روشنک آسترکی- بحران آب در ایران به تازگی از مرز هشدار عبور کرده و کارشناسان ابعاد گستردهای از این بحران را مطرح کرده و حتی از آن به عنوان یکی از عوامل زمینهساز جنگ در منطقه یاد میکنند.
بر اساس گزارش سازمان ملل در آیندهای نزدیک ۳۱ کشور جهان با کمبود آب مواجه خواهند شد و از ایران به عنوان یکی از بحرانیترین کشورهای درگیر کمبود آب در آینده نام برده میشود. انتظار میرود تا سال ۲۰۲۵ بیش از دو سوم جمعیت جهان با کمبود جدی آب روبرو شوند ویک سوم بقیه در شرایط کمیابی آب زندگی کنند. بر اساس گزارش سازمان ملل، ۵۰ سال دیگر عربستان کاملاً از آب تهی خواهد شد.
گزارش سازمان ملل متحد همچنین میافزاید طلیعه بحران هم اینک در چین، آفریقا، هند، تایلند، مکزیک، مصر و ایران نمایان شده است. رودخانههای اصلی دنیا شامل نیل در مصر، گنگ در جنوب آسیا، رودخانه زرد چین و کلرادوی آمریکا به شدت تهدید میشوند. حتی ۳۳ رودخانه اصلی انگلیس اکنون کمتر از یک سوم ظرفیت خود آب دارند. کاهش آب رود دانوب نیز به صنعت گردشگری و ماهیگیری صدمه زده است. تحقیقات سازمان ملل حاکی از آن است که منابع قابل استفاده آب ایران از ۲۰۰ میلیارد متر مکعب در سال۱۹۹۰ به ۷۲۶ تا ۸۶۰ میلیارد متر مکعب در سال ۲۰۲۵ کاهش خواهد یافت.
کیهان لندن در ۲۶ اردیبهشت ماه جاری گزارشی درباره بحران خشکسالی ایران منتشر کرد؛ بر اساس این گزارش مجمع عمومی سازمان ملل متحد، در سال ۲۰۱۰ حق تازهای را به میثاق «حقوق بشر» اضافه کرد که بر اساس آن دسترسی به آب سالم رسما حق همه انسانها به شمار میرود. بر اساس این مصوبه «مجمع عمومی، حقوق بشر را نسبت به آب و بهداشت مورد شناسایی قرار میدهد. به نحویکه آب آشامیدنی سالم و سیستمهای بهداشتی ضروری برای همه فراهم باشد».
از سوی دیگر گری لوئیس، هماهنگکننده سازمانملل متحد در ایران، اخیرا در مصاحبهای با نشریه تایمز گفته است الگوی بهرهبرداری و مدیریت منابعطبیعی در ایران «ناپایدار» است و کشور ایران مانند کشورهای غنی در منابع طبیعی، باید رویکرد خود را بر پایه دو موضوع مهم تغییر دهد؛ اول اینکه مالیات سنگینی برای استفاده از منابع غیرقابل تجدید گذاشته شود و دوم آنکه بر روی منابع تجدیدپذیر سرمایهگذاری شود.
نکته قابل توجه این است که نه تنها شرایط اقلیمی که ایران در آن واقع شده مساعد ایجاد بحران خشکسالی است، بیتفاوتی مسئولان کشور در دهههای اخیر نیز به موضوع کم آبی و شرایط اقلیمی اضافهه شده و بیکفایتی دولت در مدیریت بهینه منابع آبی به موازات مشکلات دیگر باعث تشدید بحران آب در ایران شده است.
شرایط اقلیمی نامناسب
هر چند قرن ۲۱ برای اکثر کشورهای جهان بحران کم آبی را به همراه داشته و خواهد داشت اما خاورمیانه از این بحران بیشترین آسیب را دیده و میبیند. منطقه خاورمیانه به دلیل بافت جغرافیایی خشک و نیمه خشک و همچنین بارش پراکنده و نامنظم باران همواره در پژوهشهای مربوط به کم آبی و خشکسالی مورد توجه پژوهشگران و سازمانهای بینالمللی محیط زیست بوده است. ایران نیز به عنوان یکی از بزرگترین کشورهای خاورمیانه از این تهدید اقلیمی مستثنی نبوده است. فروردین ماه ۹۴ در برخی نقاط کشور مانند خوزستان شاهد هجوم ریزگردها بودیم و در عین حال در برخی دیگر از نقاط کشور مانند استان تهران بارش برف و تگرگ و همزمان طغیان رودخانه هراز نشان دهنده همین تغییر اقلیمی بوده است.
در همین زمینه محسن ناصری، مدیر طرح ملی تغییر آب و هوا در سازمان محیط زیست میگوید که تغییر آب و هوا و گرم شدن کشور قابل احساس است و در صورتی که روند جهانی گرم شدن ۲ درجهای دمای زمین در سال ۲۰۳۰ اتفاق بیافتد، به تناسب، دمای ایران ۴ درجه گرمتر میشود که حیات را در ایران تحتالشعاع قرار خواهد داد.
همچنین در گزارش رسمی برنامه عمران سازمان ملل در زمینه تهدیدهای تغییر اقلیم برای توسعه انسانی کشورهای عربی اشاره شده که هر نوع برنامهریزی برای توسعه این منطقه باید با لحاظ این نکته باشد که این منطقه آسیبپذیرترین منطقه جهان در برابر تغییرات اقلیمی بوده و از جمله اینکه تا سال ۲۰۳۰ دست کم ۲ درجه گرمتر شده و تا سال ۲۰۵۰ نیز بارش به طور متوسط ۲۰ تا ۳۰ درصد کاهش پیدا خواهد کرد. در این گزارش میزان افزایش دما در خاورمیانه تا سال ۲۱۰۰ حدود ۴ درجه سانتیگراد پیشبینی شده است.
