(شرق الاوسط) فرصتها پایان یافت و تصمیم نهایی گرفته شد، رژیم تهران ضربهی کمرشکن، سرنوشتساز و بیسابقهی دیگری را از سی واشنگتن متحمل شد. در واقع پیش از این هرگز اتفاق نیفتاده بود که واشنگتن نیروی نظامی کشور دیگری را به عنوان یک گروه تروریستی معرفی کند. این مسئله تنها برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اتفاق افتاد سپاهی که در حقیقت به سپاه پاسداران «تروریسم» تبدیل شده است.
تصمیم ایالات متحده آمریکا برای قرار دادن سپاه پاسداران در لیست گروههای تروریستی بیهوده گرفته نشد. دستهای سپاه بطور مستقیم یا غیرمستقیم به خون شمار زیادی از آمریکاییها آلوده است. طبق منابع ایالات متحده آمریکا، سپاه پاسداران رژیم ایران در قتل ۶۰۳ سرباز آمریکایی که در سالهای ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۰۷ در عراق خدمت میکردند، دست دارد.
دونالد ترامپ با این تصمیم نشان داد که یک استراتژی بسیار سخت برای به زانو در آوردن رژیم تهران در پیش گرفته است. ترامپ پس از برائت از تهمت ارتباط با روسیه و تأثیر بر نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا از سوی روبرت مولر بازرس و گزارشگر این پرونده، در جبههی داخلی پیروز شد. پیروزی ترامپ در جبهه داخلی دست او را برای ترسیم سیاست خارجی آمریکا و شکل دادن به آن در آینده به کلی بازکرده است.
رویکرد جدید دونالد ترامپ در برابر سپاه پاسداران رژیم تهران و نزدیک شدن ماه مه آینده که آخرین فرصت برای کشورهای معاف شده از تحریمهای واشنگتن جهت یافتن جایگزینی برای خرید نفت به منظور به صفر رساندن صادرات نفت ایران، زنگ خطر بزرگی برای رژیم ملایان به شمار می رود.
پیش از اینکه کاخ سفید در مسیر اعمال تحریمهای جدید قدم بردارد، ترامپ همچون عقابی به سوی بازوی مسلح به خنجر حکومت ایران یعنی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هجوم میآورد؛ خنجری که سالهاست در پیکر مردم ایران، منطقه و جهان فرو رفته است. قرار دادن سپاه پاسداران به مثابه حامی تروریسم و عامل اصلی بحرانهای منطقهای در فهرست گروههای تروریستی دقیقا در سالگرد خروج آمریکا از توافق هستهای معیوب و ناقص باراک اوباما صورت میگیرد.
«سپاه تروریست» رژیم ایران همواره نمایندهی مطمئن و بازوی مسلح خمینی بوده است که از روزهای اول «انقلاب بدبختی» آرزوی برافراشتن پرچم «نگونبختی سیاه» بر همه پایتختهای عربی را در سر داشت و تا این لحظه نیز برای تحقق آن در بغداد، بیروت، صنعا و دمشق از هیچ تلاشی فروگذار نکرده است.
تصمیم ترامپ دقیقا به مثابه یک زلزلهی بنیانبرافکن برای رژیم ایران به شمار میرود؛ به ویژه آنکه او نهادی را هدف قرار داده که وظیفه و عملکردش تنها سرکوب هر جنبشی در داخل و وفاداری مطلق به ولی فقیه یک انقلاب شوم نیست بلکه دایره فعالیتهایش از طریق سرمایهگذاری کلان مالی، فروش مواد مخدر، قاچاق اسلحه و نفت به منظور مقابله با تحریمهای آمریکا از مرزهای خاورمیانه هم فراتر میرود.
هنگامی که مایک پمپئو مدیر سازمان «سیا» بود، گفته بود سپاه پاسداران «تروریستها» به بیش از ۲۰ درصد از کل اقتصاد ایران چنگ انداخته و آن را کنترل می کند؛ بنابراین طبیعی بود وقتی خزانهداری ایالات متحده آمریکا ماه ژانویه گذشته تحریمها را علیه خطوط هوایی«ماهان ایر» و«قشم» اعمال کند که برای تأمین حمایت لجستیک و تسلیحاتی برای شبهنظامیان وابسته به سپاه پاسداران در سوریه، یمن و لبنان به کار گرفته میشدند.
