پس از گذشت یک ماه از بازداشت سه شهروند بهایی در سمنان، خانوادههای آنان همچنان از سرنوشت فرزندان خود بیاطلاع هستند. صبح روز سهشنبه ۱۰ اردیبهشت ۹۸ ماموران امنیتی وزارت اطلاعات بطور همزمان به خانهی سه جوان بهایی به نام بهنام اسکندریان، اردشیر فنائیان و یلدا فیروزیان مراجعه کرده و ضمن تفتیش کامل خانه و ضبط وسایل شخصی آنان از جمله کامپیوتر و گوشی موبایل، آنها را به بازداشتگاه این شهر منتقل کردند.
به گفته یک منبع نزدیک به خانواده این سه شهروند بهایی «ماموران ساعت هشت صبح با برخورد تند وارد منازل شدند. این ماموران از یکسو با پوشاندن ماسک چهره خود را مخفی کرده بودند و از سوی دیگر حاضر به نشان دادن حکم قضایی نشدند.»
این منبع موثق به کیهان لندن میگوید «وضعیت این سه بازداشتشده هنگام بازداشت متفاوت بوده. بهنام اسکندریان در زندان توسط یک زندانی که از وی باج میخواسته مورد ضرب و جرح و خشونت قرار گرفته. پس از اینکه وی این موضوع را به خانواده خبر داد، دیگر به او اجازه تماس با خانواده را ندادند. وضعیت اردشیر فنائیان نامعلوم است و ماموران وزارت اطلاعات طی یک ماه اخیر اجازه ندادهاند هیچ تماسی با خانواده داشته باشد. یلدا فیروزیان پس از گذراندن ۲۰ روز انفرادی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات به زندان مرکزی سمنان منتقل شده و در زندان عمومی سمنان نیز با وجود آزاد بودن تماس تلفنی، ۵ روز از تماس با خانواده خود منع بود.»
این منبع نزدیک به خانواده بهائیان بازداشت شده در سمنان در رابطه با وضعیت بهنام اسکندریان میگوید: «بهنام ۶ روز پس از بازداشت توسط اداره اطلاعات سمنان در تاریخ ۱۳۹۸/۲/۱۶ طی تماسی به خانواده خود اطلاع داد که در زندان مورد حمله قرار گرفته و از خانوادهاش درخواست کرد که مبلغ دومیلیون تومان پول نقد به زندان سمنان ببرند. این در حالی اتفاق افتاد که هنوز دوره بازجویی بهنام اسکندریان در اطلاعات سمنان به پایان نرسیده. پس از مراجعه خانواده او به زندان مشخص میشود زمانی که بهنام اسکندریان را از اطلاعات برای قرنطینه به زندان منتقل میکردهاند او با شخص معتادی همسلولی شده و آن شخص از او قصد اخاذی داشته و چون بهنام اسکندریان پولی همراه خود نداشته مورد ضرب و جرح قرار گرفته. در این حین مسئولین زندان با وجود صدای دو زندانی و همچنین دوربینها هیچ مداخلهای نکردهاند. بعد از تماس بهنام و مراجعه خانوادهاش و تایید ضرب و جرح از طرف مسئولین زندان، مراجع قانونی شفاهی به خانوادهاش میگویند که آنها نمیتوانند برای فرزندشان که عاقل و بالغ است تقاضای پزشک قانونی بدهند و او در حالی که به وکیل یا تماس تلفنی دسترسی نداشته باشد مشخصا تقاضای پزشک قانونی می کرده است. پس از اولین تماس بهنام و اعلام ضرب و جرح، بهنام اسکندریان از هر تماس و ملاقاتی ممنوع شد و خانواده او از حال او و گزارش پزشک قانونی بیاطلاع هستند.»