در هر حال شاهد هستیم مسئولان دولتی در ایران که تا چندی پیش در مورد بحران آب در کشور مواضع روشنی نداشته و بیشتر به توصیههایی در مورد صرفهجویی در مصرف آب توسط مردم اکتفا میکردند به تازگی کمآبی و خشکسالی را به عنوان یک بحران جدی مطرح میکنند. به عنوان نمونه امروز ۶ خرداد، علیرضا دائمی، معاون برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت نیرو گفته است شرایط کشور ما از لحاظ منابع آبی بسیار شکننده است و اگر تلاش نکنیم و همراهی نشود ممکن است مجبور شویم کمبودهای آب را در جامعه بیشتر احساس کنیم. با توجه به بارندگی، افزایش جمعیت و مصارف بالا شرایط ما شرایط فراوانی آب نیست. میزان آب شرب و صنعت کمتر از ۷درصد است و مصارف عمده آب در بخش کشاورزی است.
سوء مدیریت عامل اصلی بحران آب
هر چند شرایط اقلیمی ایران یکی از عوامل وجود بحران آب در کشور است اما کارشناسان این حوزه معتقدند سوء مدیریت و عدم مدیریت صحیح منابع آب عامل اصلی بحران موجود است. در مقابل برخی از مدیران دولتی هنوز هم تلاش دارند با فرافکنی، مردم و نحوه مصرف آب را عامل اصلی بحران آب بدانند و از مردم میخواهند که الگوی مصرف خود را اصلاح و فرهنگ مصرفی خود را تغییر دهند تا بحران آب حل شود. به عنوان نمونه غلامرضا منوچهری مشاور وزیر نیرو مهرماه سال ۹۳ اعلام کرده بود ۹۰ درصد بحران آب در ایران به علت مصرف زیاد، افزایش جمعیت و فعالیت گسترده صنعت به وجود آمده است. باید یادآوری کرد که اگرچه تغییر الگوی مصرف توسط شهروندان امری بسیار مثبت است اما این تغییر الگو به هیچ وجه سبب غلبه بر بحران آب نخواهد شد.
از سوی دیگر، انوش اسفندیاری عضو اندیشکده تدبیر آب ایران معتقد است در ادوار مختلف تاریخ، مردم ایران در بهرهبرداری از منابع آب سعی کردند خودشان را با شاخص «آبتجدیدشونده»* تطبیق بدهند؛ اما سیاستهای نادرست سبب بروز بحران آب در سالهای اخیر شده است. سالهاست در اجرای سیاستهای کلان به منابع آبی توجه نمیشود و متاسفانه میبینیم مکانهای تمرکز جمعیت بدون توجه به منابع آب مشخص میشود. در واقع میبینم دولتها برای کاهش فشارها از طرف متقاضیان آب در بخشهای مختلف، بدون توجه به مسائل کارشناسی گواهی بهرهبرداری از چاههای آب را صادر میکنند یا آنکه اقدام به سدسازی میکنند و عملا برای جلب رضایت عمومی، از منابع طبیعی به عنوان یک رانت استفاده میکنند، در حالی که باید با بهرهبرداری درست و دقیق، این امکانات برای نسلهای آینده حفظ شوند. در واقع جهتگیری دولتها– با وجود شعارهایی که میدهند- در حوزه منابع آب تغییر نکرده است و همچنان بدون اعمال نظر متخصصان این حوزه سیاستگذاریها انجام میشود.
از سوی دیگر کارشناسان، بخشی از علت این بحران را به تب سدسازی دوران وزارت بیژن نامدار زنگنه در وزارت نیروی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی مرتبط میدانند. سدسازیهای دهه هفتاد خورشیدی نه تنها پرآبی را برای زمینهای تشنه این سرزمین به ارمغان نیاورد بلکه عاملی شد برای بیابانزایی، ایجاد ریزگرد و خسارتهای زیست محیطی دیگر. یادمان نرفته است که بیش از دو هزار و ۴۰۰ هکتار از اراضی جنگلی بلوط و بنهای استان چهارمحال و بختیاری فقط در جریان ساختن سد کارون ۴ از میان رفت.
دکتر ناصر کرمی، اقلیمشناس، پژوهشگر، نویسنده و روزنامهنگارحوزه محیط زیست در این زمینه میگوید: «متاسفانه دولت کنونی و وزارت نیروی دولت یازدهم وارث یک اشتباه صد ساله هستند. در صد سال اخیر، مهندسان هر آنچه که دلشان خواست بر سر عرصه و گستره جغرافیایی ایران انجام دادند. در این مدت این مهندسان بودند که برای ما تصمیم گرفتند و کلی دستکاریهای اشتباه در عرصه جغرافیایی ایران انجام دادند.»
با توجه به آنچه بیان شد گفتنی است مردم در موضوع بحران آب متهم اصلی نیستند بلکه عدم سیاستگذاری صحیح از سوی دولتها از جمله در سه دهه گذشته در کنار بستری که شرایط اقلیمی ایران برای بروز بحران ایجاد کرده است عامل اصلی بحران ویران کننده آب در کشور است. بحرانی که اگر مسئولین نخواهند نگرشی صحیح و علمی در برخورد با آن نشان دهند میتواند زندگی ایرانیان را با مخاطرات جدی روبرو سازد. این مخاطره را کارشناسان محیط زیست حتی تا خالی شدن فلات ایران از سکنه پیشبینی کردهاند.
————————————————————–
*شاخص«آب تجدیدشونده» یعنی میزان آبی که توسط بارش در اختیار مناطق مختلف قرار میگیرد منهای تبخیر.