حامد محمدی – تنشهای لفظی بین مقامهای آمریکا و جمهوری اسلامی بالا گرفته است و طرفین با شدیدترین واژهها و مفاهیم علیه یکدیگر موضع میگیرند.
پس از آنکه حسن روحانی در سخنانی گفت، «تحریم رهبری به عنوان بالاترین مقام معنوی و رسمی کشور و محبوب بسیاری از ملتهای جهان، نشانه زوال عقل و اقدامی وقیحانه از سوی آمریکاست… و کاخ سفید دچار معلولیت ذهنی شده است» دونالد ترامپ در مصاحبه با شبکه فاکس گفت «… مطمئن نیستم که رهبران ایران به مردم خودشان اهمیت میدهند. اگر اهمیت میدهند باید توافق کنند، اگر اهمیت نمیدهند باید فکری برای خودشان بکنند. باید بدانند درباره کاری که میکنند خودخواه و احمق هستند.»
محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی نیز در مصاحبه با CNN در واکنش به تحریم علی خامنهای گفت، «ترامپ باید به خاطر بیاورد که دوران غرب وحشی گذشته و تحریم رهبری ایران توهین به تمام ملت ایران بود!»
همزمان با تشدید حملات لفظی میان مقامهای تهران و واشنگتن، دولتهای هر دو طرف در آنچه «جنگ اقتصادی» خوانده میشود در یک کارزار مستمر قرار دارند. اتفاقاً از این نظر که هم دولت حسن روحانی و هم دولت دونالد ترامپ همزمان درگیر رقابتهای شدید جناحی و داخلی هستند نیز وضعیتی مشابه دارند.
بیژن زنگنه وزیر نفت جمهوری اسلامی، پنجم تیرماه، گفت، «اگر دوستان وقت ما را نگیرند و بگذارند کار کنیم، به امید خدا بر دشمنان غلبه میکنیم.» از سویی دیگر دولت روحانی از درون نیز دچار اختلافات عمیقی است و سرآمد آن اختلاف با اسحاق جهانگیری و یا اختلاف بین مخالفان و موافقان مذاکره با آمریکاست. فسادها و اختلاسهایی که بطور روزافزون افشا میشود نیز جای خود!
آمریکا به دنبال تقویت فشار حداکثری علیه تهران است و با سیاست قاطعانهی خود در پی تنبیه رژیم ایران است و ابزار کافی نیز برای پیشبرد تصمیمات خود دارد. اما جمهوری اسلامی منزویتر از همیشه بر اساس فرمول علی خامنهای در موضع دفاعی قرار گرفته و در پی «مقاومت» است و چون برای تلافی اقدامات آمریکا جز اقدامات ایذایی ابزار بیشتری در چنته ندارد آنچه را به اجرا میگذارد بیش از آنکه برایش سودآور باشد، زیانهای اساسی به اندک داشتههایش میزند.
مشروعیت مصنوعی، رندیهای هاشمی رفسنجانی
آنچه در جریان مذاکرات اتمی به عنوان یک ابزار پیشبرد عقبنشینی جمهوری اسلامی مؤثر واقع شد و به دولت حسن روحانی و ظریف و تیم او برای امضای برجام در سال ۲۰۱۵ کمک کرد، «مشروعیت مصنوعی» بود که پیش از آن، در دوقطبی «اصولگرا- اصلاحطلب» به یاری جوّسازیهای مقطعی رسانهها و سلبریتیهای جمهوری اسلامی و بازتولید شد و خود را در قالب موج «تدبیر و امید» علیه دولت محمود احمدینژاد و در جریان رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ۱۳۹۲ بروز داد. حسن روحانی و اصلاحطلبان به ظاهر در مقابل تمامیتخواهیهای نظامیها در سیاست و اقتصاد ایستاده بودند و در مسیری که به پشتوانهی رندیهای اکبر هاشمی رفسنجانی نسبتاً هموار شده بود پیش رفتند.
ولی ناتوانی مزمن و ساختاری در تحقق وعدههای انتخاباتی و افزایش بحرانهای اقتصادی در ابعاد وسیع به نارضایتیهای عمومی دامن زد و سرانجام پس از جوّسازیهای «رئیسیهراسی» که روحانی را در مقام خود ابقا کرد، به اعتراضات و اعتصابات دیماه سال ۱۳۹۶ منجر شد. اعتراضاتی که ماهها ادامه یافت و با شعارهای روشن خود این پیام را به دولت ترامپ فرستاد که مردم ایران به شدت از کل نظام ناراضیاند. خروج آمریکا از برجام در ۹ ماه مه ۲۰۱۸ مصادف با دورانی شد که موج دوم تظاهرات و اعتصابات در ایران آغاز شده بود.
