تنفر، دموکراسی و سکولاریسم تولید نمی‌کند

- آخوندستیزی نيز سابقه‌ای طولانی دارد و پدیده‌ای جدید نیست، هر چند که در اواخر دهه اول استقرار جمهوری اسلامی این پدیده رو به گسترش و فزونی گذاشت؛ اما آخوندکشی پدیده‌ای است که از سوی پیروان دوآتشه روحانیت سیاسی از پيش از انقلاب مرسوم شد.

پنج شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۸ برابر با ۰۹ مه ۲۰۱۹


عبدالحمید معصومی تهرانی – همیشه در این کشور دسته‌ها، گروه‌ها و افرادی وابسته به آنها بودند تا بر اساس شرایط زمانی دست به نفرت‌پراکنی‌های قومی یا دینی یا قشری بزنند؛ ولی هیچ جا ندیده و نخوانده‌ام که مردم عادی صرفا به خاطر تنفر شدید خود دست به قتل زده باشند. همیشه در چنین وقایعی دست‌های آشکار و پنهانی برای مقاصدی خاص وجود داشته که ممکن بوده حتی خود عامل یا عاملین از آن بی‌اطلاع باشند.

آخوندستیزی در روحانیت سیاسی ریشه دارد…

آخوندستیزی نیز سابقه‌ای طولانی دارد و پدیده‌ای جدید نیست، هر چند که در اواخر دهه اول استقرار جمهوری اسلامی این پدیده رو به گسترش و فزونی گذاشت؛ اما آخوندکشی پدیده‌ای است که از سوی پیروان دوآتشه روحانیت سیاسی از پیش از انقلاب مرسوم شد.

قتل فجیع آیت‌الله سید ابوالحسن شمس‌آبادی و شیخ قنبرعلی صفرزاده در سال ۱۳۵۵ تنها نمونه‌ای از قتل‌هایی است که از سوی پبروان روحانیون سیاسی انجام شد. از تعداد مقتولان آن سال‌ها اطلاع دقیقی در دست نیست و شاید اگر آیت‌الله شمس‌آبادی جایگاه ویژه‌ای در میان روحانیون نداشت از آن جنایات نیز اکنون اطلاعی نداشتیم.

از رسم روزگار، در دوران سپری کردن حکم ۵ سال حبس اول خود در سال ۱۳۶۸ در زندان اوین با قاتلان آیت‌الله شمس‌آبادی و شیخ قنبرعلی هم‌بند شدم. علت انجام آن قتل‌ها را از آنها جویا شدم. شفیع‌زاده قاتل شمس‌آبادی در مقابل سوالاتم فقط سکوت می‌کرد و لبخند می‌زد، معلوم بود علاقه‌ای به حرف زدن در مورد آن ماجراها ندارد؛ ولی رحیمی قاتل شیخ قنبرعلی هیچ ابایی از حرف زدن نداشت. آنچه که رحیمی تعریف کرد و حتی یک‌بار در میان تمام زندانیان جلوی رئیس اجرای احکام دادسرای ویژه فریاد زد این بود که «آنان تنها دستور امام را اجرا کرده بودند.»

رحیمی می‌گفت: «شمس‌آبادی و شیخ قنبرعلی دو آخوند شدیدا سنتی بودند و در مخالفت خود با امام هیچ ملاحظه‌ای نداشتند. رابط ما شرح حال آن دو را به نجف رسانده بود و امام نیز دستور حذف آنان را داد. این کار دو خاصیت داشت، اول: از شرّ مزاحمت شمس‌آبادی که شخصیت برجسته‌ای در بین روحانیون و مردم استان اصفهان بود راحت می‌شدیم و دوم: با انداختن مسئولیت انجام این قتل‌ها به گردن ساواک اذهان عمومی را بیشتر نسبت به رژیم بدبین می‌کردیم. همین هم شد. شایع شد که چون این دو از طرفداران آقای خمینی بودند و شیخ قنبرعلی نیز پول برای آقای خمینی می‌فرستاده از سوی ساواک به قتل رسیده‌اند. بعد از پیروزی انقلاب نیز برای تایید شایعات سندسازی کردیم. البته اکنون اطلاعات می‌خواهد ماجرای این قتل‌ها را به کتاب شهید جاوید ربط دهد.» شخصا قضاوتی در مورد صحبت‌های رحیمی ندارم اما دلیلی هم ندارد کسی که زیر حکم اعدام است دروغ بگوید و داستان‌سرایی کند. البته در آن زمان ساواک مظنونین مختلفی را بازداشت و آزاد کرد و اگر چه در نهایت شفیع‌زاده و رحیمی و همدستانشان بازداشت و محکوم به حبس ابد شدند ولی ذهنیت مردم به سمت آن رفته بود که ساواک مسئول آن قتل‌ها بوده است.