این منبع آگاه درخصوص رفتار مسئولین مربوطه گفت: «خانوادهها هر روز برای پیگیری مراجعه میکنند ولی هیچ نتیجهای ندارد. نه اطلاعات، نه زندان، نه قاضی که حکم بازداشت داده، نه بازپرس پرونده، نه معاون دادستان هیچکدام برخورد مناسبی ندارند و جوابی به خانوادهها نمیدهند و به دلیل پیگیری خانوادهها، آنها مرتب با برخورد غیرمودبانه و توهین روبرو میشوند و به آنها میگویند چرا اینقدر پیگیر هستید!»
این شهروند ساکن سمنان در پاسخ به این سوال کیهان لندن که آیا اتهام این افراد مشخص شده یا نه، میگوید: «تا جایی که خانوادهها مطلع شدهاند دو اتهام مشخصا مطرح شده که یکی اخلال در امنیت ملی و دیگری تبلیغ علیه نظام است.» وی در ادامه افزود: «این اتهامی است که بسیاری از بهائیان این شهر و بهائیان ایران بدون استناد قانونی و مدرک در دادگاهها با آن روبرو میشوند و این جوانان نیز به دلیل بهایی بودن به این موارد متهم شدهاند.»
همچنین این سه جوان ایرانی بدون مشخص شدن قرار وثیقه در بازداشت بسر میبرند و مقامات امنیتی در این شهر به تعدادی دیگر از بهائیان این شهر اعلام کردهاند که به زودی آنان نیز دستگیر خواهند شد! این تهدیدها به گفته یک منبع مطلع دیگر «طی ۴۰ سال پس از انقلاب همواره وجود داشته و هر سال تعداد زیادی از بهائیان این شهر احضار و مورد بازجویی قرار میگیرند و تعدادی از آنان بازداشت میشوند.اردشیر فنائیان نیز جز همین بازداشتیهای سابق است که در بهمن ۹۱ دستگیر شده بود و حکم ۹ ماه زندان داشت که گذراند و آزاد شد ولی به همین اتهامات دوباره بازداشت شده. از سویی دیگر دو خواهر و پدر یلدا فیروزیان نیز در سال ۱۳۹۱ بازداشت شده و مدتی در زندان بسر بردند. این بازداشتهای جدید نیز نشان از تکرار برخورد با بهائیان این شهر دارد.»
پس از بازداشت این سه جوان بهائی، پدر اردشیر فنائیان به دلیل فشارهای روحی دچار مشکلات شدید سلامتی شده و به بیمارستان منتقل شده است. با وجود پیگیری جهت ملاقات و یا تماس تلفنی، مقامات امنیتی اجازه دیدار و یا تماس او با فرزندش را ندادهاند.
ایرانیان بهایی که پیش از انقلاب شمار آنها به تقریبا یک میلیون نفر میرسید، بسیاری از آنها پس از انقلاب دستگیر و اعدام شده و یا مجبور به مهاجرت شدند. این موج مهاجرت آمار ایرانیان بهائی را در طول چهل سال به تقریبا سیصدهزار نفر کاهش داده است. بهائیان ایران از حقوق شهروندی و اجتماعی در کشور خود محروم هستند و با آنان به شدت تبعیضآمیز برخورد میشود. طبق مصوبه ۶ اسفند ۱۳۶۷ شورای عالی انقلاب فرهنگی، ایرانیان بهائی حق تحصیلات عالی در دانشگاههای کشور را ندارند و از اشتغال در مراکز دولتی و نیمهدولتی نیز محروم هستند. اما نظام جمهوری اسلامی به این هم قانع نیست و شهروندان بهائی ایران را در مشاغل آزاد و خصوصی نیز مورد آزار و اذیت و پیگردهای امنیتی و قضائی قرار میدهد و حتا محل کسب و کار آنها را پلمب میکند. بسیاری از این محلهای کسب و کار هنوز پس از ۹ سال آزاد و فک پلمب نشده است!
این برخورد ها مصداق نژاد پرستی است