حسن روحانی در جلسه تقدیم بودجه سال ۹۸ به مجلس شورای اسلامی در سخنانی گفت «اعتراضات مردم در دیماه سال ۹۶ موجب شد آمریکا دچار برداشت غلط و تصور ناروا از جمهوری اسلامی شده و از توافق برجام خارج شود.»
این در حالیست که «اصلاحطلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» به عنوان کلیدیترین شعار تظاهرات سال ۹۶ با جناحین نظام اتمام حجت کرد و معترضان با شعارهایی مانند «دشمن ما همینجاست، بیخود میگن آمریکاست» درجهی آگاهی جامعهی ایران را نیز به نمایش گذاشت. همزمان خروج آمریکا از برجام زمینهساز عینی شدن این شعارها در عرصه بینالمللی شد زیرا در پی آن فضایی به وجود آمد که دو جناح داخلی را برای دفاع از نظام آشکارا و بیش از همیشه در یک جبهه قرار داد تا جایی که محمدجواد ظریف پیام داد همگی در یک کشتی نشستهایم و محمود علوی وزیر اطلاعات هشدار داد که «به جان یکدیگر افتادن اشتباه است». اما این پیامها و هشدارها را جریان اصلی قدرت نادیده گرفت.
سلسله تحریمهای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و از همه مهمتر قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست سازمانهای تروریستی، اصابت تیر خلاص به «مشروعیت مصنوعی» نظام بود که تقریبا سی سال در دوقطبی «اصلاحطلب- اصولگرا» آن را بازتولید و بر همین اساس منابع سیاسی و اقتصادی کشور را بین خانوادههای مافیایی خود تقسیم میکرد. همان جریاناتی که به اسم میانهرو و با اسم رمز «امید» و در نقش «اپوزیسیون» علیه جریان اصلی قدرت و ماجراجوییهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ضدّیت با سیدابراهیم رئیسی توانسته بودند آرای مردم را در انتخابات استصوابی ریاست جمهوری و مجلس جمع کنند و با طنازیهای ظریف و باجهای اوباما به توافق اتمی برسند، دست در دست رئیسی و سپاه، علیه معترضانی که درواقع تحقق شعارهای انتخاباتی آنها را طلب میکردند، به میدان آمدند!
پایبندی آمریکا به خواستهای ۱۲گانه
اینکه نقاب جریان موسوم به اصلاحطلب چنان کنار رفت که حقیقت استمرارطلب آنها بیش از پیش آشکار شد، مرهون اعتراضات خیابانی مردم و پیامی بود که دولت آمریکا از درون ایران دریافت کرد و بر سیاستهای کلان کاخ سفید در مورد ایران و منطقه تاثیر گذاشت و به سیاست «حمایت از صداهای ایرانی» توسط واشنگتن در مسیر خواستههای مردم ایران منجر شد.
شروط یا خواستهای ۱۲گانه آمریکا برای مذاکره با ایران جهت رسیدن به توافق جدید توسط مایک پمپئو نخست در بنیاد «هریتیج» در واشنگتن مطرح شد. در جمع ایرانیان بود که وزیر خارجه آمریکا صراحتاً رهبران جمهوری اسلامی را «جنایتکار» خواند و روی مسائلی از جمله بازداشت معترضان در تظاهرات و عدم رعایت حقوق بشر، حضور نظامی در سوریه و بیثباتسازی منطقه و هزینههای کلان جنگافروزی و کمک به گروههای تروریستی از جمله حماس و حزبالله و افزایش فقر و تورم و بحران معیشتی مردم در ایران و فساد و دزدی مسئولان تأکید کرد.
رهبران آمریکا با وجود تکرار مداوم «آمادگی برای مذاکره» و تأکید بر اینکه «به دنبال تغییر رفتار رژیم ایران هستند و نه تغییر رژیم» و با وجود همه فشارها و سازهای ناکوک سیاستمداران منفعتطلب غربی و شرقی همچنان روی این ۱۲خواست ایستادهاند. بیتردید کار کردن با شخصی مثل دونالد ترامپ با روحیات ویژهای که دارد بسیار سخت است اما ماتیس، پمپئو، بولتون، استیون منوچین وزیر خزانهداری و ریک پری وزیر انرژی ایالات متحده ظاهرا به عنوان شاهمهرههای کاخ سفید در کنار ترامپ ایستادهاند.
تغییر رژیم حق مردم ایران است
واشنگتن تا امروز مسیری را انتخاب کرده که بر اساس آن سیاست عمومی آمریکا «تغییر رژیم ایران» نیست چرا که این موضوع تنها در اختیار و حق مردم ایران است. در شرایط کنونی بخش اساسی سیاست عمومی آمریکا یعنی تغییر رفتار جمهوری اسلامی فرصتی است برای مردم داخل ایران که اگر بنای تغییر رژیم را داشته باشند مهیا شوند آنهم در شرایطی که حمایتهای روسیه و چین از جمهوری اسلامی تحت فشارهای آمریکا و بر اساس موانع و منافع تازهای که شرایط بینالمللی پیش روی آنها گذاشته به حداقل ممکن کاهش پیدا کرده است.
