آرش چوپانی – تفاوت محصولات تراریخته (ژنتیک دستکاری شده) با محصولاتی که در تولید آنها از سموم شیمیایی و کودهای غیر طبیعی استفاده شده است چیست؟
گونههای متنوع گیاهان و جانوران از لحظه پیدایش و تحت تاثیر عوامل خارجی، اعم از تاثیرات هواشناسی، اقلیم، جغرافیا و عوامل درونی شامل قدرت سازگاری با محیط و رابطه غالب و مغلوب ژنی و شانس و امکان تولید مثل بیشتر، به سرعت از گونه اولیه تفکیک شدهاند تا جایی که در مواقعی حتی تبدیل به یک راسته و گونه جدیدی شدهاند که عملا با اجداد خود چندان شباهت ژنتیک و فنوتیک نداشته و یا در بهترین حالت تنها قابلیتهای مشابهی دارند.
این تغییرات ژنتیک بر اساس انتخاب طبیعی و همان قوانین داروین نوعی مهندسی با قوانین آزمون و خطا در طبیعت را به وجود آورده است بطوری که بجای تولید و ازدیاد نسل یک گونه و یا یک ویژگی، اقدام به تولید تعداد زیادی از ویژگیهای ژنتیک در نسلهای متعددی میکند که بر اساس قدرت سازگاری، قدرت ماندگاری و میزان مقاومت آنها در شرایط و محیطهای گوناگون حتی متفاوت است بطوری که برای مثال اگر از گونه الف دو گونهی ب و ج در تولیدِ مثل با تفاوت جزیی حاصل شوند، احتمال دارد هر یک از این گونهها قادر به ادامه حیات در همان شرایط مادری الف نباشد اما اگر آن را به محیطی متفاوت انتقال دهیم، نه تنها قادر به حیات میشود بلکه آن گونهی دیگر نتواند در آن شرایط ادامهی حیات دهد.
حال تصور کنید این انتخاب طبیعی و مهندسی ژنتیک، که در طبیعت به صورت خودکار و بیهدف تنها تحت تاثیر جهشهای ژنتیک و فرایند تعدد نسل و لقاح و تولید مثل روی میدهد، توسط انسان به صورت هدفمند و تنها جهت تغییر یک یا چند فاکتور در یک موجود زنده ایجاد شود؛ در این صورت به این عمل هدفمند، مهندسی ژنتیک و به محصولات حاصل از این عمل، محصولات تراریخته یا ژنتیک دستکاری شده میگویند.
در واقع هیچ اصلی برای یک ترکیب ژنی و چینش ژنتیک وجود ندارد که انسان با تغییر دادن در آن، آن موجود یا محصول را به غیرعادی و یا غیراصیل تبدیل کند زیرا این پدیده در خود طبیعت نیز صورت میگیرد.
برای مثال، خودِ انسان یک محصول تراریخته یا از نظر ژنتیک دستکاری شده است که تحت تاثیر جهشها و انتخاب طبیعی آن را از شامپانزه جدا کرده است. و یا هرکدام از گربهسانان یک موجود تراریخته یا ژنتیک دستکاری شده هستند که بر اثر جهشها و قوانین داروینی از گربهسان اولیه مشتق شدهاند. جالب اینجاست که در این مثال میتوان همان تفاوت بین موجود الف و موجود ب را دید: در ردههای پایینی گربهسانان، کفتارها وجود دارند که از نظر ریختشناسی بسیار نزدیک سگسانان است اما از لحاظ ژنتیک در زیرمجموعهی گربه سانان قرار دارد.
بنابراین وقتی تغییری در یک محصول، برای مثال گندم، جهت افزایش مقاومت در برابر یک بیماری، یا رشد بیشتر و یا سنتز بیشتر در یک پروتئین خاص انجام میشود، این تغییر به دلیل آنکه توسط انسان و بطور هدفمند انجام شده، نمیتواند دلیلی بر نااصیل و یا غیربیولوژیک بودن آن محصول باشد! این تغییر که با دخالت انسان تسریع شده، چه بسا میتوانسته در طول چندین نسل و در ادامهی انتخاب طبیعی، به صورت خودکار در روند طبیعت و بدون دستکاری انسان نیز صورت گیرد! یعنی هیچ اصالتی برای هیچ ساختار و چیدمان ژنتیک وجود ندارد که انسان با عدول از آن، بتواند اصل آن را تغییر بدهد. چنانکه هیچ تحقیقی تا کنون ثابت نکرده است که یک گیاه یا موجود زنده که تراریخته نیست و یا از نظر ژنتیک دستکاری نشده، برای مصرف غذایی بیضرر و یا کمضررتر از گونههای تراریخته و محصولاتی هستند که ژن آنها دستکاری شده است.
در مقابل، محصولاتی که جدا از اینکه تراریخته هستند یا نه، اگر در زمان تولید، رشد و نگهداری آنها از سموم شیمیایی و یا کودهای نیتراته و غیرطبیعی استفاده شود، یقینا در بافتهای آنها ماندگار میشود و عوارض متعدد و متفاوت در اندامهای مصرفکننده به وجود میآورند از جمله کمکاری کبد و یا بیماریهای دیگری که ناشی از استفاده بیرویهی کود و سم در تولید محصولات کشاورزی است.
عالی بود ، خیلی ممنون . این مطلب را باید مخالفان قورمه سبزی بخوانند و بدونه اطلاعات کافی به دستکاری ژنتیک که حاصل زحمت بشریت میباشد انتقاد نکنند .
تاکید نویسنده بر عدم قطعیت سود و زیان درست است ولى ذهن انسان مى پذیرد که موجودى که درزیان طبیعى است، با چرخه طبیعى حیات همسازتر است. ازاین روست که تراریخته با شک نگریسته مى شود و این شک در پذیرش یک اصل علمى است.
بهمان اندازه که این شک علمى است، یقین در رد آن غیر علمى است.
این نکته که موجودات تراریخته طبیعى هستند، یک استفاده نادرست از واژه اى است که بار معنایى خاصى بخود گرفته است.