خاطرم نیست که شفیع‌زاده بعداز انقلاب در چه سمتی بود، ولی اگر درست به خاطر داشته باشم رحیمی رئیس بنیاد شهید استان اصفهان بود تا زمانی که روزگار بر علیه‌شان شد.

بعد از اختلافات آیت‌الله منتظری و آیت‌الله خمینی و دستگیری سیدمهدی هاشمی، پای رحیمی و شفیع‌زاده هم به میان کشیده شد. ولی پرونده این دو کش پیدا کرد چون دادسرا به دنبال ولی ‌دمّ برای مقتولان می‌گشت تا شاکی خصوصی درست کرده و حکم قصاص صادر کند. برای مرحوم شمس‌آبادی نتوانستند ولی‌ دمّ پیدا کنند به همین دلیل به شفیع‌زاده ۷ سال حکم حبس دادند و به زندان اصفهان منتقلش کردند. ولی شیخ قنبرعلی فرزند داشت و آنان را راضی کردند که شکایت کرده و درخواست قصاص کنند و با همین پرونده رحیمی اعدام شد.

چندی پیش طلبه‌ای به ضرب گلوله در همدان کشته شد که شایع گردید قاتل به این بهانه که مقتول به دختران توصیه کرده صیغه اعضا حشدالشعبی بشوند او را به قتل رسانده. به همان اندازه که قتل آیت‌الله شمس‌آبادی و شیخ قنبرعلی به بهانه مخالفتشان با کتاب شهید جاوید، نامربوط، نامعقول و غیرقابل پذیرش است، قتل یک طلبه به بهانه توصیه‌اش به صیغه شدن دختران با افراد حشدالشعبی کودکانه و غیرقابل پذیرش است. این بهانه معنیش این است که دختران و زنان ایرانی فقط حق دارند صیغه ایرانی‌ها بشوند. صیغه بنیادش غلط است؛ حال چه ایرانی انجامش بدهد چه غیر ایرانی!

متاسفانه نسل جدید در برخورد و تحلیل با چنین اتفاقاتی همچون نسل‌های گذشته بجای اینکه از عقل و تفکر خود استفاده کند با احساساتش برخورد میکند. نسل گذشته برای قتل حسنعلی منصور، رزم‌آرا، احمد کسروی و… کف و سوت می‌زد و قاتلانشان را قهرمان ملی و شهید می‌خواند؛ و نسل امروز برای قتل معممین گمنام. ظاهرا نسل جدید هنوز متوجه نشده که گرفتاری و مصیبتی که امروز دامنگیرش شده نتیجه همان بازی‌خوردن‌ها و رفتارهای هیجانی واحساسی از روی حب و بغض‌های نسل گذشته‌اش می‌باشد.

فضای احساسی و از روی حب و بغض، تعقل را فلج می‌کند؛ گوش را برای شنیدن نصایح مشفقانه‌ی دلسوزان ناشنوا می‌گرداند، منطق و قضاوت منصفانه را خواب می‌نماید و در نهایت میدان را برای فرصت‌طلبانی باز می‌کند که می‌دانند چگونه با احساسات مردم بازی کرده و از آن برای منافع و مقاصد شخصی یا گروهی خود استفاده کنند.

مراقب باشیم پا جای پای گذشتگان نگذاریم و فریب بازی‌های نفرت‌پراکنان را نخوریم تا ندانسته جاده‌صاف‌کن فرصت‌طلبانی باشیم که صرفا به دنبال پیشبرد منافع شخصی یا گروهی خود هستند.

بدانیم در این دوران سه گروه به آخوندستیزی و نفرت‌پراکنی در مورد این قشر دامن می‌زنند.

اول: خود حکومت است تا روحانیون سنتی و مخالف خود را ساکت نگه داشته و چنین وانمود کند که حیات شما در بقای حاکمیت ماست. بنده مطمئنم اگر حکومت در این آخوندکشی‌ها دست هم نداشته باشد بطور قطع نه‌تنها از این اتفاقات بسیار خرسند است بلکه امیدوار است چنین قتل‌هایی در دیگر شهرهای کشور هم به وقوع بپیوندد.

دوم: گروه‌ها و افرادی که خویش در به وجود آوردن این سیستم و استقرار آن نقش داشته‌اند و اکنون مرتباً آخوندها را ملامت می‌کنند تا هم بر گذشته خود سرپوش بگذارند و هم اثبات نمایند که آزادیخواه شده‌اند؛ حال به عاملین خود حکومت کاری ندارم که گوی آخوندستیزی را از تمامی ضدآخوندها ربوده‌اند.

