سخنگوى دولت جمهورى اسلامى روز دوشنبه در مورد آخرین تصمیمات براى حضور زنان در ورزشگاهها گفت: به عقیده ما تحولات جمعیتى، خواستها و نیازهاى زنان نسبت به گذشته عوض شده و ما نمىتوانیم با سیاستگذارىها به این نیازها پاسخ ندهیم و اگر سیاستگذارىهاى اصلاحى انجام نشود، قطعا ناگوارىهایى به وجود خواهد آمد.
علی ربیعی با نام امنیتی «عباد» افزود: آقاى سلطانى فر وزیر ورزش هم در مسابقه فوتبال ایران و کامبوج در ورزشگاه حاضر خواهد بود. او گفت: براى حضور بانوان در استادیوم بلیت فروخته مىشود و من و وزیر ورزش بر اینگونه امور نظارت خواهیم داشت و از ورزشگاه و مسیر مسابقه بازدید مىکنیم!
ربیعى ادامه داد: دلیل کم بودن تعداد خانمها در مسابقه اخیر والیبال بین ایران و سریلانکا، عدم استقبال آنها از این بازى بوده است. من خودم این موضوع را پیگیرى کردم.
او افزود: در شرایط کنونى نمىتوانیم چشممان را بر واقعیتها ببندیم و اینکه این و آن را محکوم کنیم فایدهاى ندارد.
https://kayhan.london/1398/06/25/%d8%ad%d9%85%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d8%a7%d8%b2-%d8%af%d8%ae%d8%aa%d8%b1-%d8%a2%d8%a8%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%a7%d8%af%db%8c%d9%88%d9%85%e2%80%8c%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%d8%9b
سخنگوى دولت روحانى درباره خودسوزى سحر خدایارى که به دختر آبى معروف شده نیز گفت: حادثهاى که رخ داد تلخ و درسآموز بود. اما فضاى رسانهاى و تحلیلهاى این موضوع مقدار زیادى معترضانه بود. مسئله دخترمان سحر ابعاد مختلفى را پیش روى ما قرار داد. این حادثه در حوزه مرتبط با روانشناسى، جامعهشناسى و جرمشناسى تحولات نسل ماست و ما نمىتوانیم اینگونه رویدادها را نادیده بگیریم و اینکه چه چیزى اتفاق افتاده که چنین حادثه تلخ وغیرقابل قبولى رخ مىدهد مهم است.
ربیعی (عباد) تأکید کرد: ما در دولت موضوع را بررسى مىکنیم تا برخى از سیاستگذارىها اصلاح شود. ما نمىتوانیم چشم خود را بر واقعیات ببندیم و اینکه این و آن را محکوم کنیم چه فایده دارد؟ ما باید نگاه همهجانبه و جامعهشناسانه به این موضوع داشته باشیم تا از بروز این حوادث جلوگیرى شود.
مشکل ایران خداوند. پاکی کردار مردمان .نیکی گفتار و کردار آنان نیست مشکل در این است که دیگر حکومت اسهالی در غالب موارد دیگر به مردمان هدیه نشود به مضمون شعر دقت شود
اسلام برو که بر نگردی!
اسلام برو که بر نگردی!
ای دین سنان و خنجر و زور // از منطق و دانش بشر دور
ای دفن نگشته مرده دهر // ای لاشه ی بویناک منفور
ای آنکه ز شدت تعفن // رد کرده پذیردت به خود گور
ناچار به خاک میسپارند // اندام مقدس تو قاذور
این سان که گدای گور سردی // اسلام برو که بر نگردی!
ای داغ به قلب ها نشانده // ای غربت تلخمان چشانده
از درد فراق مادران را // خاکستر غم به سر نشانده
ای دین مزین ات به شمشیر // بذر ستم و بلا فشانده
وین دین زدگان عارتت را // تا مرز گرسنگی کشانده
حقا که اساس درد و رنجی // اسلام برو که بر نگردی!
هر بار که این بساط تحمیل // میرفت شود به علم تعطیل
یک نام دگر بر آن نهادند // تفسیر شد و دوباره تجلیل
معنی لغات واژگون شد // دادند به یاوه نام تحلیل
یک رخت دگر تنش نمودند // کردند به دفن مرده تغلیل
ای شر زمان، چو دفع گردی // آنگونه بورو که بر نگرد.
سروده ای از بانو سرور