هم میهنان گرامی،
اخیرا اخباری منتشر شده مبنی بر اینکه، با پادرمیانی یک بنیاد نروژی، چند حزب و گروه که از واژه «کردستان» در نام خود یاد می برند، قرار است با رژیم اسلامی به گفتگو نشسته و در صورت امکان به توافقاتی برسند.
نروژی ها، که در میانجیگری برای گشایش ستیزهای جغرافیایی - قومیتی با حکومت ها، پیشینه دارند، این معاملات را نه برای تبادل زندانی و یا کنشی انساندوستانه، بلکه به خواست رسیدن به توافق هایی سرنوشت ساز، انجام می دهند. از سوی دیگر، به برآورد ما قصد اقلیم کردستان عراق، و بویژه گروه طالبانی که روابط حسنه ای با حکومت اسلامی و سپاه قدس قاسم سلیمانی دارد، می تواند نیروی پشت این اقدام نروژی ها باشد.
حکومت اسلامی چیره بر ایران، که امروز در شرایط بسیار وخیمی به لحاظ اقتصادی، سیاسی و نظامی بسر می برد، در سودای آن است که به بهای بخشیدن امتیازاتی، هر چه زودتر از سطح فشار بر خویش بکاهد. البته اینجا در برآورد کنش هرگونه مذاکره با رژیمی که چهار دهه تروریسم حکومتی و لگام گسیخته را رهبری کرده است، و از جمله رهبران همین سازمان ها را، که گاه در هنگام خود مذاکره به قتل رسانده است، نیاز به توضیح فراتر نیست.
اینکه پاره ای از این گروه ها- که از واژه کردستان بهره می برند- همواره آماده گقتگو با «صاحبان قدرت» بوده اند موضوع تازه ای نیست. مثلاً، ملا مصطفی بارزانی برای استقلال و یا اقلیمی کردن کردستان عراق هیچگاه از انجام هیچگونه گفتگویی خودداری نکرد. در واقع اهداف آشکار و پنهان این گروه های سیاسی هستند که مواضع و پرنسیپ های آنها را تعیین می کنند. در این رابطه گروه های با پسوند «کردستان» تا کنون ادامه دهندهی راه ملا مصطفی بارزانی بوده و هستند. هدف آنها استقلال و یا اقلیمی کردن استان های غربی ایران، زیر نام جعلی «روژهلات» بوده است. در عین حال فرایند تا کنونی رویدادها چنین می نماید، که بهره برداری از واژه «ایران» شوربختانه بیشتر یک بیان مصلحتی است تا یک باور ژرف و ریشه مند.
در این راستا، به برآورد ما، محکوم کردنِ واکنش وار مذاکره این سازمان ها با حکومت اسلامی چیره بر ایران، از جانب احزاب سراسری، به خودی خود کارگشا و روشنگرانه نیست. مهمتر از خود محکوم کردن، شفاف نمودن و بخشبندی درست لایه های اپوزیسیون حکومت اسلامی و گرفتن موضع درست در برابر گروه های بلاتکلیف است.
حزب سکولار دموکرات ایرانیان و حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات) از همه سازمان های سیاسی، که خود را سخنگوی قومیت ها می شمارند، خواستار آنند که خود را به راستی ایرانی دانسته و به جنبش سراسری و آزادیخواهانه ملت ایران پیوسته و آبادی مناطق مختلف ایران و آزادی ساکنان آنها را تنها در بستر آبادی و آزادی سراسر کشور یکپارچه و ملت یگانه ایران بجویند.
هایده توکلى – دبیرکل حزب مشروطه ایران (لیبرال دمکرات)
منوچهر یزدیان – دبیرکل حزب سکولار دموکرات ایرانیان
خانم هایده توکلی، آقای منوچهر یزدیان
سازمانهای سیاسی که خود را سخنگوی قومیت هاد میشمارند اگر خود را ” ایرانی ” میدانستند، حتما بهم می پیوستند که شما آنرا پیشنهاد میکنید. حزب مشروطه ایران و حزب سکولار دمکرات ایرانیان در این مورد خود چه طرح و برنامه ای در برابر مبارزه با این گروه ها ارایه میدهند که ما هم با شما همکاری کنیم. پس حزب یعنی چه؟ ! برنامه های حزبی شما در این مورد کدامند؟. اگر شما برنامه و طرح نداشته باشید، توقع دارید مردم ایران تک تک با اینها مبارزه کنند؟ شما یک سازمان سیاسی این مردم هستید. بیانیه در روزنامه نوشتن آسان است. ما احتیاج به سازمانهای سیاسی داریم که بویژه در چنین موقعیت های خطرناک کار اجرائی کنند.
در نبود نیروى جایگزین و بدون برنامه و نقشه راه
دولت هـا مى بایست با هـمین فرقه تبهـکار گفتو گو و مذاکره کند