دادستان تهران میگوید مسئول دانشگاه «علوم و تحقیقات» اذعان داشته که به دلیل اینکه از شهریور ماه بر این مسئولیت گمارده شده، فرایند حوزههای نظارتی را پیشبینی نکرده! این در حالیست که تا کنون ۱۰ دانشجو جان خود را بر اثر سقوط اتوبوس از دور خارج شده از دست دادهاند و وضعیت جسمانی دو دانشجوی بستری در اتاق مراقبتهای ویژه وخیم گزارش شده است.
روز گذشته پس از احراز هویت ۱۰ تن از دانشجویان جانباخته در فاجعهی واژگونی اتوبوس دانشگاه «علوم و تحقیقات» آزاد اسلامی، پیکر این دانشجویان به خانوادههایشان تحویل داده شد. مراسم خاکسپاری تعدادی از آنان امروز پنجشنبه ۶ دیماه در حالی برگزار شد که مسئولان دانشگاه آزاد به عنوان مسببان این حادثه دردناک و جبرانناپذیر تا کنون از کوتاهی و بیکفایتی خود عذرخواهی نکردهاند و صرفا به برگزاری مراسم یادبود و دعاخوانی برای مصدومان اکتفا کردهاند. مسئولان اصلی این حادثه، پنج نفر از مدیران و معاونان این دانشگاه را نیز برکنار کردهاند.
از سوی دیگر، وضعیت جسمانی دو تن از دانشجویان بستری در اتاق مراقبتهای ویژه وخیم گزارش شده و خانوادههای دانشجویان از به کار گرفتن دستیاران پزشکان در روند درمان فرزندانشان شکایت دارند.
آنگونه که دکتر گنجعلیخان مدیر درمان بیمارستان «امام خمینی» اعلام کرده، از ۱۶ دانشجوی بستری در این بیمارستان، ۶ بیمار در بخش مراقبتهای ویژه بسر میبرند که حال ۲ نفر از آنان وخیم است؛ ۹ دانشجو نیز مرخص شدهاند.
مدیر درمان بیمارستان «امام خمینی» گفته که دو تن از دانشجویان به دلیل شدت ضربات وارده و خونریزی مغزی در کما بسر میبرند و هوشیاری پایینی دارند.
دکتر گنجعلیخان عدم درمان مصدومان توسط اساتید پزشکی را تکذیب کرده و اظهار داشت: «علاوه بر حضور پزشک مقیم در آی سی یو سایر پزشکان و اساتید نیز همواره در جریان وضعیت بیماران قرار میگیرند. ضمن اینکه من بیمارستانهای آموزشی را برای درمان بیماران ترجیح میدهم و جای بیماران با شرایط خاص در اینگونه بیمارستانها است، چرا که نهایت اقدامات و روند درمانی در حد فوق تخصص برای همه بیماران انجام میشود.»
مادر مهدی مغنیان یکی از دانشجویان حادثه واژگونی اتوبوس دانشگاه آزاد واحد «علوم و تحقیقات» که عکس او در بازدید محمدرضا عارف نماینده مجلس شورای اسلامی از وضعیت دانشجویان بیمارستان «امام خمینی» خبرساز شده، در اینباره گفته است: «من به او گفتم بازدید شما را نمیخواهم. من دلجویی نمیخواهم، من فقط درمان میخواهم.»
او گفته است: «فرزند دلبندم را درمان کنند. جان آنها را به دست دانشجویان ریزیدنت ندهند. بگویند پزشکان و اساتید ماهر بر بالین فرزندانمان حاضر باشند. نگران سلامتی فرزندانمان هستیم. جان پسر من با ناکارآمدی مسئولان دانشگاه آزاد به خطر افتاد. وقتی عکس نیمه جان پسرم را دیدم دنیا بر سرم خراب شد. رفت و آمد مسئولان در بازدید از دانشجویان مصدوم تبلیغاتی و نمایشی است. امکان انتقال دانشجویان به بیمارستان دیگر وجود ندارد.»
مادر کیارش اسدی نیز که فرزندش در بخش آی سی یو بستری است، به ایسنا گفته است: «اگر پسرم به درستی درمان نشود، سلامتیاش را از دست میدهد. اگر دانشجو سخن بگوید انگ سیاسی میخورد!»
پرونده قضایی اتوبوس مرگ دانشگاه آزاد اسلامی نیز به گفته عباس جعفری دولتآبادی دادستان تهران همچنان در دست بررسی است. وی گفته که به دلیل مرگ راننده، پروندهای است که بررسی آن زمان میبرد.
دولتآبادی از بازپرسی از رئیس و دو معاون مرکز تحقیقات این دانشگاه خبر داده و گفته است: «مسئول دانشگاه اذعان داشت به دلیل اینکه از شهریورماه آمده در حوزههای نظارتی فرایندش را پیشبینی نکرده بود و چند تا از مدیران را عزل کردند و با اینکه دانشگاه آزاد خودش به موضوع ورود کرده هرچند دیر بود ولی از آنها تشکر میکنیم.»