بزرگترین امتیازی که روسیه به تهران داده امضای قرارداد «نفت در برابر غذا» است. ولادیمیر پوتین نه در حوزه اقتصادی و بانکی و نه در حوزه نظامی به رژیم ایران گوشهی چشم هم نشان نداد. در اوج تحریمهای آمریکا برای به «صفر» رساندن فروش نفت رژیم، روسیه در کنار عربستان با افزایش تولید نفت کمبود نفت ایران را در بازار جهانی جبران کرد. روسیه در اوج حملات نظامی اسرائیل به مواضع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سوریه سیستمهای پدافندی خود را خاموش کرد تا جنگندههای اسرائیل بدون دردسر پایگاههای سپاه و حزبالله را شخم بزنند. و نقطهی اوج این سیاست روسیه درباره جمهوری اسلامی این بود که اواخر اردیبهشت ماه ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری آن کشور با اشاره به از هم گسستن برجام اعلام کرد کشورش آتشنشانی نیست که بتواند هر بحرانی را خاموش کند!
حالا نیز در جریان کنفرانس سه جانبه امنیتی اورشلیم که اخیراً بین اسرائیل، روسیه و آمریکا برگزار شد، گرچه نیکلای پاتروشف دبیر شورای امنیت ملی روسیه از ایران به عنوان متحد خود در جنگ سوریه نام برد و حتی اعلام کرد پهپاد آمریکایی که توسط موشکهای ایران سرنگون شد در حریم فضایی ایران قرار داشت و همچنین برای تهران در جنگ سوریه سهمخواهی کرد، اما این نکتهی مهم را هم تاکید نمود که «امنیت اسرائیل برای کشورش اولویت دارد زیرا دو میلیون شهروند روسیه در این کشور زندگی میکنند.» زمانی هم که بنیامین نتانیاهو اعلام کرد، اسرائیل برای حفظ امنیت خود همچنان به حملاتش در سوریه ادامه خواهد داد، دبیر شورای امنیت ملی روسیه هیچ واکنشی نشان نداد!
اینهمه در حالیست که جمهوری اسلامی امیدوار بود روسها بتوانند در این نشست سهمی برای زمامداران ایران بگیرند! دیدار شمخانی و پاتروشف پیش از نشست اورشلیم نیز بر همین اساس صورت گرفت. درواقع نشست اورشلیم برای جمهوری اسلامی هیچ دستاوردی نداشت زیرا در ازای هیچ امتیازی هیچ برنامهای برای خروج نظامیهای مورد حمایت ایران تدوین نشد و اسرائیل تأکید کرد که به حملات خود ادامه میدهد و در نتیجه، این رژیم ایران است که باید هزینه حضور نظامی بیثمر در سوریه را، به امید اینکه روزی به خاطرش امتیازی بگیرد، پرداخت میکند!
در نشست اورشلیم، جان بولتون باز هم تاکید کرد «هدف ما تغییر نظام در ایران نیست و خواهان مذاکره هستیم» اما این را هم گفت که «البته من به عنوان یک شهروند خواهان تغییر نظام در ایران هستم!» بولتون پس از ماهها از میل درونی خود به تغییر رژیم ایران حرف زد و نباید فراموش کرد که او در حال حاضر طراح اصلی استراتژی راهبردی آمریکا در خاورمیانه است که تمرکز آن بر خنثیکردن سیاستهای خرابکارانهی جمهوری اسلامی ایران و شبهنظامیان تحت حمایت این رژیم از طریق فشارهای اقتصادی است. در واقع سیگنال ارسالی بولتون در این نشست، ترکیبی از «سیاستهای عمومی» و «انگیزههای شخصی» است. تصمیم مهمی مانند تحریم علی خامنهای و بیت او مُهر تاییدی بر این واقعیت است که واشنگتن همچنان کارزار فشار حداکثری در برابر حکومت ایران را بطور مؤثر پیگیری میکند و وزارت خارجه آمریکا نیز در همین ارتباط یک ویدئو نیز منتشر کرده است.
من که جوکی خنده دارترین ازاین نشنیده بودم:« تحریم رهبری ایران توهین به تمام ملت ایران است»!!
