ابراهیم حسنبیگی داستاننویس اهل بندر ترکمن میگوید در سیل ترکمن صحرا در سال ۴۵ خورشیدی محمدرضا شاه پهلوی به این منطقه آمد و فردایش چادرهای کمک برپا شد و کامیونهای آرد و برنج و روغن به صف آمدند؛ ولی ۵۳ سال بعد، حسن روحانی رئیسجمهور «عدالتخواه» به جزیره زیبای قشم رفته!
در پی وقوع سیلاب مهیب در استانهای شمالی کشور، هنوز حتی یک مقام رده بالای حکومتی در مناطق سیلزده حاضر نشده و کمکرسانیها خصوصا به منطقه گنبدکاووس با تعلل و خسّت انجام میگیرد.
حتی صدا و سیمای جمهوری اسلامی و برخی رسانههای داخلی نیز آواره شدن بیش از شش هزار نفر در استانهای مازندران و گلستان را پوشش خبری نمیدهند و همچنین خبری از سلبریتیهای همیشه حاضر در صحنه نیست. این بایکوت خبری و بیاعتنایی مسئولان، انتقاد مردم این استانها، به ویژه مناطق سنینشین را در پی داشته است.
نکته حائز اهمیت اینجاست که از مناف هاشمی استاندار استان گلستان هم در مناطق سیلزده خبری نیست و در تمامی جلسات و بازدیدهای مرتبط با سیل غایب بوده است! منابع غیررسمی میگویند این استاندار غیربومی گلستان برای عیددیدنی به مازندران رفته است! جالب اینجاست که استان مازندران را نیز سیل فرا گرفته!
حالا، ابراهیم حسنبیگی داستاننویس اهل بندر ترکمن در یادداشتی به سفر محمدرضا شاهپهلوی به مناطق سیلزده شمال ایران در سال ۱۳۴۵ اشاره و از بیتوجهی مقامات کشور از جمله حسن روحانی به وقوع سیل در استانهای شمالی و سفر تفریحیاش به جزیره قشم انتقاد کرده است.
او در یادداشت خود بازدید شاه فقید از مناطق زلزلهزده ترکمنصحرا را چنین روایت میکند: «سال ۱۳۴۵ بود. من نُه ساله بودم که سیلی نهچندان عظیم و ویرانگر ترکمن صحرا را درنوردید. بخشی از روستای ما خواجهنفس زیر آب رفت. البته نه آنقدر که نفسش بند بیاید. دو روز بعدش گفتند شاه میآید برای بازدید از سیلزدگان. با بزرگترها رفتیم بیرون آبادی.»
حسنبیگی در ادامه نوشته است: «شاه با هلیکوپترش آمد و با مردم سیلزده و نزده صحبت کرد. فردایش چادرهای سفید هلال احمر [منظور «سازمان شیر و خورشید سرخ ایران» است که به عنوان یک نهاد معتبر بینالمللی همردیف «سازمان صلیب سرخ جهانی» در عرصههای کمکرسانی فعالیت میکرد] برپا شد و کامیونهای آرد و برنج و روغن به صف آمدند و به همه هر چه خواستند دادند. حتی به کسانی که سیل خانههایشان را خیس نکرده بود.»
این داستاننویس به وضعیت کنونی سیلزدگان شرق استان گلستان اشاره کرده و نوشته است «و حالا ۵۳ سال بعد از آن روز سیلی اینبار وسیع و بنیادکن، کل ترکمن صحرا را درنوردیده. از مقامات کشور کسی نیامده. حتی رئیسجمهور که میگویند در یک سفر غیررسمی رفته است به جزیره زیبای قشم. عید است و باید رفت و تفریحات حسنه را به جا آورد!»
حسنبیگی نوشته که قصد مقایسه «شاه دیکتاتور» با «رئیسجمهور عدالتخواه» را ندارد و افزود: «اما ترکمن صحرا یکپارچه رفته است زیر آب. مردم در مضیقهاند و نگران. نگران هزاران هکتار زمینی که زیر کشت گندم و جو بودند. یعنی امسال ما یکسوم گندم کشور را از دست میدهیم. مردم ترکمن صحرا اما فعلاً دلشان میخواهد چند لودر بیاید به صحرایشان و سد خاکی بزند تا سیل جان زن و بچههایشان را نبرد. و این، خواسته زیادی نیست.»
داستاننویس اهل ترکمنصحرا آرزو کرده: «کاش رئیسجمهور میتوانست با هلیکوپترش بیاید و گشتی در هوای ترکمن صحرا بزند و عمق فاجعه را از نزدیک ببیند. کاش رئیسجمهور با خودش چند لودر بیاورد. یادمان هم نرود که سیل زلزله نیست که نشود جلویش را گرفت. فقط یک جو بصیرت میخواهد. بصیرت کیلویی چند؟!»
گزارش شده که درحال حاضر مردم استان گلستان بیشتر از هر چیز به مواد غذایی کنسروی، آب معدنی، مواد بهداشتی، پوشاک گرم، شیر خشک، چادر و پتو نیاز دارند و این کمکرسانیها از سوی مردمان شهرستانهای دیگر این استان صورت میگیرد.
باز هم این غرب زده های فرنگ پرست از جمهوری سخن میگویند..!؟ گویا چهل سال دیگه هم باید جمهوری غیر اسلامی رو امتحان کنیم که پس از اون به ریشه های ایرانیت بازگردیم؟
فقط پادشاهی پهلوی این مملکت را نجات میدهد، این را همواره چه افرادی میگویند؟ روستایی ها و طیف کارگران که گویا از سایر قشرهای تهی دست ایران از همه سریعتر به این پاسخ رسیدهاند.
فرق یک شاه و آخوند پلید غارت گر دزد حیله گر
رژیم فاشیستی جمهوری اسلام، متشکل ازگروه های مافیایی جنایتکاری است که ایران را به گروگان گرفته اند. این جانیان بالفطره در بند هیچ اصل اخلاقی و انسانی نیستند، بلاهت مردم ایران این ضحاکان را بر جان و مال و ناموس ایران حاکم کرده است. مادامی که این مردم جانیی چون آخوند روحانی را رییس جمهور و جانی دیگری را رهبر بپندارند، همین است و هزار بار بدتر هم خواهد شد.
پدر جان نشنیدی که گفته اند:
خدایا مپسند که گدا پادشه شود…
البته گفته اند “معتبر”… حالا اما کار از اعتبار گذشته و به پادشاهی رسیده
رژیم جمهوری اسلامی ایران را مانند دیگر حکومتهای جهان پنداشتن و بیتوجه به ماهیت واقعیاش آن در قواره یک حکومت متعارف دیدن, خطای بزرگی است که متاسفانه آنرا افراد بیشماری هنوزهم انجام میدهند!
این را نباید فراموش کرد که از همان آغاز پایگیری این رژیم, هدف سردمداران جاهطلب و خودبزرگبین آن, تلاش در بهدست گرفتن رهبریت جهان اسلام و امت آن بوده است.
ایران برای آنها یعنی فقط یک منطقه جغرافیائیِ غنی که بایداز ثروت فراوان و نیروی انسانی آن در راه رسیدن به اهداف شومشان استفاده کرد.