(اشپیگل) اشپیگل آنلاین روز یکشنبه ۱۷ مارس در تحلیلی زیر عنوان «علی خامنهای نامزد مورد علاقه خود ابراهیم رئیسی را وارد صحنه میکند» به ارزیابی مسئله جانشینی رهبر جمهوری اسلامی پرداخته و نوشته است: «علی خامنهای ۸۰ ساله است و به لحاظ سلامتی وضعیت خوبی ندارد. در مسابقه برای جانشینی او، ابراهیم رئیسی پیشی گرفته است، اما او فاقد یک پیششرط لازم برای احراز بالاترین مقام حکومتی است.»
ابراهیم رئیسی در ۵۸ سالگی ظرف چند روز به لحاظ موقعیت سیاسی دو گام بزرگ را پشت سر نهاد: ابتدا رهبر جمهوری اسلامی آیتالله علی خامنهای او را در هفته گذشته به مقام ریاست قوه قضائیه گماشت. بعد مجلس خبرگان رهبری او را به عنوان جانشین رئیس خود برگزید. این نهاد، در صورت مرگ خامنهای باید رهبر سیاسی و مذهبی جدید ایران را انتخاب کند.
رهبر جمهوری اسلامی امسال ۸۰ ساله میشود و وضعیت سلامتی او مطلوب نیست.
تقسیم قدرت در ایران
رئیسی نه تنها مثل خامنهای برخاسته از مشهد است، بلکه به لحاظ ایدئولوژیک نیز کاملا در خط رهبر حکومت ایران قرار دارد. او در نوجوانی پشتیبان فعال انقلاب علیه شاه بود، در بیست سالگی مسئولیت دادستانی همدان را به عهده گرفت، در میانه دهه هشتاد به تهران رفت، در سال ۱۹۸۹ به عنوان دادستان کل تهران پایتخت ایران ارتقاء مقام یافت. در آن زمان او هنوز به ۳۰ سالگی هم نرسیده بود.
در سال ۲۰۰۴ محمود هاشمی شاهرودی رئیس قوه قضائیه وقت، رئیسی را به عنوان معاون خود معرفی کرد و در سال ۲۰۱۴ او دادستان کل انقلاب اسلامی شد.
مردی پرتناقض
رئیسی در سال ۱۹۸۸ به عنوان معاون دادستان انقلاب تهران عضو گروه موسوم به «کمیته مرگ» بود که اعدام هزاران زندانی سیاسی را بدون حکم دادگاه تجویز کرد. او خود هرگز این اتهام را رد نکرده، بلکه از این سخن میگوید که مخالفان به صورت منصفانه محاکمه شدهاند. رئیسی سال گذشته گفت که به خاطر ریشهکن کردن مخالفان مسلح در دهه هشتاد سزاوار تحسین است!
رئیسی خود را با کمال میل مدافع آموزههای ناب انقلاب اسلامی و پیشگام نبرد علیه نفوذ غرب نشان میدهد. او همچنین مخالف مصمم کنسرتهای موسیقی و مدافع جدایی جنسیتی است. هنگامی که در سال ۲۰۱۵ رئیس جمهور حسن روحانی سند ۲۰۳۰ یونسکو را در زمینه گسترش آموزش همگانی از جمله درباره تضمین برابری زنان با مردان در آموزش امضا کرد، رئیسی به شدت به اعتراض برخاست. به نظر او سند ۲۰۳۰ یونسکو با «ارزشهای فرهنگی ایران و اسلام» در تضاد است. مقاومت او باعث شد که پیمان یونسکو هرگز به مرحله اجرا گذاشته نشود.
رئیسی مردی پرتناقض است. از یکسو گفته است که ایران را بطور کامل از شبکه جهانی اینترنت خارج خواهد کرد و از سوی دیگر برای رساندن پیام خود به مردم از شبکههای اجتماعی استفاده میکند. یکجا خود را مردی خاکی و طرفدار تهیدستان نشان میدهد و در جای دیگر، از سال ۲۰۱۶ به اینسو در رأس بنیاد مذهبی آستان قدس رضوی نشسته، که با مالکیت اراضی بزرگ، بانکها، شرکتها، بنیادهای خیریه و روزنامهها، صاحب هزاران میلیارد مال و دارایی است.
رئیسی باید به ترفندی آیتالله شود
رئیسی، در حالی که از ۴۰ سال پیش بهترین ارتباطات را در داخل رژیم ایران دارد، در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۷ در شمایل یک نامزد مردمدار خارج از گود ظاهر شد که قصد دارد علیه فساد گسترده نخبگان کشور مبارزه کند. با وجود این، در انتخابات دو سال پیش به شدت از حسن روحانی عقب ماند.
