علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی روز هفتم اسفند ۹۷ در دیدار با مداحان به مناسبت تولد فاطمه دختر پیامبر اسلام در میان مسائل مختلفی که به اظهار نظر درباره آنها پرداخت، این بار بر «ازدواج سفید» دست گذاشت و آن را «سیاهترین» ازدواج خواند. وی با تأکید بر «مسئلهی خانواده» و تکرار موضوع «دشمن» گفت: «دشمن- نه دشمن ایران یا دشمن انقلاب، دشمن بشریت، تصمیم گرفته که نظام خانواده را در بین بشر از بین ببرد. خانواده سنّت الهی است. دشمن بشریت یعنی جریان سرمایهداری بینالمللی و صهیونیسم تقریبا از حدود صد سال پیش تصمیم گرفتند که خانواده را در بین بشر از بین ببرند… این ازدواجهای سخت، این ازدواجهای دیر، این فرزندآوری کم، این به تعبیر غلط زشتشان «ازدواجهای سفید» که سیاهترین نوع زندگی مزدوج است، همه اینها به خاطر این است که خانواده از بین برود.» خامنهای همچنین «رواج شهوات، از بین رفتن حیا و عفت» را نیز «جزو برنامههای دشمن» دانست.
البته مشابه این سخنان را پیش از این دیگر مقامات جمهوری اسلامی نیز گفته بودند. برای نمونه، هادی صادقی معاون فرهنگی قوه قضاییه سه سال پیش درباره «ازدواج سفید» گفته بود: «استفاده از این نام برای این امر نامبارک غلط است، چرا که نه ازدواج است و نه سفید و بهتر است بجای آن از عبارت «همباشی سیاه» استفاده کنیم.»
زندگیهای مشترک بدون ازدواج
سخنان علی خامنهای و دیگر مسئولان جمهوری اسلامی در سالهای اخیر علیه «ازدواج سفید» بی دلیل نیست. آمارهای غیررسمی گواهی میدهند که این شکل زندگی مشترک در شهرهای بزرگ ایران، با وجود موانع و محدودیتهای شرعی و عرفی و قانونی، رو به گسترش است.
«ازدواج سفید» چیزی نیست جز زندگی مشترک زن و مرد بدون ازدواج «شرعی» و یا ثبت سند رسمی. این نوع زندگی مشترک در بسیاری از کشورها نه تنها رایج بلکه در نظام حقوقی نیز به رسمیت شناخته شده است. «ازدواج سفید» ممکن است پس از مدتی به ازدواج رسمی بیانجامد و ممکن هم هست مانند ازدواج رسمی ادامه نیابد و یا تا آخر عمر دو نفر به همین شکل به زندگی مشترک خود ادامه دهند.
پیش از انقلاب اسلامی در ایران، زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی در شهرهای بزرگ میرفت که گسترش یابد بدون آنکه نام خاصی برای آن اختراع شده باشد! وقوع انقلاب و روی کار آمدن رژیم مبتنی بر استبداد مذهبی اما این روند را در کنار سرکوب دیگر آزادیهای فردی و اجتماعی، متوقف ساخت.
امروز رسانههای حکومتی، این پدیده اجتماعی روبه گسترش را که داوطلبانه و بر اساس اختیار و انتخاب فردی دو نفر صورت میگیرد، نه «ازدواج سفید» بلکه «همباشی سیاه» و عملی غیراخلاقی قلمداد کرده و آن را رابطهی بدون تعهد، گناهآمیز، بیبندوباری، بیمسئولیتی و بیاخلاقی و همچنین راهی برای ارضای جنسی و تفریحات زودگذر و تهدیدی برای نسل جوان معرفی میکنند. این در حالیست که مقامات و نهادهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی به اشکال مختلف به تبلیغ و ترویج «ازدواج موقت» یا «صیغه» میپردازند که برخلاف «ازدواج سفید» بیشتر با این برچسبهایی که خامنهای و رسانههای حکومتی استفاده میکنند، همخوانی دارد. معلوم نیست «صیغه»ی مورد تبلیغ نظام که رابطهای پا درهوا در چارچوب روسپیگری شرعی و یکی از علل اختلافات و حتی فروپاشی خانوادههاست، چه ارجحیتی بر «ازدواج سفید» دارد که در آن دو فرد به اختیار خود و بدون تطمیع مالی و جنسی در زیر یک سقف به زندگی مشترک میپردازند!
