«جمعیت پشتیبانی از مبارزات مردم ایران» در نامهای به سفر محمدجواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی به کشورهای اسکاندیناوی پرداخته است.
متن این نامه به قرار زیر است:
«وزیر امور خارجه ایران، جواد ظریف قرار است روز های ۲۰ و ۲۱ آگوست به سوئد آمده و برای گفتگو درباره یمن و حفظ برجام با وزیر امور خارجه سوئد مارگوت والستروم و نمایندگان پارلمان سوئد و برخی نهادهای صلح بینالمللی دیدار داشته باشد.
شمار بسیاری از ایرانیان مقیم سوئد از سفر وزیر امور خارجه ایران به سوئد و این دیدارها احساس نگرانی میکنند. از زمان ریاست جمهوری روحانی در ژوئن ۲۰۱٣ اوضاع حقوق بشر در ایران علیرغم وعدههای انتخاباتی، بحرانیتر شده است. اعدامها نه تنها متوقف نشدهاند، بلکه به صورت چشمگیری افزایش یافتهاند. زندانیان سیاسی همچنان در زندان بسر میبرند و امید چندانی به آزادی آنها وجود ندارد. خبرنگاران و دگراندیشان مرتبا دستگیر میشوند و حقوق شهروندی و حقوق بشر دائما نقض میگردد.
سرکوب حقوق زنان و اقلیتهای اتنیکی و دینی و به ویژه دگراندیشان همچنان ادامه دارد و هیچ تغییر محسوسی در وضعیت آنان نیز صورت نگرفته است.
احمدرضا جلالی پژوهشگر ایرانیتبار تبعه سوئد که به بهانه جاسوسی برای اسرائیل محکوم به اعدام شده است، همچنان در زندان بسر میبرد و هر آن ممکن است حکم اعدام درباره او به اجرا درآید.
بدتر از همه آنکه جواد ظریف هربار تمام این حقایق را انکار کرده و تنها میکوشد سیاستهای داخلی، منطقهای و بینالمللی جمهوری اسلامی را توجیه کرده و تماما به دفاع از آن میپردازد.
واقعیت این است که میلیاردها دلار از خزانه کشور صرف کمکهای نظامی به کشورهای منطقه میشود تا نفوذ جهموری اسلامی را در منطقه افزایش دهد. امری که در کنار دیگر سیاستهای خارجی جمهوری اسلامی ایران به سهم خود تنشهای منطقهای و بینالمللی را دامن زده و خطر جنگ تازهای را در منطقه افزایش داده است. امری که بسیاری از ایرانیان و از جمله شهرندان سوئدی ایرانیتبار را نیز نگران کرده است.
هم از این رو بسیاری از ایرانیان در داخل و خارج کشور نسبت به هر گفتگو و مذاکرهای که به امر تنشزدایی یاری رسانده و راه صلح را در منطقه هموار سازد نظر مثبتی دارند. در عین حال بسیاری از ایرانیان مقیم سوئد نگران آنند که مسائل مربوط به نقض حقوق بشر در ایران در این مذاکرات به بهانه اهمیت حفظ برجام و حل بحران هستهای به حاشیه رانده شوند. روشن است که حل پایدار بحرانی هستهای ایران و تلاش برای تنشزدایی و تامین و حفظ صلح در منطقه که بخش اعظمی از جهان آن را پیگیری میکنند، از اهمیت وافری برخوردار است. اما این امر نباید به در سایه قرار گرفتن نقص گسترده حقوق پایهای بشر در ایران منجر شود.
ما بدین وسیله وزیر امور خارجه سوئد مارگوت والستروم را فرا میخوانیم در گفتگوی خود با وزیر امور خارجه ایران، خواست جهانی لغو اعدامها و آزادی زندانیان سیاسی و پایان بخشیدن به نقض حقوق بشر را مورد توجه قرار دهند و بر آن پافشاری کنند.
با درودهای دوستانه
مهرداد درویش پور از طرف جمعیت پشتیبانی از مبارزات مردم ایران
۱۹ آگوست ۲۰۱۹»
ضمنا آقای درویش پور که از جمهوری خواهان دو آتشه است وحساسیت حاد و مزمن نسبت به نظام پادشاهی دارد، چگونه زندگی در کشور پادشاهی را تحمل کرده است؟ چرا برای هموطنان مرفه و بی درد سوئدی خود نظام پادشاهی را روا می دارد، اما برای مردم نکبت زده ایران، از آنسوی دنیا نسخه جمهوری خواهی می پیچد؟ چه اقدامی در جهت سرنگونی نظام پادشاهی سوئد و برقراری نظام جمهوری در آن کشور کرده است؟ اصولا یک ایرانی سابق سیتیزن سوئد چه حقی برای اظهار نظر در مورد نظام آینده ایران دارد؟ بهتر است بجای نوشتن نامه فارسی به وزیر خارجه سوئد ( که مطمئنا تره هم برای آن خرد نمی کند) به این پرسشها پاسخ دهد، البته به زبان فارسی !!!!
نظر به اینکه رسانه سوئدی زبان که این نامه قاعدتا باید در آن منتشر می شده است ، قید نشده، می توان تصور کرد که این نامه به زبان فارسی و در سایتهای خبری فارسی زبان از جمله کیهان لندن وکلا در فضای مجازی فارسی انتشار یافته است. حال سوال این است که وقتی که یک نوشته با عنوان نامه منتشر می شود،آیا نباید مخاطب از محتوای آن آگاه گردد وبتواند آن را بخواند. بعید می دانم وزیر خارجه سوئد،بر خلاف هم وطن فارسی زبانش که این بیانیه( که البته ویژگی یک نامه را ندارد) را در فضای مجازی فارسی زبانان منتشر کرده، فارسی بداند و اصولا از انتشار آن آگاه شده باشد. بطور خلاصه نوشتن یک بیانیه به زبان فارسی در خطاب به یک دیپلمات خارجی چه سودی دارد؟
نروژ و سوئد همکاری نزدیکی با آخوندها دارند و کیهان لندن با انتشار گفتگوهای پشت پرده این دو کشور کوتوله سیاسی مدعی ضامن حقوق بشر خدمت بزرگی در شناساندن این کوتولهها به ایرانیان خواهد کرد.