احمد تاجالدینی – پنجشنبه دوم اسفند ۱۳۹۷، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی نشستی با عنوان «دومین همایش بزرگ سادات» در تهران برگزار کرد.
آیتالله محسن اراکی دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی درباره موضوع نشست چنین گفت: «سادات و ذریه رسولالله میتوانند نقش اساسی حول محور مسئله وحدت ایفا کنند. به گفته وی در جهان حدود ۳۰۰ میلیون سادات از اهل تسنن و شیعه وجود دارد، و این ظرفیت بالا میتواند پلی بسیار قوی برای ایجاد ارتباط و یکپارچگی میان ملتها و کشورهای مختلف باشد.
محمد ناظمی اردکانی دبیر دومین مجمع بزرگ سادات نیز باد بیشتری در آستین سادات انداخت و آنها (سادات) را سرمایه عظیم اجتماعی دانست که نیروی خود را از پیامبر صلیالله و آله و سلم میگیرند. به ادعای این شخص، ذریّه طیّبه (نسل پاک) از دو سبط بزرگ (پسر ِ پسر) امام حسن مجتبی علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام در دنیا حضور دارند، و به گفتهی وی، ایران افتخار دارد که میزبان ۸ میلیون سادات جهان است و در کشور یمن که امروز توسط آل سعود بیرحمانه مورد جنایت قرار گرفته، اکثریت از سادات حضرت حسن مجتبی علیهالسلام هستند. حجتالاسلام سید حسن صالحی از کشور افغانستان آماری ارائه داد که بنا بر آن از ۳۰ میلیون افغانی ۲ میلیون آن از سادات هستند. پیش از پرداختن به انگیزه برگزاری این نشست، نخست ببینیم که نهاد برگزارکننده نشست چگونه نهادی است.
شبکه بنیادگرایِ مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
این نهاد یک تشکیلات بزرگ غیردولتی است که در سال ۱۳۶۹ خورشیدی به دستور ولی فقیه علی خامنهای تشکیل شد. استراتژی این نهاد رسیدن به «امت واحده اسلامی» است. این نهاد از جهت سازمان اداری به صورت یک حزب سیاسی با ابعادی بینالمللی سازماندهی شده است و ارکان آن متشکل از مجمع عمومی، شورای عالی و دبیرکل است. مجمع عمومی این نهاد در حکم هیئت مدیره و متشکل از ۱۲ نفر است که اسامی و ملیت آنها به این شرح است:
۱- عبدالسلام العبادی رییس مجمع (اردن)، ۲- عبدالامیر قبلان نایب رییس (لبنان)، ۳ – احمد بن حمد الخلیلی نایب رییس (عمان)، ۴- عبدالعزیز بن عثمان التوجیری ( تونسی مقیم عربستان سعودی)، ۵- محمد آصف محسنی (افغانستان)، ۶- عبدالصمد شاهین (مصر)، ۷- محمد العاصی (آمریکا)، ۸- علی محی الدین القره داغی (قطر)، ۹- محمد سعید نعمانی (عراق)، ۱۰- عایشه یوسف المناعی (قطر)، ۱۱- خالد زهری (مغرب) و ۱۲ – محمد حسن تبرائیان (ایران).
شورای عالی نیز متشکل از ۲۲ نفر از مالزی، عمان، سودان، مصر، افغانستان، پاکستان، آمریکا و ایران هستند. رییس شورا قبلا سیدمحمدباقر حکیم ساکن نجف و در حال حاضر محمد علی تسخیری است.
در کنار این ارگانها کمیتههای مختلفی نیز وجود دارد که اعضای آن از کشورهای مختلف عرب و اسلامی هستند. دبیر کل مجمع در حال حاضر محسن اراکی است و مرکز آن در ایران قرار دارد.
سازماندهی این «بینالملل اسلامی» گرتهبرداری از انترناسیونال کمونیستی است، با این تفاوت که در آنجا اعضای انترناسیونال کمونیستی، ترویج انقلاب کمونیستی با مرکزیت مسکو را به عهده داشتند، اما در اینجا اعضای «مجمع بینالمللی تقریب مذاهب»، وظیفه نشر اهداف انقلاب اسلامی با هدف رسیدن به «امت واحده اسلامی» با مدل دولت اسلامی را به پیش میبرند. این سازمان دارای تشکیلات اداری عظیمی است و سالانه میلیونها دلار خرج برگزاری کنفرانسها، دعوت از اسلامگرایان مرتجع جهان و ترویج اسلام فقاهتی شیعی میکند. این سازمان برای دور ماندن از نظارت عمومی به صورت نهادی غیردولتی اداره میشود. اما بودجه عظیم برای هزینههای پر خرج آن در حقیقت از جیب مرم ایران و از طریق دولت، اوقاف ومراکز خصوصی بینام و نشان تامین میگردد.