ترامپ تصمیم خود را عملی کرد. وی از تهدیدهای مبالغهآمیز علیه مقامات نظامی یا سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز هیچ واهمهای ندارد. او قبل از اینکه تصمیم خود را بگیرد با مشاوران اطلاعاتی «سیا» و فرماندهان پنتاگون، تمام واکنشهای احتمالی رژیم ایران را بررسی کرد. ترامپ خوب آگاه است که در هر برخورد نظامی با رژیم ایران شاید آغازگر آن تهران باشد اما ابتکار عمل و پایان دادن به آن در دست آمریکا خواهد بود.
دونالد ترامپ خوب میداند که یاوهگویی و بلوفهای فرماندهان سپاه از حرفهای توخالی و ادعاهای پوچ فراتر نخواهد رفت بنابراین جنگ آنها با آمریکا فقط در حد لفاظی است. اما اگر رژیم ایران بخواهد تهدیدات محمد علی جعفری فرمانده سپاه پاسداران درباره به خطر انداختن جان آمریکاییها در خاورمیانه یا شرق آسیا را عملی کند، ایالات متحده قادر است آنها را نه تنها ۳ دهه بلکه سه قرن به عقب برگرداند. البته تصمیم ترامپ به معنای چراغ سبز نهادهای آمریکا برای آغاز یک جنگ نیست اما ترامپ با این تصمیم زنجیری فولادین دور گردن قاسم سلیمانی و مزدوران منطقهای و بینالمللی او انداخته که دیگر قادر به تامین مالی جهت حمایت از طرحهای شرورانه و عملیات خرابکارانه در منطقه و جهان نخواهند بود. دیگر لابیهای رژیم ایران در ایالات متحده یا اروپا قادر به معامله و بده و بستان با سپاه یا کمک به موسسات وابسته به آن نیستند. مقامات آمریکایی میگویند، قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی در مجموع ۱۱ میلیون از اعضا و وابستگان آن را در بر میگیرد از جمله سازمانهایی مانند بسیج که مهمترین ابزار سرکوب داخلی جمهوری اسلامی به شمار میرود.
به گزارش خبرگزاریهای ایران، ۲۴ ساعت قبل از اینکه فرمان ریاست جمهوری ایالات متحده، برای قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی صادر شود، مدیران امور مالی سپاه به تکاپو افتاده و برای دوری از خطر جدیدی که از آنسوی اقیانوس اطلس به سراغشان آمده، به سرعت سهامهای خود را در بیش از پنج موسسه و بانک فروختند.
پیامدهای ناشی از قرار دادن سپاه در فهرست گروههای تروریستی، قاسم سلیمانی و همراهانش را با بحرانی فاجعهبار و بیسابقه روبرو کرده. نشانههای این فاجعه و تاثیرات آن هماکنون در حزبالله لبنان نمایان شده است بطوری که این حزب برای اولین بار از یک مضیقه مالی شدید خبر داده است. به زودی شاهد شدیدترین تاثیرات منفی این تصمیم بر اوضاع و احوال حوثیهای یمن نیز خواهیم بود. حوثیها با کمکهای تسلیحاتی سپاه پاسداران مانع از تحقق هر گونه ثبات و صلح در یمن شدند. پمپئو در سخنرانی اخیر خود قاسم سلیمانی را «تروریستی» همچون ابوبکر البغدادی توصیف کرد. با این توصیف، آمریکا از تعقیب و مجازات وی و مزدورانش کوتاهی نخواهد کرد.
ضعیف شدن سپاه پاسداران بدین معنا نیز هست که تکیهگاه اصلی و محکم «انقلاب شوم» خمینی در داخل ایران تضعیف شده و اگر این روند با تحریمهای اقتصادی جدید همراه شود، به پایان رسیدن سرنوشت رو به زوال رژیم ایران چندان طول نخواهد کشید؛ به ویژه آنکه این پرسش برای ملت ایران همواره بیپاسخ مانده که به چه دلیل واشنگتن که بیش از ۴ دهه از صمیمیترین دوستان ملت و دولت ایران تا قبل از ۱۹۷۹ بود، میبایست ناگهان به یک دشمن تبدیل شود؟!
*منبع: روزنامه شرق الاوسط
*نویسنده: امیل امین
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
درود بر ترامپ بزرگ که به خوبی زبان صحبت با رژیم اشغالگر حاکم بر ایران را میداند که همان زبان زور باشد. در مورد پرسش آخر، به دلیل کینه توزی ها و دروغ های خمینی و دخالت های مخفیانه سازمان امنیت شوروی که بتوانند رابطه خوب ایران با آمریکا را از بین ببرند و تا زمانی که این رژیم حاکم باشد به دلیل ماموریتی که از طرف سازمان امنیت شوروی دارند و دست نشانده شوروی هستند اجازه نمیدهند رابطه دوستانه با آمریکا برقرار شود.
خب تروریسم یعنی همون «انقلابیگری» دیگه، مگه نه؟!
از خود بپرسید چرا هیچ کدام اینها هیچ حرفی علیه روسی نمی زنند وقتی هیچ مقاله ای نمی نویسند که در ان به امریکا و اسرائیل و ناتو و لیبرال دموکراسی و بازار ازاد حمله نکرده باشند ، با چه ماسکی و یا چه نامی فرقی نمیکند .
تروریست های میلیتاریست محلی شوونیست که نهایتا پس از اشغال سفارت امریکا و حمله نظامی شوروی به افغانستان منجر به بیرون امدن این ققنوس امریکا ستیزی و اسلام گرایی روسی (علیه امریکا و غرب و بشریت متمدن) گردید و بیشترین منفعت را برای بازگشت تزار مارکسیستی ، ارتدکس، نژاد پرست ، پوپولیست ک گ ب نشان به صحنه بین المللی سیاست و بازگشت نئوامپریالیسم روسی را داشت ، شک نکنید که با انها ( روسیه ) است نه با ما ، نه با امریکا ، نه با سیاست زیست مسالمت جویانه وفادار به قوانین بین المللی ، نه صلح و ثبات سیاسی در خور میانه و جهان . از خود بپرسید چرا هیچ کدام اینها هیچ حرفی علیه روسی نمی زنند
و هم سیگنال به انها داده که این سبیل اتیشی که او برای فدائیان میکشد از سر تقیه مارکسیستی روسی و ناچاری برای حفظ خود و خودیها در رسانه ها پس از سقوط عنقریب سپاه و ملاهای روسی است. مردم ایران و دولت های امریکا و متحدان اروپایی ان و اسرائیل تا کنون به این معلق زدن ها و جای دوست و دشمن نشان دادن های فریبکارانه پی برده اند . امروز هر کس و هر گروهی که از بردن نام روسیه در میان توطئه روس ها و چپ های امریکایی و اسیای مرکزی و بعثی های روسی در خاور میانه و افریقا و کمونیست های شرق اسیا بپرهیزد، در حالیکه میدانیم در به وجود امدن این فضای ضد امریکایی ، ضد اسرائیلی ، ضد دموکراسی لیبرال ، ضد توسعه پایدار ، مشوق موشک پرانی ،تروریسم ، اتم بازی ، دولت های دیکتاتوری مادام العمر و