دادستان تهران نقص فنی و فرسودگی اتوبوس و عدم وجود علامتهای هشداردهنده و گاردریلها را از دلایل این حادثه خوانده و گفته که «جادهای بوده که کمتر به آن توجه شده است؛ زیرا در جادههایی که با شیب همراه است و گاردیلها و علامتهای هشداردهنده برای رانندهها لازم است و پلیس نمی تواند وارد این موضوع شود و باید خود دانشگاه آن را انجام میداد.»
دولتآبادی دادستانی تهران درباره بررسی این پرونده اظهار داشت: «آنچه امروز مورد تاکید است نقش جاده و مسئولان دانشگاه است و اینکه چقدر امکانات پیشگیرانه را فراهم کردند و نقشی که برعهده نظارت بوده که باید اعمال میشده است. مثلا نقش راننده چگونه باید تبیین شود و برای این موضوعات کارشناسان حرفهای و مجرب و هفت کارشناس را تعیین کردیم. البته کمی زمانبر است و پلیس هم مجوز خواسته که در حوزه محیطی تحقیقاتی انجام دهد که ما اجازه دادیم.»
پس از این حادثه، موجی از انتقادها به ساخت بنای دانشگاه «علوم و تحقیقات» در ارتفاع ۱۸۰۰ متری و عدم استفاده از تلهکابین طراحی شده در زمان مدیریت خاندان اکبر هاشمیرفسنجانی نیز شکل گرفته است. در این بین، پیمانکار و مسئول تأسیسات دانشگاه بازداشت شدهاند. همچنین رئیس دانشگاه «علوم و تحقیقات»، مسئول ترابری دانشگاه، مسئول امور مالی و نماینده حقوقی دانشگاه نیز به عنوان مطلع در این پرونده به دادسرا احضار شدند.
پیمانکار شرکت «مهران گشت سبلان» یکی از متهمان بازداشت شده به روزنامه «ایران» گفته است: «ما ۴۵ اتوبوس داریم که تمامی آنها معاینه فنی دارند. دو ماه قبل دانشگاه از ما مدارک رانندهها و معاینه فنی را خواست که به آنها ارائه دادیم. زمانی که این اتفاق رخ داد من آنجا بودم و این حادثه حدود ۳۰ ثانیه طول کشید. اتوبوس اصلاً واژگون نشد، واژگونی باعث شکسته شدن شیشهها میشود. اولین نفری که جسد راننده را بیرون آورد من بودم. همان لحظه پسر راننده که آنجا بود خودش را به ما رساند. من اجساد را از داخل اتوبوس بیرون آوردم. مسیر تردد اتوبوسها گاردریل، نیوجرسی، بلوک بتی و هیچ وسیله حفاظتی نداشت.»
مسئول تأسیسات دانشگاه متهم دیگر این پرونده هم گفته که «چالهای که در آنجا حفر شده برای انتقال آب بوده است البته تکمیل نشده بود. درپوش آهنی روی آن گذاشته شده و اطراف آن نیز محصور شده بود تا پس از تکمیل روی دهانه آن دریچه آهنی گذاشته شود.»
بله اینقدر مشغول گرفتن حقوق و مزایا و پارتی بازی و بقیه قحبه بازیهای باندش بوده که کارش فراموش شده
خون این ۱۰ تا دانشجو هدر نمیره
باید حساب پس بدن از لنگی نون خشک خور تا همین پاچه خور متعفن
تنها دغدغه جناب ولایتی برای شرکت در این مراسم این بوده که: «حالا چی بپوشم»؟
مگر جناب رهبر والامقام که چهل سال است هر روز یک دستهگلی به آب میدهند استعفاء کرده اند که حالا ولایتی به خاطر چنین «مسأله کوچک» یی برکنار شود؟!
حالا خوبه که شهریه کلان هم میگیرند
«پلیس نمی تواند وارد این موضوع شود و باید خود دانشگاه آن را انجام میداد.» | چرا که نه! زیرا پلیس طبق فرموده دادستان باید به بالا بردن پرچم فرانسه و وضعیت حجاب در تئاتر بینوایان رسیدگی کند.
حالا اسم اون عزیزی که سیم ترمز را بریده تا فضای افکار عمومی جامعه «ریفرش» شود چی بوده؟
خدارو شکر، این مسأله هم به خوبی و خوشی حل شد و رفت وردست سانچی و پلاسکو و پرواز یاسوج.
وقتی هر کسی به خود بگوید به من چه! من چرا هزینه بدهم! و از این نوع صحبتها، غاقل است از اینکه یک روز این شتر بدبختی درب خانهها را یکی یکی خواهد زد. یکی در زندان میپوسد. دیگری معتاد میشود. سومی به جرم خرید و فروش سکه اعدام میشود. دیگری در جادهها خواهد مرد. یکی دیگر بجرم کمک به زلزله زدگان زندانی میشود. یکی در زندان بجرم جاسوس محیط زیست خودکُشی داده میشود. یکی در مدرسه میسوزد. یکی به صورتش اسید پاشیده میشود. دههاهزار با پارازیت نازا میشوند. و هزاران مورد دیگر.
