جواد طباطبایی – من نیز مانند بسیارانی دیگر، سخنان آقای محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق، درباره مطلوب بودن الگوی فدرالیسم برای ایران را، که در جمع اعضای شورای شهر ایراد شده بود، با شگفتی فراوان در رسانهها خواندم. در آن سخنان آمده بود: «مطلوبترین شیوه حکومت مردمی اداره فدرالی است». من درست نمیتوانم بفهمم که چرا رئیس جمهور پیشین، که باید بداند که هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد، خطاب به اعضای شورای شهر درباره مسائل کلان حاکمیتی کشور چنین مطلب مهمی را مطرح کرده است؟
صلاحیت نداشتن رئیس جمهور اسبق
آقای رئیس جمهور اسبق باید بداند که تصمیمگیری در چنین مواردی به هیچ وجه در صلاحیت اعضای شورای شهر نیست که مردم برای اداره امور جاری شهر انتخاب میکنند و بر حسب تعریف اگر صلاحیتی داشته باشند باید رسیدگی به امور جاری شهر باشد و به این اعتبار، صلاحیتی برای مداخله در امور کشور ندارند. وانگهی، خود آقای رئیس جمهور اسبق چه صلاحیتی دارد که چنین بحث مهم حاکمیتی را با گروهی که آنها نیز در این موارد فاقد صلاحیت هستند، در میان گذاشته است. با پایان یافتن دوره ریاست جمهوری، رئیس جمهور نیز شهروندی بیش نیست و اگر نظری داشته باشد باید آن نظر را مستدل بیان کند و پاسخ بگیرد، اما بیان چنین مباحثی، در چنین سطح عامیانهای، در مناسبتهای سیاسی در شأن رجل سیاسی نیست.
اصلاحات و افسادات
من به این اعتبار اخیر، این دو سه یادداشت را مینویسم تا به رئیس جمهور پیشین یادآوری کنم که مصالح عالی کشور را فدای منافع گروهی که او رهبری آنان را بر عهده دارد و فساد و عدم کاردانی بسیاری از آنان بجایی رسیده است که خود آقای خاتمی مجبور شده است اعتراف کند: «بعید است مردم با حرف ما در انتخابات آتی شرکت کنند» نکند!
من اضافه میکنم: آقای خاتمی بعید نیست، حتمی است! شما به عنوان رهبر اصلاحات حتما شعارهای مردم را شنیدهاید و این نکته را باید بفهمید که اصلاحات نیازمند نظریهای برای افسادات است، یعنی باید دانسته باشید که در کجاها کار را خراب کردهاید، فسادهای اطرافیان شما کجاها و تا چه حدی بوده است؟ آنچه بعید مینماید این است که شما و اصلاحطلبان هنوز تصور درستی از بیراههای که رفتهاید ندارید و برای جبران همین فقدان فهم درست است که هر بار برای گرفتن رأی مردم از مصالح عالی کشور مایه میگذارید و هر بار هم همان اشتباه های پیشین را مرتکب میشوید.
نقطه سیاه کارنامه اصلاحطلبی
پیش از آنکه به بحث فدرالیسم برسم که اطمینان دارم بهواقع متوجه نشدهاید چه گفتهاید و گفتههای شما چه تالیهای فاسدی میتواند داشته باشد، به یک مورد دیگر اشارهای میکنم تا یکی از نقطههای سیاه کارنامه دوستان شما را یادآوری کرده باشم. در آبان ماه ۱۳۹۵، حکومت وقت ناگهان برنامهای برای آموزش زبانهای محلی رونمایی کرد که در زمان صدارت شخص شما و در دستگاه وزیر علوم اصلاحات در سال ۱۳۸۲ توسط یکی از پانترکهای معروف نوشته شده بود. آن رونمایی به دلایل انتخاباتی و جلب نظر مردم استانهای کردنشین و آذری زبان انجام شده بود.
لزوم پس گرفتن سخن نسنجیده
من به آن مناسبت توضیح دادم که چنین مایه گذاشتن از مصالح عالی کشور بعید است برای نامزد ریاست جمهوری رأیی بیاورد. آن مقاله را در همینجا بار دیگر منتشر و نظر شما را به آن جلب میکنم. در پستهای دیگری اشارههایی نیز به مضمون سخنان شما خواهم آورد. به عنوان یک شهروند، که اندکی بیشتر از شما در این مباحث فکر کرده و به ویژه اینکه سیاست باز نیست، از شما میخواهم که این سخنان را محترمانه پس بگیرید و به اطرافیان خودتان هم توصیه کنید که وارد این مباحث نشوند.
واشنگتن – ۲۸اردیبهشت ۱۳۹۸ برابر با ۱۸مه ۲۰۱۹
آقای خاتمی باید توضیح بدهد در این چند سال اخیر که دولت کاملاً واکثریت مجلس شورای اسلامی وشوراهای شهر زیر نظر اصلاحات (آقای خاتمی) بوده چه گلی به سر این کشور و مردم زدهاند
اگر توانستیم حداقل چند سطر راجع به جمهوری بنویسی آنوقت میتوانی در مورد خوب و بد بودن ریس جمهور ش نظر بدهی.
«نسنجیدهگویی» ایشان عامدانه و به قصد انحراف افکار عمومی است
در زمان ریاست جمهوریه آقای خاتمی ارزانی هم زیاد بود فقط به بدیها نگاه نکنید فکر کردید که همه ریس جمهورهایی که اومدند خوب بودند و مشکلی نداشتند چرا عزیزم پس کاسه داعتر از آش نشوید
آقای خاتمی که جامعه ی مدنی را به جامعه ی مدینه النبی تفسیر کرد ، زمینه را برای وارون کردن حقوق شهروندی و حقوق بشر به قوانین وحشیانه ی فقهی فراهم کرد .تفکیک قوا و حقوق بشر و ارزش و اهمیت فرد فرد افراد جامعه تبدیل شد به حد ، شلاق ، سنگسار، قطع عضو به عنوان مجازات های مدینه النبی .مشکل ما فوران جهل و جنونی هست که در مدینه اجرا شد و سپس مبنای قوانین شریعت شد و ۱۴۰۰ سال است این سرزمین در خشونت قوانین جزایی مدینه النبی می سوزد .تمام تلاش حافظ و مولانا و عطار و نظامی و فردوسی و بسیاری از ادیبان دیگر بر باد رفت چون ریشه ی فساد و درخت بدگوهر را بر نیانداختند .مردم ایران زمان خروج از آیین جنایت پیشگی است .
بحث خیلی ساده است. خاتمی یک سلبریتی است که با دیده شدن زنده است. خودش هم خوب میداند که کسی به او توجه نمی کند.