هنگامی که بزرگترین نشست بینالمللی برای بررسی راههای مقابله با عملکرد خصمانه ایران در خاورمیانه در پایتخت لهستان برگزار شد، رسانههای جمهوری اسلامی و متحدانش از قبیل حزبالله لبنان، رژیم سوریه و قطر به شیوه قدیمی خودشان یعنی تلاش برای تخریب دیگران، متوسل شده و کشورهای عربی حاضر در کنفرانس را به «عادیسازی» روابط با اسرائیل و داشتن ارتباط با تلآویو متهم کردهاند؛ مثل اینکه ارتباط برقرار کردن با اسرائیل یک رسوایی «جنسی» است که باید آن را برملا کرد! این در حالیست که همه دشمنان در طول تاریخ بشریت روزی با همدیگر میجنگیدند و سرانجام روزی با هم مذاکره و صلح میکردند.
پیش کشیدن مسئله حضور نخست وزیر اسرائیل و برخی وزاری خارجه عرب شرکتکننده در کنفرانس ورشو، در واقع نوعی تاکتیک تبلیغاتی علیه کلّیت کنفرانس ورشو و شرکتکنندگان آن از سوی ایران و همپیمانانش است. این در حالیست که تنها محور مهم مورد بحث در این کنفرانس بر مسئله چگونگی رویارویی با نقش خرابکارانه رژیم ایران متمرکز بوده است. در حقیقت محور کنفرانس از اول مشخص بود «ثبات در خاورمیانه و نقش جمهوری اسلامی ایران» و همه کسانی که برای شرکت در این کنفرانس به ورشو پرواز کرده بودند، از جمله نخست وزیر اسرائیل، میدانستند که محور اصلی این کنفرانس چیست. حضور اسرائیل در این کنفرانس به عنوان بزرگترین مانع حضور دائمی ایران در سوریه بسیار ضروری و پر اهمیت بود.
اسرائیل طی ۲ سال گذشته ضربات دردناکی به نیروهای رژیم ایران وارد کرد بطوری که اکنون شبهنظامیان وابسته به جمهوری اسلامی جرأت حضور رسمی با نام و نشان خود در سوریه یا حتی در مرزهای سوریه- عراق را ندارند و مجبور شدند تا پشت نیروهای سوری یا عراقی مخفی شوند و حضوری مخفیانه [در این مناطق] داشته باشند.
به نظر کسانی که رژیم ایران را خطری جدی میدانند، اسراییل یک دولت مهم و کلیدی است، حتی اگر جمهوری اسلامی این حقیقت را کتمان کند. در عین حال همه حاضران در کنفرانس ورشو رژیم تهران را منبع بحران خاورمیانه و حامی اصلی تروریسم دانستهاند.
این در حالیست که هیچ کشور دیگری بجز اسرائیل وجود ندارد که امروز در سوریه در مقابل رژیم ایران ایستاده باشد؛ همانطور که در یمن نیز کسی به غیر از سعودی و متحدانش جلوی ایران را نگرفته است. لبنان اکنون به یک مستعمره کوچک حکومت ایران اما با پرچم لبنانی تبدیل شده است. ترکیه نیز به دلیل مشکل کُردها هرگونه رویارویی با رژیم ایران در سوریه را متوقف کرده و همزیستی مسالمتآمیز با جمهوری اسلامی را برگزیده و سوریه و مخالفان اسد را به رژیم ایران فروخته است. در عوض، ایران و روسیه اجازه دادهاند تا ترکیه کنترل مرزهای سوریه را که کردهای جداییطلب در آن فعالاند در اختیار بگیرد.
از سوی دیگر مخالفان سوری بیش از یک سال پیش با مداخله نظامی و خشونتآمیز روسیه و ایران از صحنه نظامی- سیاسی سوریه خارج شدهاند. بنابراین تنها کسی که ایران و شبهنظامیان مورد حمایت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را مورد ضربات سنگین قرار داده و عرصهی حضور در سوریه را بر ایران تنگ و تنگتر کرده اسرائیل است.
رژیم ایران و همپیمانانش برای مقابله با کنفرانس ورشو به همه راهها متوسل شدند تا این کنفرانس را شکستخورده و بیاثر جلوه دهند. در نتیجه جز اینکه بگویند «هیئتهای عربی شرکتکننده در کنفرانس ورشو با نخست وزیر اسرائیل در سالن برگزاری نشست زیر یک سقف نشستند» بهانهای برای ضربه زدن به هیئتهای عربی شرکتکننده در کنفرانس ندیدهاند.