با رفتن سپاه به باند تروریست های بین المللی و نهایتا پایان دردناک ان ، بیکار نشود و در غرب بماند و باز از روسیه و منافع ان در ایران و ونزوئلا و نیکاراگوا و کوبا دفاع کند ، امده با خوشمزگی به یکی از ارگانهای مارکسیستی روسی با برچسب قلابی جمهوری خواهی خودی گل زده . اما برای اینکه به انها بگوید هنوز به انها وفادار است جایی که باید ارتباط اینها با روسیه را و امریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی انها را مورد حمله قرار دهد کاملا برعکس با حذف روسیه از لیست کشورهایی که اینها را جاسوس انها میداند ، عملا هم از روسیه دفاع کرده و استراتژی حفظ نام و منافع روسیه را در فروپاشی ملاهای روسی را تبعیت کرده و هم سیگنال به انها داده
ای جان ام! ای من فدای «کشورِ شما»! راستی کدام کشور منظورتان است؟ انگلستان؟ فرانسه؟ آلمان؟ و یا حتی امریکا؟
ف م سخن که از جاسوسی برای ملاها و بزرگنمایی و پاچه خواری جاسوسان شوروی (کیانووری ، طبری ) و حمله به بر اندازان نظام فقاهت بعثی روسی ( به رهبری متوهم کبیر امام چهره مسیحایی پوتین ) ، از مجاهدین گرفته تا سلطنت طلبان و ملی گرایان ، اکنون فرصت نفوذ در میان مردم ایران و جنبش جدید رضا شاه روحت شاد و امریکا گرایی و دموکراسی نئو لیبرال در سایه درایت هوشمندانه پرزیدنت ترامپ را مغتنم شمرده و می خواهد برای اینده تاریک رفقایش در فراماسونری مارکسیست های روسی در فضای جدید جایی دست و پا کند و با رفتن سپاه به باند تروریست ها
فرماندهی کل قوا با خامنه ایه. باید باهاش مثل ابوبکر البغدادی رفتار بشه. هر چیز کمتر از این فقط بازی و جوکه.
سؤال مهم این است که چرا در جهان فقط این اتفاق برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی افتاد؟ دلایل فراوانند اما مهمترین آنها عبارتند از:
سپاه برخلاف آنچه که همه جا تبلیغ میشود نیروی نظامی مدافع و تحت کنترل یک کشور نیست. سپاه برای حفظ نظام اسلحه بدست میگیرد. سپاه برخلاف نیروهای نظامی دیگر کشورها در کار قاچاق، تجارت، پولشویی، مواد مخدر، قتل، ترور داخلی و خارجی، دخالت در سیاست داخلی، جاسوسی از همه کس و همه چیز، سیاست خارجی، بانکداری، هتلداری و آخوند پروری و شیعه گری و تروریست پروری در خارج کشور دست دارد. تمام این فعالیتها را شما در هیچ نیروی نظامی دیگر در سرتاسر دنیا نمیتوانید پیدا کنید.
پاسخ عادل خان: پادشاه فقید برای دول غربی خطرناک شده بود. برای اینکه ایران را با سرعت به «دروازه های تمدن» برساند، خود ایشان در راس کار بودند و برای پیشرفت میان بر زدند، چرا که آن بزرگمرد میدانست «چشم آبی ها» پیشرفت پرسرعت اقتصاد کلان ایران و نفوذ ارتش شاهنشاهی در منطقه را بر نخواهند تابید. اما جمهوری ولایت فقیه بلعکس، چهل سال تنها و تنها نابودی محیط زیست، فلج نمودن اقتصادی (رانت خواری و منوپول کردن بازار بوسیلهٔ خودی ها) و فرار مغزها که در جهان رکورد دار شدیم..! درامد سرانه ایران بزودی از اوگاندا هم پایین تر خواهد آمد. اینها دوست گرامی؛ دلایل نابود کردن نظام پادشاهی بوسیله بریتانیا و ایالات متحده بودند
«انقلاب بدبختی» ترکیب جالبی است.
حال که تمام کارخانه ها و منابع کشور به یغما رفته و سیستم اداری کشور به خاطر جهالت و بلاهت بی حد و حصر آخوندها و الواط محله ها ی دوران شاه(سپاهی های انقلابی) کامل فلج شده ، با قطع درآمد نفت ورفتن سپاه به لیست تروریست ها ، کارشان زار شده .