انگیزه همایش نقش ویژه سادات
برگزاری نشست اخیر با موضوع «نقش ویژه سادات»، با ترورهای وحشیانه گروههای مسلح اسلامی- داعشی در استانهای سیستان و بلوچستان و خوزستان ایران رابطه مستقیم دارد. جمهوری اسلامی حالا محصول مسمومی را که خود، دانههای زهرآگیناش را در مدت چهل سال در دنیای اسلام پراکنده است، درو می کند. دولتهای رقیب و مرتجع اسلامگرای سنی با بهره گرفتن از انزوای بینالمللی جمهوری اسلامی، فرصت را برای کشاندن جنگ به داخل مرزهای ایران مناسب دیدهاند. تبعیض قانونی و عملی علیه هممیهنان بلوچستانی و سیستانی به وسیله استبداد حاکم بر ایران، زمینههای خطرناکی جهت مداخلات بیگانگان فراهم کرده است. در این سالهای سیاه حاکمیت ملاهای شیعی بر کشور، بطور روزافزونی نیز بر قدرت و نفوذ ملاهای سنی در سیستان و بلوچستان افزوده شده است. علت فزونی اعتبار ملاهای سنی آن است که رژیم طی این سالها تنها چارچوب اسلامی گفتگو را به رسمیت شناخته و در نتیجه طرف گفتگوی رژیم، نه شهروندان عادی بلکه امامان جمعه و روحانیون سنی بودهاند. برخی از روحانیون سنی نیز از این اعتبار بادآورده سود میجویند و تلاش میکنند که مجموعه ناخشنودیهای مردم منطقه را که وسیع و گوناگون است، صرفا تبعیض مذهبی نشان دهند، تا خود در رأس مطالبات مردم قرار گیرند. ملاهای اسلامگرای شیعه و سنی در حذف مردم و دور زدن و کنار گذاشتن آنها در گفتمانهای سیاسی همرأی و همراه هستند. اگر ورود روحانیون در قدرت سیاسی و سیاسی کردن دین، زاینده این مشکلات است، پس حل مشکل نیز با بیرون راندن آنها از قدرت سیاسی امکانپذیر خواهد بود. روند چهل ساله بنیادگرایی اسلامی، روحانیون سنی و شیعه را تا آنجا که به توسعه نفوذ سیاسی ارتباط دارد در مقابل یکدیگر قرار داده است. اما در قلع و قمع جنبشهای سکولار هر دو نیرو عمدتا متحد عمل میکنند.
شبکههای سنی و شیعه که زیر چتر «مجمع تقریب مذاهب اسلامی» فعالیت میکنند، در نشست اخیر با پیش کشیدن سادات کوشیدند، راهی برای میانجیگری در محدوده گفتمان دینی بیابند. هدف آن است که از ترکیب سادات سنی و سادات شیعه، فرقه جدیدی سرهمبندی کنند و نقش میانجی بین دو مذهب متخاصم شیعه و سنی را به آنان واگذار کنند. بنیادگرایان شیعه و سنی که چنگ زدن به ریسمان خدا (حبل الله) نیز نتوانست برای آنها وحدت به وجود آورد، قطعا توسل به «ذریّه طیّبه» پیامبر نیز نخواهد توانست مشکل وحشیگری آنها را حل کند. اما آمارهای جعلی که از تعداد «ذریّه طیّبه» (سادات) ارائه شد حیرتانگیز بود.
بنا بر آمار PEW تعداد کل مسلمانهای جهان ۱٫۵۷ میلیارد نفر است. بنا به آماری که آیتالله محسن اراکی دبیرکل «مجمع جهانی تقریب مذاهب» ارائه کرد تعداد سادات شیعه و سنی ۳۰۰ میلیون نفراست ، یعنی برابر با یک پنجم یا ۲۰ درصد کل مسلمانهای جهان است. آمار جالبتر را محمد ناظمی اردکانی دبیر نشست بزرگداشت سادات ارائه و در آن ایرانیان را به دو دسته میزبان و مهمانان تقسیم کرد و گفت «ذریّه طیّبه از دو سبط بزرگ امام حسن مجتبی علیهالسلام و امام حسین علیهالسلام که در دنیا حضور دارند و ایران افتخار دارد که میزبان ۸ میلیون سادات جهان است…!» پاسخ به این گزافهگویی دبیر نشست اسلامگرایان را بهتر است هممیهنانی که هنوز عنوان «سید» را بر پیشانی نام خود حمل میکنند بدهند که آیا آنها ایرانی و صاحب مملکتاند و یا مهمانانی از ذریّه طیّبه!