به این موارد باید بیکاری، فقر، فحشاء، بیآبی، عدم مدیریت، رانت، دزدی، جنایت، تبعیض، و هزاران مورد دیگر را باید افزود.
پس بهتر است همین امروز فکری بحالش کنیم.
به جناب دادستان!
آقا! شما بهتر است قضیه را کش ندهید، چون سرنخ همه مشکلات به بیت رهبری خواهد رسید. باور نمیکنید؟ خدمتتان عرض میکنم:
کار به دورهی جاسبی ندارم، که او هم یک پدر سوختهای است همانند همین ولایتی! اما از زمانی که شیرازه کارها را از دست باند رفسنجانی و برو بچ درآوردند، چون به گندزنیهای تیم قبلی آشنا نبودند، هر روز یک مشکلی رو شد. یک باند بیسروپای جدید بر سر کار آمدند که دیر رسیده بودند و قصد داشتند تا جیبها را پر کنند. لذا آن آب باریکهای که مسائل را نظم میداد تا گند کارها بالا نیاید هم از بین رفت. و اینها همگی از نادانی عاغا و همبافوری ایشان است، این گندها که میبینیم دمل چرکین قدیمی است که با ندانمکاری این دزدان، سر باز کرده است.
۱۰ کشته و بیش از ۲۵ مجروح، تبعات دعوهای سیاسی (تغییرات مدیریتی دانشگاه آزاد در یک سال گذشته) این مملکت است که برای مردم ایران در این ۴۰ سال جز بدبختی چیز دیگری نداشته است.
تا وقتی دکتر لنگی نون خشک خور و سعید قاسمی وووودارن برای ۸۰ میلیون نظریه میدن اوضاع هر روز بدتر میشه
اینها اگر وزنه ای بودند که سر کار نمیماندند
یک مشت پاچه خور علی گدا که مثل زالو خون مردم میکنند و پارس اربابشون رو میکنند
وقت تیر خلاص نزدیکه
دیگه تمومه فرقه تبهکار
خودشون نکشند و خودشون مراسم برگزار میکنند
میگم یک میرزا رضا هست این لنگی نون خشک خور رو با تیر خلاص بفرسته به درک
صبورى و مدارا کردن مردم با فرقه تبهـکار پرسش برانگیز است
این درد مشترک است.
افراد لابیگر و خودى، نادان، بى تجربه، دست کج، مسئولیت نپذیر و صد مردمى بیشترین مقام هاى مسئولیتى را در دانشگاه هاى کشور دارند.
آنان نه تنها قوانین ادارى دانشگاه ها را مطابق میل مسئولین و خود بر خلاف مناسبات ادارى تغییر مى دهند بلکه قوانین تعلیم و اداره علمى دانشگاه نیز مطابق میل مسئولین و خویش تدوین مى شود یا تغییر مى یابد.
آنان بلایى بر سر دانشگاه آورده اند که فرهنگ حاکم بر اساتید کشور پلید شده است.
تنها توجه غالب اساتید ربودن درس از همکار، گرفتن دانشجوى بیشتر، سوء استفاده از همکار و دانشجو در زمینه بنام زدن مقالات و توجه بیشتر به موارد غیر تعلیمى حتى سکس است.
این فضا نتیجه عملکرد آگاهانه جمهورى اسلامى است.
سهمیه امسال عزراییل از سوانح راه، امسال هم مثل سنوات اخیر حدود ۳۰ هزار نفره، حالا چه سر کوه باشه چه ته دره! خوبیش اینه که از فردا صبح همه ایرانی ها و بخصوص والدین نه تنها خودشون مقررات ایمنی رو رعایت میکنن بلکه تمام خودروهامون یهویی استاندارد میشه به حق آقا امام غایب! ملتی که زمام امورش رو بسپره دست آخوند، همان به که هلاک بشه!
دیدن دو چهره ی معروف از عملگان ظلم و جور ضحاک ثانی خامنه ای حقیر خیلی جالب است .آمده اند مغز جوانان در گذشته را برای مارهای روییده بر شانه های خامنه ای ضحاک صفت ببرند و از مرگ و بدبختی مردم ایران به تریاک کشی و بی صفتی بپردازند . عارف و ولایتی ننگ بر خودشان و فرزندان بی صفتشان
یک پادگان درست کرده اند پر از بسیجی و اطلاعاتی و اساتید با سواد و اکثریت دانشجوها تحت فشار این اقلیت مفت خور هستند .اگر کسی انتقاد کند، صدتا راپورت برایش رد می شود و اگر هم در دانشگاه بمیرد دعای مفت خورها بدرقه ی راهش
سه ماه گذشته و آقا اتوبوس های فرسوده ، راننده های پیر وبعضا تریاکی و بی ادب که با نفرت با دانشجویان رفتار می کنند را ندیده .سه ماه گذشته و ساختمان و ستون های بتونی رها شده در کنار پیچ های خطرناک رو ندیده .۳ ما آمده و ندیده پیچ های تند مسیر با شیب تند گارد ریل ندارند .مشکل یک جای دیگه است