علی که در هوای گرم تهران تاکسی خود را پارک کرده و منتظر مسافر است، افزایش قیمت بنزین در ایران را «مسخره» کرده و میگوید «اگر دولت پول ندارد پس چگونه به سوریه و لبنان کمک میکند؟» و ماجراجوییهای نظامی [جمهوری اسلامی] در خارج از کشور را به پرسش میکشد.
حذف یارانه (سوبسید) بنزین وضعیت دشواری برای رانندگان تاکسی به وجود آورده است که به باور بسیاری از ایرانیان به صورت یک دومینو به روی دیگر عرصههای اقتصاد تاثیر خواهد گذاشت.
در این میان رانندگان تاکسی که کسب درآمدشان رابطه مستقیم با بنزین دارد از این تصمیم دولت بسیار خشمگین هستند. رامین یک راننده تاکسی دیگر که به شدت عصبانی است میگوید: «با این کار درآمد من پایین خواهد آمد اما هزینههای ما به صورت وحشتناکی افزایش پیدا کرده، آیا این انصاف است؟»
اما محمد باقر نوبخت سخنگوی دولت میگوید حذف این بخش از یارانههای بنزین انتخاب بین «بد و بدتر» بود. او با اشاره به تحریمهای بینالمللی به «کاهش درآمدهای دولت» اشاره کرده و میگوید «ما باید این واقعیت را قبول کنیم».
درآمدهای نفتی- عنصر حیاتی اقتصاد ایران- در نزدیک به ۳ سال گذشته از جمله بر اثر تحریمهای بینالمللی به نصف رسیده است و دولت امکان دسترسی به میلیاردها دلاری را که در بانکهای مختلف بلوکه شدهاند ندارد.
حذف یارانههای بنزین آخرین حلقه از اصلاحات اقتصادی حسن روحانی است. او در اوایل امسال یارانه نان را کاهش داد که بناست تا آخر امسال به طور کامل حذف شود. این سیاست، قیمت نان سنگک (نان محبوب ایرانیان) را سه برابر افزایش داده است که به گفته یکی از نانوایان در تهران موجب کاهش مصرف این نان شده است.
برای بسیاری از ایرانیان دستمزدهای ثابت و تورم بالا یکی از معیارهای مهمی است که استاندارد زندگی آنها را مورد تهدید قرار داده است. حسن روحانی رئیس جمهوری میانهرو که نزدیک به ۲ سال است به قدرت رسیده بخش بزرگی از آشفتگی اقتصادی را از دولت قبل به ارث برده است که ناشی از اجرای یک سلسله سیاستهایی پوپولیستی بود. محمود احمدی نژاد کاهش یارانهها به روی کالاها را از سال ۲۰۱۰ آغاز کرد، حرکتی که ابتدا مورد تحسین اقتصاددانان قرار گرفت اما در پایان با شکست روبرو شد به نحوی که دولت مجبور شد به همه ایرانیان یارانه نقدی پرداخت کند.
با وجود فشار بسیار زیادی که این یارانههای نقدی به خزانه دولت وارد آورد اما دولت از پرداخت سخاوتمندانه آن جلوگیری نکرد. این فشار به حدی بود که دولت گفته بود تنها دو سوم از ۴۸۰ هزار میلیارد ریال لازم برای پرداخت به شهروندان و بخش صنعت را میتواند پوشش دهد.
دولت روحانی حالا اعلام کرده است که نزدیک به ۴ میلیون نفر از شهروندان ایرانی امکان دریافت ۴۵۵۰۰ تومان (نزدیک به ۱۵/۷ دلار) یارانه نقدی را ندارند. موضوعی که موجب نگرانی طبقه فرودست شده است چرا که احتمال میرود شمار کسانی که میبایست از ردیف دریافت کنندگان یارانههای نقدی خارج شوند، آن طور که باید کاهش نیابد.
زهرا یک خدمتکار ۳۷ ساله است که نگران حذف یارانههای نقدی است و میگوید «هم من و هم شوهرم هر دو کار میکنیم اما همچنان مشکلات زیادی داریم. خدا به داد کسانی برسد که کار ندارند».
بسیاری از ایرانیان نسبت به حسن روحانی ناامید شدهاند و بر این باورند که او نتوانسته است قدرت خرید آنها را افزایش دهد. اما تعداد کمی از شهروندان هستند که برای کاهش تورم از ۴۰ به ۱۵ درصد و افزایش رشد اقتصادی ۳ درصد به دولت روحانی اعتبار میدهند.
فاطمه یک زن خانهدار میگوید: «روحانی دو سال است که به قدرت رسیده است و ما هیچ تغییر مثبتی را در زندگی خود ندیدهایم این در حالیست که ما رفاه بیشتری را در دوره احمدی نژاد تجربه کرده بودیم». شوهر فاطمه راننده کامیون است و میگوید به صورت میانگین ماهیانه ۲ میلیون تومان (۶۹۴ دلار) درآمد دارند. او تاکید میکند با این مبلغ، در پایان هر ماه زندگی آنان با سختی روبروست و میافزاید «نمیدانیم با افزایش قیمتها چه باید کرد؟».
به باور تحلیلگران سرنوشت سیاسی حسن روحانی به مذاکرات اتمی و نتیجه آن در پایان ماه ژوئن بستگی کامل دارد. اما از سویی دیگر شاهد افزایش انتظارات مردم از دولت هستیم که با افزایش سرخوردگیها [از عملکرد دولت] همراه شده است. این توافق میتواند تحریمهای دردناک به روی اقتصاد ایران را رفع کند و به بهبود آن کمک کند. اما کسانی که در دم تیغ حذفها و اصلاحات اقتصادی از نوع کاهش سوبسید بنزین قرار دارند، به بهبود شرایط زندگی خود پس از لغو تحریمها با دیده شک نگاه میکنند و بر این باور هستند که «دولت از جیب ما برمیدارد و در کشورهای دیگر خرج میکند».
*منبع: تایمز مالی؛ ۲ ژوئن ۲۰۱۵