درنشریات دیدم که نوشتهاند وای بابام جان دیگر آبرو وحیثیت برای “ما” نماند، اگه گفتین چرا؟ زیرا در ایرلند که مملکت کفار است و هزاران فرسنگ هم از سرزمین ما فاصله دارد، اما شایع است که اینها به نوعی پسرعموهای ما ایرانیها هستند، درهمهپرسی مهم و حساسی که انجام دادهاند، نتایج آن بسیار تکان دهنده بوده و موجب تاسف و تاثر بسیاری ازشخصیتهای کلیسائی و غیر کلیسائی گردیده است.
باور نمیکنید اگر بگوئیم ۶۲% ایرلندیها درهمه پرسی ازدواج دوهم جنس، یا به عبارت درستتر و سرراستتر دو “همجنسگرا” رای مثبت دادهاند! وای ددم یاندی! چه شود! من که باور نمیکنم، خیلی عجیبهها! حتا آقای محمد مسجد جامعی هم درباره آن، مطلبی در خبرآنلاین نوشته است.
برای این آقای مسجد جامعی که ابتدا گمان میکردم یک وقتی هم در وزارت ارشاد، جانشین آقای عطاءالله مهاجرانی لندننشین شد، اما بعد فهمیدم که نخیر، اوشان احمد و ایشان محمد هستند و معمم و تحصیلکرده حوزه و دارای دکترای ژئوپولتیک از پیزای ایتالیا و از صاحب منصبان عالیرتبه وزارت خارجه و مدتی هم سفیر در واتیکان بودهاند که اگر یکی دو سالی هم ماموریتشان را تمدید کرده بودند، حتما مرحوم پاپ را به صراط مستقیم هدایت کرده بودند! برای ایشان نوشتم:
اگر یک مطلبی را بنویسم، ناراحت نشویدها آقای مسجد جامعی! به جان خودم، اگر همین رفراندوم در جمهوری اسلامیانجام بشود و به مردم هم بگویند لازم نیست اصلا نامتان را دربرگهای آرای خود بنویسید و نوشته و خط آراء هم هرگز منتشر نخواهد شد، اما دقت کنند که یک انتخابات درست و حسابی صورت گیرد، نه مهندسی شده و قلابی و آن داستانهای فتنهانگیز و بودار و باقی قضایا، به جان تمام اجدادم، اجداد کس دیگری را اسم نمیبرم که ناراحت نشوید، به جان تمام اجدادم درصد آرای موافق، خیلی بیشتراز ایرلندیهای پسرعموخواهد بود، آقای مسجد جامعی شما که ماشاءالله هم حوزه دیدهاید و هم دنیا دیده، دیگر قربانت گردم شما چرا بی لطفی میفرمائید!؟ از شما بعیده! بعد هم اضافه کردم شما که خودتان بهتر میدانید، “جناب سروان” که این عمل ازهمان زمان آدم و حوا که دارای دو پسرشدند، جریان داشته و تا ابد هم ادامه خواهد داشت. به عبارت دیگر از ازل تا به ابد دوره یا به عبارت بهتر، “حوزه” و قلمرو درویشان است جانم، ازاین موضوع به این اهمیت اصلا نبایستی غافل شد. اما چه کنم که یا تو غافلی، یا خودت را به آن راه میزنی مسجدجامعی جان!
کجای کاری برادر! البته میگویند در مثل مناقشه نیست ولی با پنهان کردن آشغال زیر زیلو، فرش، حصیر، گبه و… که آشغالها ازبین نمیروند. منتها بعضی کشورها مثل هندوستان و نیمیازآمریکا رو راست هستند و آن را آزاد و قانونی میکنند تا هر کس هر جنسی را خواست، بدون ترس و لرز از مجازات قانونی، این یا آن لوطی و بزن بهادر محله، انتخاب کند و ببرد خیرش را ببیند. اما بعضیها مثل ما، عمل را میکنند و لذتش را هم خدا وکیلی میبرندها، اما قایمکی و زیر فرشی که مثلا آبرویشان نرود! بعد هم دست و رو را با قرچ و قروچ تمام شسته و بعد از راه انداختن مقداری اخ و تف فراوان، قد قامت الصلوه را بسته و والضالین را بلندتر و غلیظ تر ادا میکنند که مبادا خدای ناکرده این همسایههای فضول پشت سر این آدم خدا ترس، خداشناس، خدا جوی، حرفای ناجور درآورند که با صد من سریشم هم، به اینها نمیچسبد! نخیر آقا نمیچسبد. آقا در دروازه را میشه بست، اما دم دهان این آدمها را نمیشه بست جانم، از بس که فضول هستند و دهان هم که ماشاءالله انگار گاله است، همینجور حرفهای نامربوطه که از دهانشان تخته گاز میزند بیرون.
