کوروش گلنام – آقای منشه امیر مدیر پیشین رادیو اسرائیل در نوشتهای با عنوان «در برابر توفانی که در راه است، ایرانیان باید اندیشیده و سنجیده رفتار کنند» به دو نکته مهم اشاره کرده است که جا دارد به آنها بیشتر پرداخته شود.
۱ ـ او به درستی اندرزی داده که مفهومش این است که آزادیخواهان و مخالفان حکومتِ تبهکار اسلامی، بیش از آنکه در اندیشه برخورد با یکدیگر باشند، اتحاد و یکپارچگی را در دستور کار خود قرار داده و از درگیری با یکدیگر خودداری کنند. چه خوب بود اگر چنین میشد ولی شوربختانه این خواسته نیک با وضع کنونیِ آنچه به نام اپوزیسیون حکومت خوانده میشود، همخوان نیست. اگر ساده و بیپبرایه گفته شود، نخستین گیر و گرفتاری این است که هر کسی خود را «رهبر» و بنا به گفته آقای منشه امیر «فرمانده» میداند و هر روز تئوریهای تازهای به میان آورده میشود که به اندازه سالی نوری از وضعیت امروز جامعه ایران به دور است و گونهای کپیبرداری سهلانگارانه از کشورهای پیشرفته اروپایی است که جز سردرگمی بیشتر در اپوزیسیون و سودِ حکومت، فایده دیگری ندارد؛ راه رسیدن به هدف همچنان تاریک و پُر از ناهمگونی است. من نمیخواهم از کسی یا گروهی نام ببرم زیرا «دانا را اشارتی کافی است»!
ـ دومین گیر و گرفتاری در برون مرز، عدم پیوند درست، هماندیشی و همراهی با کنشگران و کوشندگان درون ایران است که نگارنده بارها بر نقش تعیینکننده آنان به ویژه جوانانِ کوشا، پویا و اندیشهورز در آینده ایران تاکید داشته است. کوشندگان زن و مردی که شمار زیادی از آنها سالها زندان، سختی و شکنجه را پشت سر نهاده و در درون آتش هستند. نگارنده به شدت مخالف طرحهایی است که یکسویه، بدون شور، هماندیشی و همراهی با مبارزان بسیار رنج و سختی کشیده درون ایران، بخواهداز بیرون از خاک ایران، به ویژه با تکیه بر نیرویی بیگانه برای آینده مردم ایران برنامهریزی کند. نگارنده یکبار دیگر بر اهمیت پیوند کوشندگان در برون مرز با مبارزانِ آزادیخواهِ دمکراتمنش، خواهان جدایی دین از حکومت و دولت و باورمند به آزادی اندیشه و رأی مردم در ایران، تاکید دارد.
۲ ـ مورد دوم جنگ سایبری و نیرنگبازیهای حکومت برای ایجاد شکاف و درگیری بین نیروهای گوناگون مخالف خود است. این روند کار همیشگی حکومتِ تبهکار اسلامی بوده است و همگی با این شیوهها آشنا هستیم. از شایعه پراکنی، تهمت و دادن نسبتهای دروغ و ناروا وسیله جاسوسان خود به مخالفان تا درست نمودن وبسایتهای قلابی با نام ونشان فرد، گروه یا سازمانی و انتشار خبرهای نادرست و دستکاری شده در آنها. نمونه هم آنکه آقای منشه امیر درباره خود نوشته است و یا دهها نمونههای دیگر چون خبرها، عکسها، برنامههای قلابی که درباره مبارزان درون میهن و یا در باره بانوی مبارز و افشاگر مسیح علینژاد و… در برون مرز درست و منتشر کردهاند.
نتیجه چهل سال حکومت!