سوم: گروه‌ها و افرادی که آرزوهای بلندی دارند و نه‌تنها آخوند بلکه مذهب را مانع رسیدن به اهداف و آرزوهایشان می‌پندارند.

بیایم عقلانیت، منطق، انصاف؛ آینده‌نگری و هوشیاری را جایگزین هیجانات احساسی، حب و بغض‌های غیرمنطقی و کینه‌توزی‌های زودگذر نماییم تا بار دیگر فرصت‌طلبان و رندان سیاسی با لباسی و ظاهری دیگر ما را به پرتگاه دیگری درنیندازند.

امروز برای هر نوع تغییری نیازمند همدلی و همیاری همه قشرها، اصناف، اقوام و ادیان و مذاهب ایران هستیم. ایجاد اختلاف، تولید و ترویج تنفر نسبت به اقشار، اقوام، ادیان و گرایش‌های سیاسی مختلف در پشت نقاب آزادیخواهی، دمکراسی‌طلبی و اپوزیسیون، جز استمرار بخشیدن به شرایط اسفبار موجود و ایجاد تفرقه و شکاف در میان توده‌های مردم نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت.

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=155586

5 دیدگاه‌

  1. مهدی

    شمادوستانی که دیدگاه خودتون گفتید متاسفانه بدون شناخت از آقای معصومی ایشون رو قضاوت کردید.برای نقد کردن هر شخصی ابتدا باید اون فرد و نوع زندگانیشو شناخت.

  2. ١٣

    اقاى ع تهـرانى
    شما از کشته شدن اخوند ناراحت هـستید
    ولى از ریاکارى فساد وجنایات نهـاد روحانیت شیعه نگرانى ندارید ؟!؟!؟
    اخوندهـاى فاسدى که به زبان بیگانه نیایش میکنند (سنتى و غیر سنتى )
    اخوندهـاى فاسدى که براى یک دین صادراتى (اسلام ) داستان سرایى و نوحه خوانى میکنند
    اسلام با دمکراسى و حقوق بشر سازگارى ندارد حتمى قران کلام الله را بخوانید تا بذانید چرا ؟!؟!

  3. پويا مهرفر

    چرا فکر مى کنید مردم همان هایى هستند که دور و بر شما هستند. براى مردم قتل چند آخوند اهمیت نداشت.
    گروه مردم همان هایى هستند که وقتى سریال مراد برقى و خانه بدوش بود، شهر خالى مى شد.
    شما مدعیان فرهنگ و دانش هیچ از مردم عادى نمى دانید و بسیار خود شیفته هستید.
    مردم امروز همان هایى هستند که سریال هاى ترکیه و موسیقى لس آنجلسى را نگاه مى کنند و سریال هاى ماه رمضان هم باید گوشه هایى از این ها را نشان بدهد تا مردم راضى شوند ببینند.
    انقلاب را شما به مردم تحمیل کردید.

  4. ١٣

    این روحانیون (خوب ) سنتى شما چه طرز فکرى دارند ؟ ایا بدنبال اسلام ناب محمدى خمینى گجستک هـستند ؟ و یا اسلام رحمانى اطلاح طلبان ؟!!!!!??
    این (( ارزوهـاى بلند )) چیست ؟
    رسیدن به دمکراسى و ازادى ارزو نیست این یک واقعیت است و جامعه ایران باید به این واقعیت براى پیشرفت رفاه و امنیت خودش پى ببرد در غیر اینصورت در این ((وحشت بزرگ )) خواهـر مرد
    اسلام دینى است خشن و خشونت را به مردم تحمیل کرده براى مثال
    امر به معروف …،، که جزء اصول دین است (اسید پاشى و شلاق وو ) و یا
    سنگسار که در قران کلام الله به ان تاکید شده ووووو
    کدام اخوند (خوب ) سنتى مخالف این مسایل بوده ؟! ویا میباشد ؟!؟??

  5. ١٣

    منطق و عقل و هـمدلى کاملا زیبا و جذاب است
    ولى تا زمانى که نهـاد ر شیعه دنبال فساد و تغیه و مغلطه است این داستان ادامه خواهـد داشت
    نهـاد فاسد روحانیا شیعه باید و باید به خردگرای و منطق و قانون مند شوند
    باید واقعیات را به مردم بگویند
    ر فاسد شیععه نباید از امت اسلامى سوء استفاده کند
    وگرنه با هـمدلى و دوست داشتن ووو مشکلى حل نخواهـد شد

Comments are closed.