«ازدواج سفید»، یک انتخاب آگاهانه
در این میان اما برخی فعالان زن، «ازدواج سفید» را یک ضرورت، یک انتخاب آگاهانه و واکنشی به قوانین نابرابر ازدواج و مشکلات اقتصادی میدانند.
به دلیل موانع قانونی و دلایل شرعی در ایران، تا کنون هیچ آمار و تحقیق همهجانبه از ماهیت و لایههای پنهان «ازدواج سفید» و تعداد افرادی که این شیوه زندگی مشترک را انتخاب کردهاند انجام نشده است.
مهرداد درویش پور جامعهشناس ساکن سوئد در گفتگو با کیهان لندن به دشواری مکانیزم آمار در حوزه علوم اجتماعی در ایران اشاره میکند که تابع سیاستورزیهای جمهوری اسلامی هستند. به گفتهی وی، حوزههایی که ارزشهای دینی را با چالش روبرو کند یا بسیار محتاطانه بررسی میشوند یا این بررسیها اصلا منتشر نمیشوند. اما آمارگیری در این مورد در سایر جوامع نظیر سوئد امکانپذیر است؛ مثلا میدانیم یک چهارم جمعیت این کشور همباشی یا ازدواج سفید دارند. این جامعهشناس اضافه میکند: «مشکل، آمارگیری نیست، نظام علاقمند به ارائه آمار در این حوزه نیست؛ از طرفی وقتی این مسئله جنبه قانونی ندارد بسیاری از کسانی که همزی هستند ممکن است به آمارگیران اطلاع ندهند اما مجموعه شواهد نشاندهنده رشد ازدواج سفید در ایران است.»
درویشپور علت گسترش «ازدواج سفید» و زندگی مشترک ثبتنشده در ایران را مسائل اقتصادی و گسترش اندیشههای لیبرال و دینگریز در بین نسل جوان میداند. او به مطالعات در جوامعی نظیر سوئد اشاره میکند که زندگی مشترک بدون ازدواج در آنها امری رایج است: «در سوئد از ازدواج سفید با عنوان ازدواج استکهلمی یاد میشود؛ در دهههای گذشته شهروندان ساکن روستاها و شهرهای کوچک که امکان ازدواج با تشریفات سنگین را نداشتند به شکلی بسیار ساده در استکهلم با هم زندگی میکردند بدون اینکه ازدواج یا جشن عروسی برگزار کنند. در واقع عامل اقتصادی در شکلگیری این روابط نقش داشته است.»
نقش عرف و اقتصاد و قانون
به گفته درویش پور، هزینههای بسیار سرسامآور ازدواج و ملاحظات مربوط به ازدواج قانونی از دلایل تشکیل زندگی ساده و مشترک بدون ازدواج است. اما موضوع به این مسائل خلاصه نمیشود؛ نه در مورد ازدواج استکهلمی و نه در ایران و سایر کشورها. وی به عامل مهم دیگر مانند «تغییر ارزشها و هنجارها» نیز اشاره میکند: «مثلا این ازدواج در سوئد به این دلیل به «ازدواج استکهلمی» مشهور شد که مردم روستاها و شهرهای کوچک، پذیرای رابطه جنسی زن و مرد بدون ازدواج رسمی نبودند.»
اکنون اما سالهاست که «ازدواج سفید» در بسیاری از کشورهای غربی به عنوان یک سبک زندگی پذیرفته شده و زن و مرد زیر پوشش حمایتهای قانونی نیز قرار میگیرند.
مهرداد درویشپور نیز با اشاره به همین نکته تاکید میکند: «اکنون نگاه منفی گذشته به این پدیده جای خود را به یکی از هنجارهای اجتماعی در جامعه سوئد داده. در حال حاضر تفاوت ازدواج قانونی با ازدواج سفید در این کشور بسیار اندک است.»
رهایی از اجبارها و قید و بندهای قانونی تعیین شده در عقد ازدواج از دیگر عواملی هستند که جوانان را نسبت به ازدواج دائم بیانگیزه کرده است.
