کودکان کار در کورههای آجرپزی خود همچون خشت خام با جهانی سرشار از آرزو و رویا میسوزند. کودکانی که برای تأمین هزینههای سرسامآور یک زندگی ساده، همپای بقیه اعضای خانواده کار کرده و شادی بازی را در میان خشتها جستجو میکنند. این کودکان از تحصیل محروماند در حالی که بزرگترین آرزویشان رفتن به مدرسه و درس خواندن است. آنها از آزار نیز در امان نیستند و کودکآزاری در کورههای آجرپزی از طرف کارفرمایان و دیگران همواره وجود داشته. در بسیاری از موارد خانوادهها برای از دست ندادن همین کار هم از شکایت چشمپوشی میکنند در حالی که جسم و جان کودکان در این کورهها میسوزد و آب میشود.