیادیشان در فضای مجازی عکس پروفایل ندارند، تعداد پستهایشان صفر است، کسانی هم آنها را نمیشناسد که فالویشان کند، اساسا اسم واقعی هم ندارند.»
بازخواست سلبریتیها و هنرمندان از مردم پدیده تازه و البته نابجایی نیست، خصوصا که در چند سال اخیر مدام توصیه و تشویقهایشان، مردم را به بیراهه برد و امیدوار کرد بدون آنکه نتیجهای داشته باشد! ولی وقتی از سفرهنشینان خوان گستردهی نظام هستند، چطور میشود باورشان کرد؟! حتی اگر بگویند که تحت فشارند، مجبور به همکاری هستند و بازجویی و تهدید میشوند! اما اگر حتی چنین هم باشد، خوشرقصی دیگر چرا؟!
۳= ولی در زمان آریامهر که کمر همت به آبادی ایران بسته بود و در هر سخنرانی از رفاه نسل آینده میگفت گل سرخی عزاداری میکرد که : وقتیکه کودک رحمان از تب میمیرد , یا علی اشرف درویشیان سیاهی ها را رقم میزد و یا,,,, چه کسانی را نام ببرم که به تریج قبای هوادارنش بر نخورد ؟ اینها به جای آنکه بازوی فرهنگی ان بزرگمرد ایران زمین باشند در کنار ملایان به نوحه خوانی مشغول بودند چون تاریخ دیگر کشور ها را نه خوانده و نه میدانستند .
۲=ولین جاهائی که توسط جیره خواران اینها به آتش کشیده شد فروشگاه های کورش بودند . مردم ایران متاسفانه همیشه میخواهند بی پرداختن بها چیزها را آسان به دست بیاورند که باز هم با تاسف شامل این هنربندان هم میشود تا از این توشه ای که برای رفاه آیندگان باید استفاده شود سهم برداری کرده و در ویرانی بکوشند . کافیست نگاهی کوتاه به اروپا و امریکا در زمان صنعتی شدن بیاندازید که در چه فقر وفلاکت و زجری ( حتا ۱۳ ساعت کار در روز و حتا استفاده از کار کودکان در آنزمان ) بهایی گران پرداختند تا به رفاه نسل های آینده خود رسیدند .
۱=این نظام مافیایی & آخوندی بر پایه بازار و دلالان بازار شکل گرفته و به همین دلیل ایران را به شکل کشور نمیبیند بلکه دکانی میداند برای کسب درآمد بیشتر در این راه مانند همان دلالان با پرداخت مبلغ ناچیزی به دلالان دون پایه که متاسفانه شامل برخی از هنربندان هم میشود سعی در رونق کاسبی خود دارد . در زمان شاه ایران دوست برای مقابله با این جماعت دلال& بازاری که اتفاقا از سلاح ترور هم در جهت منافع خود استفاده میکردند ( مانند هیات مؤتلفه و پادو های ان مانند رفسنجانی ) فروشگاه های کوروش به سبک غرب با قیمت های ارزان بر پا شد تا دست این دلالان و بهانه های هر روز بستن بازار از آنها گرفته شود و دیدیم که در جریان شورش ننگین ۵۷
واقعا تمام هنرمندان حکومتی وغیره از کثافت کثافت ترند
داداشی مگر فقط بعنوان مثال همین آخوندهای پابرهنه ناصر ملک مطیعی و خیلی های دیگر را ممنوع الکار و تصویر نکرده بودند…حالا که به …خوردن افتاده اند هنرمندان عزیز شدن؟ از گوگوش و هایده و مهستی وحمیرا بهروز وثوقی و…شرافت بد چیزی نیست!
فکر کنم این آقا مهدی یکی از سلبریدی های آخوندها باشه آمده ماله کشی ، حزب دموکرات آمریکا را با یک مشت آخوند جانی فاسد قرون وسطا یکی کردن فقط از یک نان خور آخوند برمیاد
کیهان لندن گرامی، من موافق مواضع بسیاری از این هنرمندان نیستم،ولی یادمان نرود که ما در یک دنیای واقعی زندگی میکنیم نه یک دنیای فانتزی، مگر بقیه جاها چطور است؟شما فکر میکنی کمپانی های بزرگ هنری دنیا مثل هالیوود به جایی وصل نیست؟این کمپانی به سرمایه داران بزرگ وصل است و سرمایه داران هم یا به حزب دموکرات، جمهوریخواه یا ایپک وصل هستند یا به جاهای دیگر.اساسا در این دنیا تا به جایی وصل نباشی، هیچ کاری را نمیتوانی از پیش ببری.
