احمد رأفت – آیا انتخابات پارلمان اروپا، چهره این نهاد را در پنج سال آینده تغییر خواهد داد؟ این پرسش را بسیاری در این ساعات مطرح میسازند. پیامی که از صندوقهای رأی ۲۸ کشور عضو اتحادیه اروپا بیرون آمد، گذشته از اینکه کدام نیروها بازنده و کدام برنده از صندوق رأی بیرون آمدند، ضرورت تغییراتی جدی و فوری در نهادهای اروپایی است. اتحادیه اروپا برای بقای خود باید اصلاحاتی را که سالهاست در مورد آن گفتگو و طرح نوشته میشود در ۵ سال آینده اجرا کند. نهادهای اروپای متحدی که پس سال ۱۹۵۷ و با امضای معاهده رم شکل گرفتند، برای امروز که ۲۸ کشور شرق و غرب اروپا در این اتحادیه عضویت دارند، پاسخگوی شرایط کنونی نیستند.
در انتخابات اخیر پارلمان اروپا نباید چند مسئله را نادیده گرفت. بحران احزاب سنتی که برای چهار دهه پارلمان اروپا را با ائتلافی نانوشته اداره کردهاند، پس از انتخابات روزهای گذشته دیگر از اکثریت لازم برخوردار نیست. گروه پارلمانی «حزب مردمی اروپا» یا PPE که احزاب محافظهکار را در بر میگیرد، در انتخابات اخیر ۴۲ کرسی را از دست داد. ائتلاف احزاب سوسیال دمکرات یا S&D هم در پارلمان آینده ۴۱ کرسی کمتر از پارلمان کنونی خواهد داشت. برای حفظ اکثریت در پارلمان آینده که تا خروج بریتانیا از ۷۵۱ نماینده تشکیل میشود، دو گروه محافظهکار و سوسیال دمکرات، محتاج به شریک تازهای هستند.
مدیریت جدید در اروپا
دو گروه پارلمانی در انتخابات اخیر توانستند به صورت قابل ملاحظهای حضور خود را تقویت کنند، اولی ائتلاف لیبرال- دمکرات یا گروه پارلمانی ALDE است که کرسیهایش از ۶۷ به ۱۰۵ افزایش یافته. این گروه به احتمال زیاد شریک جدید دو ائتلاف سنتی برای تشکیل اکثریت در پارلمان آینده خواهد بود. لیبرال- دمکراتها در دو کشور توانستند نتایج بسیار خوبی به دست آورند: بریتانیا و فرانسه. در فرانسه پیوستن ائتلافی که حول امانوئل ماکرون رئیس جمهور کنونی تشکیل شده، به این ائتلاف قدرت بیشتری بخشیده است، اگرچه در فرانسه این ائتلاف در مقام دوم پس از راستگرایان «جبهه ملی» مارین لوپن قرار گرفت.
در بریتانیا عمده مخالفان خروج این کشور نیز آرای خود را در این انتخابات به نام حزب لیبرال- دمکرات ریختند، که پس از «حزب برکسیت» که تنها ۷ هفته قبل از انتخابات تاسیس شده بود، توانست در رده دوم قرار گیرد. در بریتانیا بازنده اصلی حزب محافظهکار است، که از بالای جدول با به دست آوردن تنها ۷درصد آرا در مقام چهارم پس از «حزب برکسیت»، لیبرال- دمکراتها و «حزب کارگر» قرار گرفت. شکستی در این سطح در تاریخ حزب محافظهکار بریتانیا بیسایقه است. «حزب کارگر» نیز بخشی از آرای خود را به خاطر دو دلی و عدم موضعگیری واضح در قبال برکسیت یا خروج از اتحادیه اروپا، از دست داد.
موفقیت احزاب سبز
کاندیدای دیگر ورود به ائتلاف بزرگ در پارلمان آینده، ائتلاف احزاب سبز یا فعالان محیط زیست است که در پارلمان آینده ۷۰ کرسی را اشغال خواهند کرد. در پارلمان کنونی احزاب سبز بیست نماینده بیشتر نداشتند. در بریتانیا سبزها با سه فهرست متفاوت در انتخابات حضور یافتند و در مجموع ۱۱ نماینده به پارلمان اروپا خواهند فرستاد. در آلمان و فنلاند احزاب سبز موقعیت خود را به عنوان حزب دوم در سطح ملی تثبیت کردند. در ایرلند و فرانسه، احزاب سبز در رده سوم قرار گرفتند، و در بسیاری دیگر از کشورها نیز توانستند کرسیهایی را در پارلمان آینده اروپا به دست آورند. در بسیاری از این کشورها سبزها هرگز نتوانسته بودند نمایندهای را به پارلمان کشوری و یا بروکسل بفرستند.