مسجد جان، چند نفر آخوند و ملای این کاره سراغ داری که در پستو این کارها را میکنند؟ خوب بابام جان خودت که حوزوی هستی و سالها درآنجا بودهای، باید بهتر از همه بدانی و به لقمان که چیزی نباید آموخت. چند نفر ازهمین طلاب و آخوندها و ملاهای دور و برتان از آن بالا تا پائین حاضرند اعلام کنند که تا حال فاعل یا مفعول یا اصلا هردووانه نبودهاند؟ چند نفر از حاج آقاهای حجرههای تاریک بازارهای سرپوشیده تهران و شهرستانها، این کاره بودند و بعد که خرشان از پل گذشته، همان شاگرد زبر و زرنگ را ارتقاء مقام داده به دامادی خود مفتخر کردهاند؟ چند نفر از سرداران رشید سلسلههای ایرانی و غیرایرانی که درمملکت ما سالها و قرنها حکومت کردهاند، نخست غلام و ملازم و بی ریش و پشم و پیله پادشاهان بودهاند و اوامر پادشاهان وامرا را با جان و دل برآورده کرده و بعدها خود درجرگه رجال سیاسی بسیار سرشناس همان حکومتها یا سرداران جنگجو و غیور آن پادشاهان درآمده و به انتقام عملیاتی که بر آنها رفته، دست به فتوحات سرزمینهای دیگران زدهاند؟ مگر نامه و پیغام فتحعلیشاه را فراموش کردهاید که به عامل خود در گرجستان و آن طرفها مینویسد ریش و پشم این غلام بچهها درآمده، بفرمائید قدری از نوجوانان تر و تازه آن صفحات را برای ما بفرستد که دلمان قدری باز شود؟ مگر نامه معروف قائم مقام را فراموش کردهاید که از زیادی کار مینالد و میگوید خسته شدیم از بس قلم صدتا یه قاز زدیم، برویم خانه و قدری با نگاه به صورت فرخ خان پسته دهان و فندق خایه دلمان را بازکنیم و خستگی در کنیم؟ چند کتاب داریم که در آن فصلی را اختصاص به آداب و رسوم و بهترین فصل نزدیکی با غلام بچهها را دادهاند؟ بعد پرداختهاند به آداب نزدیکی با همسر و کنیز؟ حتا اسلام عزیز و شرع انور هم از این امر شیرین غافل نمانده و به مردان مسلمان و مومن وعده فرشتگان هفتاد متری دائم البکر و غلمانهای زیبارو را داده است. آقای مسجد جامعی غلمانی که در وصف آن در کتاب مقدس ما مسلمانان آمده است، شما که اهل فضل هستید، فرصت فرمودید برای ما تشریح بفرمائید که مقصود چیست و آیا خداوند تبارک و تعالی نزدیکی با آنان را به مردان مومن بشارت نداده است؟ یا غلمانها فقط برای زنان مومنه هستند؟ و من اشتباه برداشتهام؟ ارشادم بفرمائید. اگر چنین است پس چرا به زنان مومنه بشارت دادهاند که در آن دنیا همین شوهران دنیائی شما که جوانتر میشوند، نصیب شما خواهند شد. به عبارت دیگر زنان مومنه در آن دنیا انتقام از شوهران این دنیائی خود گرفته و تعدد زوجات را درآنجا این بار زنان به راه خواهند انداخت و علاوه بر شوهران خود (زیرا بسیاری از زنان در این دنیا سه چهار پنج بار شوهر کردهاند) علاوه بر سه چهارشوهر خود، غلمانی هم به عنوان یدکی خواهند داشت که از زاپاس آنها استفاده کنند آقای مسجد جامعی؟