با تشکر از توضیح شما.
در کمنت شما واژه های آریائی گرا و باستانی گرا طوری با واژه های «نژاد پرستانه» و «فاشیستی» ردیف شده اند که خواننده گمان میکند که شما آنهارا مترادف میشمارید.
اگرسوء تفاهمی از جانب من شده است صمیمانه پوزش میخواهم
آقای ناشناس محترم،
کامنت شما در خطاب به من با جمله اشتباه نکنید آغاز شده ودر ادامه توضیحی داده اید که هر چه آن را خواندم،متوجه رابطه آن با کامنت خودم نشدم. لطفا توضیح دهید اولا کجا اشتباه کردم و ثانیا رابطه منطقی کامنت شما با کامنت من چیست.
این یک بهانه براى فریب توده هایى است که سید نام دارند تا بین مردم و آنان نفاق بیاندازند و آنان را براى سرکوب مردم تهییج کنند و مردم را نیز وادار به توهین به این افراد کنند که هیچ گناهى در بدنیا آمدن خود ندارند .
ایرانیان باید در مقابل این دسیسه هاى شیطانى آخوندها هوشیار باشند.
نژادگرایى حتى در کلام قرآنى نکوهیده است.
اما دین ملعبه دست دین فروشان است.
ایکاش ایرانیان از دین فاصله مى گرفتند.
اشتباه نکنید جناب ، رِفِرانس «آریائی» که در گذشته و حال درنوشته های ایرانیان بصورت «ایران آریائی» میبینید نه یک رفرانس «نژادی» بلکه یک رفرانس «فرهنگی» وتاریخی است . فرهنگ ایرانیان با پیشینهٔ «شهریگری» وانسان دوستی چندین هزار ساله خصومت «فاشیستی» باهیچ قوم وملتی ندارد و هرگز کوچکترین تعرض و تحریفی نسبت به «تاریخ» دیگران نکرده است. فرهنگ ایرانیان ریشه در اساطیر آریائی با خدایانی مهربان چون «مهر» و«آناهیتا» دارد ، با آئین مزدائی زرتشت ادامه پیدا کرده وبا شاهنامهٔ فردوسی بما رسیده است. جملهٔ «ایران آریائی» رفرانس به این فرهنگ انسان دوست وتمدن سازی است که چهل سال است اشغالگران اسلامی درایران تلاش به نابود کردن آن میکنند.
طبقهٔ «سادات» در ایران دراواخر سلطنت شاه عباس صفوی ظهور کرد وپیش از آن چنین عنوانی در ایران شناخته نبود. دراواخرسلطنت شاه عباس سپاهیان صفوی ، بعد از سالها ناکامی ، بالاخره بغداد وقسمتی ازمیانرودان را از چنگ عثمانیهای سنّی بیرون آورد وراه اصفهان به اماکن مقدس شیعی باز شد. با آزاد شدن گورهای امامان شیعه از تسلط عثمانی واستقبال دربار صفوی از کسانیکه خود را «سیّد» اولاد امامان شیعه معرفی میکردند سیل فرصت طلبان مدعیان «سیّدی» از شهرهای مذهبی عراق به سوی ایران روانه شد. این «سادات» در ایران به آب ونان وگاهی بمقام های بالائی رسیدند ولی تعداد آنها در مقایسه با جمعیت ایران بمنزلهٔ قطره ای در آب دریا بود.
نژادپرستانه ترین شارلاتانیسم، همین شامورتی بازی سادات و ذریه طیبه است که فاشیست ترین طبقه اجتماعی ایرانیان به صرف داشتن ژن و اسپرم مقدس از همان بدو تولد لقب آقا، سرور، سید، مقدس، پاک، بزرگوار، نخبه، از ما بهتران، Sir, نژاد برتر، انسان برگزیده، مطهر و هزار کوفت و زهر مار دیگر را بطور رسمی دریافت می کنند. حتی در نظام سابق هم که داعیه باستان گرایی و ایران گرایی و آریا گرایی داشت، این مفهوم نژاد پرستانه و فاشیستی دارای وجهه قانونی و رسمی بود و در شناسنامه ها درج می شد.اپوزوسیون توطئه گرا، توضیح دهد باچنین فرهنگ منحط و فاشیستی و مرتجعی، چه نیازی به کنفرانس گوادلوپ و نقشه کارتر و برژینسکی بود.