ارتقاء مقام شتابنده رئیسی با معیارهای روحانیت شیعی نیز در تضاد است: او در ۱۵ سالگی راه تبدیل شدن به یک روحانی را از طریق شرکت در یک سمینار مذهبی آغاز کرد. برپایه تعریف عام در ایران، رئیسی اکنون در طبقهبندی روحانیت شیعه به مرتبه حجتالاسلامی رسیده. اما در این میان او را آیتالله مینامند که بالاتر از حجتالاسلام است.
پس از آنکه برخی روزنامههای ایرانی انتقاد کردند که او دارای این سطح نیست، رئیسی این عنوان را فعلا کنار گذاشت، اما اکنون بار دیگر در وبسایت او متنهایی دیده میشود که وی را آیتالله معرفی میکنند. همینطور خبرگزاری مهر که گفته میشود به علی خامنهای نزدیک است، رئیسی را آیتالله خطاب میکند.
برای تعیین سطح آیتاللهی در میان روحانیت شیعه روند ثابتی وجود ندارد. این عنوان بیش از همه زمانی به یک روحانی داده میشود که تعداد معینی از آیت اللههای پرنفوذ، درجه اجتهاد او را برای احراز این مقام کافی بدانند. پیشرفت رئیسی تا به رسمیت شناخته شدن به عنوان آیتالله تعیینکننده است، زیرا تنها یک آیتالله اجازه دارد رئیس حکومت اسلامی شود.
خامنهای پس از مرگ خمینی در سال ۱۹۸۹ شتابزده و یکشبه آیتالله خوانده شد، تا راه او به سوی رهبری رژیم هموار شود. به زودی میتواند این سناریو با مرگ خامنهای در مورد رئیسی تکرار شود.
*منبع: اشپیگل آنلاین
*ترجمه و تنظیم: جواد طالعی
۲۰ میلیارد وثیقه زندانیان درحسابهای شخصی لاریجانی چی شد؟!
https://www.youtube.com/watch?v=2E3O-Fn9jVc
ضرب و شتم پلیس برای بد حجابی در ارومیه!!
اشپیگل باید این پرسش را از مقامات المانى بپرسه ؟!؟!؟!؟
که دراینصورت انهـا چه خواهـند کرد باز هـم تبریک و عشوهگرى هـاى بنجل ؟!
روحانیت تحمیلى تاریخى بر مردم است.
در ابتدا مردمى که بیان شیوا نداشتند، آنان بیان پرستش گونه مردمان شدند.
با پیدایش خط و خواندن مردمى که نمى توانستند بخوانند، آنان را مرجع خود خواندند.
آنان همنشین نادانى مردمان هستند.
از زمان پیدایش تا کنون هنر اکثریت قریب به اتفاق آنان فریب مردمان و سوء استفاده از اعتماد مردمان بوده است.
شخصیت جا افتاده آخوند و ملا و شیخ، تزویر و دزدى و فریب است.
اندک آنان که فریب کار نیستند، خود در فریب اکثریت قاطع گرفتارند.
۱ ـ از قوم لوط بودن ۲ ـ ملا بودن ۳ ـ خمس خور بودن ۴ ـ مفتخور بودن ۵ ـ خواندن روضه برای مرده های مهاجم تازی ۶ ـ ایران فروش بودن ۷ ـ دزد و قاتل بودنن …و برای اوزما شدن ۵ شرط دیگر نیز لازم است که نمی نوسیم!
در دوره سید علی گدا ، این محافل یک روز سید صادق لاری جانی را علم میکنند و روز دیگر اخوند یزدی را و اخوند شاهرودی به درک واصل شده و ری شهری جنایتکار را و روز بعد رفسن جانی بی مروت خفه شده را و………
و در زمان خمینی لعنتی هم که بود همیشه از خلخالی و لاجوردی و اخوند پور محمدی و نیری و اشراقی و رئیسی و ….. داد سخن گفته و اما و اگر ها برای سر کار گذاشتن مردم گرفتار جاری و داغ بود .
چهل سال است که این معرکه ادامه دارد و پیر خفتگان مستقر در قم با نام مراجع با کمک دولت فخیمه برنامه ریزی کرده و میکنند جهت نابودی مردم و مملکت بلا زده و اخوند زده !!!!
اپوزیسیون پر مدعا ملاها درس پدر سوختگی خودشان را خوب بلد هستند ، لطفا فکری به حال زار خودتان بکنید !