اصلا آن دنیا را بگذاریم برای آخرت، در همین دنیا و در همین جمهوری اسلامی پاک و مطهر و بی گناه خودمان، چند نفر آدم سراغ دارید که به دخترانشان تجاوز کرده و ازآنها دارای چندین اولاد شدهاند و حال ماندهاند چه شناسنامهای برای آنها صادر کنند؟ حال بفرمائید آن زشتتراست، یا اینکه فرضا کیومرث خان و هوشنگ خان به عقد هم درآیند وخوش خوشان کنان، به پای هم پیر شوند؟ یا زبیده و زلیخا با هم سرشان مشغول باشد و آبی با هم گرم کنند که ضرر و زیانش هم به کسی نرسد؟
منتها ما نمیخواهیم حقایق را بپذیریم. چرا؟ زیرا بلافاصله خواهید گفت نخیرآقا، ما آبرو و حیثیت داریم، فکر آبرویتان را کرده اید؟ آبرویمان میرود آقا! ما در این مملکت آبرو و حیثیت داریم، ما مملکت اسلامیهستیم، ما در قرآن داریم که وقتی مردان شهری به این امر زشت مبادرت میکردند و مردهای دیگر را به جای غلمان، البته به اشتباه به کارگرفته بودند، خداوند تبارک و تعالی به آنها غضب فرمود و لوط را بر سر آن مردمان خراب کرد که سوراخ دعا را گم کرده بودند، آقا مگر میشود؟ این کارها بالاخره قاعده و قانونی داره و به قول این روسها “زاکون”ی برای خودش دارد. بعد هم اضافه میکنند که به هر حال هر کاری هم میکنید بکنید، اما کسی نفهمد سر جدتان که دیگر یک جو، آبرو و حیثیت برای ما نمیماند!
اما آقای مسجد جامعی آنها پیراهنهای خود را شسته و جلو آفتاب و روی پشت بام پهن میکنند که همه میبینند و خودشان هم تا آخر عمر دچار عذاب نمیشوند و گرفتار انواع بیماریهای روانی، اما ما… آنقدر والضالینهای غلیظ گفته و دولا و راست شدهایم که پیشانیهایمان پینه بسته والله.
جانما، ای مرد عالم حوزوی دنیا دیده، قدری با انصاف به این نوشته من نگاه کن ای مسجد جامعی با تجربه و فاضل و قدری هم با خودت روراست باش، ای عزیزبرادر، یعنی خودت تا حال دست از پا خطا نکردهای؟ حالا اصلا لازم به اقرار نیست و نمیخواد هم به من جواب بدهی اما این سوال را یک بار انصافا ته دلت از خودت بپرس و پاسخ این قبیل پرسشها را همچنان به عنوان راز سربه مُهر نگهدار، همچنان که تا حال نگه داشتهاید، اما ته قضیه، انصاف هم خوب چیزیه برادر.
آن افراد وابسته به کلیسا هم جواب حرف شما نباشد خیلی شکرخوری کردهاند. اینها درطول این سالها آن قدر بابت آن کارهای خود به بچههای خردسال، به بهانه نشان دادن قداست خود، جریمه پرداختهاند که کلیسا و واتیکان به آن عظمت و با آن همه ثروت و خزانههای پر و پیمان درآستانه ورشکستگی قرار گرفته است. حالا آنها برای ما معلم اخلاق شده و ازاین رفراندوم صاف و ساده ناراحت شدهاند؟ آنها چرا وقتی کودکان ساده را با عصای شبانی خود، به راه راست هدایت میکردند، ناراحت نمیشدند که به خاطر اعمال آنها حتا شایع شد که پاپ هم استعفا داده است؟
نه جانم، والله انصاف هم خوب چیزیه!