بانو شکوه میرزادگی نیز در مقاله خود با عنوان «بازی فوتبال و رویارویی دو مجموعهی ورزشی» به موضوع مهم و تأسفانگیزی اشاره داشته است. «رفتار زشت و نامناسب» شماری ایرانیان که از ایران برای دیدن مسابقه فوتبال به امارات رفته بودند در سنجش با رفتار ایرانیانی که از کشورهای دیگر به آنجا سفر کردهاند. این تنها نمونه کوچکی از همان «سقوط اخلاقی» است که نگارنده بارها و بارها بر آن تاکید داشته است. چرا این تاکید؟ زیرا بدون بررسی درست وضع اجتماعی و فرهنگی ایران امروز پس از چهل سال حکومت زور، دروغ، ریا و غارت آخوندها و دنبالچههای آنان، که رد پاهای ویرانگر خود را بر جامعه و مردم نهاده است، هیچ برنامهای به سرانجام درست نخواهد رسید مگر با برنامهریزی درست با توجه به وضع نگرانکننده اجتماعی برای دگرگونیهای گام به گام با تکیه بر فراهم نمودنِ هر روز بیشتر زمینههای اعتماد عمومی، افزایش حس امنیت و آزادی! بنا بر این:
ـ نگارنده همچنان تاکید دارد که در آغاز کار، میباید شورایی از کوشندگان درستکار، خوشنام و دلیر در درون و برون مرز،که هسته اصلی آن در ایران باشد، به وجود بیاید.
ـ تجربه گذشته میباید به همه ما ایرانیان به ویژه جوانان آیندهساز ایران به خوبی نشان داده باشد که هرگز همه تخم مرغها را در سبد یک تن قرار ندهیم. مردم ایران و جوان ایرانی باید به خوبی از ارزش رأی خود آگاه باشند و برای هر تصمیمی اندیشه و مغز، نه تنها احساس، خود را به کار گرفته و بررسی و پژوهش کنند.
ـ آگاهی از تاریخ و چگونگی سیر رویدادهای گذشته و حال جامعه، نیاز به جستجو و کنکاش همیشگی، خواندن و بالا بردن درک خود دارد. تنها تکیه به گفتههای دیگران که بیشتر بر دادههای درستی استوار نیست، نه تنها گاه ره به گمراهی میبرد که گونهای سستی و تنبلی و تکیه همیشگی به دیگران را به وجود میآورد. ایرانی در ایران آینده اگر اهل پرسش، جستجو و اندیشهورزی نباشد، در دنیای کنونی نمیتواند میهن و مردم خود را به جایگاه بایسته و شایستهاش برساند.
و تکرار همیشگی این نکته که ایران آینده باید با خردورزی، دستیابی به علم و دانش روز، با به خاک سپردن اندیشههای واپسگرای گورستانی، سنتی و خرافه آخوندی، با شادی، شور، سرور و سرزندگی بر پای خود بایستد. رسیدن به هدف آسان نیست ولی امید هست!
۲- شما نوشته اید: “نگارنده همچنان تاکید دارد که در آغاز کار، میباید شورایی از کوشندگان درستکار، خوشنام و دلیر در درون و برون مرز،که هسته اصلی آن در ایران باشد، به وجود بیاید.” این هسته ی اصلی اگر در ایران باشد به یک روز نمیکشد که توسط نیروهای ضحّاک یافته و متلاشی نگردد. پس باید شورای رهبری متشکل از “کوشندگان درستکار، خوشنام و دلیر” در خارج تشکیل و از حمایت همه ی ایرانیان داخل و خارج بهرمند گردد. اگر علاقمند بودید به دو مقاله “سردرگمی در مورد رهبری آزادی ایران” و مقاله ” خطاهای فلج کننده در رهبری آزادی ایران” توجه -دقیق- بفرمائید. به امید ایران آزاد و آباد
هموطن عزیز جناب کوروش گلنام، ممنون از ابراز نظر شما. من در همه ی موارد با شما هم عقیده ام غیر از دو مورد: ۱- اگر بعضی از احزاب با هم درگیرند ولی اکثریت مردم ایران چه در خارج و چه در داخل اهمیتی به احزاب نمیدهند. دغدغه ی آنان آزادی، امنیت و عدالت اجتماعی و اقتصادی و تا حدی هم حقوق بشر است. بنابراین اگر رهبری شناخته شده و مورد اعتماد بوجود بیاید زمزمه ی بگ. و مگوهای احزاب متنازع زیر نعره ی آزادی اصلاً به گوش کسی نخواهد رسید.