آتش زدن پرچم یک ملت بزرگ و «مرگ بر» به کشورهای دیگر گفتن «توهین» نیست ولی تحریم یک ملای بد دهن توهین به ملت ایران است۰
اقای محمدی برای ثابت کردن استدلال خودتان بهتر است از تحریف استفاده نکنید که ارزش استدلال شما را پائین میآورد. در جریان نشست امنیتی بیتالمقدس دبیر شورای امنیت روسیه صحبتهای نخست وزیر اسرائیل مبنی بر حملات هوائی علیه مواضع سپاه را بیجواب نگذاشت. نیکلای پاتروشف صریحا گفت «ما مخالف این حملات هستیم و آنها را ناخوشایند ارزیابی میکنیم». در گزارش کیهان لندن در رابطه با این مساله به این سخنان پاتروشف اشاره شده است. درست نیست آنچه را که دلمان میخواهد را جانشین واقعیت بکنیم
سؤال یک میلیون دلاری : ریابکوف وزیر خارجه اسرائیل است یا پوتین رئیس جمهور سابق امریکا ؟ ارتباط اینها با فروش انحصاری نفت و گاز و تئوری توطئه گوادلوپ چیست ؟
دست پوتینیست ها را که در میان سلطنت طلبان دنبال صندلی برای روسیه و نفت و گاز شمال میگردند را رو کردی این “ناشناس” آشنا چه ماله ای برای روسیه می کشد شبیه به ماله اصلاح طلبان و توده ایها و تابان برای ملاها. از رو هم نمیرود . کامنت های زیر سخنان شاهزاده هم فله ای تکراری است . به نظر میرسد سایبریست های پوتینیست در پخش بنجل های پوتین ـ دوگین دچار کمبود فسفر مغزی و نبود اراجیف شده اند
زمانه : «موشک روسیِ پدافند هوایی سوریه در قبرس منفجر شد» گند س۴۰۰ دراومد
سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه، اخیرا اعلام کرده که کشورش حاضر است در فروش نفت به ایران کمک کند. علاوه بر این، الکساندر شرین، معاون اول کمیته دفاعی دومای روسیه، گفته است با توجه به استقرار سامانه موشکی «پاتریوت» آمریکایی در خاورمیانه، ایران به سامانه دفاع ضدهوایی «اس۴۰۰» نیاز دارد. روز دوشنبه گذشته، آمریکا تحریمهای جدیدی علیه برخی مقامات ارشد ایران اعمال کرد. سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه، این تحریمها را محکوم و از سختگیری اروپا علیه ایران هم ابراز تاسف کرد سؤال یک میلیون دلاری : ریابکوف وزیر خارجه اسرائیل است یا پوتین رئیس جمهور سابق امریکا ؟ ارتباط اینها با فروش انحصاری نفت و گاز و تئوری توطئه گوادلوپ چیست ؟
۲- شعار دیگه تموم ماجرا با قردادن نام تبهکاران به اصلاح ، اصلاح طلب ، و اصول گرا ، کار رژیم ، برای شکستن ؛ شعار رضا شاه روحت شاد میباشد . هیچ شعاری در مدت این چهل سال ، به پر معنایی و زنده بودن خواسته مردم از ته دلشان ، برای سکولاریست و امنیت و ابادی و ازادی نبوده . هر شخص یا گروهی یا روشنفکر و مفسری شعار بدونه هدایت شده ، دسته ای و گروهی و جناهی ، بلکه مستقیم ملی و برکشیده از خواست ملت ، به وزن این شعار میشناسد معرفی کند . ( امنیت ، ازادی ، ابادی ، حق مسلم ماست … شاه باید برگردد . شاه باید برگردد . ) رضا شاه روحت شاد .
۱- اولا : سال ۹۶ ، قبل از شعار ، دیگه تمومه ماجرا دانشگاه تهران ، مردم از مشهد خراسان گرفته تا بیش از یکصد شهر ایران ، فریاد میزدند ، رضا شاه روحت شاد . این شعار ملی ایرانیان بوده . چرا ، چونکه ، رضا شاه روحت شاد . کوتاه و مفید و بدونه دسته بازی و شعبده بازی سیاسی ، با خود ، امنیت ، ازادی از قید بند مذهبی و دخالت نکردن دین در سیاست ، و ابادی و ابادانی برای ملت و مملکت را دارد . ملت ایران ، با زبان صاف و ساده ، تمام خواسته های خود را به گوش جهانیان و مدعیان دروغین ، مخالفان و برندازان و گروه ها و احزاب خود ، اپوزیسیون خوانده ، با شفافیت بیان کرد و به نمایش گذاشت .
ملتی که واسه گرون شدن تخم مرغ ریختن بیرون اما با چهارتا بگیر و ببند و زندان پاپس کشیدن درحالیکه امروز یعنی تیرماه۹۸ سطح زندگیشون ده ها پله پائین تر از دی ماه ۹۶ هست اثبات کردند مرد میدون مبارزه نیستن و با این تفاسیر رژیم خونخوار و پرده دریده آخوندی فقط و فقط احتمالا بوسیله یک یورش نظامی همه جانبه ممکنه کله بشه اما هیچ امیدی به نهضت های آزادیخواهانه داخلی نیست