اصلاح طلبى؛ توطئه سیاسى یا جریان سیاسى؟

- انتظار می‌رود با گذشت زمان نیروهاى اصلاح‌طلب از دو سوی مختلف از محدوده اصلاح‌طلبى دور شوند: گروه كثیرى به اپوزیسیون بپیوندند یا بسیار به آن نزدیك شوند. گروه معدودى كه منافع زیادى در بقاى نظام دارند از اصلاح‌طلبان دور شده و به خامنه‌اى نزدیك شوند.

چهارشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۷ برابر با ۲۷ فوریه ۲۰۱۹


پویا مهرفر – پس از انقلاب اسلامى با به قدرت رسیدن خمینى، جریان‌هاى متعددى در قالب نیروهاى وفادار به خمینى وارد عرصه اجرایى شدند. تمایز بین این نیروها در ابتدا در میان هیاهوى انقلاب چندان آشکار نبود. اما جریان‌هاى مختلف جایگاه‌هاى متفاوتى را به خود اختصاص دادند. یکى از این جریان‌ها، جمارانى‌هاى «بیت» خمینى بودند. همین جریان به تدریج داراى اهداف و منافع متفاوتى با دیگر جریان‌ها شد و با سیاست‌ها و برنامه‌هاى جناح ‌هاشمى رفسنجانى هم زاویه گرفت و به جریان اصلاح طلبى معروف شد. یکى از حرکت‌هاى اولیه که این زاویه گرفتن را آشکار کرد، استعفاى محمد خاتمى از وزارت ارشاد در کابینه ‌هاشمى رفسنجانى  است. محمد خاتمى را باید در این حرکت شناخت. به نظرم او شخصیت نمادین اصلاح‌طلبى است. اگر چه در میان اصلاح طلبان افراد تندخو و ماجراجو وجود دارند، ولى از یکسو از اعتبارى به اندازه شیخ اصلاحات برخوردار نیستند و از سوى دیگر منافع مادى آنان ایجاب مى‌کند که در پشت او پناه بگیرند.

در اینجا ضرورى است بیان کنم که دیدگاه‌ها واقعیت افراد را معرفى نمى‌کند. در میان نزدیکان شیخ اصلاحات افرادى هستند که از نظر اقتصادى فاسدند و شیخ اصلاحات از آن آگاه است.

فساد از همان دوران ورود علنى خمینى به قدرت اجرایى آغاز شد و اغماض‌ها و حتى مى‌توان گفت با حمایت‌هاى خمینى همراه بود. آشکار نیست که آیا خود وى دستور فسادها را صادر کرد و یا چشم بر روى آن بست ولى آشکار است که وى مانع اصلى اجراى قانون ازکجاآورده‌اى بود. او از فسادها آگاه بود. در این زمینه مستنداتى وجود دارد. رویه‌اى که اکنون در مقابل فسادهاست همان ادامه سنت خمینى است و یکى از موانع اصلى برخورد با فساد گسترده کنونى همین سنت جمهورى اسلامى است.

دوران ریاست جمهورى محمد خاتمى، دوران شکل‌گیرى تشکیلات خامنه‌اى است. ضعف بیش از حد محمد خاتمى در تصمیم‌گیرى و اجرا به خامنه‌اى فرصت تمرین استبداد اعظم را داد. خامنه‌اى که در میان طرفداران سنتى خمینى پایگاهى نداشت، براى اجراى برنامه‌هاى خود نیازمند پایگاه مستقل خود بود و چون راه به سمت خمینى براى او بسته بود،  به ارتجاعى‌ترین بخش روحانیت که حتى در نزد خمینى منفور بودند، دست دوستى دراز کرد و با سرریز امکانات مادى آنان را دور خود گرد آورد. این بخش ارتجاعى‌تر روحانیت هم به این پایگاه شکل داد و هم فلسفه وجودى آن را تبیین کرد، فلسفه‌اى که با پیشینه خامنه‌اى زاویه داشت و خامنه‌اى به ضرورت به آن تن داد. با آشکار شدن قدرت این پایگاه، نیروهاى فرصت‌طلب درون نظام  نیز به آن پیوستند و از نظر کمى نیز آن را قابل توجه ساختند. از این زمان خامنه‌اى دریافت که نیازى به حمایت ‌هاشمى رفسنجانى ندارد و فرصت را غنیمت دانست که ‌هاشمى رفسنجانى را قربانى یکى از برنامه‌هاى خود کند. البته در این تصمیم نقش مراجع طرفدار خامنه‌اى که از‌ هاشمى رفسنجانى دل خوشى نداشتند را نمى‌توان نادیده گرفت. زمینه این کار نیز با افشاگرى‌هاى اصلاح‌طلبان فراهم شده بود.‌ هاشمى رفسنجانى رفاه‌طلب معرفى شده بود و خامنه‌اى با دور شدن از او خود را زاهد و طرفدار مستضعفین معرفى کرد و بدین ترتیب توده‌هاى ناآگاه را فریفت و پایگاه اجتماعى خاصى براى خود ساخت. بر چنین بسترى بود که او خود را «نایب امام زمان» معرفى کرد.

این مقدمه طولانى را لازم دانستم تا شخصیت اصلاح‌طلبى در جمهوری اسلامی را معرفى کنم.