از سال ۸۸ به بعد جمهوری اسلامی با سرکوب مخالفان در خیابان و رشوه دادن و فاسد کردن طبقه ی متوسط در شهرهای بزرگ توانست به حکومت ادامه دهد .ایدئولوژی خمینی و اسلام خواهی و غرب ستیزی به مرور جایش را به سیستم مافیایی اسلامی داد .آخوند ها و سپاهیان که در دزدی ، زورگیری، مدیریت تن فروشی زنان(صیغه گری) و بهره کشی از زنان تن فروش(صیغه ها و متعه ها) تخصص و تبحر دارند نقاب ایدئولوژیک را کنار زدند و نمایان تر به عرض اندام در ایران پرداختند.
آی بخشکی شانس!؟ تا دیروز پیپ می کشید، اکبری بالاخونشو بهش مجانی داده بود که ۶ تا بچه درست کنه و یه موتور گازی که سر موقع به روضه خویش برسه و…و حالا با دمپایی پاره پاره رفیق پوتین شده و نعلین ها رو درآورده و شده فرمانده کل سپاه عجمان و سر کرده تروریستهای قاچاقچی و …برهنه های اجدادش رو… و واسه ما شیر شده!
بزارید محمود افغان بیاره که عامامشو …
خلاصه کلام :
اقا ترامپ شیردل پنجه بر گلوی کلفت و گردن اخوندها گذاشته است . اجرا کردن کارهای مربوط به تروریستی شدن سپاه و قطع و یا به حداقل رساندن صدور نفت و ورود ارز به خزانه ملاها و دولت و تحریم صدا و سیما و افشای حسابهای ارزی اخوندها و اقا زاده ها و حرام زاده ها و……همگی باعث امیدواری اکثر مردم داخل کشور و سقوط حتمی حکومت جنایت و چپاول و غارت خمینی هندی زاده در سال جاری خواهد شد .
اینرا بسیاری از مردم میگویند که اوایل سال ۹۸ شباهتهای بسیاری به اوایل سال ۵۷ دارد .
با این تفاوت که اکثر مردم بسیار محافظه کار و محتاط شده اند زیرا در طی این چهل سال پدر سوخته بازی سیاست مداران قبلی امریکایی و اروپا و روسی و… را با پوست و گوشتشان لمس نموده اند .؟!!!
مردم معتقدند اگر مجوز صدور نفت کمتر ( حداکثر ۵۰۰ هزار بشکه در روز ) در این مرحله برای دو کشور چین و هند صادر گردد ، این دو کشور باعث نجات و دور زدن تحریمها خواهند شد .
ماده یک اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اینگونه شروع میگردد :
هدف از تشکیل و تاسیس سپاه پاسداران دفاع از باورها و ارزش های انقلاب اسلامی است . تحقق آرمانهای الهی و گسترش حاکمیت قانون خدا طبق قوانین جمهوری اسلامی ( ولایت مطلقه فقیه ) است.
این نیرو در درجه اول برای حفاظت از ملاها و ولایت فقیه شکل گرفته و انها اصولا ملت و مرزهای ایران را قبول نداشته بلکه معتقد به امت اسلامی و فرا مرزی همانند انچه طی این سالها اتفاق افتاده باور دارند.
مقاله خوبی است بخصوص اشاره به دو مطلب ان :
– اول / قتل بیش از ۶۰۰ نیروی امریکایی ( در مقاله کیهان تهران نوشته شده که بر خورد برای قطع صدور نفت عربستان همانند برخورد با نیروهای امریکایی در عراق باید عمل نمود که انها مستقیما نفهمیدند که چگونه و از کجا ضربات را دریافت میکنند ).
– دوم / تکیه گاه اصلی و محکم انقلاب شوم خمینی در داخل ایران تضعیف شده و اگر این روند با تحریم های اقتصادی جدید همراه شود به پایان رسیدن سرنوشت رو به زوال رژیم ایران چندان طول نخواهد کشید ( بسیاری در داخل کشور منتظر نیمه اردیبهشت ماه اعلام وضعیت تحریمها بخصوص صادرات نفت توسط ملاها نشسته اند ).
این پرسش ذهن من را خیلی مشغول کرده که چرا امریکا پشت شاه را خالی کرد و اینقدر درد سر برا خودش و مردم ایران درست کرده