درویشپور با تایید این نکته توضیح میدهد: «در ایران نیز بسیاری از جوانان به خاطر شرایط دستوپاگیر ازدواج قانونی، ازدواج سفید را ترجیح میدهند؛ با توجه به مسائلی مثل حق طلاق و درخواست طلاق که معمولا جانب مردان را میگیرد، و در مواردی که زنان با مهریه مسئولیت سنگینی بر دوش مردان میگذارند، سبب فرار بسیاری از جوان از ازدواج رسمی میشود. اما ازدواج سفید، نوعی رابطه در حوزه دوستی و مناسبات مهرآمیز دو نفر است، یک معامله اقتصادی نیست که قرارداد داشته باشد؛ یک رابطه فردی و خصوصی و پیوند عاطفی بین دو فرد است. نسل جوان ایران با آگاهی به این ارزشها معتقد است که پیوند جنسی و عاطفی بین دو فرد یک امر خصوصی است.»
پیامدهای «ازدواج سفید» در ایران
بر اساس قوانین اسلام ارتباط زن و مرد «نامحرم» تنها از طریق عقد ازدواج یا صیغه جایز است، بنابراین ازدواج بدون عقد رسمی میتواند از جمله مصادیق «زنا» قلمداد شود.
درویشپور با تاکید بر این نکته که «ازدواج سفید» در ایران با مشکل همراه است اضافه میکند: «با توجه به نداشتن رسمیت قانونی، این روابط خارج از ازدواج از سوی حکومت، با پیگرد قانونی و مجازات همراه است بنابراین بسیاری از افراد در ازدواج سفید به دنبال بچهدار شدن نیستند.»
ولی آیا واکنش تند رهبر جمهوری اسلامی نسبت به «ازدواج سفید» فقط به خاطر نادیده گرفتن مصادیق شرعی و عرفی است؟ این جامعهشناس ساکن سوئد معتقد است: «مخالفت رهبر حکومت با ازدواج سفید، تنها به خاطر نادیده گرفتن هنجارهای شرعی و اسلامی نیست. او بارها بر ازدیاد نسل و بچهدار شدن تاکید کرده ولی جامعه به این سیاست واکنشی نشان نداده است.»
مسئولان جمهوری اسلامی سالهاست که برای ازدواج و «فرزند بیشتر» تبلیغ میکنند و نسبت به کاهش ازدواج و افزایش طلاق در ایران هشدار میدهند. درویش پور در ادامه به فاصله گرفتن همباشان از مراجع قانونی به دلیل برخوردهای سلبی و انتظامی اشاره میکند: «ناچیز بودن درصد بچهدار شدن در ازدواج سفید به دلیل عواقب و مجازاتهای قانونی بچهدار شدن خارج از ازدواج رسمی، درست نقطهی مقابل اراده حکومت برای تشویق به فرزند بیشتر است.» به گفتهی وی، شدت فشارهای اجتماعی و اقتصادی باعث بالارفتن سن ازدواج و کاهش میزان زاد و ولد در ایران شده است و سن بچهدار شدن هم به دلیل تغییر نگرش افراد در زندگی بالا رفته، بنابراین افراد بالای ۳۰ سال پس از ورود به «ازدواج سفید» فارغ از موانع قانونی و مشکلات اقتصادی و یا مسائلی نظیر ادامه تحصیل کمتر تصمیم میگیرند که بچهدار شوند.
به هر حال، با وجود همهی تندیهای مقامات و رهبری نظام، جوامع همیشه در حال تغییر و تحول بودهاند و با تهدید و سختگیری نمیتوان مانع فعل و انفعالات درون جامعه شد. اما نگرانی علی خامنهای از گسترش «ازدواج سفید» بیانگر این واقعیت است که چنین تغییراتی را دیگر نمیتوان انکار کرد. نسبت دادن حتی «ازدواج سفید» به دشمنان نه تنها ایران و اسلام بلکه به «دشمنان بشریت» نیز نشانگر درک محدود و به شدت بستهی نظام جمهوری اسلامی است.
فیروزه رمضانزاده
مشکل ازدواج سفید آن است که در صورت ختم شدن به تولد فرزند مسایل حقوقی این امر نامشخص است و هم برای والدین و هم برای فرزند مشکلات سنگینی بدنبال دارد. اگر چه هیچ چیز بهتر از این به نظر نمیرسد که دو نفر بی قید و بند معمول جامعه در کنار هم از زندگی لذت ببرند و وقتی هم که دیدند این روال باعث آرامش و خوشی نیست براحتی پی کار خود بروند. اما واقعا همین موضوع هم ساده نیست. برای همین در غرب برای آن قانون گذاشته اند.