موفقیت سبزها که بر پایه نظرسنجیها عمدتا آرای رایدهندگان زیر ۲۵ سال را به دست آورده است، بدون شک حکایت از نگرانی شدید نسلهای جوان نسبت به آینده دارد. البته با توجه به حرکتهای مردمی که در ماههای گذشته در کشورهای مختلف اروپایی شاهد آن بودیم و چندین میلیون نفر را در اعتراض به کمکاری دولتها در زمینه تغییرات اقلیمی به خیابان کشاند، نامنتظره نیست. رهبری معنوی، و نه سیاسی، این نگرانی که در پارلمان آینده اروپا صدایی رسا خواهد داشت، با یک دختر نوجوان سوئدی به نام گرتا تونبرگ است. گرتا تونبرگ که به بیماری موسوم به سندرم یا اختلال آسپرگر مبتلاست در ماههای گذشته با رهبران سیاسی و معنوی سراسر جهان، از جمله پاپ اعظم کلیسای کاتولیک و دبیرکل سازمان ملل، در کنار رهبران سیاسی کشورهای مختلف، ملاقات داشته و یکی از کاندیداهای دریافت جایزه صلح نوبل است.
جهش راستگرایان منتقد سیاستهای اروپایی
چنانکه انتظار میرفت احزاب راستگرا یا مخالف اتحادیه اروپا نیز توانستند حضور خود را در پارلمان آینده اروپا پررنگتر سازند. غیر از «حزب برکسیت» بریتانیا، که احتمالا تنها تا آخر ماه اکتبر در پارلمان باقی خواهند ماند و با تکمیل روند خروج کشورشان ار اتحادیه اروپا مجبور به ترک بروکسل خواهند بود، این نیروها در سه کشور توانستند موفقیت چشمگیری داشته باشند:
در ایتالیا «اتحادیه شمال» نیروی خارجیستیز و ضد مهاجری که در ائتلاف با تشکل «پنج ستاره» در دولت کنونی حضور دارد، توانست با افزایش صد درصدی آرای خود، در مقایسه با انتخابات پارلمانی سال گذشته در ایتالیا، به عنوان مهمترین حزب این کشور در صدر قرار گیرد.
در فرانسه نیز «جبهه ملی» مارین لوپن، منتقد نهادهای اروپایی و عضو برجسته خانواده راستگرایان اروپایی، موقعیت خود را به عنوان مهمترین حزب این کشور تثبیت کرد و از ائتلاف رئیس جمهور کنونی، امانوئل ماکرون، پیشی گرفت. البته با اختلافی کمتر از یک درصد حزب راستگرای مارین لوپن در صدر قرار گرفت.
ویکتور اوربان نخست وزیر مجارستان و پرچمدار حرکت ضد مهاجر در اروپا نیز با به دست آوردن بیش از ۵۰ درصد آرا، این جبهه را در پارلمان اروپای آینده تقویت خواهد کرد. حزب ویکتور اوربان در پارلمان کنونی عضو گروه پارلمانی محافظهکاران یا «حزب مردمی اروپا»ست. با توجه به اختلافاتی که در رابطه با سیاستهای مهاجرستیز دولت مجارستان در این ائتلاف پیش آمده، بسیاری بعید نمیدانند که در پارلمان آینده، این حزب PPE را ترک کند، یا حتا او را از این ائتلاف اخراج کنند، و همراه با خارجیستیزان ایتالیا، فرانسه و دیگر کشورها، دست به تشکیل گروه پارلمانی جدیدی بزنند.
اینهمه در حالیست که افزایش راستگرایان منتقد یا مخالف اروپا میتواند اصلاحات در نهادهای اروپایی را سرعت ببخشد. اتحادیه اروپا برای جلوگیری از امکان خروج دیگر کشورها، و عدم تکرار تجربه تلخ برکسیت، مجبور است تغییرات عمده و فوری را در صدر برنامه خود در سالهای پیش رو قرار دهد. اروپایی که حدود ۶۰ سال پیش طراحی شده و در این مدت تمرکز بر همکاریهای اقتصادی داشته، نمیتواند پاسخگوی خواستهای نسلهای جدید و مشکلاتی چون مهاجرت و یا تغییرات اقلیمی باشد. اروپا امروز بر سر یک دوراهی جدی قرار گرفته است: تبدیل به یک واقعیت سیاسی مشترک و یا محدود ساختن فعالیتهایش به همکاریهای اقتصادی، و به خاک سپردن آرزوی ایجاد یک واقعیت سیاسی که بتواند با صدای واحد و رسا در دنیا نقش ایفا کند.
به طور کلی وقتی حکومت ها به دست انسانهای کم عقل و بیسواد بیفته نتیجه ای بهتر از این نداره. کجایی افلاطون عزیز، کجایی که نظام دیکتاتوری تو از دموکراسی اینها بهتر است.