حکومت ایران ادعا کرد که وزرای خارجه عرب با اسرائیل زیر یک سقف نشستند این در حالیست که تهران و همپیمانش فراموش کردهاند که هیئتهای نمایندگی خودشان نیز در مجمع عمومی سازمان ملل متحد و دیگر سازمانهای بینالمللی چندین بار با هیئت نمایندگی اسرائیل در یک سالن نشستهاند اما هیچکس به آنها تهمت نزد.
مشغول کردن افکار عمومی مردم یا تهمت زدن به سیاستمداران عرب به داشتن روابط با اسرائیل، دیگر شعاری بیرنگ و سناریویی تکراری شده است؛ البته برخی از سیاستمداران عرب هنوز از این نوع تهمتها واهمه دارند. حقیقت این است که بزرگترین چالش برای کشورهای منطقه و جهان امروز، رژیم ایران است و نه اسرائیل و کنفرانس ورشو که برای مقابله با مداخله ایران در امور داخلی کشورهای عربی خلیج، یمن، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین برگزار شده است.
مقامات ایران همواره ادعا میکردند که آنها علیه اسرائیل اقدام خواهند کرد در حالی که ما شاهد حملات پی در پی نیروی هوایی اسرائیل به نیروهای جمهوری اسلامی ایران در سوریه هستیم اما آنها تا کنون نه تنها پاسخی ندادهاند بلکه پشت نیروهای سوری و عراقی مخفی میشوند و با اینکه دارای موشکهای «شهاب» و «القائم»، مانند همانهایی که به حوثیها دادند تا جده و ریاض را با آن هدف بگیرند، هستند اما این موشکها که بردشان ۲۰۰۰ کیلومتر است هرگز به سوی اسرائیل شلیک نشد. رژیم ایران بر خلاف همه ادعاهایش حتی جرأت نکرد پاسخ حملات اسرائیل را بدهد؛ آنها مانند جواد ظریف وزیر امور خارجهشان فقط در حرف جواب میدهند و لفاظی میکنند.
هیئتهای عربی شرکتکننده در کنفرانس ورشو از فضای تهمتزنیهای رسانههای جمهوری اسلامی و همپیمانانش آگاه بودند با این وجود در نشست ورشو شرکت کردند و این نشانهی بلوغ سیاسی کشورهای عربی است.
در مورد حکومت خودگردان فلسطین همه معتقدند که تشکیلات خودگردان شرایط خاص خود را دارد و بر مبنای منافعاش گامهای سیاسی خود را بر میدارد. عدم حضور فلسطینیها در کنفرانس ممکن است همزمان به نفع اسرائیل و نیز به نفع ایران باشد اما عدم حضور تشکیلات خودگردان این معنی را هم دارد که این تشکیلات از تصمیمات کشورهای عربی نگرانی ندارد.
فراموش نکنید که دولت محمود عباس خود قربانی مداخله ایران در امور داخلی فلسطین است. کمکهای بیدریغ تهران به حماس باعث تضعیف نقش حکومت خودگردان محمود عباس در سطح بینالمللی شد. در هر حال حکومت فلسطین دارای مسائل، شرایط و محاسباتی سیاسی خودش است که ما نمیتوانیم همه آنها را بفهمیم.
*منبع: روزنامه شرق الاوسط
*نویسنده: عبدالرحمن الراشد
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
کاش ذره ایی از عقل و خرد و معرفت و فضیلت و اندیشه و دانش و آینده نگری و صداقت و اخلاق اندیشمندان و نخبگان عرب در اینتلیجنسیای شارلاتان و خائن و ولایت مدار و فاشیست و یهود ستیز و مرتجع و نژادپرست ایرانی وجود داشت. فقط بلدند حقه بازی کنند و بگویند عرب ادرار شتر می نوشد و سوسمار می خورد و اسراییل بد است و فلسطین خوب است و خلافت شیعه باید بمب اتم و موشک داشته باشد و پهلوی دوم دیکتاتور بود و آمریکا حمله کند ما از وطنمان و حکومتمان دفاع می کنیم و دیگر اراجیف و چرندیات و جفنگیات و مشنگیات و یاوه گویی ها و گنده گویی ها و خزعبلات…..