در فرانسه ازدواج سفید به ازدواج قانونی میان یک فرانسوی و یک خارجی گفته میشود که بمنظور گرفتن اجازهٔ اقامت درفرانسه برای خارجی انجام میگیرد. زنان پولدار روسی حاظر بودند بقیمت گزاف با یک مرد فرانسوی ازدواج سفید یعنی بدون رابطهٔ «زناشوئی» بخرند ، کاری که به این زنان امکان میداد همراه فرزندان خود اجازهٔ اقامت بگیرند وکودکانشان در بهترین مدارس فرانسه تحصیل کنند . البته قانون فرانسه ازدواج سفید را نوعی سوء استفاده از قانون کشور میشمارد و مأموران مخصوص میتوانند بطورناگهانی بمنزل آنها سربزنند واگرببینند که زن بدون «شوهر» زندگی میکند و ازدواج «سفید» بوده ، محاکمه وزندان وجریمه در انتظار مرد فرانسوی و لغوفوری اجازهٔ اقامت «همسر» بشود
وقتی دو نفر انسان بالغ تصمیم میگیرند با هم زندگی کنند غلط زشت و دشمنی با بشریت است بدلیل اینکه یک جادوگر عمامه بسر آن را تأیید نکرده ولی تحمیل ازدواج یک مرد ۵۰ ساله با یک کودک و صیغه آنلاین احکام دین است، فرقه زشت و پلید ولایت شیطان، خودتان را گول نزنید هر کس بدنبال آخوند برود یک موجود بیمار است
اول
فرهنگ ایرانى پذیرنده سنت چند زنه بودن مرد نیست.
دو م
صیغه معمولاً با تقلب و دروغ عجین است و معمولاً براى چند زنه بودن مورد استفاده قرار مى گیرد.
سوم
هر عملى که مورد توافق دو نفر باشد بگونه اى که توافقى را نقض نکند و تجاوزى به حقوق کسى نباشد، یک عمل شخصى است و فرد آزاد است آن را انجام دهد، خواه صیغه بلشد و خواه ازدواج سفید.
چهارم
روسپیگرى از طرف فرد روسپى یک عمل شخصى است ولى از طرف مقابل ممکن است نقض یک توافق و یا تجاوز به حقوق محسوب گردد.
اگر چه دفاع از فرد روسپى تابوست و من نیز شخصاً علاقه اى به آن ندارم ولى از نظر تعریفى توهین به فرد روسپى را بازمانده اخلاقیات سنتى جامعه مى دانم.
متاسفانه تزریق باورهای فمنیستی بر پیکر جامعه ایران در طول چهاردهه حکمرانی ملایان منحوس و بی توجهی به حقوق و خواسته های مردان ایرانی جامعه ما را به ملغمه ای مشمئزکننده از سنت و مدرنیزاسیون ناقص تبدیل کرده که باعث شده انسانها همه دچار فضای یک بام و دو هوا گردند!زنان دانشگاه میروند شغل پیدا میکنند خانه و ماشین میخرند امـــــــا کماکان برپایه یک باور احمقانه سنتی این مرد است که باید هزینه خورد و خوراک و پوشاک و سرپناه رو تامین کنه!!!چرا آخه اونهم در شرایطی که زنان ایرانی امروز در همه چیز به برابری با مرد ایرانی رسیده اند
ایکاش یکی به علی آغا میگفت عمده دلایل بروز و ظهور این پدیده در جامعه خود تو و منصوبین تو در دولت و دستگاه قضا هستند!وقتی هشتاد درصد قوانین من در آوردی شماها در ازدواج کاملا به ضرر مردان هست و در ازای کوله باری از مسئولیت ها که پس از ازدواج بر روی دوش مرد قرار میگیره امتیاز بخصوصی نصیبش نمیشه چرا باید انتظار داشته باشیم پسران جوان که فلاکت پدران خودشون در زندگی رو دیدند تمایلی به تشکیل خانواده پیدا کنند؟!