این اصلاح‌طلبى داراى دو بخش اساسى است:

جریانى معتقد به اصول اصلاح طلبى که من به عنوان جریان اصلاح طلبى از آن نام مى برم.
جریانى که در باد اصلاح طلبى مى خوابد تا اهداف آزاد اندیشانه و متمدنانه خود را دنبال کند.

جریان اصلاح طلبى چندین ویژگی دارد:

اول، تأخیر در تصمیم‌گیرى‌هاست
دوم، کاهش مطالبات و حتى کنار گذاشتن مطالبات است.
سوم، تظاهر به پذیرش مطالبات عمومى براى جلب آراى جریانی که در باد خوابیده.

ویژگی اول را در علم، «درنگ» تعریف مى‌کنند و آن تأخیر زمانى پاسخ در برابر تحریک است. این ویژگى موجب آن مى‌گردد که زمان از دست برود. ویژگى مهم سیاستمدارى اما سرعت در تصمیم‌گیرى و اجراست.

ویژگی دوم را در علم، «اتلاف» مى‌گویند و آن به این معنى است که بخشى از انرژى را بجاى انجام کار تلف مى‌کند.

براى جریان اصلاح‌طلبى هر دو این ویژگى‌ها تابعى از شرایط سیستم است. اگر میدان برایش باز گذاشته شود درنگ کمترى دارد و اتلاف آن نیز کمتر است.

این دو ویژگى اصلاح‌طلبى را نیازمند اقبال گسترده مردم کرده است. از این رو اصلاح‌طلبان در پى فریب توده‌هاى مردم براى به دست آوردن رأى آنان هستند. آنان به بسیارى از شعارهاى خود اعتقادى ندارند و صرفاً براى فریب توده‌هاى مردم آن را بیان مى کنند. آنان با بازى با آراى مردم از جریان مسلط یعنى جریان خامنه‌اى امتیاز مى‌گیرند و براى خود منافع مادى و امکانات فراهم مى‌کنند.

بى‌شک در زمانى که دایره عمل آنان گسترده بود، مردم در حدود فضاى مورد قبول آنان آسایش نسبى را کسب کرده‌اند ولى آنان تلاش خود را معطوف به کنترل مردمى دارند که خواستى فراتر را دنبال مى‌کنند. این گروه از مردم اکثریت راى‌دهندگان به اصلاح‌طلبان هستند.

جناح خامنه‌اى به خوبى درک کرده است که وسعت دادن به دایره عمل اصلاح‌طلبان به معنى حرکت کلى جامعه به سمت مخالف دیدگاه‌هاى اوست و از این رو در طى سالیان به محدودیت دایره عمل آنان کوشیده است.

امید اصلاح‌طلبان واهى است؛ زیرا اگر نظام بندهاى محدودیت آنان را بگسلد، جامعه با سرعت بسیارى اصلاح‌طلبان را پشت سر خواهد گذاشت. این را خامنه‌اى و جناح پشتیبان او به خوبى می‌دانند.

جریان اصلاح‌طلبى وقتى دایره عمل وسیعى مى‌یابد، افراد زیادى را به درون خود مى‌کشد و وقتى دایره عمل آن تنگ مى‌شود، افراد از آن دور مى‌شوند. در این روزها دایره تنگ شده‌ی عمل اصلاح‌طلبان، آنان را دچار بحران بزرگى کرده است و اصلاح‌طلبان باسابقه و معروف در حال دور شدن از جریان اصلاح‌طلبى هستند و طیف اصلاح‌طلبى از نظر کمى به سوى اپوزیسیون مخالف اصلاح‌طلبى متمایل شده است.

انتظار می‌رود با گذشت زمان نیروهاى اصلاح‌طلب از دو سوی مختلف از محدوده اصلاح‌طلبى دور شوند:

گروه کثیرى به اپوزیسیون بپیوندند یا بسیار به آن نزدیک شوند.
گروه معدودى که منافع زیادى در بقاى نظام دارند از اصلاح‌طلبان دور شده و به خامنه‌اى نزدیک شوند.

ما امروز شاهد این تحولات مهم و سریع هستیم. بودن اصلاح‌طلبان در دایره‌ی تنگ‌شونده‌ی محدودیت‌ها یک خودکشى است. کسانى از اصلاح‌طلبان متوجه شده‌اند و خود را از دایره‌ی نظام خارج کرده‌اند و افراد داراى «درنگ» در تصمیم‌گیرى ممکن است قربانى این تردید خود شوند.

بی‌شک اپوزیسیون نباید و شایسته نیست که از پذیرش این جریان امتناع کند. البته ملاحظات ایمنى و سیاسى بجاى خود ارزشمند است.

نتیجه

درنگ و تاخیر انداختن و اتلاف انرژى  حرکت‌هاى سیاسى، جزو ماهیت جریان اصلاح‌طلبى است و اگر چه نتیجه آن همان استمرارطلبى است ولى این جریان یک جریان سیاسى طبیعى است و نه یک توطئه سیاسى برنامه‌ریزى شده.

نادرستى در درک این مسئله منجر به تصمیم‌ها، برخوردها و عملکرد نامناسب می‌شود. ما نیازمندیم که پدیده‌ها را آنگونه که هستند بشناسیم نه آنگونه که تصور مى‌کنیم.
لس‌آنجلس

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=147955

یک دیدگاه

  1. ناشناس

    اصلاح طلبی: فرصت رانت‌خواری قشر بیکار حمایت شونده از اروپا

Comments are closed.