فرد پروانه – «بهشت» تئاتری با نویسندگی لورا ماریا سِنسابلا و تهیهکنندگی مشترک از وایولا دیویس هنرپیشه برندهی جایزهی اسکار دومین دورهی چهار هفتهای اجرای خود را در تئاتر ماتریکس در لسآنجلس به پایان رساند. این تئاتر پیشتر نخستین دوره چهارهفتهای اجرای خود را در تئاتر اُدیسه در لسآنجلس روی صحنه برده بود.
در این نمایش، مارال میلانی (یاسمین الحَمَدی) و جف مَلو (دکتر گای رویستون) نقشهای اصلی را بازی میکنند: یک دختر دبیرستانی با استعداد یمنی- آمریکایی و معلم زیستشناسی بیهدف او در یک مدرسهی سطح پایین در برانکس جنوبی.
این دو، یک همکاری علمیِ نه چندان جذابی را به امید تأمین هزینههای تحصیل این دختر آغاز میکنند. اما وقتی کشمکشها ومناقشات در تمایزات فرهنگی و دینی وحریم و حد و حدود مربیگری سر برمیآورد ظرفیت آنها برای تغییر سیر و مسیر زندگی هر کدام از طرفین رابطه بیشتر از آن چیزی میشود که تصور کرده بودند.
کیهان لندن چندی پیش گفتگویی با مارال میلانی انجام داده است که در ادامه میخوانید.
– به عنوان یک ایرانی- آمریکایی چگونه برای بازی در نقش یک زن جوان، مشتاق و متخصص یمنی آمادگی پیدا کردید؟ آیا با سنت و فرهنگ یمنی آشنایی داشتید؟
-صادقانه بگویم، نه! به همین دلیل است که این تجربه بسیار برای من آموزنده بود. از هر جهت، دیدن شباهتها و تفاوتهای فرهنگ ایرانی و یمنی برایم بسیار جالب بود.
من ابتدا در اتاق تست بازیگری عاشق این نقش شدم. خانواده من مذهبی نبود و برای همین دیوانهوار در آمریکا در مورد ویژگیهای زن مسلمان و به ویژه فرهنگ یمنی مطالعه و پژوهش کردم. خوشبختانه خواهر کوچکتر من در حال حاضر متخصص رشته بیولوژی در دانشگاه است بنابراین پرسشهای زیادی از او کردم و اینکه ریشه شور و شوق و علاقه به علم در او از کجا نشأت میگیرد.
این نقش همچنین با تلاطمات و درگیریهای درونی یک نوجوان نیز سر و کار دارد، بنابراین موارد مربوط به زبان بدن و همینطور اولین تجربه عاشقانه در آن سن و سال را از همسالان نقش مورد نظر تحقیق کردم.
– چه خصوصیاتی را در مورد این نقش دوست دارید و به چه دلیل به مشارکت در این کار علاقمند شدید؟
-آنچه بیش از همه دوست دارم قدرتی است که پشت معصومیت و پاکی او وجود دارد. او به اینکه کیست و از کجا آمده افتخار میکند که این خصوصیت این روزها کمتر دیده میشود. بیشتر مهاجران به ایالات متحده، علاقه دارند که به سرعت در جامعه آمریکایی حل شوند.
داستانهایی مانند داستان زندگی یاسمین در طول تاریخ به ویژه در آمریکا همیشه کتمان، سانسور و پنهان شده است؛ فکر میکردم به عنوان یک زن خاورمیانهای وظیفه دارم که به داستان زندگی یاسمین بپردازم. میخواستم نشان دهم که مهم نیست از کجایی، یا پدر و مادرت از کجا آمدهاند و مذهبت و جنسیت شما چیست یا به کدام طبقه تعلق داری. همه میتوانند داستان یاسمین را بشنوند و همدلی کنند؛ میخواستم یاسمین را فارغ از این تفاوتها و از دریچه انسان بودن نشان دهم.
– آیا بین شخصیت واقعی شما و نقشی که بازی کردهاید شباهتی وجود دارد؟
-جالب است که بگویم شباهت خیلی اندکی وجود دارد. من به یک خانواده سنتی خاورمیانهای تعلق ندارم. پدر و مادرم من و خواهرم را با تعلیم این فکر به ما که زن و مرد با هم برابرند، تربیتمان کردهاند. همیشه به ما گفته شده که ارزش خود را بشناسیم و در مورد حقوقمان آگاه باشیم و صحبت کنیم. من از اینکه پدر و مادرم به خواهرم و من اینقدر آزادی دادند که خودمان را سانسور نکنیم و از اشتباهاتمان یاد بگیریم خوشحالم. من مثل یاسمین بر پایه یک فرهنگ بزرگ شدهام. در خانه، والدین من تنها به فارسی با ما صحبت میکنند و من همراه با تجلیل و بزرگداشت پشتوانه فرهنگیام رشد کردهام.
– مشوق شما در این هنر چه بود و خانوادهتان چگونه حمایت کرد؟
-هیچوقت نمیخواستم که هنرپیشه بزرگی بشوم و ریشه در یک خانواده هنری هم ندارم. خانواده مرا وقتی بچه بودم در مدرسه فوتبال ثبتنام کرده بودند و تنها رویای من این بود که فوتبالیست بزرگی شوم. در سال سوم دبیرستان از روی کنجکاوی به همراه همکلاسیهایم در کلاس تئاتر ثبت نام کردیم.
خیلی خوشحالم که در این کار شناختم بهتر شد و پیشرفت در هنر را آغاز کردم. معلم داستان به من پیشنهاد داد که در تست بازیگری یوسیالای شرکت کنم. اکنون که به زندگیام و این لحظات فکر میکنم خیلی هیجانزده میشوم.
زمانی که برای اولین بار به خانوادهام گفتم میخواهم هنرپیشه شوم، سکوت مرگباری سر میز شام حاکم شد و موضع بحث به سرعت عوض شد. بعد از اینکه پدر و مادرم اولین اجرای زنده من و نامه پذیرشم به یوسیالای را دیدند، با تمام وجود از من حمایت کردند. من بیاندازه خوشبختم. بسیاری از خانوادهها، بهخصوص خانوادههای خاورمیانهای، به اندازه خانواده من از این موضوعات استقبال نمیکنند. اگر چه این موضوع برای خانواده من بسیار جدید است و پیشتر سابقه نداشته اما اکنون بزرگترین طرفدار و حامیان من هستند.
– آیا نخستین بار بود که در یک کار دو نفره حضور داشتید؟دوست دارید بیشتر در صحنه تئاتر باشید یا سینما و فیلم؟
-به عنوان یک زن، به ویژه یک زن ایرانی- آمریکایی پیشنهاد بازی در نقشهای ویژه و خاصی را میپذیرم. صنعت به سرعت در حال تغییر است و دیدن این دگرگونیها لذتبخش است. وقت آن است که ما نقشهای زنانه قدرتمندی را به صحنه هنر بیاوریم که تأثیرگذار باشد؛ ما به عنوان هنرمند چیزی بیش از یک چهره زیبا هستیم!
در حال حاضر به دلیل امکاناتی که در صنعت فیلم و امکان ثبت صمیمیت و ظرافت بازی توسط دوربین وجود دارد، سینما و فیلم را ترجیح میدهم. از دیدگاه من در تلویزیون و فیلم امکانات و شانس بیشتری برای زنان وجود دارد تا تئاتر. امیدوارم با داستانهایی مانند «بهشت» به زودی شاهد تغییراتی باشیم.
*منبع: کیهان لایف
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن