یک نماینده مجلس از وجود حدود ۵۵هزار هکتار بافت حاشیهای در اطراف شهرها و ۷۲هزار هکتار بافت فرسوده خبر داده که به سکونتگاههای غیررسمی و نابسامان تبدیل شده است. این مناطق ۲۰درصد مساحت شهرهای ایران را تشکیل میدهد و در مجموع ۱۹میلیون نفر در آن زندگی میکنند.
البته عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور معتقد است که چون غالب حاشیهنشینان از روستاها به این مناطق آمدهاند پس نمیتوان آنها را حاشیهنشین خواند چون در مجموع شرایط بهتری از شرایط زندگی در روستاها دارند! حال باید سنجید که اوضاع این روستانشینان که میبایست به کشاورزی و دامپروری مشغول میبودند، چه بوده که حاشیهنشینی آنها را وزیر کشور جمهوری اسلامی «شرایط بهتر» توصیف میکند!
مجید کیانپور عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی گفته است: «چیزی حدود ۵۵هزار هکتار حاشیهنشینی و یا به عبارتی سکونتگاههای غیررسمی و نابسامان داریم که حدود ۱۱میلیون نفر در آنها زندگی میکنند. این در حالی است که بافتهای فرسود ما ۷۲هزار هکتار است که در آن ۸میلیون نفر سکونت دارند. مجموع مساحت بافتهای فرسوده و حاشیهنشین ما روی هم ۱۲۷هزار هکتار میشود که ۱۹میلیون جمعیت در آن زندگی میکنند که ۲۰درصد مساحت شهرهای ما را تشکیل میدهد.»
این عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی افزوده است: «امروز ۳۰درصد جمعیت کشور در ۲۰درصد مساحت شهری زندگی میکنند به همین خاطر باید تلاش کنیم بافتهای فرسوده نوسازی شوند. همچنین برای سکونتهای غیررسمی معروف به حاشیهنشین باید سطح خدمات و امکانات زیربنایی را ارتقاء دهیم و به استاندارد برسانیم.»
به گفتهی مجید کیانپور، این مناطق فاقد خدمات زیربنایی و توسعهای هستند و آسفالت، معبرهای شهری، آب و برق و خدمات زیربنایی و روبنایی مانند خانهها و درمانگاههای بهداشت، خدمات ورزشی و گردشی و غیره در این بافتها وجود ندارد. بسیاری از مدارس این مناطق به دلیل کمبود فضای آموزشی مجبور هستند در دو و یا حتی سه شیفت دانشآموز داشته باشند و در هر کلاس ۵۰ دانشآموز در یک کلاس غیراستاندارد تحصیل میکنند.
گفتنی است در ماههای گذشته و با توجه به افزایش دو سه برابری اجارهبهای خانه در شهرهای بزرگ بسیاری از قشرهای ضعیف و آسیبپذیر ساکن در این شهرها نیز به حاشیه رانده شدهاند.
رانده شدن این افراد به محلههای حاشیهای در حالی بر جمعیت این مناطق افزوده است که محلههای این مناطق همچنان فاقد امکانات اولیه هستند و دولت نیز با وجود سابقه چندسالهی حاشیهنشینی برای بهبود وضعیت زیرساختی و ایجاد امکانات برای حاشیهنشینان اقدامی انجام نداده است.
طی سالهای گذشته بسیاری از روستاییان به ویژه در استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان و کرمان به دلیل خشکسالی مجبور شدند به مهاجرت اجباری به شهرها تن دهند و به دلیل فقر در حاشیهی شهرهای بزرگ ساکن شوند.
از سوی دیگر ایجاد هرگونه امکانات و بهبود وضعیت زیرساختها در این مناطق نیازمند منابع مالی است که با توجه به وضعیت کسری بودجه شدید دولت به نظر میرسد حاشیهنشینان از جمله نخستین قربانیان نبود پول در دست دولت هستند.
برای نمونه مدیرعامل شرکت آبفا کردستان ۱۳ شهریور ۱۳۹۸ گفته است تنها برای تکمیل تأسیسات آب و فاضلاب مورد نیاز در نقاط حاشیهشهرهای این استان ۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز است.
جالب اینجاست که با وجود افزایش روزافزون جمعیت حاشیهنشین مسئولان کشور تلاش دارند واقعیت درباره مناطق حاشیهنشین را نیز تغییر دهند. عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور چند روز پیش مدعی شد که «اینکه گفته میشود در مناطق حاشیهنشین ۲۰میلیون جمعیت حضور دارند اصلا درست نیست چراکه این افراد از روستاهایشان به این مناطق آمده و آنجا ساکن شدهاند بنابراین قطعا شرایط در این مناطق بهتر از روستاها است!»
رحمانی فضلی افزوده است: «حال اگر این مناطق حاشیهنشین هستند پس روستا را چه مینامیم چراکه قطعا روستا بدتر از این مناطق بوده چراکه افراد از آنجا کوچ کرده و به این مناطق آمدهاند. معتقدم نامگذاری مناطق باید بر اساس شرایط صورت گیرد!» از قرار معلوم وزیر کشور فکر میکند با تغییر نام «حاشیهنشینی»، مشکلات آنها نیز از میان برداشته میشود!
به راستی که وقتی نگاه یک مسئول به یک معضل اقتصادی- اجتماعی که اثرات آن گریبان نسلهای آینده ایران را نیز خواهد گرفت تا این اندازه سطحی و دور از واقعیت و فریبکارانه است، نباید تعجب کرد که وضعیت حاشیهنشینان نیز پا به پای دیگر شهروندان هر روز بحرانیتر شود بدون اینکه حکومت نالایق و دولت ناتوان بتوانند اقدامی برای کاهش و رفع مشکلات انجام بدهند.