آمار تأسفبار و نگرانکننده مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نشان میدهد، «۵۹ درصد» فقرای ایران را «افراد شاغل» و «۳۰ درصد» را «بازنشستگان» کشور تشکیل میدهند و تنها «۵ درصد» این آمار متعلق به «افراد بیکار» است!
بر اساس آمار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از فقرای ایران، «۵۹ درصد» آنها دارای شغل هستند و «۳۰ درصد» نیز «بازنشسته یا دارای درآمد بدون کار» هستند! این آمار تأسفبار حاکی از این است که فقر در ایران نه تنها فقط ناشی از بیکاری نیست، بلکه بخش عمدهای از کسانی که کار کرده یا کار میکنند، فقیر هستند. در این بین، تنها «۵ درصد» فقرا را «افراد بیکار»، «۲ درصد» را «افراد خانهدار» و «۳ درصد» را «خانوارهای ناتوان» تشکیل میدهند.
آنگونه که آمار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی از وضعیت خط فقر در ایران نشان میدهد، در سال ۹۸ بطور میانگین درآمد کمتر از «۲ میلیون و ۲۲۵ هزار تومان» برای یک خانوار ۴ نفره به معنای ورود به «زیر خط فقر» است!
این رقم در تهران «۴ میلیون و ۵۹۲ هزار تومان» برای یک خانوار ۴ نفره تعیین شده است.
این درحالیست که طبق اعلام شورای عالی کار حداقل دستمزد کارگری در سال ۹۸، «یک میلیون و ۵۱۶ هزار تومان» تعیین شده است.
آمارهای تشکلهای کارگری حاکی از این است که ۷۰ درصد کارگران در کشور، «حداقلبگیر» هستند و ماهانه «یکمیلیون و ۵۱۶ هزار تومان» دستمزد میگیرند.
اینهمه در حالیست که به دلیل تعلل دولت در تصویب و اجرای دستورالعمل تبصره یک ماده ۷ قانون کار مبنی بر ساماندهی قراردادهای موقت در مشاغل غیرمستمر، بخش زیادی از کارفرمایان با انعقاد قرارداد موقت و یا سفیدامضا، حداقل حقوق را به کارگران پرداخت میکنند و همچنین حق بیمه آنها را بر اساس حداقل دستمزد محاسبه و به تأمین اجتماعی پرداخت میکنند.
بر اساس آمارهای منتشر شده، ۸۵ درصد این کارگران قراردادهای موقت دارند که امنیت شغلی آنها را تهدید میکند. در مجموع ۱۳.۷ میلیون کارگر تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی هستند که جمعیت آنان با احتساب خانوادههایشان به ۵۳ میلیون نفر میرسد.
آمارهای رسمی نشان میدهد در دوره سالهای ۸۴ تا ۹۶ بطور میانگین فقط ۳۷ درصد از شاغلان بیمه بودهاند و در سال ۹۶ تعداد بیمهشدگان به ۴۱ درصد کل شاغلان رسیده است. بر این مبنا، ۵۹ درصد شاغلان کشور تحت پوشش بیمه قرار ندارند و قاعدتا از مزایای بازنشستگی و بیمه بیکاری نیز برخوردار نخواهند شد!
درود بر دوستان
هر روز بدتر از دیروز این خلاصه وضعیت در کشور فلاکت زده مان است. آیا ما حق نداریم از دادگاه بین المللی از سازمان ها یی که باعث ویرانی و خسارتهای بیکران مادی و معنوی به کشور شدن شکایت و تقاضای خسارت نمائیم؟ سازمانهای دخیل در فاجعه ۵۷:
۱- سازمان مجاهدین خلق
۲- حزب توده
۳- سازمان چریکهای فدایی خلق
۴- نهظت آزادی ایران
۵- جبهه ملی ایران
۶- حزب کومونیست کارگران و رنجبران
۷- سازمان پیکار در راه آزادی کارگر و ………………………………………………………….
اکثر سران این سازمانها در کشورهای غربی روی مبل لم دادن و به ملت بدبخت پیشنهاد “لنگش کن” میدن. بردن اینها به دادگاه کار بسیار ساده خواهد بود.
این ۵٩ درصد حتمى به ج ا
إیمان راسخ !!!دارن که بر علیه ج ا قیام نمى کند
و در راى دادن سبقت میگیرن