سرمقاله کیهان لندن: از امروز ۴ ژوین (۱۴ خرداد) همایش «آی بریجز ۲۱۰۵» زیر عنوان «فرصتها و چالشها برای کارآفرینی دانشبنیان در ایران» در «سیتی کیوب برلین» به مدت سه روز آغاز شد.
درباره این کنفرانس جداگانه در کیهان لندن خواهید خواند. آنچه در اینجا به آن پرداخته میشود، بُعد سیاسی و فرهنگی آن است که هر چند بنیانگذاران «آی بریج» خود را فارغ از آن معرفی کنند، اما از آنجا که خواه ناخواه در اجتماع زندگی میکنند و سیاست و فرهنگ بخش جداییناپذیر هر اجتماع است و در عین حال ایدههای اقتصادی و تکنولوژیکِ خود را نیز در همین اجتماع میبایست پیش ببرند، پس نمیتوانند از این زوایا مورد بررسی قرار نگیرند. و البته این وظیفه دیگرانی خارج از آنهاست.
درباره اهداف و بنیانگذاران و تیم تشکیل دهنده آن میتوانید در وبسایت «آی بریجز» بخوانید. «آی بریجز» به دنبال آن است تا پلهایی بین ایران و کشورهای جهان و همچنین امروز به فردا بزند. پایههای این پلها همانا نسلهای جوان و برخورداری از دانش بالا در تکنولوژی (های تِک) است. به راستی نیز جامعه ایران مانند بسیاری از جوامع خاورمیانه از نظر بهره بردن از دانش و تکنیک غربی پویایی خود را حفظ کرده است.
نکتهای که در این میان مطرح میشود کمبود آن پایهها یا آن حلقههای گمشدهای است که به یک نوعی میبایست شرایط زندگی ما ایرانیان و اهالی خاورمیانه را با زمان امروز تطبیق دهد. برای مصرف کننده بودن هرگز هیچ مانعی وجود ندارد. میتوان با وارد کردن تکنولوژی از کشورهای دیگر و همچنین استفاده از تکنولوژی بالای آنان نقشی در «کارآفرینی» در ایران بازی کرد که البته معلوم نیست در مقایسه با جامعه هفتاد میلیونی و جوان و جویای کار در کشور این «کارآفرینی» چند درصد از کل اشتغال را در اقتصاد تشکیل میدهد.
از سوی دیگر، اگر بخواهیم صادق باشیم، که وظیفه ماست در بیان نظرات خود صداقت داشته باشیم، «کارآفرینی» (entrepreneurship) عنوان جذاب و زیرکانهای برای «کارفرمایی» و «سرمایهداری» است. البته نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه بسیار بجا نیز هست چرا که گذشت آن دورانی که کارفرما یا سرمایهدار به صرف داشتن «پول» و «سرمایه» میتوانست «کارآفرینی» و یا اشتغال ایجاد کند. امروز میلیاردها دلار پول و سرمایه بدون دانش و بدون تکنولوژی بالا به هیچ کار نمیآید و ارزشی ندارد. چرا که اگر قرار باشد چرخه اقتصاد فعال باشد، ارزش سرمایه در سودآوری و انباشت آن است. این سود و انباشت سالهاست که بدون دانش امکانپذیر نیست.
به دلیل همین ضرورت، دانشوران و تکنوکراتها به تدریج سرمایهداران سنتی را از میدان به در کردند بدون آنکه تصویر کلیشهای آنها را به نمایش بگذارند: شکمگندههایی که پا بر گرده کارگران نهاده و خون آنها را میمکند. به این ترتیب واژه و مفهوم «استثمار» نیز دچار تحول میشود. بار زور و تحمیلی که در آن نهفته است با گذشت زمان از آن زدوده میشود، داوطلبانه میشود، دانشآموختگان و بیکاران دانشنیاموخته برای به دست آوردنش در برابر ادارات کار صف میکشند!
جنبشهای سیاسی و اجتماعی درون سرمایهداری و کشورهای پیشرفته برای کارکنان، چه کارمند و چه کارگر، دستاوردهایی به همراه داشت که به تغییر مفهوم استثمار و منسوخ شدن آن در همان جوامع یاری بسیار یاری رساند.
برای جوامعی مانند ایران و کشورهای مشابه اما موضوع به همین سادگی نیست. البته که میتوان دستاوردها را وارد و استفاده کرد. البته که میتوان با تکنولوژی بالا در تغییر و پالایش فرهنگ نقش موثر و مثبت داشت. البته که امروز، بستر تحولات فرداست. اما اقتصاد و «های تک» خارج از سیاست و جامعه قابل تصور نیست. تا زمانی که قرار باشد اینها بدون پیوندهای ارگانیک راه خود را بروند، به نظر نمیرسد جز تقلید برخی ایدهها (که فکر میکنیم ایده خودمان است!) بتوان پلی پایدار بنا کرد. اقتصاد و تکنولوژی نمیتواند پشت خود را به سیاست و فرهنگ کرده و راه خود را برود چرا که هر پلی که بسازد، سیاست و فرهنگی که با آن همخوانی نداشته باشد، آن را دیر یا زود تخریب خواهد کرد.
[کیهان لندن؛ دوره جدید شماره ۱۱]