کلا در ام القرای اسلام خرتوخر عجیبی است که نگو
سگ میزند و گربه میرقصد
از من بپرسید می گویم فاسد شده ایم بدجور…مسخره ترین نوعش هم این است که برخی انتظار دارند چون شناخته شده یا مشهور یا به قول شما سلبریتی هستند مورد احترام و وثوق ملت هم باشند و حتما خودشان فراموش کرده اند که از چه راههایی به این شهرت رسیده اند
هـنرمندان فیک از شیرین نشاط تا هـ چرخنده که دلواپس ج ا هـستند
شب هنرمندان با حضور حضرت آقا:
https://www.youtube.com/watch?v=TJl5GzZcvig
از آنجایی که ” برنارد شاو ” فرد شوخ طبعی می بوده، شاید نخواسته فاش بگوید که او درجنگ ایران و یونان، پیک و پیغامبر بین داریوش و اسکندر هم بوده است!!
اما جالبتر اینکه یکی از دوستان شاو از خط او ایراد میگرفت و می گفت: » خط شما هم مثل خط ” موریس ” ــ نقاد معروف تئاتر ــ خوانا نیست.«… شاو جواب داد: » بلی! تنها یک اختلاف در میان است؛ آنچه موریس می نویسد، حتی زمانی که چاپ می شود، قابل خواندن نیست، ولی خط مرا پس از چاپ همه می خوانند!«…
باید خدا رو شکر کرد که این دزدها هر از گاهی خودشون رو لو میدن
از مدیری گرفته تا بقیه شون سر و ته یک کرباسن
هنر نما ها گر چه با رژیم زاویه دارند و از هم جدا هستند ولی در عمل برای بریدن این ملت بهم چسبیدن
خنده ام از خواننده های مداح و
مداح های خواننده است
فنر داره کم کم در میره فرقه تبهکار
آماده باش آماده باش
این قصه و مطلب را در زمان جنگ بین سپاه هخامنشیان و یونانیان در تاریخ شنیده و خوانده ایم که اسکندر برای
( داریوش و یا کوروش کبیر ) پیغام فرستاده که ما مبارزه امان برای شرفمان میباشد و شما برای کسب پول و ثروت که در پاسخ پادشاه ایران به فرستاده وی پیغام میدهد که به اسکندر بگو که درست میگویی زیرا هر کدام برای انجه نداریم میجنگیم !
مردم باید زندگی کنن . و برای زندگی کردنشان باید به نسبت شغلشان یک جورهائی با رژیم حاکم کنار آمده و همکاری کنن.
مگر مغازه دارها به بسیج محل خانه و کسب شان کمک مالی نمیکنن؟
مگر وارد کننده ی ال جی یا سامسونگ مونیتورهای بزرگ به مجلس شورای اسلامی و هیات دولت کادو نمیدهند تا روی قیمت جنسهائی که به مردم عادی میفروشند بکشند؟
مگر هتل دارها بهترین اطاقهای شان را بدستور سرداران برای آنها رزرو نمیکنند؟
اصلا کدام پولداری را میشناسید که تا با رژیم و عواملش همکاری نکند, بگذارند به کارش ادامه دهد؟
حالا فقط گیردادید به این ها!
اینطور که معلوم است همه به فراخور حال و کارشان یک جورائی دارند با رژیم همکاری میکنند. وتا این همکاری نباشد هیچ رژیمی نمیتواند ادامه داشته باشد.
شعر دزد شنیده بودیم امـــــــــــــــا هنرمند دزد ندیده بودیم!
چند روز پیش از مرگ ” برناد شاو ” ـــ نویسنده شوخ طبع مشهور ایرلندی ــ بود که یکی از دوستان هنر مندش نزد او آمد و در ضمن صحبت به شوخی گفت: » تو بزرگترین مرد روزگاری، تنها یک عیب داری! « شاو با سادگی پرسید: » چه عیبی دارم؟ « گفت: » زیاد دنبال مال دنیا می روی ! «. شاو لحضه یی سکوت کرد و پرسید: » خب، تو دنبال چه چیز می روی؟ «، دوستش گفت: » من در پی فضیلت و شرف می روم ». شاو خندید و گفت: » قضیّه حلّ شد، معلوم می شود هر کسی دنبال چیزی می رود که فاقد آنست! ». خوشرقصی با پول مردم برای خلیفه دزد، شرف می آورد؟